۱۳۹۳ فروردین ۱۰, یکشنبه


توفان الکترونیکی
نشریه الکترونیکی حزب کارایران
شماره93                                                                  فروردین ماه 1393 آوریل 2014
 
toufan@toufan.org       www.toufan.org

 

 

 

پیام نوروزی حزب کارایران(توفان) بمناسبت سال نو

با امید وآرزوبه استقبال نوروز رویم   


***

نگاهی به مصوبه شورای عالی کار پیرامون تعیین حداقل دستمزد

***

" انقلابات " لیبی و سوریه واوکراین باب دندان امپریالیست آمریکا و شرکاء

***

خريد و فروش كودكان كاراز صد هزار تا پنج ميليون تومان

http://www.akhbar-rooz.com/user/albums/a_0003/img_27354.jpg

***

اطلاعیه حزب کارایران(توفان) درمورد سازمان پلیسی  پیشگامان آزادی ملت ایران”.

مبارزه با مذهب٬ مبارزه درمتن مبارزه طبقاتی

***

اعلامیه حزب کارایران(توفان) به مناسبت روزجهانی زن

***

چه کشوری عمده ترین خطربرای صلح جهانی است؟

***

پيام رضا شهابي كارگر شركت واحد به مناسبت نوروز 93

***

سخنرانی رفیق استالین درمورد نقش زنان درساختمان سوسیالیسم

***

کشتاردسته جمعی اعدام محسوب نمیشود!!

                                         پیام نوروزی حزب کارایران(توفان) بمناسبت سال نو                               

با امید وآرزوبه استقبال نوروزرویم

 حزب کارایران(توفان) درآستانه سال نو، فرصت را مغتنم شمرده عید نوروز، این جشن ملی همیشه بهار باستانی را به همه کارگران، به همه زحمتکشان، به همه فرهنگیان، به همه دانشجویان، به همه خلقهای ایران، به همه زنان مبارز ایران، به همه خانواده های جانباختگان سیاسی، به همه کسانیکه در راه آزادی و سعادت ستمدیدگان میرزمند و به همه زندانیان سیاسی که درچنگال دژخیمان حاکم به عنوان گروگان گرفتارند، شاد باش می گوید و برایشان در پیکار علیه رژیم سرمایه داری  جمهوری اسلامی پیروزی و سربلندی آرزومند است.

 

درعید نوروز، عیدی که طبیعت جامه نو برتن می کند و مردم نیز باید خود را با آن هماهنگ سازند، مردم ایران درشرایط اسفناکی بسر می برند. امسال نیز مانند سالهای پیش، سفره شان از برکت وجود رژیم منفور جمهوری اسلامی خالی تر از گذشته است و نوروزشان همانند هر روزشان شده است. فقر و گرانی و ناامنی اقتصادی بیداد می کند و حلقوم مردم را می فشارد.

سالی که گذشت سال پیشروی در فقر و عمیقتر شدن شکاف طبقاتی بود و این روند با توجه به سیاستهای ارتجاعی و سرمایه دارانه و نئولیبرالی حسن روحانی ادامه خواهد داشت. جمهوری اسلامی که به دلیل همین سیاستهای اقتصادی و نابود کردن تولید صنعتی و کشاورزی به نفع تجار و دلالان و مافیا و سلطه گران جهانی، توان ایستادگی در برابر تحریمهای اقتصادی و بانکی را ندارد، برای حفظ قدرت سیاسی اش مجبور به تسلیم در مقابل اجانب  خواهد شد. یکی ازاهداف اصلی مهندسی انتخابات و روی کار آوردن کابینه تکنوکراتهای نئولیبرال و جنایتکاران اطلاعاتی و امنیتی، این بود که زمینه های تسلیم تدریجی به شرایط امپریالیستها، تحت عنوان "نرمش قهرمانانه" فراهم گردد و فشار به کارگران و زحمتکشان تحت عنوان "اقتصاد مقاومتی" به آنها تحمیل شود. "توافقنامه ژنو"، چنانچه کاملا عملی گردد، سند تسلیم رژیم جمهوری اسلامی به شیطان بزرگ است، که ظاهرا در این فاصله به شیطان کوچک و حتی فرشته نجات بدل شده است. همه جا در رسانه های گروهی، برای شستشوی مغزی مردم و گمراهی آنها، از "توافقنامه ژنو" نام برده می شود، در حالیکه توافقی صورت نگرفته است. امپریالیستها هر آنچه می خواسته اند، به مردم میهن ما، بدست عمال رژیم جمهوری اسلامی با ظرافت و با خشونت و تهدید تحمیل کرده اند. حزب کار ایران(توفان) اعلام می کند که هرگز "توافقنامه ژنو" را به رسمیت نمی شناسد و آنرا خلاف مصالح مردم ایران می داند.

تعیین 609 هزار تومان به عنوان حداقل دستمزد که باید کفاف مخارج یک خانواده 4 نفره را بدهد، حتی کفاف اجاره آپارتمانی 60 متری در جنوبی ترین منطقه تهران یعنی مسعودیه را هم نمی دهد. مرکز آمار ایران هزینه‌های یکساله تامین مسکن در تهران را طی سال ۹۰ معادل، ۸ میلیون تومان اعلام کرده است.

 سال 1392 را باید سال دزدیهای کلان، سال سراسیمگی سران رژیم و تشدید بحران اقتصادی و رشد روزافزون تورم نامید. اختلاسهای چند هزار میلیاردی و بر ملا شدن دزدیهای امثال بابک زنجانیها فقط گوشه ای از پرونده های فساد و دزدی دستگاه حاکمه است و این امر یک بار دیگر نشان می دهد که رژیم جمهوری اسلامی مظهر دزدی و فساد و ارتشاء است و مردم ما هیچ امید به بهبودی وضعیت خود در چهارچوب چنین نظام مافیائی ندارد و راهی  جز تشدید مبارزه علیه مستبدان حاکم و هوشیاری و پیکار متحد علیه امپریالیستها و نوکران استعمار پیش روی خودنمی بیند. راه نجات مردم ایران راه برانداختن رژیم جمهوری اسلامی بدست توانای خویش است. این سی و پنجمین  نوروزی است که ملا های مفتخور بر مردم ایران تباه می گردانند.

حزب کارایران(توفان) ایقان دارد که نوروز مردم ایران ازسرپنجه کارگران و زحمتکشان  دربند طلوع خواهد کرد، نوروزی که در آن از ظلم و ستم و فقر و تنگدستی اثری نباشد و مردم ایران بر خاکستر قراردادهای استعماری بانک جهانی و صندوق بین المللی پول پایکوبی کنند.

پیکار کنیم تا نوروز 1393 سرآغاز دوران جدید اعتلا مبارزه ضد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی و غارتگران بین المللی باشد. با امید و آرزو به استقبال نوروز رویم. به امید فراز آمدن نوروز مردم ایران. نوروزتان پیروزباد!

 

 

سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی بدست مردم ایران!

زنده باد سوسیالیسم این پرچم نجات بشریت!

مرگ بر امپریالیسم آمریکا و نوکران ریز ودرشتش!

حزب کارایران(توفان)

اسفند ماه 1392

www.toufan.org

 

 

 

 

عیدتان مبارک، نورزوتان پیروز!

افزایش نرخِ سودِ سرمایه ، دلیل اصلی پائین نگاه داشتن دستمزد کارگران

نگاهی به مصوبه شورای عالی کار پیرامون تعیین حداقل دستمزد

 

طبق مصوبه شورای عالی کار در تاریخ 23 اسفند ماه 1392 ، هر کارگر در سال جاری باید حداقل ۶۰۸ هزار و ۹۰۰ تومان برای یکماه کار دستمزد دریافت کند. از سویی طبق استانداردهای موجود هر نفر نیروی مشمول قانون کار باید در هفته ۴۴ ساعت و در ماه نیز ۱۷۶ ساعت، کار انجام دهد.

پایه واساس سیاست های اقتصادی کابینۀ روحانی همچون گذشته در کابینه های احمدی نژاد و خاتمی و رفسنجانی ، سیاستهای نئولیبرالیستی است.این سیاستها که دیکته شده توسط  صندوق بین المللی پول و بانک تجارت جهانی و سازمان تجارت جهانی است، سر لوحه و استراتژی برنامهﻫﺎﻯ اقتصادی رژیم جمهوری اسلامی است.

 ازشاخصهﻫﺎﻯ این استراتژی، لغو مداخلۀ دولت در مسائل اقتصادی، آزادی حرکت سرمایه، کالا، خدمات، خصوصی سازی بانکﻫﺎ، صنایع، سیستم حمل و نقل، برق، آب و مدارس و بیمارستانﻫﺎ و آزادی شرکتﻫﺎﻯ خصوصی از هر محدودیتی، آزادی تجارت، برداشتن موانع تجارت، عدم حمایت دولتی از تولیدات داخلی ، برداشتن تعرفهﻫﺎ ی گمرکی و سوبسید های دولتی به کالاهای مورد نیاز عمومی و کالاهای، قطع هزینهﻫﺎﻯ عمومی خدمات اجتماعی مانند آموزش و مراقبتﻫﺎﻯ بهداشتی، تأمین امنیت سرمایه و تنظیم قوانین کار در راستای منافع سرمایه و بی حقوقی نیروی کار می باشد.

همچنانکه ملاحظه می کنید در نگرش نئولیبرالیستی ، وظیفه دولت دو چیز است:

 

1- ارائه خدمات به سرمایه و حفظ امنیت آن

2- فراهم آوردن شرایط مناسب برای غارت و چپاول بی حد و مرز سرمایه خارجی و داخلی بر اساس قانون بازار یا قانون جنگل که نام آنرا ( رقابت آزاد بر اساس عرضه و تقاضا ) گذاشته اند.

جمهوری اسلامی که به دلیل همین سیاستهای اقتصادی و نابود کردن تولید صنعتی و کشاورزی به نفع تجار و دلالان و مافیا توان ایستادگی در برابر تحریمهای اقتصادی و بانکی را نداشت مجبور بود برای حفظ سلطه اش تسلیم شود . یکی از اهداف اصلی مهندسی انتخابات و روی کار آوردن کابینه تکنوکراتهای نئولیبرالیست و جنایتکاران اطلاعاتی و امنیتی ، این بود که به تدریج زمینه های تسلیم بدون قید و شرط به شرایط امپریالیستها تحت عنوان " نرمش قهرمانانه " فراهم گردد و فشار به کارگران و زحمتکشان تحت عنوان " اقتصاد مقاومتی " به آنها تحمیل شود.

مسلماً انحصارات امپریالیستی دنبال نرخ سود بالاتر در ایران نسبت به کشورهای دیگر و تضمین برگرداندن  سود سرمایه و اصل سرمایه شان، در هر زمانی که اراده کردند می باشند. بنابراین تغییر قانون کار تا جای ممکن در جهت منافع سرمایه داران و ایجاد بازار کاری ارزان که بتواند نرخ سود سرمایه گذاری را به حد بالاترین برساند و همچنین کاربرد چماق سرکوب اعتراضات و شورش گرسنگان به منظور ایجاد ثبات سرمایه گذاری ، از وظایف این دولت است.

تعیین 609 هزار تومان به عنوان حداقل دستمزد که باید کفاف مخارج یک خانواده 4 نفره را بدهد، حتی کفاف اجاره آپارتمانی 60 متری در جنوبی ترین منطقه تهران یعنی مسعودیه را هم نمی دهد.مرکز آمار ایران هزینه‌های یکساله تامین مسکن در تهران را طی سال ۹۰ معادل، ۸ میلیون تومان اعلام کرده است.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، در بخش مسکن معادل پرداختی هر یک میلیون تومان ودیعه، ۳۰ هزار تومان محاسبه می‌شود که البته با توجه به نرخ تورم یکی - دو سال اخیر و افزایش سود سپرده‌های بانکی این مبلغ بیشتر از ۳۰ هزار تومان شده است.

