جهانی شدن سرمایه امپریالیسم“جهانی شدن سرمایه امپریالیسم” منتشر شده از سوی حزب کمونیست سوئد (م-ل)

۱۳۹۱ آبان ۱۵, دوشنبه

انتصاب اوباشان برای بقاء رژیم


مطبوعات خبر دادند که: "سعيد مرتضوی به درخواست دولت از قوه قضائيه به قوه مجريه منتقل و از امروز مسئول ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز شده است".

نشریه خراسان که از حامیان دولت است در سرمقاله خود با عنوان«ماجرای مرتضوی و گلایه ای جدی از قوه قضاییه» نوشت:

"«ماجرای مرتضوی این قدر که برخی نمایندگان یا رسانه ها به آن می پردازند از اهمیت زیادی برخوردار نیست و مجلسی ها نباید برسر آن بین قوه مقننه و مجریه کشور اختلاف بیندازند» این جمله خلاصه مطلبی است که برخی از جریان های فکری آن را مطرح می کنند. سوال اینجا است که این ادعا تا چه میزان درست است؟"

بخش منتقد دولت در اعتراض به این انتصاب دست به انتقاد زد و اظهار داشت: "ماجرای مرتضوی قاضی تعلیق شده از آنجا بسیار اهمیت دارد که به یکی از مهمترین حرف های حق معترضان یعنی ماجرای کهریزک برمی گردد به همین دلیل ماجراهایی مثل کهریزک و کوی دانشگاه فقط پرونده ای مهم که در آن چند قاضی تعلیق شده باشند محسوب نمی شود، بلکه به صورتی کاملاً مستقیم به "اعتماد گروهی به نظام" وابسته است و در نتیجه به ثبات و اقتدار نظام در آینده برمی گردد. ما براساس تاکیدات صریح رهبر عزیزمان براین باوریم که برخی در این ماجرا و موضوع کوی دانشگاه اشتباهاتی کردند که ایشان نام "جنایت" را برآن گذاشتند و همه حجت ما این بوده است که به دلیل نگاه و تاکیدات علنی و غیرعلنی رهبری، نظام بنای برخورد با این اشتباهات را داشته و دارد حال اگر بعد از این که بیش از سه سال از آن ماجرا می گذرد و یکی از متهمین اصلی آن پرونده به جای اینکه به اتهامش رسیدگی شود مسئولیت های متعددی در دولت بگیرد چگونه اگر خدای نکرده شرایط فتنه آلود مشابهی ایجاد شود می توان ابهام ها را برطرف کرد."

سعید مرتضوی از بدو روی کار آمدن، نامش با سانسور و شکنجه و اعدام همراه بوده است. البته قبل از وی نیز کرسی نقض حقوق بشر و سرکوب و شکنجه مردم در رژیم جمهوری اسلامی خالی نمانده بود، ولی وضع طوری است که هر جنایتکار قاتلی که بعدا بر سر کار می آید با درجه توحش و بیرحمی و بهیمیگری که از خود نشان می دهد، روی نفر قبلی را سفید می کند، بطوریکه نام جانی قبلی از خاطره ها زدوده می شود. این آقای سعید مرتضوی نمونه آن جانیانی بود که بی اختیار انسان را بیاد تیمور بختیارها و سرهنگ زیبائی ها و آزموده ها می انداخت.

مرکز خبری تابناک برای شناخت سوء سابقه ایشان نوشت: "سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران تفهیم اتهام شد.

مرتضوی که در پرونده حادثه کهریزک متهم بود، در زمینه‌های «معاونت در قتل»، «نقض حقوق شهروندی» و «هتک حیثیت ناجا» تفهیم اتهام شده است و احتمالا به زودی به محاکمه خواهد رسید.

این در حالی است که دادستان سابق تهران و رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا، در تیرماه سال جاری خبر از برائت خود در اتهامات این پرونده داده بود اما اژه‌ای، دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضائیه این خبر را تکذیب کرد.

پس از گذشت یکسال {بیش از دو سال} از حادثه کهریزک (که در آن زمان به عنوان بازداشتگاه نیروی انتظامی، برای نگهداری اراذل و اوباش، مورد استفاده قرار می‌گرفت) و کشته شدن سه تن و شکنجه شماری از بازداشت شدگان، سعید مرتضوی که در آن زمان دادستان تهران بود، با حکم شعبه یک دادگاه انتظامی قضات، از سمت خود عزل شد و ادامه کار وی به حالت تعلیق در آمد".

