جهانی شدن سرمایه امپریالیسم“جهانی شدن سرمایه امپریالیسم” منتشر شده از سوی حزب کمونیست سوئد (م-ل)

۱۳۸۹ خرداد ۷, جمعه

تجلیل با دست گل از یک جاسوس


تبانی کثیف دولت فرانسه با رژیم جمهوری اسلامی


روزنامه آلمانی زوددویچه سایتونگ در شماره مورخ 18 ماه مه امسال خبر داد که خانم کلویتلد رایس که یک آموزگار فرانسوی در ایران به جرم جاسوسی دستگیر شده بود پس از ده ماه و نیم اقامت در ایران و تنها یکماه نیم از آن در زندان اوین و مابقی آن با قرار وثیقه در سفارت فرانسه، با پرداخت 250 هزار یورو روانه فرانسه شد. خانم کلویتلد رایس هنگام فرار از ایران در فرودگاه دستگیر شده بود.

همزمان با مذاکرات در باره آزادی وی دولت فرانسه از استرداد مهندس مجید کاکاوند که در فرانسه در زندان بسر می برد به دولت آمریکا سرباز زد.

ظاهرا مهندس کاکاوند توانسته بود بر اساس ادعاهای آمریکا کالاهای دو منظوره که کاربرد نظامی و استفاده در تجهیزات اتمی دارند را به ایران صادر کند. این کالاها در فهرست اسامی کالای غیر مجاز برای صادرات به ایران است.

دولت آمریکا قصد داشت که قوانین داخلی خویش را به کشور فرانسه تحمیل کرده و استقلال قضائی فرانسه را از بین ببرد. این کاری است که این دولت زورگو با سایر دول اروپائی نیز انجام می دهد و آنها را تحت فشار می گذارد تا تابع قوانین حقوقی آمریکا باشند. دولت آلمان بویژه از این دخالتهای قلدرمنشانه بشدت ناراحت است و هم اکنون بحثی در گرفته که باید در مقابل این تحمیل آمریکائیها مقاومت کرد. فرانسویها راه چاره را در این دیدند که مساله‏ی مطروحه در این پرونده را از طریق خانم ادیت بوازت رئیس دادگاه مجید کاکاوند مورد بررسی کارشناسان بخش صنایع نظامی وزارت دفاع فرانسه قرار دهند تا صحت وسقم ادعاهای آمریکا را بسنجند و نظر خود را در باره‏ی کاربرد دوگانه‏ی ابزاری که آقای کاکاوند از طریق اینترنت خریداری کرده و به ایران فرستاده است، اعلام کنند.

با توجه به این که خرید این ابزار تا سال ۲۰۰۹ در فرانسه ممنوعیتی نداشت دادگاه از استرداد آقای کاکاوند به آمریکا خودداری کرد و استقلال قوه قضائیه خود را حفظ نمود. ولی در حقیقت در پشت پرده با پا در میانی دولت سوریه و نفوذ ایران در لبنان که بخشی از مناطق تحت نفوذ فرانسه به حساب می آید معامله ای میان دولت ایران و دولت فرانسه صورت گرفته بود. آقای کاکاوند باید با خانم کلویتلد رایس در ایران که به جرم جاسوسی برای فرانسه با آزادی موقت در سفارت فرانسه بسر می برد معاوضه می شد. رژیم جمهوری اسلامی در عین حال خواهان آزادی علی وکیلی راد قاتل دکتر شاپور بختیار نیز بود. ولی ماهیت این نمایش بسیار جالب است زیرا بازیگر اصلی دولت سرکوزی است و نه آقای احمدی نژاد. آقای علی وکیلی راد قاتل دکتر بختیار در سال 1991در سه سال بعد با حکم دادگاه و اثبات جرم به حبس ابد به مدت 30 سال محکوم شده بود. ایشان 19 سال است که در فرانسه زندانی است. در روز سه شنبه 18 ماه مه 2010 حکم حبس ابد ایشان بر اساس قانون کیفزی فرانسه بعد از 18 سال بسر بردن در زندان باید مورد تجدید نظر قرار می گرفت و احتمالا از زندان آزاد شده و تسلیم دولت ایران می گردد. علی وکیلی در واقع باید سال قبل آزاد می شد. دولت فرانسه نیز از خدا می خواست از شرّ علی وکیلی راد راحت شود، زیرا به موجب قوانین فرانسه حتی وی را یکسال بیش از زمان “قانونی“ در زندان فرانسه نگاه داشته بودند. دولت فرانسه بهر صورت بر اساس قوانین کشورش مجبور بود بعد از 18 سال در حکم وی تجدید نظر نماید و وی را به ایران تحویل دهد. دولت فرانسه بعد از دستگیری جاسوس خود مودموزل کلوتید، علی وکیلی راد را که بهر صورت می باید آزاد می کرد، “گروگان“ گرفته بود تا وی را با یک جاسوس فرانسوی تعویض کند و خود را از شرّ وی خلاص نماید. در این بازی ایران است که رو دست خورده و بازی را باخته است و نه فرانسه. آقای علی وکیلی راد قاتل است و باید بر طبق موازین اسلامی در ایران حلقه آویز شود. ولی آنجا که پای منافع سیاسی در میان است احکام اعدام اجراء نمی شوند و یا اگر چنین قانونی وجود نداشته باشد و دولت مفروض خواهان سر به نیست کردن قاتل باشد در یک تصادف اتومبیل وی را بی ضرر می کند بدون آنکه دستکشهای سفیدش لکه دار شود.

