جهانی شدن سرمایه امپریالیسم“جهانی شدن سرمایه امپریالیسم” منتشر شده از سوی حزب کمونیست سوئد (م-ل)

۱۳۸۷ شهریور ۱۷, یکشنبه

در باره جنگ گرجستان و روسیه

تشدید تضادهای امپریالیستی برسرنفت و گاز درمنطقه قفقاز

در روزهای اولیه بازی های المپیک در چین ما شاهد جنگی خونین بین گرجستان و روسیه بودیم. تانکهای گرجستان شهرهای اوستیای جنوبی را ویران کردند و در یک عکس العمل سریع نیروهای نظامی روسیه خود را به صحنه درگیری رسانده و شهرهای گرجستان را بمباران نمودند. بیش از 2000 نفر نظامی و غیر نظامی در این درگیریها کشته و هزاران نفر آواره و بی خانمان شدند و جنگ و خون ریزی به منطقه آبخازیا گسترش یافت.

گرجستان یکی از جمهوری های شوروی سابق است که پس از فروپاشی شوروی "استقلال" خود را اعلام داشت و شوارناتزه را به ریاست جمهوری خود انتخاب نمود. انقلاب آمریکائی گل رز در گرجستان شوارناتزه را کنار زد و سا آ کشویلی را بلاخره بر اریکه قدرت نشاند. این دست پرورده مکتب نئوکانها آنچنان شیفته دمکراسی آمریکائی است که دروازه های کشور را تماما در اختیار مستشاران نظامی آمریکا و اسرائیل قرار داده است. در عرض کمتر از 5 سال گرجستان به یکی از مناطق نفوذ امپریالیستها آمریکائی تبدیل شد. ارتش و نیروهای نظامی گرجستان را مستشاران آمریکائی- آموزش میدهند. صد ها نظامی اسرائیلی در گرجستان مشغول بکار هستند تا ارتش آن کشور را به تسلیحات مدرن آمریکائی و اسرائیلی مجهز کنند. گرجستان بیش از نیم ملیارد دلار اسلحه فقط از رژیم صهیونیستی اسرائیل خریداری کرده است. آمریکا و اسرائیل در گرجستان دارای پایگاه های نظامی هستند که قرار بود در تجاوزات احتمالی آینده به ایران از آنها استفاده کنند. چند وزیر دولت ارتجاعی گرجستان از صهیونیستهای شناخته شده هستند. هرزمانی که ساآکشویلی از ایالات متحده آمریکا دیدن میکند لابی های صهیونیستی از او برای سخنرانی دعوت بعمل میآورند. وابستگی گرجستان به غرب به سطحی رسیده است که آن کشور متقاضی عضویت در ناتو شده است.

اما رسانه های رسمی غرب در مورد این جنگ چه بخورد مردم دادند؟

در دوهفته گذشته رسانه های رسمی غرب یکبار دیگر بخوبی نشان دادند که رسانه های پنتاگونی بیش نیستند و همان بنگاههای تبلیغاتی امپریالیستهای غربی برای پیشبرد اهداف "نظم نوین جهانی" جرج بوش و نئوکانها هستند. هیچ رسانه رسمی حقیقت را بمردم نگفت. همه در بوق و کرنا نواختند که "روسیه به گرجستان لشکر کشی کرده است" ، که " روسیه یک نسل کشی در گرجستان را تدارک دیده است" ، که روسیه "دمکراسی جوان" گرجستان را به خاک و خون کشید، که تانک های روسی تصمیم دارند تمامی "دستاورد های" گرجستان در 15 سال گذشته را نابود کنند ، که .... حقیقت این است که روز 7 اوت گرجستان به اوستای جنوبی که برای استقلال خود از گرجستان مبارزه میکند لشکر کشی کردو چندین شهر را همانند فلوجه به تل خاک تبدیل نمود ولی همه رسانه های "دمکراتیک" و "منصف" در روز 8 اوت از خواب بیدار شدند و عربده کشیدند که روسیه قصد نسل کشی در گرجستان را دارد! لازم به یاد آوریست که مردم اوستای جنوبی در دو رفراندوم در سالهای 1992 و 2006 رای مثبت به استقلال از گرجستان دادند لیکن هر بار گرجستان با توسل به دمکراسی "مدرن" غربی خود مبارزات مردم را با تانک و توپ سرکوب کرده است. هیچ رسانه غربی ننوشت و یا نگفت که اگرکوزوو آلبانی حق جدائی و استقلال از صربستان را داشت چرااوستیای جنوبی و آبخازیا حق استقلال از گرجستان را نباید داشته باشند. رسانه های خودفروخته امپریالیستی با قلب حقایق فقط جعل و دروغ به خورد مردم میدهند. اتحادیه امپریالیستی اروپا و امپریالیست آمریکا جنایتکارانه بالکان را پاره پاره کردند و بنا بر منافع آزمندانه خود استقلال کوزوو آلبانی به رهبری سازمان تروریستی و ارتجاعی اوچکا را به رسمیت شناختند. لیکن همین جنایتکاران دروغگو درمقابل استقلال اوستیای جنوبی و یا آبخازیا طور دیگری عمل میکنند. دروغ و ریا و فریب افکارعمومی درسرشت امپریالیستهاست وجز این نیز نمی تواند باشد.
از نقطه نظر جرج بوش، رئیس جمهور آمریکا، گرجستان یکی از کشورهای "خاورمیانه بزرگ" است که میبایست در آن دمکراسی غربی آن هم از نوع نئوکانهای آمریکائی برقرار شود. واقعیت این است که پس از فروپاشی شوروی ، امریکا میبایست آنچنان در جمهوری های بریده از آن نفوذ کند تا بتواند بر منابع سرشار انرژی منطقه قفقاز و خاورمیانه چنگ اندازد و زمینه را برای عملی کردن "نظم نوین" خود و تداوم اعمال سرکردگی بر سایر رقبای امپریالیستی فراهم آورد. سلطه گری، هژمونی طلبی، و غارت ممالک درقالب "دمکراسی و آزادی وحقوق بشر" انگیزه دولتمردان امپریالیست آمریکا در دست زدن به انقلابات رنگارنگ در کشورهای شوروی سابق است. گرجستان از این قانون عمومی پیروی میکند.

