جهانی شدن سرمایه امپریالیسم“جهانی شدن سرمایه امپریالیسم” منتشر شده از سوی حزب کمونیست سوئد (م-ل)

۱۳۹۴ مهر ۱, چهارشنبه

نقش سرمایه  انحصاری در کمبود آب در جهان
یکی از بزرگترین معضلات قرن ۲۱ برای بشر تأمین آب آشامیدنی و نیز آب جهت تأمین نیازهای کشاورزی بشمار می آید.
خسارات کمبود آب از هر فاجعه طبیعی دیگر نظیر زمین لرزه، سیل، توفان و ... فاجعه بار تر است. از این رو بحران های ناشی از کمبود آب می تواند در دنیای طبقاتی به تنش ها و جنگهای خونبار تبدیل شود.
عقل سلیم حکم می کند استفاده از آب در جهان به یک حق مسلم بشریت تبدیل شود. ولی واقعیت اینست که ما در دوران سرمایه داری خشنِ نئولیبرالی زندگی می کنیم که به دنبال گسترش و تحکیم سلطه بر آب، جهت استثمار و بهره کشی هرچه بیشتر و فشردن این شاهرگ حیاتی در دستان ناپاک خود می باشد. سیاست خصوصی سازی آب آشامیدنی مردم یعنی واگذاری شیشه عمر بشریت به دست مشتی سرمایه دار خونخوار.
از۷ میلیارد جمعیت کرۀ ارض امروز حدود دو میلیارد و سیصد هزار نفر در مناطقی می زییند که با کمبود فاحش آب مواجه اند و پیش بینی می شود که تا ۲۰۲۵ نیمی از سکنه کرۀ زمین به این سرنوشت دچار شوند.
همین امروز در بسیاری از نقاط دنیا نظیر چین، هند، استرالیا، فلسطین، کالیفرنیا و... آب جیره بندی شده است. طبق آمار سازمان ملل امروز ۷۴۸ میلیون نفر از داشتن آب آشامیدنی بهداشتی محرومند.
این سازمان در گزارش۲۲مارس سال جاری به مناسبت روز جهانی آب اعلام داشت: "در جهان ما ۷ میلیارد انسان زندگی می کنند که برای هریک از آنها به اندازۀ کافی آب وجود دارد، به شرط آنکه در اداره نمودن، تقسیم و نیز استفاده از آن تغییرات اساسی بوجود آید. "این سازمان در عین حال حق استفاده انسان از آب را جزء حقوق بشر بر شمرده است. ولی امروز در۷۵۰ میلیون مورد این حق پایمال می شود و این رقم پیوسته رو به افزایش است. در گزارش سازمان ملل در عین حال آمده است که تا سال  ۲۰۲۵، ۱/۶ میلیارد نفر در کرۀ ارض با بحران مطلق کم آبی روبرو خواهند گشت.
غیر از دلایل جوی مانند بالا رفتن تدریجی درجۀ حرارت، استفاده ناروا از آب جهت تولید انرژی، استفاده غیر مسئولانه از آن در صنعت کشاورزی و بالاخره آلوده نمودن آبهای زیر زمینی از طریق رسوبات شیمیایی نظیر محصول شیمیائی ضد آفت "پستیسید"، معادن و کودهای شیمیایی نیز از جمله علل کمبود مدام و مستمر آب به شمار می آیند.
طبق داده های موجود معضل آب مستقیما مربوط  به افزایش جمعیت و کاهش بارش نیست. از این رو معضل آب تنها از خشک سالی و وجود اقلیم های خشک نشئت نمی گیرد، بلکه این سرمایه داری جهانی است که با انحصاری ساختن هرچه بیشتر آب، بویژه آب آشامیدنی در عمل، جنگ را آغاز کرده است.
جنگ آب همانند جنگ نفت و گاز در رأس سیاست راهبردی امپریالیسم با سیاست نئولیبرالی قرار دارد.
