جهانی شدن سرمایه امپریالیسم“جهانی شدن سرمایه امپریالیسم” منتشر شده از سوی حزب کمونیست سوئد (م-ل)

۱۳۸۹ شهریور ۷, یکشنبه

نزول آیه و جلد دوم قرآن




دیگر زمانی طولانی باقی نمانده تا به علی خامنه ای آیه نازل شود و وی جلد دوم قرآن را نیز تدوین کند. یک روحانی بنام مکارم شیرازی در بادمجان دورقاب چینی مدعی شده است׃ "ولی فقیه نماینده امام عصر علیه السلام در زمان غیبت است". خمینی حتی مدعی بود׃ "ولایت فقیه همان ولایت رسول اﷲ است". ولی هیچکدام نگفتند که عمق قدرت ولایت مطلقه فقیه تا به کجاست. آیا ولایت مطلقه فقیه منطقا از ولایت رسول اکرم بالاتر نیست؟. علی خامنه ای پا در جای پای پیامبر اسلام می گذارد. شاید بعد از مرگش جلد دوم قرآن را برایش تدوین کنند. اگر در زمان پیامبر اسلام آیه ها توسط جبرئیل دست اول نازل می شد در زمان علی خامنه ای آیه ها دست دوم توسط امام غیبی به وی نازل می شود که این تا حدودی برایش کاهش اعتبار است.

بسیاری شاید بیاد بیاورند که در زمان جنگ٬ امام زمان که دغدغه خاطر شکست ایران را داشت شخصا در میدانهای جنگ حاضر شده بود و در جبهه های جنگ سوار بر اسب سفید بر ضد صدام حسین کافر می جنگید و شمشیر می زد. بسیاری از "جنگندگان" ناظر بودند که چگونه امام غیبی بناگهان حاضر شد و شمشیر بدست جنگید. بسیاری از این امامان غیبی توسط نیروهای صدام حسین دستگیر شدند و به زندان افتادند. امام زمان شخصا در میدان جنگ حاضر بود و شمشیر می زد و نایب امام زمان در جمکران نشسته بود و چائی می نوشید. حتی یکی از عمال کلاش رژیم که مدعی بود در جنگ بینائی خویش را از دست داده است شهادت داد که بلال حبشی را زیارت کرده که برای شفایش آمده است- معلوم نیست از کجا فهمیده که وی بلال حبشی است- و بلال خان قوه بینائی را دوباره به وی بازگردانده است. این افسانه ها و ریاکاری ها مرتب در سیمای جمهوری اسلامی و همه رسانه های ریاکار اسلامی ایران پخش می شد و بخورد مردم داده می شد. و عرق شرم بر پیشانی ملت ایران می نشست.

همه روحانیت معمم و مکلا در پخش این اکاذیب و عوامفریبی شرکت فعال داشتند و خرافه مذهب را تبلیغ می کردند. یکی از آنها حتی پیدا نشد که به این تناقض اشاره کند که اگر امام زمان در جبهه حضور دارد و شخصا حاضر است پس نمی توان از امام غایب نام برد. آنوقت امام حاضر باید خودش به رتق و فتق امور بپردازد و نیازی به نایب امام زمان و جمهوری اسلامی ندارد.

در زمان انتخابات مجلس شورای اسلامی که همین چند سال پیش بود٬ همه تائید می کردند که صورت اسامی نمایندگان مجلس را شخص امام زمان در اختیار شورای نگهبان گذاشته است و صلاحیت آنها را تائید کرده است. اسلحه امام زمان حال بلای جان پاره ای از آنها شده است. تا زمانیکه از اسلحه امام زمان می شد برای منافع جمعی و تحمیق مردم مشترکا استفاده کرد٬ خودی و غیرخودی با یاری هم اینکار را می کردند. در آن زمان آقای سروش٬ میرحسین موسوی٬ مهدی کروبی٬ نبوی٬ خاتمی٬ صانعی و... در کنار رفسنجانی٬ خامنه ای٬ جنتی٬ مصباح یزدی٬ علی یزدی و... قرار داشتند ولی در اثر مرور زمان و تحولات که اختلافات میان آنها تشدید شد و بروز کرد تنها جناح مسلط می خواست از اسلحه امام زمان برای توجیه هر جنایت و خرابکاری، بر ضد مخالفان استفاده کند. اینجا بود که فریاد ممانعت از خرافه گرائی بلند شد. اصلاح طلبان مخالفت خود را با کشیدن پای امام زمان به هر مهلکه ای اعلام کردند زیرا اگر امام زمان تصمیمات را گرفته است و دولت احمدی نژاد تابع تصمیمات امام زمان است٬ مسئولیت شکستها نیز به گردن امام زمان است و احمدی نژاد در مقابل مجلس پاسخگو نیست. از امام زمان هم که کسی نمی تواند بازخواست کند و از وی سلب مصونیت و یا مسئولیت نماید. آنها آنقدر کار برای امام زمان تراشیدند و مسئولیت به گردنش انداختند که امام زمان حتی وقت ظهور ندارد و تا به کارهای عقب افتاده برسد عمر زمین تمام است.