بر این اساس اجاره بهای یک واحد آپارتمان
۶۰ متری در محدود سعادت‌آباد با مبلغ پرداختی ماهانه دو میلیون و ۲۵۰ هزار تومان جزو گران‌ترین خانه‌های اجاره‌ای و یک واحد آپارتمان ۶۰ متری در محدود مسعودیه با مبلغ پرداختی ماهانه ۶۱۰ هزار تومان

 آفتاب: بر اساس بررسی صورت گرفته قیمت اجاره بهای یک واحد آپارتمان‌ ۶۰ متری با شرایط تقریبا یکسان ( ۱۰سال ساخت، پارکینگ، آسانسور، یک‌خوابه) در نقاط مختلف تهران بدین شرح است: 

منطقه
مبلغ رهن
مبلغ اجاره ماهانه
معادل پرداختی اجاره ماهانه
پونک
۵۰ میلیون تومان
۱۰۰هزار تومان
یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان
مرزداران
۱۵میلیون تومان
۹۵۰ هزار تومان
یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان
تهرانپارس
۴۵میلیون تومان
-
یک میلیون و ۳۵۰هزار تومان
آیت‌الله کاشانی
۲۰میلیون تومان
۶۰۰ هزار تومان
یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان
هلال‌احمر
۱۰میلیون تومان
۳۵۰ هزار تومان
۶۵۰ هزار تومان
دامپزشکی
۴۰ میلیون تومان
۲۰۰ هزار تومان
یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان
نامجو
۲۰ میلیون تومان
۲۰۰ هزار تومان
۸۰۰ هزار تومان
رسالت
۲۲ میلیون تومان
۶۵۰ هزار تومان
یک میلیون و ۳۱۰ هزار تومان
سعادت‌آباد
۷۵ میلیون تومان
-
دو میلیون و ۲۵۰ هزارتومان
نواب
۳۷ میلیون تومان
-
یک میلیون و ۱۱۰هزار تومان
قیطریه
۲۰ میلیون تومان
۷۰۰ هزار تومان
یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان
بهارشمالی
۵۰ میلیون تومان
-
یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان
بلوار فردوس
۱۰میلیون تومان
۶۷۰ هزارتومان
۹۷۰ هزار تومان
فرجام
۳۵میلیون تومان
۱۰۰هزار تومان
یک میلیون و ۱۵۰هزار تومان
دیباجی‌جنوبی
۱۵میلیون تومان
۱میلیون و ۶۰۰ هزار تومان
دو میلیون و ۵۰ هزار تومان
حوالی اکباتان
۱۰میلیون تومان
۶۰۰ هزار تومان
۹۰۰ هزار تومان
دولت
۲۰میلیون تومان
یک میلیون و ۳۰۰هزار تومان
یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان
یوسف آباد
۵۵میلیون تومان
-
یک میلیون و ۶۵۰هزار تومان
میدان خراسان
۲۰میلیون تومان
۳۰۰هزار تومان
۹۰۰ هزار تومان
ظفر
۵۴میلیون تومان
۲۰۰هزار تومان
یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان
شادمان
۱۵میلیون تومان
۶۰۰ هزار تومان
یک میلیون و ۵۰هزارتومان
سهروردی شمالی
۵۰میلیون
-
یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان
جنت‌آباد
۱۰میلیون تومان
۶۵۰هزار تومان
۹۵۰ هزار تومان
میدان جمهوری
۷میلیون تومان
۷۰۰هزارتومان
۹۰۰ هزار تومان
پیچ شمیران
۴۰ میلیون تومان
-
یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان
جمالزاده
۴۰میلیون تومان
۴۰۰هزار تومان
یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان
مسعودیه
۱۷میلیون تومان
۱۰۰هزارتومان
۶۱۰ هزار تومان
جیحون
۱۰میلیون تومان
۴۵۰هزار تومان
۷۵۰هزار تومان
پیروزی
۱۵میلیون تومان
۳۵۰هزار تومان
۸۰۰ هزار تومان
سیدخندان(دبستان)
۲۰میلیون تومان
۷۰۰هزار تومان
یک میلیون و ۳۰۰هزار تومان
قصرالدشت
۲۵میلیون تومان
-
۷۵۰هزار تومان
نیروی هوایی
۳۵میلیون تومان
-
یک میلیون و ۵۰ هزار تومان

 

علی ربیعی وزیر کار فعلی و بازجو و شکنجه گر سابق در مصاحبه با ایلنا چنین می گوید:

کسری بودجه سالانه خانوارها هم در سال های 1384 تا 1390 بیش از سه برابر شده یعنی از حدود 221 هزار تومان به 673 هزارتومان رسیده است.
این رخدادها موجب شده تا شاهد تغییرات نگران کننده در سبد مصرفی خانوارها باشیم. بدین معنا که مصرف برنج، نان، گوشت قرمز و لبنیات کاهش یافته و در عوض هزینه مسکن، حمل و نقل و بهداشت رشد بالایی یافته و نزدیک به 50 درصد درآمد خانوارها صرف این سه قلم می شود.
با وجود این که طی این سالها، حداقل دستمزد به قیمت های جاری رشد داشته اما به قیمت ثابت به طور تقریب حداقل دستمزد ثابت باقی مانده و به همین دلیل اگر در سال 1383 می شد با حداقل دستمزد یک کارگر یک واحد 40 متری اجاره کرد، هم اکنون این متراژ به کمتر از 27 متر رسیده است.
هزینه بهداشت
همچنین فقط در فاصله مهرماه سال 1391 تا مهرماه گذشته هزینه بهداشت و درمان خانوارها بیش از 41 درصد بالا رفته و سهم آن در سبد هزینه های خانوارها در فاصله 1383 تا 1390 بیش از 33 درصد افزایش یافته است. همچنین سهم تامین مالی خانوارها در هزینه های درمانی به بیش از 70 درصد رسیده است.

و این هم گزارشی رسمی از وضعیت تغذیه مردم و قیمت مواد غذائی

کاهش 18 درصدی مصرف مواد غذایی، دوسال بعد از جراحی اقتصادی / ایرانی ها بعد از هدفمندی کمتر می خورند

اقتصاد > اقتصاد کلان - در تازه ترین گزارش بانک مرکزی از بودجه خانوار شهری میزان مصرف مواد غذایی طی دو سال بعد از هدفمندی 18 درصد کاهش پیدا کرده است.

علی پاکزاد: نگاهی به روند مصرف مواد غذایی در میان خانوارهای شهری نشان می دهد که طی سالهای 70 تا 87 میزان سرانه هر شهرنشین در حدود 315 کیلوگرم بوده و به ناگهان با اجرای قانون هدفمندی در سال 89 می بینیم میزان مصرف مواد غذایی در میان شهر نشینان به شدت کاهش پیدا کرده بعد از دو سال به 283 کیلوگرم رسیده است.

این روند کاهشی دقیقا برعکس مسیری بود که دولت در اجرای قانون هدفمندی دنبال می کرد و سوء تغذیه اولین و خطرناکترین دستاورد این وضعیت خواهد بود و این مسئله نه تنها در شرایط فعلی برای جامعه ایجاد مشکل می کند بلکه خطری برای نسل های آینده نیز محسوب می شود.

با نگاهی به ترکیب مواد غذایی مصرفی می بینیم هر خانوار در سال های بعد ازهدفمندی مصرف مواد غذایی خود را به این صورت کاهش داده است: برنج 15 درصد،انواع نان 18 درصد،گوشت دام 15 درصد، گوشت پرندگان (مرغ) 7 درصد، گوشت حیوانات دریایی 6 درصد، انواع شیر 42 درصد، تخم مرغ 8 درصد، روغن نباتی11 درصد، قند 19 درصد، شکر 31 درصد، انواع چای 20 درصد.

مقایسه هزینه خوراکی و آشامیدنی در سبد مصرف خانوارهای شهری نشان از این دارد که هر خانوار شهری در سال 88 یعنی یک سال قبل از اجرای قانون سالانه 3 میلیون تومان بابت مواد خوراکی و آشامیدنی هزینه می کردند که این هزینه در سال 91 یعنی دو سال بعد از اجرای قانون به 5.7 میلیون تومان افزایش یافته است. رشدی معادل 88.4 درصد و البته سهم مواد غذایی در کل سبد هزینه خانوار نیز طی این دوره از 25.1 درصد به 27.2 درصد افزایش پیدا کرده است مصرف مواد غذاییhttp://images.khabaronline.ir/images/2014/2/position50/faghr.jpg


بانک مرکزی از بالا رفتن 45.4 درصدی قیمت گوشت قرمز و 41.8 درصدی گوشت مرغ در هفته منتهی به 8 اردیبهشت ماه سال جاری نسبت به مدت مشابه سال گذشته پرده برداشته است، قیمت قند و شکر نیز در همین مدت با افزایش 22.8 درصدی، نرخ روغن نباتی با افزایش 42.0 درصدی و چای با افزایش33.4 درصد همراه بود.

مهر: بانک مرکزی در جدیدترین گزارش خود از وضعیت متوسط قیمت خرده فروشی برخی از مواد خوراکی در تهران در هفته منتهی به 28 اردیبشهت ماه سال جاری، از افزایش 51.6 درصدی قیمت لبنیات در هفته مذکور نسبت به هفته مشابه سال قبل خبر داده است.
لبنیات و سبزی
بر اساس این گزارش، قیمت ماست پاستوریزه 61.0 درصد، ماست غیرپاستوریزه 37.3 درصد، پنیرپاستوریزه 56.7 درصد و پنیرغیرپاستوریزه 60.4 درصد، کره پاستوریزه 10.6 درصد و شیر استریلیزه 58.4 درصد در هفته گذشته نسبت به هفته مشابه سال قبل افزایش نشان می دهد.
بانک مرکزی در این گزارش اعلام کرده است که سبزیهای تازه در هفته مورد بررسی نسبت به مدت مشابه سال قبل با افزایش 91.1 درصد همراه است که بر اساس آن، قیمت خیار با افزایش 63.8 درصد، گوجه فرنگی 140.4 درصد، بادنجان 24.8درصد، کدو سبز 51.8 درصد، لوبیا سبز 52.0 درصد و سبزی های برگی 156.2 درصد گران تر شده است.
گوشت و روغن نباتی
بانک مرکزی از بالا رفتن 45.4 درصدی قیمت گوشت قرمز و 41.8 درصدی گوشت مرغ در هفته منتهی به 8 اردیبهشت ماه سال جاری نسبت به مدت مشابه سال گذشته پرده برداشته است، قیمت قند و شکر نیز در همین مدت با افزایش 22.8 درصدی، نرخ روغن نباتی با افزایش 42.0 درصدی و چای با افزایش33.4 درصد همراه بود.   

 

ردیف
 نام كالا
 گروه كالايي
 قيمت خرده فروشي (ريال)
 واحد
 
۱
گوشت گوسفندي(شقه)
اقلام پروتئيني
170000ريال
كيلوگرم
 
۲
گوشت گوساله(مخلوط)
اقلام پروتئيني
227000ريال
كيلوگرم
 
۳
تخم مرغ معمولي
اقلام پروتئيني
35000ريال
كيلوگرم
 
۴
سيب زميني(درجه يك)
صيفي جات
6000 ريال
كيلو گرم
 
۵
گوجه فرنگي(درجه يك)
صيفي جات
8000 ريال
كيلو گرم
 
۶
برنج ايراني طارم اعلا
برنج و حبوبات
51000 ريال
كيلو گرم
 
۷
برنج پاكستاني كرنل(درجه يك)
برنج و حبوبات
40000ريال
كيلو گرم
 
۸
لوبيا سفيد(درجه يك)
برنج و حبوبات
35000 ريال
كيلوگرم
 
۹
لپه(درجه يك)
برنج و حبوبات
34000ريال
كيلوگرم
 
۱۰
عدس(درجه يك)
برنج و حبوبات
23000ريال
كيلو گرم
 
۱۱
نخود(درجه يك)
برنج و حبوبات
33000ريال
كيلوگرم
 
۱۲
ماست پاستوريزه (5/2درصد چربي پگاه)
فرآورده هاي لبني
20000ريال
كيلوگرم
 
۱۳
پـودر لباسشويي (ماشيني- تاژ)
كالاهاي اساسي
10500 ريال
پاكت
 
۱۴
روغن نباتي جامد (حلب5كيلويي) (لادن)
كالاهاي اساسي
160000ريال
حلب
 
۱۵
پـودر لباسشويي (دستي-تاژ)
كالاهاي اساسي
7500ريال
پاكت
 
۱۶
سيمان خاكستري تيپ 2 (پاكتي)
مصالح ساختماني
54750 ريال
پاكت
 
۱۷
تير آهن 14 ذوب آهن اصفهان
مصالح ساختماني
18903ريال
كيلوگرم
 
۱۸
آجـر ساختماني فشاري (گري)
مصالح ساختماني
520000 ريال
تن
 
۱۹
شن وماسه
مصالح ساختماني
80000 ريال
تن
 
۲۰
ميلگرد آجدار نمره 12
مصالح ساختماني
19500ريال
كيلوگرم
 
۲۱
روغن نباتي مايع (810گرمي ) (لادن)
كالاهاي اساسي
31700ريال
بطري
 
۲۲
پنير پاستوريزه بسته 400گرمي ufپگاه
كالاهاي اساسي
-
بسته
 
۲۳
كره پاستوريزه صنايع شير(بسته 100گرمي)
كالاهاي اساسي
12000ريال
قالب
 
۲۴
چاي احمد عطري500گرمي
كالاهاي اساسي
90000ريال
بسته
 
۲۵
شكرسفيد
كالاهاي اساسي
16000 ريال
كيلوگرم
 
صفحه ۱ از ۲
۲۰:۴۶ ، ۱۳۹۲/۱۲/۲۵

 