سرمایه داران به انحصار اسلحه، مواد انرژی زا، غلات و سایر مواد خوراکی بسنده نمی کنند. آنها امروز بیش از هر زمان در عرصه آب نیز به تاخت و تاز مشغولند تا این مایۀ حیاتی را هرچه بیشتر به انحصار خویش در آورند و از آن طریق سودهای افسانه ای به جیب بزنند. آنها آب که یک عنصر طبیعی به شمار می آید و انسانها می بایست از آن در امور کشاورزی و شُرب استفاده کنند و در اساس جزء ثروت و امکانات ملی به شمار می آید را جهت کسب سود به کالا تبدیل کره اند.
تجارت با آب را در آغاز با این استدلال عوامفریبانه، خصوصی ساختند که گویا آب در اثر رقابت "ارزانتر" می شود!!
اما برای نمونه در امر خصوصی سازی آب در انگلستان قیمت آب مصرفی هر خانوار به ۵۰۰ پوند در سال رسیده است.
به دیگر سخن از سال ۲۰۰۳ تا کنون قیمت آب مصرفی هر خانواده در این کشور۶۵ درصد افزایش یافته است.
در آمد خالص شرکت های انحصاری آب در انگلستان بین سالهای ۲۰۱۱-۲۰۱۲ حدود ۲ میلیارد پوند بوده است.
آب به مثابه عنصر حیاتی در زندگی بشر می بایست علی الاصول در انحصار دولت باشد تا مردم از آن با بهای مناسب بهره مند شوند. اما امروز آب به انحصار شرکت های خصوصی در آمده است که مشغول چاپیدن مردم هستند.
با هجوم روز افزون سرمایه های مالی به عرصه بهره برداری از آب، روند خصوصی سازی آن لاینقطع در سراسر جهان رو به افزایش است. کنسرن های فراملی کشاورزی با تصاحب زمین های مزروعی، مراتع و منابع آب را به ثَمَن بَخس تصاحب می کنند  و در بسیاری موارد با زراعت تک محصولی(Monokultur)  ضربات سهمگینی به زندگی مردم و محیط زیست وارد می سازند.
این نوع سامان تولید عظیم کشاورزی طبیعتاً به آب زیاد نیاز دارد که نتیجه ای جز کم و یا بی آبی برای مردم آن منطقه به بار نمی آورد. برای نمونه در آفریقا زمین داران بزرگ آب را برای مزارع خود می رُبایند و مردم از گرسنگی و تشنگی هلاک می شوند.
امروز کشاورزی قریب به ۷۰ درصد از منابع آبی موجود در جهان را به خود اختصاص داده است.
بنابر تحقیقات موجود، اگر در نظر گیریم که جمعیت جهان در سال ۲۰۵۰ به ۹ میلیارد نفر خواهد رسید، آنگاه به عمق فاجعه و بی آبی که در انتظار بشریت است، بیشتر پی خواهیم برد.
در جنوب آسیا، خاورمیانه و آفریقا وضع از همه جا بدتر است. پیش بینی می شود که در ۱۰ سال آینده دو سوم از زمینهای زراعی افریقا به دشت بی حاصل مُبدل شود. از آنجا که ۹۸ درصد از مصرف مواد غذایی مردم آفریقا در خود قاره تولید می گردد، می توان تصور کرد که چه بحران و فاجعۀ دردناکی در راه است.
پیش بینی می شود که تا سال ۲۰۲۵ زمین های آفریقا تنها برای یک نفر از هر چهار نفر قادر به تولید مواد غذایی می باشد.
طبق آمار "یو. اِن. سی.سی. دی"(United Nations Convention to Combat Desertification)  جمع مساحت زمین های لُم‌ یزرع(یا به کویر مبدل شده) در جهان بویژه در آفریقا ۳۵ میلیون کیلومتر مربع می باشد که ۳.۵ برابر مساحت  کل اروپا است.
طبق این آمار سالانه ۱۲ میلیون هکتار زمین های حاصلخیز به لم یزرع  تبدیل می شود. یعنی در هر دقیقه ۲۳ هکتار!