حال این آقای دادستان که مظهر بیدادگری بود و با این "حسن" سابقه، بیکباره "مسئول ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز شده است".

آیا رژیم جمهوری اسلامی از فعالیتهای مشعشعانه ایشان و نفرتی که مردم از ایشان دارند بی اطلاع بوده است؟ مسلما چنین نیست. آیا آقای خامنه ای از این انتصاب ناراحت است و این کار تنها زیر سر دولت احمدی نژاد است؟ که مسلما چنین نیست. مگر همین آقای خامنه ای جلوی برکناری وزیر اطلاعات توسط احمدی نژاد را نگرفت؟ کسی که می تواند از برکناری وزیری جلو بگیرد حتما قادر است از انتصاب سایر مسئولان نیز جلو گیرد، مگر اینکه خودش با این انتصاب جنجالی موافق باشد.

انتصاب مرتضوی با این چهره سیاه و نشاندنش بر مسند دیگر، نشانه اعتماد رژیم جمهوری اسلامی به افرادی نظیر این شخص می باشد. رژیم جمهوری اسلامی می خواهد از سعید مرتضوی به خاطر "خدماتش" در سرکوب جنبش دموکراتیک سال 1388 سپاسگزاری کند و در عین حال با دهن کجی به مردم قدر قدرتی خویش را نشان دهد و بفهماند که مامورانی که بدستور رهبری تمکین می کنند، دارای بیمه عمر بوده و از مزایای کافی برخوردار خواهند بود. رژیم جمهوری اسلامی هرگز اجازه نخواهد داد مزدورانش که درجه وفاداری خویش را به کل نظام ابراز داشته اند، دغدغه خاطری داشته باشند. حمایت از سعید مرتضوی فقط اعلان جنگ با مردم و با خانواده شهدا نیست، روی دیگر سخن اش با ماموران خودی است و به همه آنها می فهماند که برای سگهای وفادار رژیم جای هیچگونه نگرانی نیست و رژیم حاضر است با کمال بیشرمی و علیرغم نفرت افکار عمومی از اقداماتش، از نوکران خویش دفاع کند، تا آنها نیز دلگرم بوده و در خود احساس تزلزل نکنند. انتصاب سعید مرتضوی به مسئولیت جدید در خدمت استحکام رژیمی است که ضربه سیاسی مهمی در جریان جنبش دموکراتیک سال 1388 خورده است.

رژیم جمهوری اسلامی مشروعیت سیاسی و مذهبی خویش را در این روز بیش از پیش از دست داد و به دستور آقای خامنه ای با پوشیدن چکمه و کشتار، موفق به سرکوب مردم شد. در این روز مردم با شعار مرگ بر دیکتاتور به میدان آمدند و شخص خامنه ای را مورد هدف قرار دادند. این رویدادها بر مسئولان رژیم پنهان نیست. سعید مرتضوی در این شرایط سخت در کنار رژیم باقی ماند و در کنار بسیجی ها و پاسداران و ماموران امنیتی در سرکوب مردم نقش مهمی ایفاء کرد. وقتی رژیم به وی ارتقاء درجه می دهد در عین حال نشانه ضعف و ترس رژیم است. رژیمی که بقاء خود را در ابقاء چنین اوباشانی می بیند، خودش در لبه سقوط سیاسی اخلاقی قرار دارد. وقتی رژیمی تا این حد بی شرم است که شرمساری در مقابلش لنگ می اندازد، وقتی رژیمی حاضر است تا این درجه سقوط کند، حاکی از این است که شکاف در حاکمیت از بالا تا پائین کشیده شده است و ضربه ای که این حاکمیت خورده است، بسیار هولناک بوده است. نوع برخورد با سعید مرتضوی بیانگر وضعیت نابسامان درون رژیم جمهوری اسلامی نیز هست.

انتصاب سعید مرتضوی باز کردن لای در است تا همه آنها که پرونده ای دارند و سگ وفاداری هستند در خدمت تحکیم رژیم قرار گیرند. این وضعیت تا سرنگونی رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی بدست مردم ایران ادامه خواهد داشت.

*****

بر گرفته ازتوفان شماره 152 آبان ماه 1391، نوامبر سال 2012، ارگان مرکزی حزب کارایران

صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه جهانی اینترنت. www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل). toufan@toufan.org