ردیف
 نام كالا
 گروه كالايي
 قيمت خرده فروشي (ريال)
 واحد
 
۲۶
پيـاز (درجه يك)
صيفي جات
8000 ريال
كيلوگرم
 
۲۷
موز(درجه يك )
ميوه جات
27000ريال
كيلوگرم
 
۲۸
خرما (مضافتي-بم)
مواد غذايي
47000 ريال
كيلوگرم
 
۲۹
شير استريل 1 ليتري پاكتي 2.5% چربي پگاه
فرآورده هاي لبني
20500 ريال
ليتر
 
۳۰
زر مـاكارون 700 گرمي
فرآورده هاي غلات - آردو...
12500 ريال
بسته
 
۳۱
روغن موتور اسپيدي بنزيني گالن پلاستيكي4ليتري
سوختهاي معدني - روغنها...
93000
گالن
 
۳۲
لاستيك پرايدي بارز 13-65-165
لوازم اتومبيل
680000 ريال
حلقه
 
۳۳
پنير پاستوريزه بسته 450گرميuf پگاه
كالاهاي اساسي
35000
بسته
 
۳۴
گوشت مرغ(تازه)
پروتئيني
43000ريال
كيلوگرم
 
۳۵
سيب قرمز(درجه يك)
ميوه جات
20000 ريال
كيلوگرم
 
۳۶
سيب زرد(درجه يك)
ميوه جات
18000ريال
كيلوگرم
 
۳۷
نارنگي ايراني (درجه يك)
ميوه جات
25000
كيلوگرم
 
صفحه ۲ از ۲
۲۰:۴۶ ، ۱۳۹۲/۱۲/۲۵

و این هم گزارشی از وضع قیمت لباس

تاریخ انتشار: ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۸:۰۵

 


قیمت مانتوشلوار مجلسی زنانه نیز از 150 هزار تومان تا 450 هزار تومان متغیر است و البته در نوع خاص خود به 500 تا 600 هزار تومان هم می رسد.

پول‌نیوز: بررسی قیمتها در بازار پوشاک حکایت از نرخ های متنوعی دارد. اکنون رنج قیمتی یک مانتو ساده دخترانه از 45 هزار تومان تا 90 هزار تومان بسته به نوع کاری که بر روی پارچه انجام شده است متغیر است. قیمت مانتوشلوار مجلسی زنانه نیز از 150 هزار تومان تا 450 هزار تومان متغیر است و البته در نوع خاص خود به 500 تا 600 هزار تومان هم می رسد.

در این میان یک دست کت و شلوار پسرانه نیز به طور متوسط قیمتی از 80 هزار تومان تا 250 هزار تومان دارد و کت و شلوار مردانه نیز از رنج قیمتی 150 هزار تومان آغاز شده و تا 450 هزار تومان نیز ادامه می یابد، البته برخی کت و شلوارهای ارزان قیمت را نیز می توان در مغازه ها پیدا کرد که قیمتی زیر 100 هزار تومان دارند.
در این میان یک عدد شلوار جین دخترانه رنج قیمتی 35 تا 60 هزار تومان دارد، شلوار جین زنانه نیز از 40 هزار تومان شروع شده و تا 80 هزار تومان هم پیش می رود که البته در مارک های معروف گاه تا 300 هزار تومان نیز به طور متوسط قیمت ها بالا می رود که برندهای خاص است و مشتریان خاص خود را دارد. شلوار جین مردانه نیز رنج قیمتی 40 تا 80 هزار تومان دارد. که آنهم در نوع برندهای خاص قیمت به مراتب بسیار بالاتر است.
روسری های زنانه نیز در مغازه ها رنج قیمتی 20 هزار تومان تا 60 هزار تومان دارد و در مورد شال از 12 هزار تومان شروع شده و تا 35 هزار تومان نیز افزایش می یابد. قیمت ها در مورد دست فروشان البته به مراتب کم رنگ تر است و گاه یک روسری که مدل روسری های گرانقیمت است ولی به مراتب جنس و کیفیت دوخت پایین تری دارد از 8 هزار تومان تا 20 هزار تومان متغیر است.

امید است در سال جدید کارگران ایران وعموم زحمتکشان با نیرویی متحد تر وسازمان یافته تردر مقابل رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی بایستند و مطالباتشان را ازحلقوق زالوصفتان حاکم بیرون کشند.

***

" انقلابات " لیبی و سوریه واوکراین باب دندان امپریالیست آمریکا و شرکاء.


رژه نئونازیستها در اوکراین

 

 امپریالیستهای غربی ودرراس آن امپریالیست آمریکا برای پیشبرد سیاست راهبردی واستقرارسلطه خود برممالک مستقل ونافرمان علاوه برترفند دمکراسی وحقوق بشر به حمایت از"انقلاب مردم" نیزروی آورده است."انقلابات لیبی، سوریه و اوکراین " از جمله "انقلاباتی" اند که امپریالیست آمریکا و رسانه های وابسته به او به خورد افکارعمومی  داده ومیدهند. گویا آنچه در لیبی گذشت یک انقلاب بود و رژیم قذافی توسط انقلاب مردم سرنگون گردید!! گویا فاتح این داستان غم انگیز نه پیمان نظامی جنایتکار امپریالیستی ناتوبلکه خود مردم لیبی بودند!! آنها از "انقلاب" سوریه سخن گفته ومی گویند وعده ای چپ اندرقیچی های بی دورنما نیز بدنبال این "انقلاب" سوریه به صف شدند واز آن به دفاع برخاسته اند."حزب کمونیست کارگری ایران" پرچم دار این خط منحط امپریالیستی است وبه تئوریزه کردن آن مشغول است. "انقلاب" اوکراین نیز آخرین "انقلاب مردمی"نیست که با آن روبروئیم، "انقلابات" دیگری نیز درراه اند ومزدبگیران امپریالیست برای خدمت به "انقلاب" آماده و درحال سان دیدن هستند!

 

 ما بارها نوشتیم ،آنچه در لیبی گذشت انقلاب نبود، دخالت بیشرمانه دول امپریالیستی غرب بود که در اتحاد با سیاهترین نیروهای مذهبی وتروریستی رژیم مستقل قذافی را سرنگون ساختند تا کنترل مستقیم منابع نفتی را درچنگ خود گیرند. درسوریه نیز همین سناریو در شکل جنگ نیابی آغاز شد و به ویرانی این کشور انجامید.بسیج بیش از دویست هزار تروریست بنیادگرای ضد زن ومدنیت به سوریه وتوحش و بربریت وسربریدنهای ضد بشری وچندش آور "انقلاب" نام گرفت . فاجعه ای مصیبت بار وعظیم که با مهاجرت میلیونها مردم بیگناه، ویرانی کشور وکشتار دهها هزار نفر رقم خورده است. بربریت وبیرحمی جهانخوران بین المللی ودرراسش آمریکا تمام فضای سوریه ومنطقه را دود اندود کرد و تبلیغات کرکننده دمکراسی وحقوق بشر خواهی و"نجات" مردم سوریه ازسلطه رژیم دیکتاتوری ،مستقل و سکولار بشاراسد" رنگ باخته است. تحریف و دروغ وریاکاری وتلاش درتکرار سناریوی استفاده از گاز شیمیائی درسوریه وبمباران مستقیم این کشور با شکست روبرو شده است."انقلاب" امپریالیستی درسوریه به بن رسید.

 

آنچه امروزدراوکراین گذشته است ومی گذرد نیز انقلاب نیست ،جوششی از درون جامعه برای آزادی و عدالت اجتماعی وحفظ استقلال نبوده و نیست.بلکه ضد انقلاب اتحادیه اروپا و امپریالیست آمریکاست که باهمدستی احزاب نئوفاشیست وبا توسل به ترور وآدمکشی ووفضای دروغ و ارعاب وریاکاری دراوکراین دست به کودتا زدند وحکومت قانونی که با معیارهای خودشان مورد تائید قرارگرفت ، سرنگون ساختند. چه بیشرمانه است وقتی عده ای انقلابات ضد امپریالیستی وضد استبدادی بهمن ومشروطه را با "انقلاب" اوکراین که تحت رهبری فاشیستها ونئونازیستها به پیروزی رسید  مقایسه میکنند!!

در اوکراین یک کودتای "دمکراتیک" با دخالت اتحادیه اروپا وآمریکا رخ داده است.عده ای جاهل  و فریخورده گوشت دم توپ شدند تا کشورشان به عضویت در پیمان نظامی ناتو و اتحادیه امپریالیستی اروپا نائل آید.توگویی نئولیبرالیسم اتحادیه اروپادلش برای بیکاران وکارگران و زحمتکشان اوکراین سوخته است!!! این بوی آزادی وانقلاب نیست، بوی تعفن سرسپردگی به امپریالیستهای نیرومندتر، گستاختر و فاشیسم است و هیچ ربطی به انقلاب مردم ندارد.

 امپریالیسم غرب که در پی استقرار سیاست نئولیبرالیسم اقتصادی خانمان برانداز و خرید اوکرائین و چپاول آن توسط ابر شرکتهای امپریالیستی بود و هست، در پی خصوصی سازی مؤسسات راهبردی، حذف گمرکات و گشودن دروازه های شهر بر روی سرمایه گذاران غربی، اخذ وامهای کلان از بانک جهانی و صندوق بین المللی پول برای به زیر سلطه کشیدن اوکرائین، لغو قوانینی که مانع فروش زمین به خارجیان می شد، مسلط کردن قوانین سازمان تجارت جهانی و منطقه آزاد تجاری به اوکرائین برآمدند. آنها می خواستند که اوکرائین با امضاء "توافقنامه پیوستن به اتحادیه اروپا"، در پنجه آنها اسیر شود و نتواند از زیر بار این اسارت آنها فرار کند و خود را به روسیه که از نظر تاریخی به آنها نزدیکتر است متکی گرداند. این سیاست موجب می شد که تمام صنایع اوکرائین به ویژه در شرق این کشور مضمحل شود و سرنوشت اقتصادی اوکرائین در دست ابرشرکتهای امپریالیستی غرب قرار گیرد. نظام برده داری مدرن با به زنجیر کشیدن مردم اوکرائین و گسترش فقر و فلاکت به عنوان پیش شرط بهره دهی بهتر، برقرار گردد. از نظر نظامی و سیاسی اخراج گام به گام ناوگان دریای سیاه روسیه از بندر سواستوپل و تغییر قانون اساسی اوکراین بر اساس تمایل به غرب و پیوستن آنها به اتحادیه اروپا، در دستور کار قرار گرفت. آنها می خواستند متن پیشنویس قرارداد منطقه آزاد تجاری بین اوکراین و اتحادیه اروپا را، که رئیس جمهور اوکراین آن را بعنوان تهدید منافع ملی کشور ارزیابی کرد به اوکرائین تحمیل کنند. برای اینکار جاسوسان، نازی ها و عوامل دست راستی به عنوان عوامل تحریک به شورشهای خیابانی، تخریب، ایجاد تزلزل و تشویش و مبتکرانِ بی ثباتی، که در کشورهای بالتیک تحت نظر اروپائی ها و آمریکائی ها آموزش دیده بودند، برای انجام "انقلاب مخملی" به میدان "مآیدان" در مرکز شهر "کی یف"، بدون مجوز قانونی، با همه امکانات تدارکاتی برای ماه های آینده و پوشش تبلیغاتی عوامفریبانه و سرتاپا دروغ، اعزام شدند. خواستهای آنها روز به روز و به صورت تحریک آمیز، و با حمایت نمایندگان امپریالیستها و شرکت گستاخانه آنها در نمایشاتِ اعتراضیِ عمالشان در "کی یف"، با توجه به بی کفایتی و بزدلی ویکتور یانوکوویچ رئیس جمهور اوکرائین، ارتقاء می یافت. آنها با فشار به نمایندگان منتخب مجلس، تلاش کردند که آراء آنها را تغییر دهند، که با موفقیت روبرو نشدند، ولی همین "دموکراتها" حاضر نشدند، تصمیمات مجلس را به رسمیت بشناسند و به آن گردن نهند و از پیوستن اجباری به اتحادیه اروپا منصرف گردند، آنها برای تشدید بی ثباتی و ایجاد فقدان امنیت و ایجاد رعب و وحشت، ساختمانهای دولتی را غیر قانونی اشغال کردند و آتش زدند و به جنگ و تیراندازی با پلیس پرداختند و مردم را تحریک و تحریص به کسب قدرت سیاسی نمودند. بیکباره همه آن افسانه های بورژوائی در مورد "انتخابات آزاد"، "دولت متکی بر قانون"، "احترام به حقوق اکثریت"، "دموکراسی"، "آزادی" و... همین که با منافع سیاسی طبقاتی آنها در تناقض قرار گرفت، به حرف مفت و یاوه گوئی بدل گردید. واقعا این اعمال خشونتبار و خودکامه چه قرابتی با ترویج اصول "دموکراسی" هائی دارد که افسانه اش را امپریالیستها تبلیغ می کنند؟ آیا نباید برای این همه ریاکاری عرق شرم را از جبین زدود؟