لازم به یادآوری است که قریب به یک میلیارد انسان در این مناطق کویری زندگی می کنند.
علت را باید در کجا جستجو کرد؟
در بسیاری از مناطق کرۀ زمین که از نظر اقلیمی زمستان معتدل و تابستان گرم می باشد، محصولات کشاورزی سریعتر به عمل می آیند. لذا این مناطق برای سرمایه داران دارای جذابیت خاصی می باشد. اما از آنجا که دراین مناطق بارش کم است، سعی می شود که ازطریق چاههای نیمه عمیق و عمیق آب لازم را تأمین کنند. مرجع:Wasserraub.de)).
در نتیجه کنسرنهای کشاورزی که محصولات کشاورزی اعم از غذایی و صنعتی در این مناطق کشت می کنند نیاز فراوان به آبهای سطحی و عمیق دارند. در نتیجه بسیاری از کشاورزان این مناطق در اثر کم آبی و یا بی آبی قادر به کشت و یا حتی استفاده از آب جهت آشامیدن نیستند. برای نمونه اهالی "فانایه "(Fanaye) واقع در سنگال برای بازیافت مراتع و مزارع خود علیه شرکت "زن هویل"(Senhuile)  به مبارزه برخاسته اند.
این زمین ها از طرف دولت سنگال به شرکت "زنتانول(Senthanol)" که با سرمایه گذاری مالی "تام پییری"(Tom Pieri)  جهت تأسیس شرکتی تحت نام "زن هویل" وارد عمل شده بود، فروخته شد.
 اکنون این شرکت با کشت تک محصولی( (Monokulturتخم آفتاب گردان مشغول تولید "اِتانول" می باشد. دولت سنگال عملاً این زمین ها  را، که مردم این کشور سنتاً حق استفاده از آن، جهت امرار معاش داشته اند، ربوده و در اختیار سرمایه داران "مدافع حقوق بشر" گذارده است. و امروز مردم سنگال برای احقاق حقوق خود بپا خاسته و مبارزه ای شدیدی را آغاز نموده اند. زیرا روز بروز بر دامنه دشت های لم یزرع، در اثر سوء مدیریت و سوء استفاده از آب و زمین های زراعی و مراتع افزوده می گردد. غصب زمین های مزروعی تنها یکی از جنبه های سلطۀ سرمایه به سرزمین و آب می باشد.
برای نمونه شرکت "مونسانتو" رسما اعلام کرده است که مایل به همکاری با انحصارات مالی(IFC) می باشد تا در حوزۀ آب آشامیدنی "یک بحران جهانی را به یک فرصت خوب کسب و کار" مبدل سازد!!. "توسعه پایدار مبتنی بر منطق کسب"، شعار دیگری است که کمپانی "مونسانتو" در رابطه با سلطه بر آب آشامیدنی بکار برده است. این شرکت در یکی از گزارش های خود آورده است مثلا تا سال ۲۰۲۵ عرضۀ آب در هند به ۷۰۰ کیلومتر مکعب در سال خواهد رسید.
از سوی دیگر بانک جهانی اولین گام ها را در سال ۱۹۹۲ در مورد خصوصی سازی آب برداشت. این بانک در راستای سیاست راهبردی نئولیبرالی خود، فرمان خصوصی سازی منابع زیرزمینی، کارخانجات، خدمات و نیز آب آشامیدنی را صادر نموده است.
دولتها به بهانه های گوناگون از جمله آلودگی آب آشامیدنی که بعضاً ساختگی و یا عمدی است، منابع آب را به شرکتهای خصوصی که در ارتباط تنگاتنگ با بانک ها و سرمایه های انحصاری بزرگ قرار دارند واگذاری می کنند. آنها نیز پس از سوار شدن بر خر مُراد با تعیین قیمت جدید، از یک سو کشور و مردم آنها را می چاپند و از جانب دیگر با پنچه افکندن بر آب به مثابه شاهرگ حیاتی مردم از آن جهت تحکیم سلطۀ خود استفادۀ ابزاری می کنند.