امپریالیست آمریکا به رهبری جرج واکر رژیم ارتجاعی گرجستان را تحریک کرد تا حمله نظامی به اوستیای جنوبی را تدارک ببیند تا بدینوسیله منطقه قفقاز را به آشوب کشیده و جمهوری های بریده از شوروی سابق را به الحاق مستقیم خود درآورد. بر کسی پنهان نیست کشور 5 ملیونی گرجستان خود توان و شهامت دست زدن به ماجراجوئی در مقابل غول نظامی روسیه را نمیداشت. پس از شکست مفتحضانه گرجستان از روسیه، دولت اوکرائین وگرجستان تسریع روند عضویت در ناتو را تقاضا نمودند و هم چنین موافقتنامه نصب " سپر ضد موشکی" آمریکا در لهستان سریعا به امضا رسید.

دولت امپریالیستی روسیه که سالها موقعیت جهانی خود را بعنوان یک ابر قدرت از دست داده بود پس از سر و سامان دادن وضعیت داخلی خود توانست با یک عکس العمل سریع به درگیریهای گرجستان و اوستیای جنوبی مجددا به صحنه بین المللی برگردد. روسیه به رهبری مدودف و پوتین با اعزام نیروی گسترده ای به اوستیای جنوبی و گرجستان ضربه محکمی به ارتش و نیروی مسلح گرجستان وارد آورد و تعداد قابل ملاحظه ای از ناوهای جنگی ، تاسیسات نظامی ، و مواضع استراتزیک نظامی گرجستان را نابود نمود و نقشه امپریالیستهای آمریکائی و صهیونیست های اسرائیلی را در تبدیل گرجستان به یک پادگان نظامی برای خود نقش بر آب کرد. این ضربه محکمی به جرج بوش و اولمرت بود و هر دو را در موقعیت تدافعی قرار داد. آمریکا سعی دارد که گرجستان را به شریک استراتزیک خود برای محاصره امپریالیستهای روسی تبدیل کند و از طریق او حوزه نفوذ روسیه را در آسیای میانه محدود نماید. خطوط انتقال نفت دریای مازندران به دریای سیاه و انتقال نفت باکو-تفلیس به بندر سیحان و از آنجا به بازار آزاد امپریالیستی از سرزمین گرجستان عبور میکنند. روسیه با از دست دادن نفوذ در گرجستان نمیتواند کنترلی روی جریان نفت و گاز از منطقه قفقاز به بازار آزاد داشته باشد و این خود یک شکست اشتراتزیک برای روسیه خواهد بود. روسیه با ورود به جنگ توانست اولین گام را برای در شکستن طناب محاصره ای که آمریکا سعی دارد بدور اوبکشد برداشت.

جنگ بین گرجستان و روسیه جنگی بین امپریالیست آمریکا از یک طرف و روسیه امپریالیستی از طرف دیگر است وسودی دراین نزاع به مردم نخواهد رسید. بمب های خالی شده بر سر مردم اوستیای جنوبی و گرجستان و آبخازیا نه برای استقلال و آزادی این ملل بلکه برای اعمال سیاستهای سلطه طلبانه امپریالیستها در رقابت برای بسط حوزه نفوذ و تسلط و برای تجدید تقسیم جهان و سهم بندی سفره غارت ملل است.

حزب ما جنگ در قفقاز را محکوم میکند و آنرا ادامه سیاست ایجاد بحران در منطقه توسط امپریالیستها ارزیابی مینماید. خلقهای منطقه در دوران اتحاد جماهیر لنیننی استالینی شوروی سوسیالیستی در کنارهم در صلح و صفا زندگی میکردند و وحدت و همبستگی خلقها علیه امپریالیسم و ارتجاع الگو و الهامبخش سایر ملل در جهان بود. خلقهای منطقه باید سیاست نفرت ملی پراکنی امپریالیستها راافشا کنند. بدون مبارزه ای وسیع و گسترده بر علیه توطئه های امپریالیستها در تقسیم و چپاول ملل، آرامش به منطقه بحرانی قفقاز و خاورمیانه بر نخواهد گشت. این منطقه گره گاه تضاد های درون اردوگاه امپریالیسم است. رهائی خلقهای منطقه در گرو وحدت داوطلبانه آنها و متحد شدن درحزب لنینی ودست زدن به مبارزه ای گسترده برای نابودی سلطه طلبی ، افشای تبانی قدرتهای استعماری، و پایان دادن به چپاول و استثمار است. جنگ در سرشت امپریالیسم است و تنها بدیل سوسیالیسم است که به مصائب انسانی پایان میدهد.

نقل از توفان الکترونیکی شماره 25 شهریورماه 1387 www.toufan.org