 

"جامعه مدنیِ" این وحوش نازی، که دو وزیر امور خارجه آمریکا و آلمان، آقای جان کری و آقای اشتاین مایر زیر بغلشان را گرفته اند، به مظهر توحش و خشونت همه جانبه بدل شد. کودتا گران نازی با یاری وزرای امور خارجه آلمان، فرانسه و لهستان و سایر سیاستمداران برجسته اروپا به دخالت آشکار در امور داخلی یک کشور مستقل برخاسته و حق حاکمیت ملی این کشور را به زیر پا گذارده و تلاش کردند از خارج با فشار و از درون با تسلیح نازی ها و فاشیستها قدرت سیاسی را از طریق یک کودتای نظامی به کف آورند. ولی همین سیاستمداران حاضر نیستند در کشور خودشان یک نمایش اعتراضی بدون مجوز وحتی مسالمت آمیز را تحمل کنند. آنها حتی حاضر نشدند به تقبیح اشغال ادارات دولتی و حمله مسلحانه به دسته های پلیس بپردازند. رسانه های گروهی آنها در روز روشن، شب را روز و روز را شب جلوه می دادند و این توهین به خرد جمعی جوامع غربی بود.

 

بررسی اوضاع اوکرائین را تنها در متن اختلافات روسیه و اروپا و آمریکا دیدن و با یک مهرِ ساده نگرانه "نزاع امپریالیستی" گریبان خویش را از تحلیل و افشاء امپریالیستها رها ساختن، کافی نیست. در اینجا حق حاکمیت کشورهاست که به زیر پا گذارده می شود و امپریالیستهای غرب با آگاهی در این راه گام می گذارند. باید به این جنبه مسئله تکیه کرد و آنرا افشاء نمود. این خطرناکترین جنبه این پدیده است که در لیبی و سوریه و کوزوو و... تکرار شده است.انقلاباتی که امپریالیستها ازآن یاد می کنند ونوکرانشان به تبلیغ آن می پردازند ، انقلاب نیستند، بلکه  ضد انقلاب امپریالیستی مهاجم غرب به سرکردگی امپریالیست آمریکاست که برای تصرف بازارهای جدید وغارت و سرکوب مردم و نقض حقوق ملل از هیچ دروغ وجنایتی دریغ نمی ورزد.

 

توفان

سخن هفته

سه شنبه یازده مارس  2014

 

***             



خريد و فروش كودكان كار از صد هزار تا پنج ميليون تومان
گزارشات فراوانی درمورد نیروی کارارزان وخرید و فروش کودکان در کشور بنگالدش منتشر شده است.  در بنگلادش جان انسان بر خلاف جان انسانهای اروپائی و آمریکائی ارزشی ندارد. بنگالدشی را باید گرسنه و بی خانمان و محتاج نگاهداشت تا حاضر باشد درهر شرایط غیر انسانی کار کند و تازه از دارا بودن شغل نیز مسرور باشد و شکر گزار. آنها که شاغلند و در شرایط غیر انسانی سر می کنند، حداقل با بخور و نمیر به طول عمر سیاه خود می افزایند. مرگ آنها ناشی از کم خوری است و نه گرسنگی. فراموش نکنیم که این ارزانی نیروی کار و این شرایط غیر انسانی محیط کار که کارخانجات را به زندان بدل کرده است و کارفرما با شلاق مراقب نظم کارخانه است، چیز جدیدی نیست. درایران خودمان وضع کودکان بهتر ازوضع کودکان در بنگلادش نیست. خرید و فروش بیرحمانه کودکان کار به یک امر طبیعی تبدیل شده است.روزی نیست که دررسانه های رسمی جمهوری اسلامی مطالبی ازاین دست درمورد وضعیت دلخراش کودکار و یا کودکان خیابانی  منتشر نشود. جمهوری سرمایه داری اسلامی ایران نیز با الهام از بانک جهانی و صندوق بین المللی پول ایران را  بسوی بازار کار "بنگلدشی " و نیروی کارارزان بویژه بهره برداری از نیروی کار کودکان  به جلومی راند تا به بهشت سرمایه داران داخلی و بین المللی تبدیل شود. درگزارش زیر که در روزنامه اعتماد منتشر شده است وضعیت کودکان کارهمانند کودکان بنگلدانشی اسفناک است و تا زمانیکه رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی بر مسند قدرت باشد هیچ امیدی به بهبودی وضع کودکان میهنمان نیست و دربرهمین پاشنه استثمار شدید کودکان و فقر ونکبت خواهد چرخید.  این  گزارش گوشه ای از برده داری نوین خرید و فروش کودکان کار را به نمایش می گذارد و داغ ننگی بر پیشانی نظام سرمایه داری جمهوری اسلامیست:
http://etemadnewspaper.ir/Released/92-11-29/P-13-2.jpg

سهيل سراييان/ اين گزارش شروعي ندارد. «مشتري دارد، او را تا دو و نيم ميليون تومان مي‌خرند. براي چه تحويل شما بدهم؟» راحله سيزده سالش است، مادر مواد فروشش در زندان است و برادرش سرپرستي او را به عهده دارد. راحله شناسنامه ندارد. برادرش نمي‌خواهد او را تحويل موسسه خيريه دهد. «دو ميليون بده بچه را ببر هر جا كه خواستي.»اين گزارش نيست، روايت نبض كند كودكاني است كه هرروز آنها را سر چهارراه‌ها يا مترو مي‌بينيم. نه مي‌توانند بخوانند نه مي‌توانند بنويسند، تنها چيزي كه از همان ابتدا آموزش ديده‌اند كار كردن است. آنها از صبح كار مي‌كنند تا شب پدر و مادرهاي جعلي يا پدر و مادرهاي خودشان با خيال راحت مواد بكشند. كارگراني كه اگر خوب كار كنند، خريداران فراواني دارند. قيمت اين كودكان برده را مي‌پرسم: «از صد هزارتا پنج ميليون.»

بردگي به جاي عاشقي

اينجا دروازه غار است، ناف تهران. سوار مترو كه شوي، كمتر از يك ساعت به ايستگاه شوش مي‌رسي و چند قدم پياده كه بيايي جايي سردرمي‌آوري كه انسانيت دود شده و به هوا رفته است. صبح‌ها خلوت و شب‌ها از زمين بچه مي‌جوشد. نه عاشق مي‌شوند نه كودكي مي‌كنند. وقتي به سن دوازده، سيزده سالگي مي‌رسند بايد ازدواج كنند و بچه‌دار شوند، اين چرخه زندگي كودكان برده است. راه ديگري مقابل پاي آنها نيست، فكر مي‌كنند حتما اين صحيح‌ترين راه است. آنها را غربتي صدا مي‌زنند. از لب خط تا دروازه غار خانه‌هايي را مي‌بيني با حياط‌هايي بزرگ و هشتي و اندروني و بيروني، در تمام اين اتاق‌ها خانواده‌هايي زندگي مي‌كنند با چند بچه. هر بچه سرمايه‌يي براي خانواده، براي اين والدين فرزند بيشتر، زندگي بهتر است. مواد بيشتر است. نشئگي عميق‌تر.

بيمارستاني شبيه به وال استريت


دختربچه 14 ساله افغان سال پيش بچه‌دار شده بود، او حتي توان بلند كردن بچه را هم نداشت اما حالا بچه او پيش خودش نيست. نوزادش را سه ميليون تومان فروخته است. در اين محله گروه ديگري نيز هستند كم‌تعداد‌تر از غربتي‌ها، به آنها فيوجي مي‌گويند. اكثر مددكاران موسسات خيريه كه با اين خانواده‌ها سروكار دارند، خريد و فروش بچه يا بچه‌دار شدن براي درآمدزايي را ناشي از فقر فرهنگي در بين اين گروه‌ها مي‌دانند. اينجا با بچه تجارت مي‌كنند، مواد مي‌كشند، زندگي مي‌كنند و دست آخر هم سرنوشت تلخ‌تري در انتظارشان است، اينجا هر اتفاقي مي‌افتد. مردي به نام خسرو وجود دارد. به بچه‌ها پول مي‌دهد و بعد آنها را به هزار شكل ديگر به بردگي مي‌گيرد. كودكان موظف هستند كه آخر شب با مقدار مشخصي پول به خانه برگردنند، اگر پول كم آورده باشند، بايد تن به كارهاي ديگري دهند. ازدواج اين بچه‌ها هيچ جايي ثبت نمي‌شود، نام‌شان جايي ثبت نمي‌شود. گويا روح هستند. برده‌هايي كه فقط براي كار زاييده شده‌اند. بيمارستان ... در خيابان مولوي تهران است. بازاري براي خريد و فروش بچه درست مانند وال‌استريت، يكي از دانشجويان پزشكي كه آنجا كار مي‌كند، مي‌گويد: «خانم‌هايي به اين بيمارستان مي‌آمدند و بچه‌دار مي‌شدند و مي‌رفتند، حتي براي شيردهي كودك خود صبر نمي‌كردند. خيلي عجيب به نظر مي‌رسيد. اما همين خانم دو هفته بعد مي‌آمد و برگه‌يي را كه دست مردي بود امضا و پول ناچيزي دريافت مي‌كرد، سپس بچه را به او تحويل مي‌داد. به همين سادگي. اينجا زنان معتاد هم مي‌آيند براي زايمان، اما خرج دو، سه شب مصرف‌شان را مي‌گيرند و كودك خود را مي‌فروشند.»بياييد برگرديم به دروازه غار، كوچه‌هاي باريك با جوي‌هايي كه خشك شده است، بوي زباله مي‌آيد. ديوار سفيد بزرگي دور جايي شبيه به ميدان را گرفته است، از سوختگي‌هاي كنارش مي‌توان فهميد كه اينجا خوابگاه كارتن‌خواب‌هاست، يكي از آنها در ميان زباله‌ها به ظرف برنجي مي‌رسد و آهسته آهسته شروع به خوردن آن مي‌كند.