در این میان وظیفۀ سازمان تجارت جهانی که تحت فرمان بانک جهانی عمل می کند، برداشتن موانع قانونی که در کشور مورد تاخت و تاز وجود دارند از جلوی پای شرکت های خصوصی می باشد، تا راه را برای چپاول هموار سازد.
بانک جهانی چالش آب آشامیدنی در جهان را یک فرصت بسیار مناسب جهت سرمایه گذاری وانمود کرده است. این بانک درآمد حاصل از این منبع را ۸۰۰ میلیارد دلار بر آورد کرده است. این بانک از همان سال ۱۹۹۲ با طرح برنامه ای تحت عنوان "مدیریت  آب" با وقاحت بیان داشت که حتی فقیرترین اقشار باید جهت دریافت آب آشامیدنی پول بپردازند.
در کشور آمریکا در سال۱۰۰میلیارد دلار آب آشامیدنی به فروش می رسد.
تنها شرکت(US FilterCorporation) در آمد سالانه خود را ۱۲ میلیارد دلار تخمین می زند.
از سوی دیگر بانک جهانی با سرمایه گذاری مشترک با شرکت جنرال الکتریک، نقشه خصوصی سازی آب و برق در جهان را در سر می پروراند.
در کشورهای بلغارستان، آلمان، پاناما، و در شهر ریودو ژانیرو انحصار آب در دست شرکت "اِنرون"( Enron)  قرار دارد. فروش این شرکت در این بخش ۴۰۰ میلیارد دلار می باشد. اِنــرون در نظر دارد که با سرمایه گذاری ها ی جدید این رقم را به ۶۰۰  میلیارد دلار برساند.
شرکتهای کوکاکولا، پپسی و نیز تنها به فروش نوشابه های "زرد" و "سیاه" بسنده نمی کنند، بلکه ده ها میلیون بطری آب نیز در جهان به فروش می رسانند.
آنها علناً اعلام نموده اند که به علت محدود بودن منابع آب آشامیدنی، با حرکت از شعار "توسعه پایدار"  قرن ۲۱ را به قرنی پر درآمد مبدل سازند.
شرکت "نستله" که یکی از بزرگترین تولید کنندگان مواد خوراکی در جهان محسوب می شود، تنها در سال ۲۰۱۳، 2/92 میلیارد فرانک سوئیس فروش داشته است که درمجموع ۱۰ میلیارد سود خالص نصیب این شرکت ساخته است.
گرچه حجم فروش آب آشامیدنی این شرکت از ۷ درصد کل فروشش تجاوز نمی کند، ولی علیرغم این با فروش 5/6 میلیارد(فرانک سوئیس) آب در سال، یکی از بزرگترین فروشندگان آب آشامیدنی در جهان به شمار می آید. آب آشامیدنی این شرکت در ۱۹۴ کشور جهان عرضه می شود. این کنسرن در مجموع  ۴۴۷ موسسۀ تولیدی در سرتاسر جهان دایر کرده است و روز بروز بر دامنه سلطه خویش در فروش مواد خوراکی و آشامیدنی بویژه آب می افزاید.
مادام که در جهان درب بر این پاشنه می گردد نه تنها چاره ای اساسی برای جبران کمبود آب یافت نخواهد شد، بلکه برعکس، جهانیان روز بروز بیشتر با بحران کم آبی و بی آبی مواجه خواهند بود که دیر یا زود به "جنگ آب" نیز منجر خواهد شد.
ایجاد هرگونه سلطه استعماری، علی الاصول به پیش فرض ها و داده هایی هرچند ساختگی نیاز دارد.
امپریالیستها چه در عرصه نظامی، چه اقتصادی، چه سیاسی و فرهنگی پیوسته به دنبال مستمسکی می گردند تا سلطه خود را توجیه کنند.
این بهانه جویی ها را ما در مورد جنگها و تجاوزات امپریالیستی، بویژه در دو دهه اخیر، شاهد بوده ایم.
