جهانی شدن سرمایه امپریالیسم“جهانی شدن سرمایه امپریالیسم” منتشر شده از سوی حزب کمونیست سوئد (م-ل)

۱۳۸۹ شهریور ۲۶, جمعه

پیرامون ماجراجوئی بناپارتیسم و سیاست رم ستیزی سارکوزی و شرکاء در فرانسه



الف – مدتی است که بناپارتیسم هزار چهره نوعی سیاست « فقیر زدائی »! شمشیر از رو بسته و یک سیاست فعال « رم » ستیزی در پیش گرفته است. حال چرا؟ محافل رسمی میگویند که این سیاست بخاطر امنیت ملی فرانسه اتخاذ شده و با حضور جمعیت « رم »! کولیهای شرق اروپا، رومانی و بلغارستان و... در فرانسه ارتباطی مستقیم دارد. تمام مساله هم اینجاست. دلائل تاریخی خانه بدوشی جمعیت « رم »! فعلا بماند. این رشته سر دراز دارد. اما بعنوان شهروند حقیقی و حقوقی اروپا، برای رفت و آمد در کشورهای اتحادیه اروپا و یا حضور در فرانسه هیچ احتیاجی به مجوز ندارد. بهر حال فرمان لجن مالی، دستگیری و اخراج این آلونک نشینهای « غیر » خودی صادر و بدنبال آن خشونت آشکار نیروهای امنیتی و انتظامی فرانسه در قبال این شهروندان « نا جور »! شروع شد. پلیس ضد شورش لباس رزم پوشید و راهی جنگ با « رم » در حاشیه شهرها گردید. بولدوزرها بکار افتادند، روزی دهها آلونک مقوائی و چوبی و حلبی و... را برسر این بینوایان، برسر هزاران زن و مرد و بچه های قد و نیم قد خراب کردند. تا بحال وزارت کشور فرانسه هزاران نفرشان را، گویا « داوطلب »! با پرداخت هزینه سفر و دادن 300 ارو پول نقد بهر فرد بالغ، از فرانسه بیرون کرده است. از قضا هجوم سازمانیافته ژاندارم و پلیس در شهر گرونوبل با مقاومت قابل فهم « رم » روبرو شد. تا اینکه یکی از این حاشیه نشینان از پا درآمد و کار بیخ پیدا کرد. بی پناهان، از روی لاعلاجی راه شورش و عصیان در پیش گرفتند، با لشگر مهاجم درگیر شده و حتی ژاندارمری محل را به آتش کشیدند و...

ب – نیکولا سارکوزی، مدیر عامل بنگاه « الیزه »! عازم گرونوبل شد و در مراسمی، جهت توجیه هجوم نیروهای انتظامی، پلیس و ژاندارمری و... ضمن تکرار داستان تهوع آور پیوند « خارجی و مهاجر با انواع جرائم »! اعلام کرد که منبعد خارجیهائیکه تابعیت فرانسوی دارند، اگر جرمی مرتکب شوند، خاصه اگر به ماموران دولت اهانت کرده و یا در برابر نیروهای انتظامی قرار بگیرند... تابعیت شان پس گرفته خواهد شد. جفنگی احمقانه و اشرافی، که بیش از نیمی از مردم فرانسه را دربر میگیرد. اما شگرد امنیتی سارکوزی نگرفت و نقض آشکار بند اول قانون اساسی فرانسه، مصوب سال 1958 میلادی، که میگوید: « فرانسه یک جمهوری تجزیه ناپذیر، لائیک، دمکراتیک و اجتماعی است که تساوی شهروندان در برابر قانون را بدون در نظر گرفتن تبار، نژاد یا مذهب شان، تضمین میکند... »! از طرف جناب رئیس جمهور با واکنش سازمانیافته مردم هشیار فرانسه روبرو گردید.