فروش كودك به هر قيمتي

غربتي‌ها گروهي هستند كه اصل خريد و فروش بچه‌ها متعلق به اين گروه است. گروه‌هاي ديگر سعي مي‌كنند كه بيشتر بچه‌دار شوند تا پول بيشتري به چنگ بياورند. مادري فرزند خود را يك و نيم ميليون تومان فروخته است. هنگامي كه باردار بوده، بيمارستان نرفته زيرا قرار اين بوده است كه به محض اينكه بچه‌دار شد، بايد او را به خريدار بدهد. «نمي‌خواستي بچه‌ات را نگه داري؟: چرا اما به پولش نياز داشتم.» تمام مكالمه همين قدر طول مي‌كشد، آنقدر مطمئن پاسخ مي‌دهد كه ديگر جاي سوالي باقي نمي‌گذارد. بين خودشان و بچه، هميشه خودشان را انتخاب مي‌كنند. مادر ديگري قرار بوده با فروش بچه به قيمت دويست هزار تومان لااقل خرج چند شبش را به دست آورد. زماني كه او تازه مواد مصرف كرده بوده، خريدار مي‌آيد و بچه را مي‌برد، نه پولي پرداخت مي‌شود نه مادر چيزي يادش مي‌آيد. همه زندگي‌شان در پايپي شيشه‌يي خلاصه شده. پايپ هنوز در دستش هست. در حياط خانه چند كودك بازي مي‌كنند، كارگراني كه منتظر مشتري هستند، زمين يخ‌زده و آب سياهي آنجا جريان دارد، بچه‌ها روي آنها سر مي‌خورند و مي‌خندند.

يكي از مددكاران اجتماعي محله مي‌گويد: «موردي داشتيم كه براي ساكت كردن نوزاد چهارماهه خودش به او متادون مي‌داده و در كنار نوزاد شيشه مصرف مي‌كردند كه بچه دچار حمله‌هاي شديدي شده بود. هركاري مي‌كرديم كه بچه را از مادر بگيريم و او را درمان كنيم قبول نمي‌كرد، بعدا كه با او صحبت كرديم به ما گفت بچه پنج ميليون تومان مشتري داشته است و اگر آن را به ما تحويل مي‌داد مشتري بچه از دست مي‌رفته، اما به خاطر حال بد كودك مجبور شد و او را به ما داد.»

كودكان اجاره‌يي

مسعود، مددكار اجتماعي و بلد محله است، او مسوول شناسايي دروازه غار و لب خط است، خانه‌يي را نشان مي‌دهد كه يك سال پيش توسط موسسه‌يي خيريه كشف شد و تعداد زيادي بچه را از آنجا نجات مي‌دهند، مي‌گويد: «سال پيش بود فكر مي‌كنم كه اين خانه را پيدا كرديم، حدود 40 تا 50 بچه در اين خانه بودند كه هرروز صبح عده‌يي مي‌آمدند و آنها را اجاره مي‌كردند و دوباره آخر شب آنها را برمي‌گرداندند.»گروه ديگري هستند كه در بارداري متوجه مي‌شوند كه نمي‌توانند از بچه نگهداري كنند و به همين خاطر دنبال خريداري براي فرزند خود مي‌روند، اينها امن‌ترين مكان را يا خانه‌هايشان مي‌دانند يا بيمارستان ...، اين دانشجوي پزشكي كه در اين بيمارستان كار مي‌كند مي‌گويد: «در روز حدود سه تا چهار تا از اين موارد در بيمارستان داريم، شايد خيلي از آنها در قبال فروش بچه خود اصلا پولي نگيرند و خيلي از آنها كودكان خود را رها مي‌كنند و مي‌روند.»

از طرح ضربتي تا فقر فرهنگي

در لب خط مردها تا آخر شب قمار مي‌كنند و زن‌ها كار، فرهنگ زندگي‌شان عجيب است، كودكان آنها هم گاهي اوقات وارد اين بازي‌ها مي‌شوند و از همان سنين كودكي دست به همه كاري مي‌زنند. يكي ديگر از مددكاران اجتماعي مي‌گويد اينها از بچه‌ها هر استفاده‌يي مي‌كنند و اين همان فقر فرهنگي شديدي است كه در ميان آنها وجود دارد، با برخورد و طرح‌هاي ضربتي اينها جمع‌آوري نمي‌شوند، صرفا بايد از طريق تغيير خود اين بچه‌ها نگذاريم نسل جديدي از آنها تربيت شود. اين گزارش حتي پاياني هم ندارد، پاياني نيست بر مشكلات كودكاني كه ناخواسته به دنيا مي‌آيند و نمي‌دانند كه چه كساني هستند، بچه‌هايي كه هنوز بچگي نكرده پدر شده‌اند، مادر شده‌اند. اما نه مي‌دانند خودشان از كجا آمده‌اند نه بچه‌شان به كجا مي‌رود. اينجا لب خط است، دروازه غار، اينجا ته خط است براي بچه‌هايي كه معامله مي‌شوند تا مادرشان بگويد: «فروختمش و پول زندگي را به دست آوردم / چاره‌يي ديگر نداشتم اگر نمي‌فروختم چه كار مي‌كردم؟ / نمي‌توانستم نگهش دارم، آدم در خماري هر كاري مي‌كند/» وقتي پول خوبي پيشنهاد مي‌كنند ديگر به من چه كه بدانم كجا مي‌رود.

سه شنبه، 29 بهمن 1392 - 2901 روزنامه اعتماد شماره

 

*****

اطلاعیه حزب کارایران(توفان)

درمورد "سازمان پیشگامان آزادی ملت ایران"

 

Photo: ‎اطلاعیه حزب کارایران(توفان)
درمورد "سازمان پیشگامان آزادی ملت ایران"

اخیرا عده ای ازدوستان در شبکه مجازی فیسبوک پرسشی را درمورد جریانی به نام"سازمان پيشگامان آزادی ملت ایران" و رابطه اش با حزب کار ایران(توفان) طرح کرده و خواهان پاسخ از حزب کارایران(توفان) درمورد هویت و تاریخچه مبارزاتی این سازمان شده اند. حزب کارایران(توفان) بنابر احساس مسئولیتی که در قبال جنبش مبارزاتی مردم ایران و شفافیت در امر مبارزه ضد رژیمی و ضد امپریالیستی می کند، پاسخ زیر را به اطلاع همگان می رساند:

1- حزب کار ایران(توفان) در شبکه مجازی با این وضعیت روبرو شده که سازمان نامبرده از پاره ای مواضع حزب کار ایران(توفان) بدون ذکر نام حزب ما به دفاع بر می خیزد و خود را حامی حزب کار ایران(توفان) معرفی می کند. 

2- این تشکل ظاهرا جمعی را به عنوان حامی بدور خود با همین مواضع گرد آورده است که ربطی به حزب کار ایرن(توفان) ندارند.

3- حزب کارایران(توفان) اعلام می دارد که هیچ شناختی از تاریخچه مبارزاتی و هویت سیاسی این سازمان در داخل و یا خارج از کشور ندارد، هویت و سابقه شان بر ما ناروشن است و از برنامه و اساسنامه آنها به جز برشماری چند نکته سیاسی به عنوان خط مشی آنها، اطلاعی نداریم. 

4-اخیرا نیز دیده شده است که مقالاتی ازنشریات توفان ارگان مرکزی حزب کار ایران و نشریه توفان الکترونیکی، در فیسبوکهای هواداران این سازمان(" پیشگامان آزادی ملت ایران") که جملگی دارای پروفایل های زن و نامها و تصاویر غیر واقعی هستند، بدون امضاء حزب ما و تحت نام خود آنها، نصب می شوند. حزب ما چنین شیوه ای را نکوهیده دانسته و مخالفت شدید خود را با آن ابراز می دارد. این شیوه که سرباز گیری و جلب هوادار و چه بسا عضو با استفاده از تحلیلهای حزب کار ایران(توفان) را مد نظر دارد، نمی تواند حمایت از سیاستهای حزب کار ایران به حساب آید، بلکه بیشتر در خدمت جلب کسانی است که بالقوه به نظرات حزب کار ایران(توفان) تمایل دارند. حمایت از حزب کار زمانی معنا خواهد داشت که این تشکل به همه اطلاع دهد که مواضعی که مبلغ آن است، متعلق به تشکلی به نام حزب کار ایران(توفان) است که دارای تاریخچه روشن، با مواضع ضد امپریالیستی، ضد صهیونیستی و ضد رژیم جمهوری اسلامی بوده و خواهان سرنگونی این رژیم سرمایه داری در ایران می باشد. 
 
حزب کارایران(توفان) اعلام می دارد که کلیه مقالات و ادبیات حزب ما برای نصب و پخش در صفحات فیسبوک و نشریات سیاسی ایرانی و غیر ایرانی با حفظ نام و امضاء حزب مجاز و بلامانع است. در غیر این صورت روشی ناپسند در میان کاربران شبکه اینترنت باب خواهد شد که حتما مورد سوء استفاده جریانات مشکوک و آلوده قرار خواهند گرفت. باید با این شیوه کار انتقاد کرد تا سره از ناسره تشخیص داده شود. از این گذشته حزب ما بر آن است که هر تشکلی که خود را علنا به جامعه اپوزیسیون ایرانی معرفی می کند، باید سابقه فعالیت سیاسی و مبارزاتی خویش، زمان پیدایش، دلایل و ضرورت پیدایش، هویت سیاسی و خط مشی سیاسی و اساسنامه و اهداف خود را بیان کرده و در خدمت شفافیت و پاکیزگی جنبش عمل کند. در غیر این صورت فقط به ابهام و سردرگمی دامن می زند و مشوق مشوب کردن افکار است.

حزب کارایران(توفان)
16 مارس 2014‎

 

اخیرا عده ای ازدوستان در شبکه مجازی فیسبوک پرسشی را درمورد جریانی به نام"سازمان پيشگامان آزادی ملت ایران" و رابطه اش با حزب کار ایران(توفان) طرح کرده و خواهان پاسخ از حزب کارایران(توفان) درمورد هویت و تاریخچه مبارزاتی این سازمان شده اند. حزب کارایران(توفان) بنابر احساس مسئولیتی که در قبال جنبش مبارزاتی مردم ایران و شفافیت در امر مبارزه ضد رژیمی و ضد امپریالیستی می کند، پاسخ زیر را به اطلاع همگان می رساند:

1- حزب کار ایران(توفان) در شبکه مجازی با این وضعیت روبرو شده که سازمان نامبرده از پاره ای مواضع حزب کار ایران(توفان) بدون ذکر نام حزب ما به دفاع بر می خیزد و خود را حامی حزب کار ایران(توفان) معرفی می کند.

2- این تشکل ظاهرا جمعی را به عنوان حامی بدور خود با همین مواضع گرد آورده است که ربطی به حزب کار ایرن(توفان) ندارند.

3- حزب کارایران(توفان) اعلام می دارد که هیچ شناختی از تاریخچه مبارزاتی و هویت سیاسی این سازمان در داخل و یا خارج از کشور ندارد، هویت و سابقه شان بر ما ناروشن است و از برنامه و اساسنامه آنها به جز برشماری چند نکته سیاسی به عنوان خط مشی آنها، اطلاعی نداریم.

4-اخیرا نیز دیده شده است که مقالاتی ازنشریات توفان ارگان مرکزی حزب کار ایران و نشریه توفان الکترونیکی، در فیسبوکهای هواداران این سازمان(" پیشگامان آزادی ملت ایران") که جملگی دارای پروفایل های زن و نامها و تصاویر غیر واقعی هستند، بدون امضاء حزب ما و تحت نام خود آنها، نصب می شوند. حزب ما چنین شیوه ای را نکوهیده دانسته و مخالفت شدید خود را با آن ابراز می دارد. این شیوه که سرباز گیری و جلب هوادار و چه بسا عضو با استفاده از تحلیلهای حزب کار ایران(توفان) را مد نظر دارد، نمی تواند حمایت از سیاستهای حزب کار ایران به حساب آید، بلکه بیشتر در خدمت جلب کسانی است که بالقوه به نظرات حزب کار ایران(توفان) تمایل دارند. حمایت از حزب کار زمانی معنا خواهد داشت که این تشکل به همه اطلاع دهد که مواضعی که مبلغ آن است، متعلق به تشکلی به نام حزب کار ایران(توفان) است که دارای تاریخچه روشن، با مواضع ضد امپریالیستی، ضد صهیونیستی و ضد رژیم جمهوری اسلامی بوده و خواهان سرنگونی این رژیم سرمایه داری در ایران می باشد. 

حزب کارایران(توفان) اعلام می دارد که کلیه مقالات و ادبیات حزب ما برای نصب و پخش در صفحات فیسبوک و نشریات سیاسی ایرانی و غیر ایرانی با حفظ نام و امضاء حزب مجاز و بلامانع است. در غیر این صورت روشی ناپسند در میان کاربران شبکه اینترنت باب خواهد شد که حتما مورد سوء استفاده جریانات مشکوک و آلوده قرار خواهند گرفت. باید با این شیوه کار انتقاد کرد تا سره از ناسره تشخیص داده شود. از این گذشته حزب ما بر آن است که هر تشکلی که خود را علنا به جامعه اپوزیسیون ایرانی معرفی می کند، باید سابقه فعالیت سیاسی و مبارزاتی خویش، زمان پیدایش، دلایل و ضرورت پیدایش، هویت سیاسی و خط مشی سیاسی و اساسنامه و اهداف خود را بیان کرده و در خدمت شفافیت و پاکیزگی جنبش عمل کند. در غیر این صورت فقط به ابهام و سردرگمی دامن می زند و مشوق مشوب کردن افکار است.