۱۱ سپتامبر لازم بود تا به افغانستان لشکرکشی کنند، "تسلیحات کشتار جمعی" عراق، دروغی اختراعی بود، جهت توجیه تجاوز به آن کشور. وجود حکومتهای مستبد لیبی و سوریه نیز بهانۀ تجاوز به این دو کشور را به دست آنها  داد و ...
انحصارات امپریالیستی در عرصه های گوناگون از جمله غلات، مواد غذایی و امروز آب نیز به همین سبک عمل می کنند.
سوراخ شدن لایه اُزون، وجود گازهای گُلخانه ای در اثر بالا رفتن حرارت متوسط زمین، ازدیاد جمعیت، آلودگی آب و ... بهانه هایی می باشند که ورود آنها به عرصۀ انحصاری نمودن آب را توجیه می کنند. همانگونه که امپریالیستها برای سلطه بر مواد انرژی زا و سایر مواد خام تا سرحد جنگ پیش رفته و می روند، بدون تردید در مورد آب نیز چنین عمل خواهند کرد.
باید در انتظار جنگهای خونین آینده برای سلطه بر آب و منابع آبی بود.
مسئله آب فقط این نیست که از یک ثروت عمومی با سیاست لیبرالی به ثروت خصوصی سرمایه داران بدل می شود، این کمبود منشاء جنگ و زورگوئی در روابط میان کشورهاست. دولت ترکیه از این ابزار با سد سازیهای گزینشی و سیاسی دولتهای سوریه، عراق و ایران را تحت فشار می گذارد. افغانستان با سد هیرمند با امضای محمد رضا شاه خائن مناطق شرق ایران و دریاچه های شرق ایران را به خشک شدن محکوم کرده و به مهاجرت صدها هزار مردم زابل منجر شده است. اریتره و سودان با سد سازی، رودخانه نیل را به بی آبی تهدید می کنند که فاجعه می آفریند. این قصه سر دراز دارد. 
تنها در نیم قرن گذشته ۳۷ مورد درگیری خشونت آمیز میان کشورها برسر مسئله آب وجود داشته است، که ۳۰ مورد آن به خاورمیانه ربط پیدا می کند.
همین اواخر مسئولان دولتی اردن که با کمبود شدید آب مواجه اند، اعلام کرده اند که جنگ آب می تواند خونبار تر از بهار عربی باشد.
کاهش بی سابقه آب در دجله و فرات، در ایران، ترکیه ، عراق و ... روز بروز مردم را بیشتر در مضیقه آب  فرو خواهد برد. بیم آن می رود که جنگهای جدیدی بر سر آب شعله ور شود. جنگ برای رفع تشنگی انسانها و تولید آذوقه با ناسیونالیسم رنگ خواهد خورد و نفرت ملی میان ملتها تقویت می شود. این مشکل را نه با قانون و حقوق بین الملل، بلکه با استقرار سوسیالیسم و دوستی میان ملتها و زحمتکشان تحت رهبری پرولتاریا و با استقرار دیکتاتوری طبقاتی پرولتری می توان حل کرد. راه دیگری بر آن متصور نیست. در یک دنیائی که متعلق به همه بشریت باشد آب کره زمین را می توان عادلانه و با برنامه ریزی توزیع کرد و از جنگ ضد بشری جلوگرفت.
اگر تا امروز آب برای مهار و خاموش کردن شعله های آتش بکار می رفت، زین پس در دنیای طبقاتی و سرمایه داری آب آتش بیار جنگهای آتی به شمار خواهد آمد.