پ – بدنبال فراخوان مشترک شماری از احزاب و سازمانهای چپ، چند سندکای کارگری و انجمنهای مترقی بعلاوه تعدادی از هواداران سرشناس حقوق بشر و... برای مقابله با ترفندهای امنیتی سارکوزی و شرکاء، روز شنبه سوم سپتامبر سال جاری میلادی، دهها هزار نفر از مردم فرانسه، زن و مرد، پیر و جوان، شاغل و بیکار و بازنشسته، در یک کارزار خیابانی نسبتا گسترده شرکت کرده و با تظاهرات و راهپیمائی همزمان در اکثر شهرهای کوچک و بزرگ فرانسه، نشان دادند که اصلا با تردستیهای حساب شده بناپارتیسم برای اشاعه برتری نژادی در کشورشان میانه ندارند. با صدای بلند، بستن انواع جرم و جنایت به « خارجیها »! بگیر و به بندهای دنباله دار، اخراج نوبتی کارگران مهاجر، هزاران زن و مرد و کودک « بیگانه »! را بکلی مردود شناخته و سیاست « رم » ستیزی سارکوزی و شرکاء در اوضاع و احوال جاری را بشدت محکوم کردند. بهمین مناسبت، در برابر سفارتخانه های فرانسه در تعدادی از کشورهای اتحادیه اروپا نیز تظاهرات مشابهی برپا شد – نقل از منابع خبری و گزارش مطبوعات.

ت – دلائل و شواهد زنده ای هست مبنی براینکه واژه ساختگی و مشکوک « رم »! اصلا یک نامگذاری پلیسی، لقبی است که پژوهشگران سفارشی بناپارتیسم، محافل پشت پرده امپریالیستی به شماری از بینوایان پراکنده، کپر نشینان، ساکنان حلبی آبادها و حصیر آبادها و مفت آبادها و... در اتحادیه اروپا داده اند – نوع فرنگی گود و زاغه نشینی در حاشیه شهرهاست. بگور پدر اشراف شرقی و غربی و شمالی و جنوبی، مالک و ارباب و سرمایه دار آسیائی و آفریقائی و اروپائی و آمریکائی. فلان فلان شده ها، سخن برسر میلیونها انسان گرسنه و آواره، برسر محصولات طبیعی نظام اقتصادی – اجتماعی مطلوب شما در گذشته و حال، پای یک نیروی کار ارزان، گاهی لازم و زمانی هم « زائد »! با هر رگ و ریشه، پیوندهای قومی مشکوک و مطرود باستانی – فرض میکنیم « هندی الاصل »! در میان است که طی نسلهای متمادی در اروپا زاد و ولد میکند... قربانیان مالکیت خصوصی متداول، تقسیم کار امپریالیستی و شیوه مرسوم تولید در جهان، خشونتهای مستمر قومی و قبیله ای و مذهبی، اشغالگریهای نوبتی، جنگهای صلیبی و استعماری در قرون منقضی از سوئی، فاشیسم و نازیسم و پتن ایسم و... در دوران معاصر بطریق اولی. کمیته بررسی جنایات جنگی در رومانی، اسناد مربوط به تبعید انبوه و کشتار 38000 از جمعیت « رم »! توسط اروپای نازی را یافته و انتشار داده است – asso@nadara.org .

ح – سابقه بناپارتیسم در « حل و فصل » مسائل اقتصادی، در ماجراجوئیهای برون مرزی و سرکوب جنبشهای زنده اجتماعی در سرزمین پایگاه – حتی با توسل به قوای اشغالگر، بیاری ارتش مهاجم! مثل کشتار کارگران پاریس بکمک قوای اشغالگر بیسمارک بسال 1871 میلادی، قتل عام کارگران آلزاس و لورن بیاری ارتش مغلوب آلمان بسال 1918 میلادی، همدستی آشکار با فاشیسم و نازیسم و... اصلا درخشان نیست. ولی میرساند که جناب سارکوزی عقب مانده تر از آن است که مبتکر چیزی باشد. چون اختناق جنبش کارگری و سرکوب فقیران بومی در فرانسه - « اصیل و غیر اصیل »! سیاست برتری نژادی، بازیهای تهوع آور قومی و مذهبی جهت گمراه کردن افکار عمومی، برای ماستمالی کردن تقابل کار و سرمایه در مسیر نوعی « بیگانه » ستیزی، بستن انواع جرم و جنایت به « خارجیها »! تحقیر مستمر بینوایان خودی و « غیر » خودی، اخراج نوبتی کارگران مهاجر و... در شرایط اضطراری هیچ تازگی ندارد. اینها هم ناشی از الزامات سرمایه، براساس نیازهای فوری و منافع استرتژیک بناپارتیسم در سطح ملی و بین المللی رقم میخورد.