 

حزب کارایران(توفان)

16 مارس 2014

****

اطلاعیه شماره 2

"سازمان پیشگامان آزادی ملت ایران" سازمان وزارت اطلاعات جمهوریست

هنوز چند ساعتی ازانتشار اطلاعیه افشاگرانه حزب کارایران(توفان) درمورد جریان جعلی " سازمان پیشگامان آزادی ملت ایران" نگذشته بود که عمال جمهوری اسلامی با سراسیمگی دستشان را با عکس العملهای شناخته شده ساوامایی که هیچ ابهامی در مورد ماهیت کثیفشان باقی نگذاشته است روکرده ،پا به فرار گذاشتند.

سازمان پیشگامان ملت ایران" یک سازمان جعلی ودست ساخته وزارت اطلاعات مخوف جمهوری اسلامیست.اگر چنین نبود،  این سازمان حداقل یک نفر را درطول" سی سال سابقه سیاسی" خود به جنبش انقلابی وچپ ایران معرفی میکرد که  سلامت سیاسی اش را تائید کنند. اما چنین نیست. سازمان اطلاعات جمهوری اسلامی، که سابقه طولانی در تولید گروههای آدمکش حرفه ای بنام "سازمان و گروه مبارزه" برای سرنگونی رژیم اسلامی"!!دارد ، اینبار نیز در عرصه فیسبوک تحت نام "اپوزیسیون سرنگونی طلب" و پروفایلهای زنان جوان و بی حجاب" به خرابکاری و توطئه مشغول است

 حزب کارایران(توفان) با قاطعیت اعلام می دارد که این جریان وابسته به سازمان جهنمی اطلاعات جمهوری اسلامی است وهمگان را به هوشیاری و مبارزه وطرد این مزدوران که سودایی جز جاسوسی ،تهدید وارعاب وترور مخالفین در سرندارند، فرامی خواند. باید هوشیار بود، فریب تائیدات ظاهری این روباه صفتان درگاه خلیفه را نخورد و شگردهای رنگارنگ ضدبشریشان را قاطعانه خنثا ساخت.

 اگر ساواک پهلوی توانست با شیوه های آدمکشی مانع سرنگونی رژیم شاه گردد، ساوامای اسلامی هم خواهد توانست با شیوه های جاسوسی وجولان دادن درفیسبوک و خرابکاری مانع سقوط رژیم  منفورملایان گردد.

ننگ ونفرت برمزدوران رژیم تبهکار جمهوری اسلامی!

حزب کارایران(توفان)

شنبه 22 مارس دوهزار وچهار میلادی

 

****

 

مبارزه با مذهب٬ مبارزه درمتن مبارزه طبقاتی

http://observers.france24.com/fa/files/imagecache/observers_520_220/article_images/503055185_B972186701Z_1_20140308144210_000_GPG22VFHE_2-0.jpg

تصویری از زنان برهنه حزب ضد کارگری پیروان حکمت در فرانسه درمبارزه علیه مذهب و حجاب اجباری

 

 

مبارزه با مذهب مبارزه با نادانی و جهل عمومی است و این امری نیست که در طی ده ها سال ...عملی باشد. به این جهت کمونیستها همیشه مبارزه با مذهب را در متن مبارزه طبقاتی دیده و از دریچه منافع مبارزه طبقاتی به آن برخورد کرده اند. کارکارگر نمازخوانی که در تظاهرات و اعتصاب شرکت می کند و قرآن کوچکی در جیب دارد صدها بار ارزش و تاثیرش برای مبارزه بیشتر از یک روشنفکرژیگولوئی است که درکافه ای دراروپا نشسته میگساری کرده و قرآن را آتش می زند و برضد پیامبراسلام به عنوان فرد تروریست اعلامیه پخش می کند.یک زن نمازخوان کارگر محجبه که درتهران جلوی درب وزارت کارواموراجتماعی می ایست وبرای حقوقش دوشادوش مردان کارگر میرزمد هزاربار تاثیرش بیشتر ومفید ترازآکسیون زنان برهنه حزب اسرائیلی ضدکمونیست کارگری وضدایرانی است که پرچم ایران را به زیرنافش پیچیده وعورتش را به نمایش گذاشته است.

 

 

برای مبارزه با مذهب ونه فقط مذهب اسلام بکه همه مذاهب بعنوان جهل ونادانی مبارزه ای طبقاتی، مبارزه ای طولانی است که حتی بعد از استقرارسوسیالیسم درکشورنیزبه پایان نمی رسد. باید ریشه های رشد مذهب را با تنویرافکار و اقناع خشک کرد و نه با چوبه دار وتبلیغات مستهجن بورژوایی که به تقویت مذهب وخرافات منجر میشود.آنان که به تحریف نظر مارکس مشغولند ودین اسلام را فقط افیون توده ها تبلیغ میکنند٬دست درازشده امپریالیسم وصهیونیسم درایران وجهانند.

 

نقل از فیسبوک توفان حزب کارایران

جمعه چهارده مارس ۲۰۱۴

 

مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی جدا از مبارزه با عوامل امپریالیسم و صهیونیسم نیست

اعلامیه حزب کارایران(توفان)

بمناسبت روزجهانی زن

فرخنده باد هشتم مارس روز همبستگی زنان سراسر جهان!

 

روزهشتم مارس برابر با هفده اسفند صد وسومین سالگرد روز جهانی زن است. این روز تاریخی روزهمبستگی زنان سراسر جهان در پیکار بخاطر رهائی از قیود ارتجاعی و قرون وسطائی و نیل به تساوی حقوق با مردان است. اززمانی که زنان روز همبستگی خود را بنیان نهادند صد وسه سال میگذرد. درطول این مدت زنان با مبارزات خویش برغم افت و خیزهای فراوان توانسته اند دروضع اجتماعی خویش تغییرات بسیاری بوجود آورند. تغییرات شگرفی که در وضعیت اجتماعی زنان با انقلاب کبیر اکتبرشوروی و تاثیرات آن درزندگی سراسر زنان جهان بوجود آمد انکار ناپذیر است. شکست موقتی سوسیالیسم ، ذره ای ازاهمیت واعتبار انقلابات پیروزمند سوسیالیستی ورهائی زن از قید بردگی و استثمارو درهم شکستن   نظام کهن نمی کاهد.

 

زنان ایران نیمی از سکنه کشورند اما نیمی محروم تر و رنجکش تر. زنان مانند مردان از کلیه بلایای اجتماعی و اقتصادی ناشی از سلطه ارتجاعی رژیم اسلامی در رنج اند. اما میان زنان و مردان عدم تساوی شدیدی بچشم میخورد. زنان دریک رشته ازحقوق سیاسی و اجتماعی و حقوقی که مردان از آن برخوردارند، محرومند. زنان ایران  نه تنها در معرض نابرابری و تبعیض طبقاتی و پی آمدهای  اجتماعی مترتب از آن  قرار دارند، بلکه  از آن نظر شایان توجه خاصی هستند  که در سیستم و نظامی زندگی میکنند که  بر آپارتاید جنسی استواراست. ستون ها وارکان این آپارتاید جنسی برقانون گزاری کشور ، برشرع اسلامی ، بر نظام ولایت فقیه و برفرهنگ و سنتهای بشدت واپسگرای فئودالی و مرد سالاری بنا گردیده است.

                         

مبارزه برای حقوق دمکراتیک زنان

حزب کارایران(توفان) به روشنی از حقوق زنان ایران دفاع  میکند و درمسیر استقرار تساوی حقوق زنان و مردان، لغو کلیه قوانین ارتجاعی مذهبی و غیر مذهبی، لغو هرگونه تبعیض ومحدودیت برحسب جنسیت، آزادی پوشش، آزادی ازدواج و انتخاب همسر وازدواج غیر مذهبی، لغو کلیه قوانینی که به بهانه ناموس ارتکاب جنایت علیه زنان را توجیه میکنند، ممنوعیت فحشا بطور کلی و فحشا مذهبی بنام صیغه گری، آزادی سقط جنین و به رسمیت شناختن این حق برای زنان و.....میکوشد و پیگیرانه درجهت تحقق آن که با برافکندن رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی میسر است گام برمیدارد.

همبستگی زنان ایران  با زنان منطقه

 امروزسرنوشت زنان ایران به سرنوشت زنان عراق و افغانستان و بحرین و فلسطین و سوریه و لیبی و سایر زنان منطقه گره خورده است. این است که طرح مطالبات بر حق زنان ایران بدون پیوند آگاهانه با مبارزه علیه تجاوزات امپریالیستی و فریاد دست امپریالیستها از ایران و منطقه کوتاه باد!  فاقد محتوا و ترقی خواهد بود. نمی توان مدافع حقوق زنان ایران بود اما ازتجاوز نظامی به لیبی، سوریه، لبنان، فلسطین،عراق ، افغانستان وبحرین ..... حمایت نمود واین سیاست امپریالیستی را درقالب مبارزه با اسلام سیاسی تئوریزه و تبلیغ کرد. تا امپریالیسم و ارتجاع طبقاتی درجهان حاکم است تصور آزادی کامل زنان و تحقق حقوق دموکراتیک و برابر آنها با مردان میسر نخواهد بود.

 

حزب ما یقین دارد که زنان تحت ستم و مبارزر ایران با اتحاد و یکپارچگی نقش شایسته خودرا دربرانداحتن رژیم زن ستیزسرمایه داری جمهوری اسلامی و زدودن تمامی قید و بندهای سرمایه داری و ماقبل سرمایه داری با سربلندی ایفا خواهند کردوجز این نخواهد بود.

 

   8 مارس روز جهانی زن گرامی باد!

لغو فوری حجاب اجباری!

لغو فوری تبعیض جنسیتی و تمامی قوانین ارتجاعی ضد زن!

جدایی کامل دولت از دین و آموزش!

سرنگون بادرژیم زن ستیز سرمایه داری جمهوری اسلامی بدست مردم ایران!

زنده باد سوسیالیسم این پرچم نجات بشریت!

حزب کارایران(توفان)

مارس  2014     


                                                       

 

زنده باد 8 مارس روزبین المللی پیکار متحد زنان سراسر جهان!

چه کشوری عمده ترین خطربرای صلح جهانی است؟

Photo: ‎چه کشوری عمده ترین خطربرای صلح جهانی است؟
 
طبق تبلیغات دروغین امپریالیست آمریکا ومتحدینش وبويژه دردانه اش اسرائیل صهیونیست ممالکی نظیرعراق،افغانستان٬لیبی٬ایران وکره شمالی ....خطری برای صلح جهانی بوده اند.آیا این حقیقت دارد ؟آیا صدام حسین خطری برای صلح جهانی بود؟ آیا قذافی خطری برای صلح جهانی ومنطقه بود؟ آیا رژیم اسد خطری برای صلح جهانی ومنطقه  هست؟ آیا کشور کره شمالی خطری برای صلح جهانیست.؟... آیا رژیم جمهوری اسلامی که درماهیت مذهبی وارتجاعی اش جای شکی نیست خطری برای صلح جهانی است؟ ساده لوحانه است هر آئیه تصور شود که این رژیمها خطری برای صلح جهانی ومنطقه باشند. رژیم صهیونیستی اسرائیل چندین کشوررا درمنطقه به اشغال خود در آورده است. جنوب لبنان، کل سرزمین فلسطین، بخشی ازخاک سوریه وهرروز به بمباران لبنان   وفلسطین دست میزند وبه خانه سازیهای غیرقانونی وضدبشری اش ادامه میدهد...وامروز نیزآهنگ آن دارد به بهانه های مختلف به ایران نیز تجاوزنماید.حال بگوئید چه نیرویی خطری برای صلح جهانی است. اسرائیل با 200 بمب اتمی یا ایران بدون بمب اتمی ٬سوریه بدون بمب اتمی وعراق دوره صدام حسین بدون بمب اتمی وکره وونزوئلا وبولیوی وکوبا...؟ دشمنی با جمهوری اسلامی نباید به آنجا بیانجامد که ما به آلت دست تبلیغات صهیونیسم وامپریالیسم درمنطقه و جهان بدل گردیم . نقش مخرب وتروریستی وتجاوزکارانه عربستان سعودی درمنطقه را از یاد نبرید.در یک کلام کل منطقه خاورمیانه وخلیج فارس تحت اشغال وسلطه امپریالیست آمریکا قراردارد ولشکر 800000 نفری آمریکا وپایگاههای مخرب نظامی اش در عربستان وترکیه وافغانستان و بحرین وقطر و اردن وامارات.... اظهرالمنشمس است ونیازی به توضیح بیشتر ندارد.
امپریالیست آمریکا بزرگترین تروریست دولتی وعمده ترین خطربرای صلح جهانی است که برای تثبیت وادامه سرکردگی اش دست به هرجنگ وجنایت وتروری میزند وبحران اخیر کشوراوکراین نیزدرهمین چهارچوب جنگ طلبی وسلطه طلبی آمریکا قابل تبیین است
وجزاین نیست.

