جهانی شدن سرمایه امپریالیسم“جهانی شدن سرمایه امپریالیسم” منتشر شده از سوی حزب کمونیست سوئد (م-ل)

۱۳۹۰ دی ۱۸, یکشنبه


کوتاه ولی خواندنی

نقل از فیسبوک



به ما چه

هنگامی که امپریالیستﻫﺎ به رهبری آمریکا بر سر مردم افغانستان "بمب دموکراتیک" ریختند، گفتیم به ما چه، ما که افغانی

 نیستیم 

هنگامی که امپریالیستﻫﺎ به رهبری آمریکا بر سر مردم عراق بمب "بشردوستانه" ریختند، گفتیم به ما چه، ما که عراقی نیستیم

هنگامیکه نوار غزه و لبنان بمباران شدند، گفتیم به ما چه، "نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران"

وقتی لیبی توسط امپریالیستﻫﺎﯼ اروپائی و آمریکائی و نوکرانشان با خاک یکسان شد، گفتیم، به ما چه، ما که لیبیائی نیستیم

امروز وقتی امپریالیستﻫﺎ قصد از هم پاشاندن سوریه را دارند و به دنبال تکرار سناریوی لیبی هستند، می گیم به ما چه، ما که

عرب نیستیم، گور بابای عربﻫﺎ...

 هنگامی که بمب افکنﻫﺎﯼ " متمدن" امپریالیستﻫﺎ و صهیونیستﻫﺎ بر فراز ایران به پرواز در آمدند، می گیم ای مردم جهان

 به دادمان برسید. آیا کسی باقی مانده به دادمان برسد؟



راه یکی است



راه در ایران یکی است و آن راه، مبارزه و مخالفت با هرگونه تجاوز نظامی و تحریم اقتصادی علیۀ ایران. راه در ایران یکی است راه پیکار متحد و سازمان یافتۀ کارگران، زنان، جوانان، نویسندگان و روشنفکران و تمام آحاد ملت ایران برای استقرار آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی، بدون دخالت نیروهای امپریالیستی. راه دیگری جز این راه، بیراهه است. راه دوم و سوم و .... وجود ندارد.، بیراههﺍند، فریبی برای مردمند.

درس آموزی از دوانقلاب بزرگ مشروطه و بهمن و قیامﻫﺎﯼ خونین در تاریخ معاصر ایران، چراغ راه آینده است.تنها با برخورد ریشهﺍﯼ و طبقاتی به تاریخ پر فراز و نشیب ملت ایران و پیکاری هدفمند و آگاهانه توأم با فداکاری و از خودگذشتگی به پیروزی خواهیم رسید



دریغ از یک دقیقه سکوت



ماشین عظیم تبلیغاتی سرمایهﺪاری امپریالیستی،ذهنیت و افکار عمومی تولید می کند که در خدمت سرمایه و اهداف سود آوری آن باشد. روزی نیست که بر سر مردم پاکستان و افغانستان و عراق بمب نریزند و عروسی به عزا تبدیل نشود .چنین جنایتی با تیتر نازک و خبری کوتاه از طریق تلویزیون اعلام و پایان می گیرد. بینندۀ تلویزیون فاقد اطلاعات زنده و روشن از کشتار و صحنهﻫﺎﯼ دلخراش ضد بشری است.به خاطر کوتاهی خبر بیننده عکسﺍلعملی نشان نمی دهد، بر افروخته نمی شود، خونش به جوش نمی آید، اشکش جاری نمی شود.... و با اوضاع و احوال خود را منطبق می کند. این کشتار فقط آمارند."100 نفر در روستائی در افغانستان در اثر اشتباه ناتو کشته شدند." تایمز، نیویورک تایمز، بی بی سی،صدای آلمان، صدای آمریکا........دریغ از یک دقیقه سکوت!

در یکی از مجلات ورزشی خواندیم اسبی در یکی از میادین ورزشی در اثر سکتۀ قلبی درگذشت.کنجکاو شدم فیلم صحنه را به یمن اینترنت تماشا کردیم. مردم همه می گریستند. دوربین چنان صحنۀ مرگ اسب را زیبا نشان می داد که قلب هر ببیندهﺍﯼ ریش می شد.مسابقه ادامه یافت سپس با یک دقیقه سکوت و ادای احترام برای این حیوان زیبا که قربانی سود سیری ناپذیر سرمایه شد، مجددا آغاز گردید.یک دقیقه سکوت برای یک حیوان. آزادی" بی قید و شرط" و حقوق بشر بورژوازی لیبرالی امپریالیستی یعنی همین…………..



سه نوع برخورد به خطر تجاوز نظامی به ایران در جامعۀ روشنفکری ایران.



اول آن دسته از روشنفکرانی که قلبشان برای وطنشان و مردم کشورشان می تپد و برای ممانعت از تجاوز به ایران فعال و پیگیرند و در هرگوشه ﺍﯼ از جهان که هستند، برحسب توان و امکانات خود به افشای امپریالیستﻫﺎ و صهیونیستﻫﺎ می پردازند و با هر گونه دخالت خارجی در امور داخلی ایران مخالفند . دستۀ دوم روشنفکرانی هستند که موافق تجاوز نظامی به ایران هستند و ازسیاستﻫﺎﯼ امپریالیبستی و استعماری و عراقیزه کردن ایران حمایت می کنند.اینان وطنفروشان خود فروخته و یا فریبخوردگان جاهل و مسخ شده هستند. دستۀ سوم روشنفکران منفعل و بی تفاوت که برای حفظ منافع حقیر خود مصلحت را دراین می بینند که خاموش بمانند. عملکرد این دسته از روشنفکران چه بخواهند و چه نخواهند به نفع جنگ افروزان امپریالیست و آنها که در منطقه و جهان برخر مراد سوارند تمام خواهد شد. در دنیای کنونی بی طرف و غیر سیاسی وجودندارد.

*******

.

گرگان درلباس میش

.

امپریالیستﻫﺎ گرگانی در لباس میشﺍند. هر گاه ندای صلح سر دهند، بدانید جنگی در راه است. برای توجیه جنگ و شستشوی مغزی افکار عمومی نوید "آزادی، دموکراسی، حقوق بشر، آزادی بیان، تمدن، روابط شکوفان بینﺍلمللی، دوستی و صلح وصفا"... می دهند. وزیر اسبق امور خارجۀ آمریکا خانم رایت در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون در پاسخ به سئوال خبرنگاری در مورد مرگ 800000 کودک عراقی در اثر تحریم اقتصادی آن کشور گفت:"آری، برای آزادی می بایست این بها را می پرداختیم"..... اپوزیسیونی که ماهیت این گرگان در لباس میش را نشناسد و یا نمی خواهد بشناسد و در دایرۀ تنگش از درگاه این جانوران، آزادی طلب می کند، به ساتر عورت امپریالیستﻫﺎ بدل شده و چنین فعالیت سیاسی، یک کاسبکاری سیاسی بیش نیست. مبارزۀ سیاسی برای آزادی و دموکراسی و حقوق بشر بدون افشا و مبارزه علیۀ امپریالیسم و صهیونیسم جهانی پشیزی ارزش ندارد.