ج – پیشرفتهای صنعتی چین و هند و برزیل و... که برکسی پوشیده نیست. میدان مانور انحصارات باختری تنگ شده و عنقریب تسلط دویست ساله غرب، اروپا و آمریکا بر تولید و بازرگانی جهان بسر خواهد آمد. هم اکنون نیز بیلان اقتصادی غرب هیچ رضایت بخش نیست. با رشد و تحرک اقتصادی نازل، بیکاری انبوه، کسر بودجه دائم و فزاینده و... روبروست. آرایش نیروهای بین المللی، اصلا با وزن مخصوص اقتصادی کشورهای سرمایه داری در شرایط حاضر هماهنگی ندارد. رقابت کارتلهای مالی و صنعتی، سلاطین بورس و تسلیحات و مستغلات و... برسر کنترل انحصاری تولید و بازرگانی جهان بالا گرفته، کارش به ماجراجوئی و جنگ کشیده است. اشغال یوگسلاوی، تجزیه و تقسیم بعدی این کشور « مسیحی »! اشغال عراق و افغانستان « مسلمان »! در همین گذشته نزدیک – دعاوی خررنگ کن در باره « آزادی و دمکراسی و بشر دوستی »! بازیهای ارزان امنیتی در سطح ملی و بین المللی، توپ و تشرهای پی در پی، اشاعه اختلافات قومی و مذهبی و... اینها همه تمرینهای دول امپریالیستی غرب در گذشته های دورتر را تداعی میکند، به سیاست گشایش زوری بازار در اوضاع و احوال جاری بازمیگردد. قرائن نشان میدهد که یکبار دیگر جغرافیای سیاسی جهان در شرف یک تغییر خشونتبار قرار گرفته است.

چ – برخلاف لاف و گزاف « اهل فن »! هیچ بنظر نمی آید که بحران اخیر مهار شده باشد. هنوز اکثر واحدهای تولیدی غرب بطور کلی و نوع فرنگی آن بطریق اولی، با ظرفیت حداقل کار میکنند. در عین حال، مرتب بدنبال خریدار معتبر برای محصولات خود باین در و آن در میزنند. هنوز بناپارتیسم با محدویت بازار فروش، با کاهش مواد خام و انرژی، با تنزل نرخ سود و نرخ انباشت سرمایه در سرزمین پایگاه روبروست. حتی در مقایسه با بعضی رقیبان اروپائی و آمریکائی خود، هنوز رشد اقتصادی نازلی دارد. اصلا قادر نیست اشتغال ایجاد کند. نمی تواند مبادله کار و سرمایه برای ایجاد اضافه ارزش را تضمین نماید. گرفتار نوعی کسر بودجه دائم، کسری بازرگانی صعودی است. هیچ راه حلی برای افزایش بیکاری مزمن، گسترش فقر و خانه بدوشی مردم و... نداردوهم اکنون شاهد برآمد یک جنبش نسبتا نیرومند کارگری در سرزمین پایگاه است. بشدت نگران بروز یک انقلات اجتماعی است – منشاء سیاست امنیتی بناپارتیسم، علت « رم » ستیزی سارکوزی و شرکاء در اوضاع و احوال جاری درهمین چهار چوب قابل بررسی است.کارگران فرانسوی بعنوان پیشقراولان جنبش کارگری در اروپا تهاجم فاشیستی و نژاد پرستانه و ضد کارگری و نفاق افکنانه نیکولاسرکوزی و شرکاء را بی پاسخ نخواهند گذاشت.

مرگ بر سرمایه داری، امپریالیسم، فاشیسم و راسیسم!

زنده باد همبستگی بین المللی!

حزب کارایران(توفان) واحد فرانسه

سپتامبر 2010