توفان
پنجشبه  ۱۳ مارس ۲۰۱۴‎

طبق تبلیغات دروغین امپریالیست آمریکا ومتحدینش وبويژه دردانه اش، اسرائیل صهیونیست ممالکی نظیرعراق،افغانستان٬لیبی٬ایران وکره شمالی ....خطری برای صلح جهانی بوده اند.آیا این حقیقت دارد ؟آیا صدام حسین خطری برای صلح جهانی بود؟ آیا قذافی خطری برای صلح جهانی ومنطقه بود؟ آیا رژیم اسد خطری برای صلح جهانی ومنطقه هست؟ آیا کشور کره شمالی خطری برای صلح جهانیست.؟. آیا رژیم جمهوری اسلامی که درماهیت مذهبی وارتجاعی اش جای شکی نیست خطری برای صلح جهانی است؟ ساده لوحانه است هر آئیه تصور شود که این رژیمها خطری برای صلح جهانی ومنطقه باشند. رژیم صهیونیستی اسرائیل چندین کشوررا درمنطقه به اشغال خود در آورده است

جنوب لبنان، کل سرزمین فلسطین، بخشی ازخاک سوریه وهرروز به بمباران لبنان وفلسطین دست میزند وبه خانه سازیهای غیرقانونی وضدبشری اش ادامه میدهد...وامروز نیزآهنگ آن دارد به بهانه های مختلف به ایران نیز تجاوزنماید.حال بگوئید چه نیرویی خطری برای صلح جهانی است. اسرائیل با 200 بمب اتمی یا ایران بدون بمب اتمی ٬سوریه بدون بمب اتمی وعراق دوره صدام حسین بدون بمب اتمی وکره وونزوئلا وبولیوی وکوبا...؟ دشمنی با جمهوری اسلامی نباید به آنجا بیانجامد که ما به آلت دست تبلیغات صهیونیسم وامپریالیسم درمنطقه و جهان بدل گردیم . نقش مخرب وتروریستی وتجاوزکارانه عربستان سعودی درمنطقه را از یاد نبرید.در یک کلام کل منطقه خاورمیانه وخلیج فارس تحت اشغال وسلطه امپریالیست آمریکا قراردارد ولشکر 800000 نفری آمریکا وپایگاههای مخرب نظامی اش در عربستان وترکیه وافغانستان و بحرین وقطر و اردن وامارات.... اظهرالمنشمس است ونیازی به توضیح بیشتر ندارد.

امپریالیست آمریکا بزرگترین تروریست دولتی وعمده ترین خطربرای صلح جهانی است که برای تثبیت وادامه سرکردگی اش دست به هرجنگ وجنایت وتروری میزند وبحران اخیر کشوراوکراین نیزدرهمین چهارچوب جنگ طلبی وسلطه طلبی آمریکا قابل تبیین است وجزاین نیست.

نقل از فیسبوک توفان

پنجشبه ۱۳ مارس ۲۰۱۴

***

 

پيام رضا شهابي كارگر شركت واحد به مناسبت نوروز 93

Photo: ‎پیام نوروزی رضا شهابی٬کارگرزندانی 

رفقای عزیز!
پیشاپیش سال ۱٣۹٣ را به همه ی زحمتکشان و کارگران و طبقه ی کارگر ایران تبریک عرض می کنم و امیدوارم دوستان، با اتحاد و همبستگی در سال جدید برای رفاه و زندگی شرافتنمندانه تلاش کنند. 

رضا شهابی زکرطا
عضو هیات مدیره ی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه
۲۴.۱۲.۱٣۹۲‎

 

سال 92 در حالي به پايان مي رسد كه خانواده هاي كارگري در تنور داغ تورم بالاي 40 درصد و گراني افسار گسيخته و بدليل نبود برنامه مناسب براي بهبود شرايط اقتصادي و اجتماعي شرايط خيلي سختي را متحمل شده اند.

نمي خواهم در پايان سال از مشكلات و ناملايمتي‌ها و خبرهاي مايوس كننده كه بارها از طريق رسانه هاي تصويري و نوشتاري اعلام شده و من هم در نوشته هاي قبلي به آنها اشاره كردم سخن بگوييم، بلكه مي خواهم بگويم كه چنانچه ما كارگران  در صورت عدم حضور در كنار هم و تشكيل تشكل هاي مستقل كارگري به آگاهي رساني به هم طبقه اي هايمان نپردازيم، توانم مقابله با نظام سرمايه داري نخواهيم داشت ولي در صورت اتحاد و همبستگي افق هاي روشني در پيش رو خواهيم داشت.

در سال هاي گذشته طبقه كارگر براي رسيدن به آزادي و دموكراسي وعدالت اجتماعي و زندگي شرافتمندانه دوشادوش هم مبارزه كردند و هزينه هاي سنگيني از جمله زندان، شكنجه، اخراج ... پرداخته است. اكنون ما كارگران، معلمان، زنان، دانشجويان، دانش‌آموزان و مردم آزاديخواه در كنار هم و به دور از كينه و با اتحاد و همبستگي براي رسيدن به هدف نهايي‌مان كه عدالت و آزادي و برابري است در سال جديد با شعار تشكل مستقل من كو، نان من كو، كار من كو، مسكن من كو مبارزه كنيم.

من به عنوان كارگر شركت واحد و عضو هيات مديره و مسئول مالي سنديكاي شركت واحد در حالي كه چهار سال متوالي است در زندان به سر مي برم ضمن تبريك و شادباش سال نو به همه كارگران زحمت كش و همكارانم در شركت واحد، فعالين كارگري و مردم شريف و آزاديخواه از همه آنها تقاضا مي كنم در سال جديد براي جلوگيري از هر گونه ظلم و ستم و زورگويي نظام سرمايه داري بر عليه كارگران و مردم زحمتكش متحد شوند.

رضا شهابي ذكريا- كارگر شركت واحد و عضو هيات مديره و مسئول مالي سنديكاي شركت واحد

****

سخنرانی رفیق استالین درمورد نقش زنان درساختمان سوسیالیسم


 

آموزش سیاسی زنان

پنج سال از زمانی که کمیته مرکزی کنگره سراسری زنان کارگر و دهقان  را در مسکو برگزار کرد میگذرد. بیش از هزار  هیات نمایندگی که یک میلیون  زن کارگر و دهقان را نمایندگی میکردند در کنگره گرد آمدند. آن کنگره نقطه عطفی برای حزب در فعالیت میان زنان کار بود. خدمت بسیار شایسته آن کنگره،  پایه ریزی برای تشکیلات آموزش سیاسی زنان کارگر و دهقان بود.

بعضی ها ممکن است  تصور کنند که امری غیر عادی در این موضوع وجود نداشت  زیرا که حزب همواره به امر آموزش در بین توده ها و منجمله زنان مشغول بوده است و یا ممکن است تصور شود که  اهمیت واقعی در این آموزش وجود ندارد زیرا ما در آینده نزدیک همه کادرها را ، کارگری و دهقانی،  در هم ادغام میکردیم.  چنین نظراتی از ریشه نادرست اند.

امروز موقعی که قدرت سیاسی در دست کارگران و دهقانان قرار دارد ، آموزش سیاسی زنان کار از اهمیت عمده ای برخوردار است.  اجازه دهید دلیل آنرا توضیح دهم.

جمعیت کشور ما 140 میلیون است که نصف آنرا زنان ، عمدتا زنان کارگر و دهقان ، عقب مانده  و ستمدیده ، با آگاهی سیاسی بسیار کم، تشکیل میدهند.

اگر کشور ما ساختمان زندگی نوین شوروی را با تمام قدرت تمام شروع کرده است ، آنگاه کاملا آشکار است که اگر زنان این کشور که نصف جمعیت را تشکیل میدهند هنوز عقب مانده و ستمدیده و نا آگاه سیاسی باقی بمانند آنها باعث کند کردن هرنوع پیشرفتی خواهند بود.

کارگرزن هم پیمان کارگر مرد است. او با کارگر مرد در امر مشترک ساختن صنایع کشور کار میکند. اگر او آموزش وآگاهی  سیاسی داشته باشد میتواند به این هدف مشترک کمک کند. اما اگر او عقب مانده و ستمدیده باشد میتواند این هدف مشترک را به نابودی بکشاند ، که مسلما نه بخاطر سوء  نیت بلکه بخاطر عقب ماندگی اوست.

زن دهقان هم پیمان مرد دهقان است. او همراه مرد دهقان هدف مشترک پیشرفت کشاورزی کشور و موفقیت و شکوفائی آنرا به پیش میبرد. اگر زن دهقان خود را از عقب ماندگی  و نا آگاهی آزاد کند او میتواند سهم عمده ای  در این هدف داشته باشد. عکس این هم صادق است : اگر او در آینده برده  نا آگاهی باقی بماند میتواند مانند ترمزی بر روی کل هدف عمل کند.   

زنان کارگر و دهقان شهروندان آزادی هستند که با مردان کارگر و دهقان برابرند. زنان شورا ها  و کوپراتیوها را انتخاب کرده  و میتوانند خود برای آنها انتخاب شوند. زنان کارگر و دهقان ، اگر سواد سیاسی داشته باشند ، میتوانند شورا ها و کوپراتیو ها را بهبود بخشیده و آنها را تقویت کرده و پیشرفت دهند.  این زنان اگر عقب مانده و نا آگاه باشند میتوانند این تشکل ها را تضعیف کرده و آنها را تحلیل ببرند.

در آخر ، زنان کارگر و دهقان مادرانی هستند که درگیر تربیت جوانان ما ، آینده کشورمان ،  هستند   آنها میتوانند روحیه کودک را تضعیف کرده و یا آنکه جوانی با روحیه سالم  و قادر به پیشرفت کشور بما  تحویل دهند . تمام این مسئله باین وابسته است که زن و مادر به سیستم شورائی ما همدلی دارد و یا آنکه دنباله رو کشیش و کولاک و بورژوا ست.

باین دلیل است که آموزش سیاسی زنان کارگر و دهقان  وظیفه ای با اهمیت برای کشور میباشد ، امروز این امر برای پیروزی واقعی بر بورژوازی ،  زمانی که که کارگران و دهقانان دست بکار ساختن زندگی نوینی شده اند، مهمترین وظیفه است. باین دلیل است که اهمیت اولین کنگره زنان کارگر و دهقان ، کنگره ای که سنگ بنای وظیفه آموزش سیاسی زنان کار را نهاد ، در واقع غیر قابل تخمین است.

پنج سال پیش در آن کنگره ،  هدف حزب کشاندن صد ها هزار زن کار به وظیفه مشترک ساختن زندگی نوین شورائی  بود. صف اول انجام این وظیفه را زنان کارگر مناطق صنعتی تشکیل میدادند زیرا آنها سرزنده ترین و آگاه ترین عناصر زنان کار بودند.  میتوان گفت درطول  پنج سال  گذشته  کارهای زیادی در این زمینه انجام گرفته است و کارهای زیادی باقی مانده اند که باید انجام شوند.

امروز ، وظیفه جاری حزب کشاندن میلیونها زن دهقان به هدف مشترک  سازماندهی زندگی شورائی است. پنج سال کار تا بحال توانسته است تعداد کثیری کادر  رهبری کننده  در بین دهقانان  تربیت کند.  امیدوار باشیم که بر خیل رهبران زن دهقان  با  جذب زنان تازه و  آگاه  افزوده شود. امیدوار باشیم که حزب این مشکل را حل  کند.

استالین ، مجموعه آثار ، از سخنرانی بمناسبت اولین سالگرد کنگره زنان کارگر و دهقان ، 1923

 

 

زنان در مزارع اشتراکی (کولکتیو – کلخوز)

 اکنون میخواهم برای شما در رابطه با زنان ،  زنان کشاورز مزارع اشتراکی کمی سخن بگویم. رفقا مسئله  زنان در مزارع اشتراکی یک مساله بزرگ است. میدانم که بسیاری از شما زنان را دست کم میگیرید و یا حتی به آنها میخندید. این یک اشتباه بزرگ است, رفقا یک اشتباه جدی. نکته این نیست که  که زنان نیمی از جامعه ما هستند. نکته این است که  جنبش مزارع اشتراکی تعدادی زنان  توانا و فوق العاده را به درجه رهبری  ارتقا داده است. به این کنگره نگاه کنید,  به نمایندگان نگاه کنید ،  شما تشخیص خواهید دید که زنان چگونه از رده عقب ماندگی به رده پیشرفتگی صعود کرده اند. زنان در این مزارع اشتراکی نیروی عظیمی هستند. عقب مانده نگه داشتن این نیرو جنایت است. این وظیفه ماست که زنان در این مزارع را به پیشرفت سوق دهیم و از آنها که نیروی عظیم هستند به درستی استفاده کنیم.

البته در گذشته ای نه چندان دور  دولت اتحاد شوروی دچار کمی سوء تفاهم در ارتباط با زنان مزارع اشتراکی بود. و این برمیگردد به مسئله مالکیت خصوصی برگاو. اما هم اکنون  این مشکل حل و این سو تفاهم نیز مرتفع شده است. ما به نقطه ای رسیده ایم که اکثر خانواده هایی که در مزارع اشتراکی  شرکت دارند هر کدام صاحب یک گاو شده اند. بعد از یکی دو سال دیگر هیچ کشاورزی بدون گاو نخواهد بود. ما بلشویک ها کاری خواهیم کرد که هر کدام از کشاورزان اشتراکی ما صاحب یک  گاو شود.

در رابطه با زنان کشاورز مزارع اشتراکی , آنها باید قدرت و اهمیت  این مزارع را در خاطرداشته باشند ، باید در خاطر داشته باشند که فقط دراین  مزارع است که آنها این فرصت را میابند که با مردان برابر شوند. بدون کلخوز یعنی نابرابری , با کلخوز  یعنی حقوق برابر. بگذارید رفقای ما, زنان مزارع اشتراکی این را  بخاطر داشته باشند و نظام کلخوزی را مانند مردمک چشم خود پاس بدارند.

استالین,  مجموعه آثار ، از سخنرانی در کنفرانس سراسری مزارع کولکتیو 1933

 

نقش زنان در ساختمان سوسیالیسم

سازندگان سوسیالیسم

ما باید گسترش فعالیتهای زنان کشاورز مزارع اشتراکی ( کولکتیو- کلخوز )  در زمینه های اجتماعی و سازماندهی را بعنوان یک واقعیت خوشایند و یک نشانه پیشرفت فرهنگی در مناطق روستایی مورد  توجه دهیم.  ما میدانیم که در میان زنان مزارع اشتراکی  برای مثال  نزدیک به ٦٠٠٠ نفر رئیس , بیش از٦٠,٠٠٠ نفر عضو هیات مدیره و  ٢٨,٠٠٠ نفر سر گروه , ١٠٠,٠٠٠ نفر کار سازمانده گروه , ٩٠٠٠ نفر مدیریت مزارع گاوهای شیرده  و ٧٠٠٠ نفر هم راننده تراکتور میباشند. لازم به ذکر نیست که این آمارها کامل نیستند ولی با این وجود به اندازه کافی گویای پیشرفت عظیم در فرهنگ مناطق روستایی میباشند. رفقا, این  واقعیت اهمیتی عظیم دارد. این مساله از آنجایی اهمیت عظیم دارد که زنان نیمی از جامعه ما هستند, آنها ارتش عظیمی از نیروی کار ما میباشند, آنها  درگیر تربیت فرزندان ما , نسل آینده ما- یا بهتر بگویم آینده ما ، هستند. به همین دلیل ما نباید اجازه بدهیم این ارتش عظیم کارگران ما در تاریکی و جهل دست و پا بزند. و باز به همین دلیل است که ما باید به گسترش فعالیتهای اجتماعی زنان کار و ارتقا آنها به پستهای  مدیریتی بعنوان نشانه بی چون و چرای پیشرفت فرهنگی مان  خوشامد بگوئیم.

 استالین , مجموعه  آثار ، از گزارش به کنگره 17 ، 1934

ترجمه وتکثیر از حزب کارایران(توفان)

اسفند ماه  هزار وسیصد ونود ودو خورشیدی

 

***

پاسخ به یک سئوال

کشتاردسته جمعی اعدام محسوب نمیشود!!

 

سئوال زیراز جانب یکی از دوستان علاقمند در فیسبوک طرح شده است که پاسخ مختصر آن را به خاطر اهمیت موضوع منتشر میکنیم.

 

"اگر قبول دارید اعدام قتل عمد دولتی است. اگر قبول دارید اعدام محکوم است. اگر قبول دارید اعدام یک عمل شنیع و ضد انسانی است. اگر خواهان لغو اعدام هستید باید بپذیری این جنایتکاران تاریخ محاکمه خواهند شد، اما اعدام نخواهند شد. ما جنایتهای این انگلهای تاریخ بشری را نه میبخشیم نه فراموش میکنیم. اما اعدام نخواهیم کرد. با سرنگونی این حکومت چوبه های دار را به اتش خواهیم کشید و پیروزیمان را جشن میگیریم. اما کسی را اعدام نخواهیم کرد. و اما در فردای سرنگونی این حکومت هار اسلامی مدنیت و انسان دوستی را باید بجای این همه توحش و بربریت ایجاد کرد. شادی را به به جامعه بازخواهیم گردان ما مژده دهندگان آزای و برابری هستیم. ما سالها مبارزه نکردیم که هنوز چوبه های دار باشد. ما مبارزه کردیم و میکنیم که ارزش و حرمت انسانها بازگردانیم"

پاسخ:

 دوست گرامی، سئوالاتی طرح نموده اید که بحث طولانی می طلبد.....اما تعریفی که شما از مقوله اعدام ارائه میدهید اشتباه است وبا واقعیت نمی خواند. می پرسید آیا قبول دارید که"اعدام قتل عمد دولتی است".پرسش ما این است آیا اساسا اعدام را شکلی از قهر طبقاتی می پذیرید ؟ اگر آری ، پرسش دوم ما این است، آیا کشتن مردم توسط هواپیماههای بی سرنشین قتل عمد دولتی است یا نه؟ آیا محاصره اقتصادی مردم عراق و قتل هشت صد هزار کودک عراقی قتل عمد دولتی است یا نه؟....اگر هست پس طبق این تعریف چنین کشتاری، اعدام محسوب میشوند. غیر از این است؟ شما با تعریفی که ارائه میدهید اساسا مخالف انقلاب و توسل به قوه قهر هستید.آیا درانقلاب باید از تمام اشکال قهر توده ای بهره جست یا نه؟ و یا اینکه درمقابل ارتجاع مسلح ضد انقلاب پرچم سفید لغو اعدام را به اهتزاز درآوریم!؟ انقلاب آتی ایران بدون سرکوب و درهم شکستن نیروهای مسلح آدمخوار وقاتل وجنایتکار که با تمام قوا از موجودیت نظام دفاع میکنند، ممکن نیست. هیچ یک از انقلابات جهان بدون قوه قهر به پیروزی نرسیدند. تاریخ ما تاریخ مبارزه طبقات است ودولت سازمان قهر طبقاتی برای سرکوب طبقه متخاصم است.

ما باید واقعیتها را به مردم توضیح دهیم ووعده ای غیر واقعی ندهیم.انقلاب قانون مند است ، قانون خودش را دارد . دادگاه دارد، ارتش دارد، نیروی مسلح دارد، تشکیلات کم خرج تر و مدرن تر و صد بار انسانی تر از تشکیلات بورژوازی دارد. دراینجا منظور انقلاب سوسیالیستی است. انقلاب باید توسط نیروی آگاه و پیشرو و رهبر میلیونها توده مردم درمقابل توطئه های ارتجاع سرنگون شده و نیروهای امپریالیستی بایستدو دشمنان انقلاب را سرکوب کند.این یعنی قوه قهر. با استقرار سوسیالیسم نه تنها قوه قهر ازبین نمی رود بلکه بیشتر از هززمان ضرورت دارد و هدف از استفاده ازاین قوه قهر برای کاهش قهر درجامعه و سرانجام محو قهر یعنی دولت است.با محو طبقات و زوال دولت قهر نیزضرورتش را ازدست میدهد. و دیگر طبقات متخاصمی وجود ندارند که به قهر متوسل شوند.

 

درفردای انقلاب ایران حتمن دادگاه منتخب مردم که مدافع اکثریت مردم جامعه ،کارگران و زحمتکشان است تشکیل خواهد شد و آن دادگاه هیچ شباهتی به بیدادگاه آدمخوران جمهوری اسلامی ندارد، کسانیکه دستشان به خون مردم آغشته است محاکمه ومجازات خواهند شد. لاجوردیها و و حاج داود ها وخلخالیها و....وجلادان اوین ....دردادگاه حضور پیدا خواهند کرد و از وکیل مدافع و تمام حقوق یک زندانی بهره مند خواهند شد و از خود دفاع خواهند کرد....اما مطمئن هستیم  که این دادگاه حکم اعدام این قبیل افراد شرور وجنایتکار وضد بشررا بخاطر ارعاب ضد انقلاب و نیروهای سرنگون شده صادر خواهد کرد وما برای این جانوران اشکی نخواهیم ریخت که هیچ بلکه خوشحال نیز خواهیم شد. ما کمونیستها موافق قهر طبقاتی هستیم ونه انتقام شخصی . طرح شعار لغواعدامی که امپریالیستها موافق آن هستند حتمن از مضمون تهی و فاقد بار طبقاتی است. این شعار کمونیستها ونیروهای انقلابی نیست، شعار رفرمیستهاست.

 

زنده باد لنینیسم، تئوری وتاکتیک پرولتاریا درعصر امپریالیسم!

 

توفان شمارۀ 169 فروردین ماه 1393
 ارگان مرکزی
حزب کار ایران منتشر شد.

رفقا، دوستان و یاران مبارز!

 

برای پیشبرد نبردعلیه رژیم سرمایهﺩاری جمهوری اسلامی، علیه امپریالیسم جهانی،علیه رویزیونیسم وضد انقلاب ترتسکیسم و شبه ترتسکیسم و تقویت جنبش کمونیستی ایران به حزب کارایران (توفان) کمک مالی کنید!

 

پارهﺍﻯ از انتشارات جدید توفان از سایت اینترنتی:

 

* برعلیه عامیانه کردن شعار انتقاد از خود ــ استالین

* گزارش سیاسی کمیتۀ مرکزی به کنگرۀ چهاردهم حزب کمونیست (ب) اتحاد شوروی

* گزارش سیاسی کمیتۀ مرکزی به کنگرۀ پانزدهم حزب کمونیست (ب) اتحاد شوروی

* جنبۀ بین المللی انقلاب اکتبر ــ استالین

* مارکسیسم و مسئلۀ ملی ــ استالین

* ترتسکیسم، ضدانقلاب در پوشش ــ م. ج. اولژین

* سخنرانی و نطق استالین به مناسبت شروع جنگ کبیر میهنی

* مانیفست حزب کمونیست ــ مارکس و انگلس

* امپریالیسم به مثابۀ بالاترین مرحلۀ سرمایهﺪاری ــ لنین

* توطئۀ بزرگ کتاب سوم

* توطئۀ بزرگ کتاب چهارم

 


آدرس سایتها ووبلاگهای مرتبط با حزب

www.toufan.org

http://www.kargareagah.blogspot.com/

http://kanonezi.blogspot.com/


سایت کتابخانه اینترنتی توفان


سایت آرشیو نشریات توفان


توفان در توییتر


توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی


توفان در فیسبوک


 

سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی بدست مردم ایران!