حال همان بازی را که اساسا آگاهانه و با اهداف سیاسی انجام می شد علی خامنه ای دنبال می کند. اگر وی را امام زمان پیشنهاد داده و نه هاشمی رفسنجانی و احمد خمینی آنوقت رفسنجانی نمی تواند وی را عزل کند.

علی خامنه ای حکم حکومتی می دهد. مکارم شیرازی می گوید "درمسایل حکومتی حکم ولی فقیه مطاع است" ولی واقعیت پشت پرده برای این بازیها چیست؟.

اینکه خامنه ای تا کنون بیاری همه خودی ها و غیرخودیها مطلق العنان بود امر جدیدی نیست. تا کنون همه مردم باید تابع تصمیمات ولی فقیه می بودند و هر کس از آن تخطی می کرد سرش بردار بود. مشکل از زمانی پیدا شده که در درون حاکمیت تضادها تشدید شده و غیر خودی ها در مقابل خودیها قرار گرفته اند. این تشدید تضاد بهر علت در بخش بزرگی ناشی از نارضائی مردم است. اندام جامعه ایران جمهوری اسلامی را به عنوان یک عضو بیگانه دفع می کند. اوج مبارزه مردم در دهه خرداد 1388 در میان روحانیت شکاف انداخته است. جنبش دموکراتیک 22 خرداد لگد محکمی به خامنه ای زد و مشروعیت وی را به زیر پرسش برد و وی نه تنها فاقد مشروعیت مذهبی بلکه فاقد مشروعیت سیاسی شد. این جنبش در سطح ایران و جهان آنها را تحت فشار گذارد و بی آبرو کرد. شدت سرکوب حکومتی از ترس و وحشت و استیصال آنها بود. آنها از گسترش و عمق مبارزه مردم غافلگیر شدند و وحشت کردند. رژیم دیگر قادر نیست با مهملات مذهبی بخصوص علیه بخش دیگری از روحانیت از ریاکاری مدد بگیرد. رژیم باید با شمشیر آخته و شلاق عریان حکومت کند. در این مبارزه جناح مسلط هم برای سرکوب مردم و هم برای بی اثر کردن غیرخودیها در دستگاه حکومتی به تمرکز قدرت نیاز دارد. در جنگی که در گرفته است٬ فرمانده جنگ باید حرف آخر را بزند که همه باید چشم و گوش بسته آنرا بپذیرند و اجراء کنند. علت صدور حکم حکومتی و تمرکز و تجمع قوا و تصمیمات سیاسی و تمرکز رهبری ناشی از ترس رژیم از مبارزه مردم است که به آخرین اسلحه خود که استبداد سرکوبگرانه مطلق است پناه برده است. این یک تصمیم روشن سیاسی برای یک جنگ نهائی و قلع و قمع مخالفین غیرخودی است. دامنه خودیها تنگتر شده و آنها بیشتر یکدیگر را برای تقویت قوا دربر گرفته اند. نقش پاسداران٬ بسیج٬ نیروهای امنیتی تقویت شده است.

حکم حکومتی خامنه ای البته فقط در عرصه سیاست صادق است و نه در عرصه امور فقهی که در آن صورت اصل تقلید از مراجع گوناگون شیعه و حتی آیت اﷲ سیستانی را به زیر پرسش می برد و خامنه ای هنوز توانائی خریدن این خطر را ندارد.

حکم حکومتی خامنه ای به عنوان یک اسلحه در مرحله کنونی برای حفظ کل نظام جمهوری اسلامی و بر ضد مبارزه مردم ضروری است. مکارم شیرازی نیز تاکید کرده است که تنها در مسایل حکومتی حکم ولی فقیه مطاع است و نه در هر مسئله ای.

این حکم مرحله جدیدی در مبارزه است. دشمن وحشت زده در مقابل طغیان درون و فشار بیرون متمرکز می شود و به جمع آوری آخرین ذخیره های خویش دست می زند. این یک صفبندی جدیدِ جنگی است. خامنه ای دیگر نمی تواند در این مبارزه از سربازان گمنام امام زمان استفاده کند زیرا بخشی از این سربازان در طرف غیرخودیهایند. جنگ دارد میان دو کس مغلوبه می شود. مبارزه مردم رهبری ندارد و فاقد تمرکز و سازماندهی است و این آن خطری است که جامعه ایران را تهدید می کند. سیاستهای ورشکسته رژیم کار را به جائی رسانده که امپریالیستها و صهیونیستها برای این همه خرابکاری و میدان دادن به خرابکاری آنها دست می زنند. نفرت عمومی بقدری افزایش می یابد که ممکن است مردم از ترس عقرب جرار به مار غاشیه پناه برند.

نقل از توفان شماره 126 ارگان مرکزی حزب کارایران شهریورماه 1389

www.toufan.org

toufan@toufan.org