 
بر گرفته از توفان شـماره 186 شهریور ماه  1394ـ سپتامبرسال 2015
ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)
www.toufan.org
نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)
toufan@toufan.org
لینک چند وبلاگ حزبی
وبلاگ توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ ظفرسرخ
 http://kanonezi.blogspot.se/
 وبلاگ کارگر آگاه
 http://www.kargareagah.blogspot.se/
  سایت کتابخانه اینترنتی توفان
http://toufan.org/ketabkane.htm
 سایت آرشیو نشریات توفان
 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
 توفان در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان در فیسبوک
https://www.facebook.com/toufan.hezbekar
 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
 
مستخرج از جزوه  "توهین به مقدسات ادیان، و برخورد حزب کار ایران(توفان) به آن"
آزادی های بی قید و شرط و مرز آزادی بورژوائی
سندی را که در زیر مشاهده می کنید، مستخرج از جزوه  "توهین به مقدسات ادیان، و برخورد حزب کار ایران(توفان) به آن" می باشد. این سند را حزب کار ایران(توفان) در برخورد به ماجرای ترور نویسندگان و کاریکاتوریستهای "شارلی ابدو"  در وقت خود منتشر کرده است. در این جزوه در عین افشاء تناقض گوئیها و دوگانگی اخلاقی امپریالیستها، برخورد صحیح کمونیستها را به مسئله دین بازگو نموده و نشان داده است که اسلام ستیزیِ امپریالیسم و صهیونیسم نه ماهیتِ مبارزه علیه خرافات و نادانی و نه جنبه مبارزه با تروریسم را دارد. خودِ امپریالیستها و صهیونیستها بزرگترین تروریستهای دولتی بوده که در پی تشویق فاشیسم و نژادپرستی می باشند:
"آموزگار بزرگ پرولتاریا گفته است: " اندیشه های حاکم بر جامعه سرمایه داری، اندیشه های هیئت حاکمه است" و به این جهت خودفریبی است اگر کسانی تصور کنند در دنیای امپریالیسم که مظهر انحصارات اقتصادی و نظامی و سیاسی است، برای "آزادی تفکر و بیان" استثناء قایل شده اند.
تاریخ بشریت نشان نداده است که مقوله ای بنام "آزادی بی قید و شرط بیان" و "آزادی های بی قید و شرط دموکراتیک" وجود داشته باشد. این نوع آزادیها آگاهانه از سوی دغلکاران امپریالیستها و جیره خواران فکری و مادی آنها تبلیغ می شود و دامی است در جهت ترویج توهم و خرافات اجتماعی برای توده های مردمی که علی القاعده هوادار آزادی و دموکراسی اند. بدون آنکه به تاکید نادرست و توهم آور "بی قید و شرط" عمیقا بیاندیشند. چنین آزادیهائی هیچوقت وجود نداشته و در آینده نیز وجود نخواهد داشت. فقط ریاکاران تلاش می کنند مضمون طبقاتی دموکراسی و آزادی را از آن سلب کنند تا از آن ابزاری بسازند که دلبخواهی آنرا مناسب و مطابق میل لحظه ای خویش بکار گیرند. خودِ بورژوازی برای آزادی مرزی کشیده است و می گوید آزادی هر کس تا مرزی است که به آزادی دیگران صدمه نزند. پس آگر آزادی مرز دارد و حد آن را قانون تعیین کرده است، چرا آزادی بیان باید بی حد و مرز باشد؟ روشن است که با استناد به آزادی بیان نمی شود به کسی توهین کرد بویژه آنکه این توهین توهینی به مقدسات 2/1 میلیارد مردم جهان باشد و هدفی هم جز توهین نداشته باشد. اگر توهین به مقدسات ادیان آزاد است، توهین به چیز نباید آزاد باشد؟ و اساسا چه چیز توهین تلقی می شود؟ آنوقت "اصل آزادی بیان" به "اصل توهین آزادانه" بدل می گردد. اگر به محمد می شود توهین کرد چرا نباید به نتانیاهو توهین کرد که دستش به خون هزاران نفر آلوده است؟ ولی توهین به نتانیاهو به عنوان رئیس یک دولت خارجی جرم دارد و بدتر از همه فورا مهر "یهودی ستیزی" می خورد. پلیس آلمان در هنگام برگزاری نمایشات اعتراضی بر ضد شاه در آلمان از شعار "سرنگون باد رژیم محمد رضا شاه" و یا "مرگ بر شاه" جلوگیری نمی کرد و آنرا مشمول اصل آزادی بیان می دانست، ولی شعار "شاه قاتل است" ممنوع بود و اتهام و توهین محسوب می شد و نمی شد با استناد به اصل آزادی بیان شاه را قاتل معرفی کرد. پس بورژوازی امپریالیستی هرگز مدعی نیست که آزادی بیان بی قید و شرط است. ولی چرا همین بورژوازی امپریالیستی به همین اصل اخیر وفادار نمی ماند و هر روز بوقلمون صفت بر اساس مصالح سیاسی روز بیک رنگ در می آید، آیا امیالش سیاسی نیست؟ طبیعتا هست!. اگر توهین به محمد آزاد است چرا نباید آتش زدن و آلوده کردن پرچمهای هلال احمر و صلیب مسیحی که هر دو سمبلهای مذهبی هستند آزاد باشد؟ چرا نباید آتش زدن قرآن آزاد باشد، این مرز را چه کسی تعیین می کند؟ آقای نتانیاهو و یا فرانسیس اولاند و یا سازمان "سیا"ی آقای اوباما؟.