همه شواهد دال بر یک معامله کثیف است. ولی پرسش این است که به چه جهت دولت فرانسه این چنین با حرارت برای آزادی خانم کلوتیلد رایس تلاش می کرد؟ و علی وکیلی راد را گروگان گرفته بود؟ دستگیری خانم رایس در تظاهرات جنبش سبز نمی بایست تا به این حد اهمیت داشته باشد. حال که خانم رایس به فرانسه پا گذارده است روزنامه های سراسری فرانسه همگی در بارۀ آزادی خانم کلوتیلد رایس مطالبی منتشر کرده اند. رونامه زود دویچه سایتونگ در آلمان به استناد نشریات فرانسه و پژوهشهای خود می نویسد که بنا بر مدارک بدست آمده از دستگاه های اطلاعاتی فرانسه خانم رایس با سازمان جاسوسی فرانسه همکاری می کرده است. پدر ایشان کارشناس امور اتمی است و همکار سازمانهای امنیتی فرانسه و این خانم دوران کارآموزی خود را در این مراکز هسته ای با حمایت پدر به اتمام رسانده و اطلاعات کافی در مورد زمینه کارش دارد و مهمتر اینکه به زبان فارسی بخوبی صحبت می کند و تسلط دارد. وی در این چارچوب، گزارشی تحت عنوان: “سیاست ایران را در بحران اتمی چگونه باید دید؟ تهیه کرده است و در این گزارش نتیجه گرفته بوده است که "به نظر می رسد که آخرین تصمیمات سازمان ملل و آمریکا مبنی بر اعمال فشار به سپاه پاسداران، شیوۀ خوبی باشد برای هدف قرار دادن منافع طبقۀ حاکم جمهوری اسلامی و در نهایت برای تضعیف رژیم".

روشن است خانمی با این درک و روشن بینی فکری نمی توانسته تنها آموزگار ساده زبان فرانسه باشد. این مادموزل جاسوس کارکشته امپریالیست فرانسه بوده و دستگاههای امنیتی رژیم جمهوری اسلامی که در زندانی و شکنجه و اعدام مخالفین همه فن حریفند نتوانسته بوده اند ماهیت فعالیتهای این خانم را کشف کنند. و تازه وی را با یک مهره سوخته بنام علی وکیلی راد عوض کرده اند. معلوم نیست این خانم چقدر در ایران تخم ریزی کرده است.

محل کار ایشان به علت خاصی که به “فرهنگ و ادب ایران“ علاقه دارند اتفاقا در دانشگاه اصفهان نزدیک تاسیسات هسته ای نطنز بوده است. خانم رایس در اصفهان بتدریس زبان فرانسه اشتغال داشته است. بر اساس اطلاعات بدست آمده ایشان مامور رابط بوده و اطلاعات جمع آوری شده از تاسیسات هسته ای ایران را به فرانسه می رسانده است. یکی از مدیران پیشین سازمان اطلاعاتی فرانسه نام ایشان را برملا ساخته است. این فرد به علت انتشار کتابی در مورد اطلاعات خویش در مورد سازمان اطلاعاتی فرانسه و برملا کردن اسامی پاره ای از این جاسوسان تحت پیگرد در فرانسه قرار گرفته است. این مدیر پیشین در عین حال برملا کرده است که خانم رایس علاوه بر فعالیت در حوزه اتمی موظف بوده اطلاعاتی نیز در مورد اوضاع داخلی ایران تهیه کرده و برای مقامات بالا ارسال دارد.

جالب این است که مطبوعات خبر می دهند: “به دعوت “کمیته مستقل ضد سرکوب شهروندانی ایرانی – پاریس“ از ساعتی قبل در پیاده روی مقابل کاخ الیزه جمعی از ایرانیان فعال در جنبش سبز برای استقبال کلوتیلد رایس گرد هم آمده بودند که با تقدیم دست گلی به ایشان طی پیام مکتوبی خطاب به این آموزگار فرانسوی ضمن اظهار خوشحالی از آزادی ایشان و بازگشت این آموزگار فرانسوی دوستدار فرهنگ و ادبیات فارسی به کشور و خانواده اش، به وضعیت اسفبار نقض حقوق بشر و نیز زندانیان سیاسی در ایران اشاره نمودند و از ایشان خواستند از مبارزات حق طلبانه مردم ایران حمایت نمایند.(تاکید همه جا از توفان) و این امر چقدر باعث تاسف است که مشتی ایرانی مدعی ایران دوستی از یک جاسوس امپریالیست که بر ضد مصالح ملی ایران اقدام کرده است تجلیل می کنند و از وی می طلبند که برای حمایت از مبارزات مردم ایران فعال شود. فعالیت این جاسوس تنها می تواند به حیثیت مبارزان ایرانی لطمه جبران ناپذیر وارد کند. تائید این روشها از جانب مدعیان حمایت از جنبش سبز تنها به اتهامات واهی وابستگی این جنبش به امپریالیستها دامن می زند. ایرانیهای مترقی نه تنها جاسوسی های این مادموزل فرانسوی را محکوم می کنند، انزجار خویش را نیز از تبانی کثیف دولت فرانسه با رژیم جمهوری اسلامی ایران برای آزادی علی وکیلی راد ابراز می دارند. جالب تر این است آقای هانری لوگی که یکی از صهیونیستهای صاحب نام فرانسه است بعنوان سخنران نخست حمایت از جنبش سبز در پاریس در کنار آقای مخملباف قرار گرفته و دست حمایت خویش را در پس این کمیته ضد سرکوب شهروندان ایرانی-پاریس دارد. این آقای دموکرات بهتر است به کشتار جمعی مردم فلسطین توسط نازیهای اسرائیلی اعتراض کند و دلش برای مردم ایران نسوزد که نفرت انگیز است.



نقل از توفان شماره 123 خرداد 89 ارگان مرکزی حزب کارایران

www.toufan.org

toufan@toufan.org