جهانی شدن سرمایه امپریالیسم“جهانی شدن سرمایه امپریالیسم” منتشر شده از سوی حزب کمونیست سوئد (م-ل)

۱۳۸۷ بهمن ۱۰, پنجشنبه

گزارشات رسیده درمورد تظاهرات و اعتراضات باشکوه مردم علیه جنایات بربر منشانه اسرائیل





فرانسه
سلاخی اخیر اسرائیل در نوار غزه – با حمایت آشکار آمریکا و اتحادیه اروپا – بیش از سه هفته متوالی بدرازا کشید. در این لشگرکشی ارزان، بزعم محافل امپریالیستی غرب « جنگ دفاعی »! باز اسرائیل – مثل مورد لبنان بسال 2006 میلادی – همان استراتژی آزموده ناتوچیها در یوگسلاوی و عراق و افغانستان... را بکار برد و آگاهانه خروارها بمب مجاز و « غیر » مجاز بروی مناطق مسکونی مردم ریخت، کارگاههای تعمیرات وسائل مستعمل، یکی دو نانوائی موجود و خواربار فروشیها را به آتش کشید، مدارس و بیمارستانها، مراکز اداری و خبری و امدادی، حتی دفاتر انجمنهای غیر دولتی، گروههای حقوق بشر و سازمان ملل... هر چیز ساده و نیم بند و محقر و لازم برای دوام زیست جمعی مردم غزه را کوبید و صاف کرد، دهها زن و مرد جوان و سالمند را بخاک انداخت، صدها کودک خردسال، بچه های قد و نیم قد فلسطینی را درید، قطعه قطعه کرد – ننگی تازه با مدال آمریکائی و اروپائی و با بوی گند امپریالیسم و صیهونیسم.
در فرانسه، واکنش هواداران صلح، احزاب و سازمانهای کمونیست و انقلابی و مترقی، سندیکاهای کارگری و انجمنهای دمکراتیک و... در قبال این آدمکشی اوباش صیهونیست خیلی سریع بود. اعتراضات پی در پی، تجمعات توده ای و تظاهراتهای چند ده هزار نفری در بسیاری از شهرهای فرانسه برپا شد. خاصه در شهر پاریس و مارسی و لیون و نیس و استراسبورگ... کارزاری ممتد شکل گرفت. در چند نوبت تظاهرکنندگان پرچم اسرائیل را به آتش کشیدند... تظاهرات پاریس ممتد بود، چندین هزار نفر – از آغاز سلاخی اسرائیل تا عقب نشینی آدمکشان صیهونیست – هر روز در تظاهرات بودند. تا اینکه سکوت ریاکارانه مطبوعات « آزاد »! رسانه های سمعی و بصری... درهم شکست، موجی از همبستگی با اهالی غزه و با خلق فلسطین در میان مردم بوجود آمد. نتیجه این شد که در آغاز دومین هفته بمبارانها... بیش از 120000 نفر در تظاهرات شرکت کرده و ساعتهای متوالی بر علیه آدمکشان اسرائیلی، بر علیه صیهونیسم و امپریالیسم فریاد کشیدند. در آخرین تظاهرات پاریس نیز – بعد از اعلان عقب نشینی اسرائیل از نوار غزه – بیش ده هزار نفر حضور داشتند.. رفقا و هواداران حزب دوشادوش سایر جریانات مترقی و ضد امپریالیستی در تظاهراتها و اعتراضات ضد صهیونیستی و ضد تجاوز به غزه شرکت کرده و همبستگی خود را با خلق فلسطین ابراز داشتند.
گزارش از رفقای حزب کارایران(توفان) واحد فرانسه
سوئد
در اعتراض به کشتار بربرمنشانه مردم فلسطین در غزه تظاهراتهای با شکوهی در 20 شهر سوئد برگزارگردید. بزرگترین تظاهرات در خلال سه هفته بمباران غزه، روز شنبه 10 ژانویه در مرکز شهر استکهلم با بیش از 12 هزار نفر و با شعارهای" فرزندان ما را نکشید "،قتل عام مردم فلسطین را متوقف کنید "،دولت اسرائیل را تحریم کنید "، "فلسطین هرگز تسلیم نخواهد شد"، مبارزه تا رهائی کامل فلسطین ادامه دارد ".. برپا گردید. برگزارکنندگان این تظاهرات شامل دهها سازمان و گروه مترقی و صلح دوست بود که درچهارچوب شبکه همبستگی با مردم غزه این نمایش با شکوه را سازماندهی کردند.هواداران حزب کارایران(توفان) نیز دردراین تظاهرات فعالانه شرکت داشتند..این شعارها همراه با دیگر شعارهای انسان دوستانه در دفاع از خلق رزمنده و تحت ستم فلسطین پتکی بود بر سر دولت محافظه کار و ارتجاعی سوئد، احزاب – سازمانها – گروهها و افرادی که بیمارگونه جنایات وحشیانه صهیونیست های اسرائیلی- آمریکائی را توجیه میکردند. آن دسته از جریانات ایرانی که تحت عنوان "جنگ میان دو قطب تروریستی" با سیاست بی طرفی" خود را پشت الفاظ " اسلام سیاسی و سکولاریسم" پنهان کرده بودند نیز، درمقابل این موج با شکوه و فریاد خشم و نفرت نسبت به جانیان صهیونیست و امپریالیست ، فرار را برقرار ترجیح دادند به سوراخ های خود پناه بردند. این جریانات ارتجاعی ومشکوک درمقابل این موج عظیم مردم خود را خلع سلاح دیدند و بزدلانه به گوشه ای خزیدند.
رفیقی در گزارش خود درموردجریانات منحرف و ارتجاعی ترتسکیستی و حکمتیستی و امثالهم نوشته است:
" در مخیله این حضرات هرگز خطور نکرده است، که این کشتار دسته جمعی- این نسل کشی مردم فلسطین در غزه توسط صهیونیستهای اسرائیلی، نه بعلت وجود "حماس" بمثابه دولت منتخب مردم فلسطین، و نه بخاطر "کمک های جهت دار کنونی رژیم جمهوری اسلامی" به مردم فلسطین ، بلکه این بربریت ضد انسانی حاصل سیاست های غارتگرانه و تجاوزگرانه صهیونیسم بین المللی است که بمثابه دست دراز شده امپریالیسم نزدیک به یک قرن علیه خلق فلسطین بکار می رود. و همچنین ادامه سیاست بیش از 60 سال کشتار مردم فلسطین توسط دولت اشغالگر و استعماری صهیونیستی بمثابه چماق امپریالیسم امریکاست، که در صدد است منافع این ابر قدرت غارتگر جهانی را در منطقه سوق الجیشی خاورمیانه تامین نماید. بر مخیله این حضرات هرگز خطور نکرده است، که این قتل عام کودکان و زنان فلسطینی در دیر یاسین(1948)، در سبتامر سیاه(1983)، در صبرا و شتیلا(اوائل دهه 1980)، در کفر قاسم و در صدها مناطق دیگر، در شرایطی بود که نه از "حماس" و نه از رژیم جمهوری اسلامی اثری وجود داشت. بر مخیله این حضرات هرگز خطور نکرده است، که این تکه تکه نمودن کودکان و زنان در غزه، نه معلول بارتاب پرتاب چهار موشک دست ساز دولت حماس(که مقاومتی عادلانه است) است، بلکه علت رژیم اشغالگر و فاشیستی مذهبی دولت صهیونیستی اسرائیل می باشد که از همان روز نخست پایه های دولت نژاد پرستِ منحوسش بر اساس اشغال و تهدید و ترور، جنگ و کشتار، و آواره نمودن اجباری مردم فلسطین بنا گشته است.کیست که نداند از همان آغاز تاسیس حکومت اسرائیل از سال 1948 تا به امرور، نسل کشی و تجاوزگری های بس سبعانه و ظلم وستم بی حد و حصر آشکار و نهان این دولت اشغالگر بر علیه مردم فلسطین بکار رفت و ادامه داشته و خواهد داشت. در عین حال چه کسی است که نداند، پاسخ این همه ددمنشی، مقاومت بلا انقطاع و بی نظیر خلق رزمنده فلسطین بوده است. مقاومتی که همواره مورد ستایش و حمایت مادی و معنوی آزادیخواهان و انقلابیون و تمامی صلح دوستان جهان بوده است. پس حال که اوج وحشی گری صهیونیسم بین المللی علیه خلق بی دفاع فلسطین که تمامی درها را در غزه بر روی آنان بسته اند تا نسلشان را براندازند، چه جای "گلایه و شکوه" است، که این چنین نا جوانمردانه مقاومت حق طلبانه و مشروع خلق رزمنده فلسطین در جلوگیری از این نسل کشی را، بیمارگویانه "تروریسم" می نامید و بر خود نام انقلابی که سهل است، آدمی می نهید.
کیست که نداند در سال 1949 یعنی 60 سال پیش دولت نژاد پرست اسرائیل حدوداً، 80 در صد سرزمین های فلسطین را اشغال کرد. این اشغالگران وحشی، حتی 20 در صد باقی مانده را برای فلسطینیان بحال خویش نگذاشتند، بلکه برای نمونه در ساحل غربی بیش از 700 پایگاه نظامی جهت کنترل و تحت ظلم و ستم دائمی قرار دادن آنان احداث نمودند. و در همین کنترل و بگیر و به بندها بود که هزاران تن از فرزندان دلیر و مقاوم فلسطینی را در ارسارتگاه های "آشویستی" شکنجه و مورد آزار و اذیت ضد انسانی قرار داده اند.
برکسی پنهان نیست که منطقه نوار غزه که حدود یک میلیون و نیم فلسطینی در آن ساکن می باشند، نزدیک به سه سال تحت محاصره کامل ارتش تا بداندن مسلح اسرائیل است و تمامی راههای ارتباطی آن کاملاً قطع گشته است. بطوریکه حتی دانش آموزان از امکان رفتن به مدارس خود محرومند. در این مناطق فقط چند هزار یهودی در شهرک هائی که اسرائیلی ها بر ویرانه خانه های فلسطینیان بنا کرده اند زندگی می کنند و از همه امکانات رفاهی و حمایتی دولت اسرائیل برخودارند.
حال در چنین شرایطی که دولت اسرائیل بشدت می کوشد توجه افکار عمومی را به مساله پرتاپ موشک فلسطینیان جلب نماید تا شاید قادر شود از این طریق بر ابعاد جنایات وحشیانه اش سرپوش بگذارد، عده ای مالیخویائی پیدا شده اند و سعی دارند با طرح "بی ربطی این جنگ خانمانسوز به مردم"، آرایشگر دولت نژاد پرستی باشند که اساس بر پائی دولتش بر دریائی از اشغالگری- تجاوزکاری و کشتار صدها هزار تن از فلسطنیان بنا گشته است.
در واقع دولت نژاد پرست و اشغالگر اسرائیل جهت توجیه قتل عام وحشیانه خود چنین تبلیغ می کند که گویا "این جنگ میان اسرایئل و ایران است( که احمقی نژاد خواهان نابودی اسرائیل می باشد). بدون شک از انجائیکه رسانه های جمعی جهانی در تسلط امپریالیسم آمریکا و صهیونیسم بین المللی است، این قلب واقعیت در راس اخبار جهانی و در مرکز تبلیغات جهانی قرار گرفته است. بطوریکه تاثیر این جعل بزرگ تاریخی دامن پاره ای از " روشنفکران " ایرانی و بین المللی را هم گرفته و آنانرا به مروجین آمریکانی- صهیونیستی بدل نموده است.
این سیاست جعلی بغایت ضد بشری صهیونیسم بین المللی در صدد است احساسات صادقانه و پاک طرفداران صلح و ازادی در همدردی و حمایت از خلق رزمنده فلسطین را، جایگزین احساسات جانبه دارانه نسبت به اشغالگران اسرائیلی نماید، تا قادر گردد آماج پیکان حمله علیه تجاوزگران وحشی را منحرف و آنرا علیه مسلمانان و باصطلاح اسلام سیاسی نشانه روند.
هر کسی که نخواهد از تاریخ بیآموزد و نخواهد ماهیت اشغالگرانه و جنایتکارانه دولت صهیونیستی اسرائیل را بشناسد و یا خود را به نفهمی زندواین بربریت صهیونیستی توجیه کند، در واقع در همان چاهی سقوط خواهد کرد که ساموئل هاننیگتون صهیونیست پرست و سازمان "سیا" و "موساد" اسرائیل بنا کرده اند. این همان ویروسی است که توسط دارودسته منصور حکمت بیش از دودهه در جنبش مردم ایران پراکنده و بسیاری از جریانات چپ انقلابی سابق را آلوده به خود کرده است.
نتیجه اینکه؛ کسانی که این جنگ جنایتگرانه را دو طرفه قلمداد می کنند و یا به پرتاب چند موشک حماس معترضند و بر دریائی از جنگ وحشیانه اسرائیل علیه خلق فلسطین چشم می بندند، و یا چون احمقی نژاد خواهانه نابودی یهودیان می باشند، همگی از مبلغین سیاست های بغایت ضد انسانی می باشند. در واقع هر کسی که یک طرف این جنگ را به نفع طرف دیگر( که تروریست خواندن مقاومت فلسطینیان مد نظر آنان می باشد) قلمداد کند، بر اقیانوسی از بربرمنشی چشم بسته و نباید نام انسان بر خود نهد، چه رسد به انقلابی.
باید بدون درنگ خواهان توقف فوری جنگ بود- باید بی درنگ خواهان خروج بدون قید وشرط قوای اشغالگر ارتش صهیونیستی از مناطق اشغالی فلسطین بود- باید خواهان پرداخت غرامت جنگی در ازای کشتار و نابودی موسسات و اماکن مسکونی مردم فلسطین بود- باید خواهان تشکیل فوری دادگاه نورنبرگ علیه جنایات جنگی دولت صهیونیستی اسرائیل بود. تا خلق فلسطین قادر شود در فضائی بدور از جنگ و خونریری سرنوشت خویش را به دست خودشان تعیین رقم زنند."
در گوتنبرگ نیز بیش از 5000 نفر دست به تظاهرات زدند ودبیر اول حزب کمونیست سوئد اندرش کارلسون در طی سخنرانی خود ضمن اشاره به اقدام شجاعانه و انسان دوستانه هوگو چاوز مبنی بر اخراج سفیر اسرائیل از ونزوئلا، خواهان تحریم اسرائیل و بستن سفارت صهیونیستها توسط دولت سوئد گردید. شعار تحریم همه جانبه اسرائیل و همدردی و همبستگی با ملت رزمنده فلسطین شوری خاص به تظاهرات میداد. این مارش همبستگی با سرودهای رزمی وبا موفقیت به پایان رسید.
در هلسینگ بورگ نزدیک به 2000 نفر و درمالمو بیش از 3000 نفر درتظاهرات شرکت کردند و با فریاد خواست محکومیت و تحریم اسرائیل و متوقف کردن قتل عام مردم غزه همبستگی عمیق خود را نسبت به ملت رزمنده فلسطین ابراز داشتند.
در نورشوپینگ نیز نزدیک به 800 نفر شرکت کردند و تظاهرکنندگان یکدل ویکصدا زنده باد فلسطین نابود باد صهیونیسم ، جنایت ازعراق تا فلسطین، کشتنار غزه را متوقف کنید، اسرائیل را تحریم کنید فریاد زدند و درپایان با سخنرانی نماینده حزب کمونیست سوئد پایان یافت. رفیق سخنران نماینده حزب کمونیست با تروریست و ضد بشر نامیدن دولت اسرائیل خواهان قطع روابط دولت سوئد با رژیم صهیونیستی گردید......
رفقا و هواداران حزب ما در هر شهری که حضور داشتند فعالانه با بسیج مردم در تجمعات اعتراضی شرکت نموده و به سهم خویش همبستگی و همدردی خود را نسبت به خلق فلسطین ابراز داشتند.
آلمان
روزشنبه سوم ژانویه تظاهرات با شکوهی درمیدان ادئون پلاتز شهر مونیخ توسط جنبش ضد جنگ و فعالین جنبش صلح برگزارگردید .تظاهرکنندگان با فریادهای بلند خشم خود را نسبت به بمباران وحشیانه غزه توسط رژیم نژادپرست اسرائیل ابرازداشتند و خواهان متوقف شدن این کشتار و توحش و بربریت ضد بشری علیه مردم بیگناه فلسطین گردیدند. درپایان تظاهرات ،قطعنامه ای درمحکومیت این کشتار و همینطور انتقاد به سکوت و برخورد روباه صفتانه دول " متمدن اروپایی" نظیر دولت آلمان درمورد این
فرانکفورت
روز جمعه 9 ژانویه بیش از 12000 نفر دردفاع از مردم غزه به خیابان آمده و با شعارهای کوبنده در محکومیت دولت نژادپرست و صهیونیستی اسرائیل افکارعمومی را به خود جلب نمودند. این تظاهرات به همت دهها سازمان و حزب و شبکه های ضد جنگ امپریالیستی سازماندهی گردید. تحریم اسرائیل، توقف فوری بمباران و کشتار مردم درغزه، همبستگی با خلق فلسطین ..... از جمله شعارهائی بود که درباندرولها، پلاکاردهها و یا ازطریق بلندگو فریاد زده میشد. رفقا و هوادران حزب با شرکت در این تظاهرات و پخش اعلامیه به زبان آلمانی همبستگی خود را نسبت به خلق فلسطین ابرازداشتند.
همبستگی سلطنت طلبان آدمخوار با صهیونیستها
روز یکشنبه 11 ژانویه حدود 100 نفر از صهیونیستهای اسرائیل همراه با هواداران سلطنت پهلوی درحمایت از کشتار و بمباران غزه و درهمبستگی با رژیم آدمخوار و فاشیست و نژادپرست اسرائیل درفرانکفورت دست به تظاهرات زدند که با افشای بی امان صدها تن از افراد مترقی و بشردوست و مخالف صهیونیسم وتروریسم دولتی اسرائیل مواجه شدند. سلطنت طلبان که رویای احیای مناسبات گذشته را در سرمی پرورانند وحامی بمباران وتجاوز نظامی اسرائیل به ایران هستند یکباردیگر نشان دادند که اینها برعکس تئوریها و ادعاهای یک سری روشنفکر مزدور و خودفروخته و دلال صفت ایرانی هیچگونه تغییری نکرده و همان آدمخواران ضد بشر گذشته هستند وژست و ادعای نوه رضا خان قلدر، رضا نیم پهلوی نیز در دفاع از" دموکراسی و حقوق بشر" پوچ و مضحک است و نمی تواند کسی جز عده ای اجنبی پرست را با خود همراه کند. چه بیشرمانه است وقتی از آزادی و احترام به حقوق بشر سخن رود اما همزمان از قتل عام مردم و پاشاندن فسفر سفید بر فراز غزه به دفاع برخاست. ننگتان باد!
درآکسیون اعتراضی علیه این تظاهرات ضدبشری رفقای وهواداران حزب ما فعالانه شرکت داشتند.
برلین
روز شنبه 10 ژانویه بیش از 12 هزارنفر درتظاهرات علیه اسرائیل و درحمایت ازخلق فلسطین،شرکت کردند و خواهان توقف فوری بمباران و محاصره غزه شدند. این تظاهرات توسط شبکه ضد جنگ و دهها حزب و سازمان صلحدوست سازماندهی گردید. در دویسبورگ نیز بیش از 12000 نفر به خیابان آمده و تجاوز بربرمنشانه غزه را محکوم کردند. تظاهراتی به این گستردگی دراین شهر بیسابقه بوده است. در هامبورگ وشماری از شهرهای دیگرآلمان نیز تظاهراتهای مشابه ای علیه دولت تروریستی و نژادپرست اسرائیل صورت گرفت.
حزب کارایران(توفان) طبق سنت همیشگی اش از همان آغاز حمله به غزه با انتشار سریع و فوری اعلامیه به فارسی و انگلیسی و آلمانی این جنایت وحشیانه را محکوم نمود وبا صدور بیانه مشترک با احزاب و سازمانهای م ل بین المللی و صدور اعلامیه های افشانه گرانه و رهنمود صریح و روشن به رفقا و هوادران و همه صلحدوستان و نیروهای مترقی در برگزاری تظاهرات و آکسیونهای اعتراضی به وظیفه انترناسیونالیستی خود عمل نمود. انتشار و صدور متوالی شماری از بیانیه های تحلیلی در دفاع قاطع از خلق فلسطین و افشای امپریالیسم و صهیونیسم بیانگر این مدعاست.