گفته می شود ما از آزادی بیان دفاع می کنیم. آیا می توان این دروغ را توسط همه آن دولتهائی که آزادی را به خون کشیده اند پذیرفت؟ آیا همین بازیگری آنها در پاریس خود کاریکاتور نیست؟ آیا هر چیز در طنز آزاد است؟ آیا افسانه آزادی بی قید و شرط و آزادی ناب که برای همه صادق باشد وجود دارد؟ هرگز! تبلیغ آزادی بی قید و شرط، ابزار عوامفریبی طبقات حاکمه است. زمانی که شما از عرصه برخورد فرهنگی منتقدانه، معنوی و روشنگرانه با هدف ارشادی خارج شوید و به اعلان جنگ بپردازید، تصویر یهودیان را به صورت حشرات موذی بکشید، اسلاوها را انسانهای پست جلوه دهید و با کاریکاتور همه را فرا بخوانید که به نژاد برتر تمکین کنند، طبیعتا مبلغ نژادپرستی هستید و نه نماینده صمیمی دفاع از "آزادی بیان". آنوقت شما "آزادی بیانِ" سیاستِ مسلط را از آن جهت تبلیغ می کنید تا سیاست طبقات حاکمه و سیاست عمومی امپریالیسم را جا بیاندازید. این طنز ضد یهود که هیتلر مُد کرده بود و در زمان تسلط نازی ها در آلمان رواج داشت، دارای ماهیت ضد انسانی، تحریک به قتل و آشوب بوده و هرگز نقش روشنگرانه  و منتقدانه و ارشادی نداشت و هرگز نمی خواست مشکلی را در جامعه بشری برای دفع قیود خرافات و آسایش و آگاهی مردم حل کند. ولی آیا چنین طنزی به مفهومی "آزادی بیان" است؟ طنزی که نقش منتقد، چالش گر، ارشادی و روشنگرانه نداشته، ولی در عوض مملو از تحقیر سایر انسانها بوده و به آشوب و قتل و توهین و تحقیر فرا بخواند، دیگر طنز نیست، فراخواندن به نقض همه ارزشهای انسانی است. توهین به مقدسات دیگران است که حتی می تواند از منظری مضحک و خنده دار نیز به نظر آید. آزادی بیان عقیده باید به مردم یاری رساند تا مطلع شوند، به نظارت بر کار دولت بپردازند، کمبودها و تنگناها را به اطلاع مردم برسانند و افشاء گری نمایند تا جامعه با چشم باز بتواند با اراده آزاد تصمیم بگیرد. آزادی بیان آزادی توهین و دروغگوئی مستمر نیست. حال نگاهی به کاریکاتورهای زمان هیتلر بر ضد بلشویسم و یهودیان بیفکنید:
largewucherstuermer1935insekt1
در این کاریکاتورهای زشت نازی ها: یهودی به عنوان جهانخوار، رباخوار به منزله حشره موذی نشان داده می شود
آیا مرزی میان توهین و فحاشی و دروغگوئی و پخش اکاذیب در زیر لوای حمایت آزادی بیان وجود ندارد؟ و آیا می شود هر ادعا و یاوه گوئی را در چارچوب "آزادی بیان" به زور جا داد؟ آیا آزادی بیان بی در پیکر است؟ و اگر بی در پیکر است آیا برای همه بی در و پیکر است و یا تنها برای از ما بهتران دژ و بارو دارد؟ آیا در مبارزه با "مقدسات" میلیاردها مردم جهان می توان بی مسئولیت و موذیانه و گزینشی برخورد کرد و "اتحاد مقدس" ضد مسلمانان برپا نمود.  بنظر ما دقیقا همینطور است. نمی شود تصویر حضرت عیسی را کشید و وی را زنا زاده و مریم مقدس را روسپی معرفی کرد. نمی شود تصویر موسی را به صورت ساحر کشید که مارش را عصا می کند و یا به صورت یک تاجر یهودی رباخوار بر روی اجساد بدهکاران راه می رود؟ آیا ترسیم چنین کاریکاتورهائی ماهیت انتقادی و افشاءگرانه داشته و به رفع خرافات کمک می کنند و یا برعکس مومنان و معتقدان را به مقابله بر می انگیزاند و جبهه گیری سیاسی را به جبهه گیری مذهبی تبدیل می کند؟ تاریخ مملو از این نوع برخورد اشتباه به دین برای نابودی نقش دین است. دلیلش نیز واضح است، زیرا ریشه دین در نادانی و جهل عمومی است، و علیرغم پیشرفت عظیم دانش و فنآوری و پاسخگوئی به بسیاری از مجهولات جهان مادی، به علت انحصار دانش در دست طبقات حاکمه و رواج جهل در سطح وسیع جامعه، این جهالت و تاریک اندیشی و ابهت مجهولات، چون بهمنی عظیم به یاری ادیان آمده و آنها را در مغزهای مردم تحت فشار و بی پناه تقویت می کنند. با مذهب نمی شود صرفا ذهنیگرایانه برخورد کرد و پایه های مادی پیدایش و رفع آنها را ندید. همین حکومتهای اروپائی در رسانه های گروهی خود به جای تکیه بر دستآوردهای علوم و مبارزه مثبت با دین و ارتقاء سطح دانش عمومی مردم، برنامه های مذهبی می گذارند و فیلمهای مذهبی نمایش می دهند، از معجزات پیامبران، آنهم عیسی و موسی از "بن هور" و "ده فرمان" سخن می رانند، کار آنها شستشوی مغزی مردم و پخش دروغ و مسایل ضد علمی است. در مورد ادیان مسیحی و یهودی خرافات و دروغ، بار مردم می کنند. آیا این هم "آزادی بیان" است و یا آزادی در شستشوی افکار و تزریق خرافات و موهومات.
بیاد بیاوریم که در انتهای هر سال در تعطیلات ایام تولد مسیح چه برنامه های مذهبی و خرافاتی ای در رسانه های گروهی تحویل مردم داده می شد. و آنوقت در مورد واکنش مسلمانان به کاریکاتور محمد در پاریس و یا دانمارک خود را برآشفته نشان می دهند و امری را که محصول سیاستهای طولانی خود آنهاست ابزاری می کنند تا ملتهای دیگر را تحقیر کنند. طبیعتا این چنین طنزی ربطی به "آزادی بیان" که همواره طبقاتی است و طبقاتی نیز می ماند ندارد."
بر گرفته از توفان شـماره 186 شهریور ماه  1394ـ سپتامبرسال 2015
ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)
www.toufan.org
نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)
toufan@toufan.org
لینک چند وبلاگ حزبی
وبلاگ توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ ظفرسرخ
 http://kanonezi.blogspot.se/
 وبلاگ کارگر آگاه
 http://www.kargareagah.blogspot.se/
  سایت کتابخانه اینترنتی توفان
http://toufan.org/ketabkane.htm
 سایت آرشیو نشریات توفان
 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
 توفان در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان در فیسبوک
https://www.facebook.com/toufan.hezbekar
 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts