جهانی شدن سرمایه امپریالیسم“جهانی شدن سرمایه امپریالیسم” منتشر شده از سوی حزب کمونیست سوئد (م-ل)

۱۳۹۱ آذر ۱۹, یکشنبه


گزارشی از ایران

چگونه سیاستﻫﺎﻯ مخرب جمهوری اسلامی و تحریمﻫﺎﻯ امپریالیستی

جان کودکان و زنان و مردان بیمار را به مخاطره انداخته است.

 

همچنان که در گزارشﻫﺎﻯ قبلی هم به طور مختصر اشاره کردیم در همهﻯ بیمارستانﻫﺎﻯ دولتی و خصوصی و درمانگاهﻫﺎ و مطبﻫﺎ در سراسر ایران بیماران موج می زنند. کمبود پزشک عمومی و متخصص و تخت بیمارستانی، فرسودگی بیمارستانﻫﺎﻯ دولتی، وضعیت بد خدمات دهی در بیمارستانﻫﺎ، سطح نازل بهداشت و درمان و مراقبت از بیماران، امری است که مردم در امﺍلقرای اسلام به آن عادت کردهﺍند. اما به این مصائب بخصوص در ماهﻫﺎﻯ اخیر مشکلاتی اضافه شده است که می رود تا به فاجعه ختم گردد.

برای این که تصویری هر چند محدود ولی واقعی از وضعیت موجود در این عرصه داشته باشید به آماری رسمی اشاره می کنم: پرویز دریائی عضو انجمن علمی جراحان عمومی در کنگرهﻯ این انجمن اعلام می کند:" در ایران سالانه 200 هزار نفر به سرطان مبتلا گشته که 40 هزار نفرشان بر اثر ابتلا به این سرطانﻫﺎ می میرند." در ایران 120 هزار مبتلا به ایدز و 52 هزار بیمار تالاسمی در اشکال مختلف آن و 10 هزار کودک مبتلا به هموفیلی و طبق گزارشی از مجلهﻯ سلامت حدود 3 میلیون نفر مبتلا به نوعی  بیماری سخت و صعبﺍلاعلاج هستند.

بیماران مبتلا به هموفیلی ، تالاسمی، سرطان، ام اس، آی ال اس و مبتلایان به ناراحتیﻫﺎﻯ قلبی و تنفسی و کلیوی (دیالیزی) با مخاطرهﻯ بسیار جدی فقدان دارو مواجه هستند. داروهای بیماریﻫﺎﻯ صرع و فشار خون و  شیر خشک کودکان و حتی نخ جراحی استاندارد و کاغذ استریل و واکسن هم نایاب شده است. در شرایطی که 60 در صد مواد اولیه داروها وارداتی است و سه در صد داروها به طور کامل و بیش از 50 در صد تجهیزات پزشکی و دندانپزشکی و آزمایشگاهی نظیر سی تی اسکن، تجهیزات اتاق عمل، آنژیوگرافی و پالایش خون و آمبولانس از خارج وارد می شود ، تأثیرات تحریمﻫﺎﻯ هوشمندانهﻯ امپریالیستی در این عرصه، زندگی بیماران را ، نشانه گرفته است.

فقدان، کمبود و گرانی دارو و تجهیزات پزشکی و دندانپزشکی و آزمایشگاهی و افزایش مخارج درمانی، وضعیت مخاطره آمیزی به وجود آورده است که می تواند به فاجعهﺍﻯ انسانی شبیه به وضعیت عراق در زمان اعمال تحریمﻫﺎﻯ امپریالیستی منجر شود. این وضعیت محصول یک سری عوامل داخلی و خارجی است که سعی می کنیم به صورت مختصر به این عوامل اشاره کنیم.

 

1 ــ عوامل داخلی فقدان، کمبود و گرانی دارو و مخارج درمانی

الف ــ  ساختار کثیف و ضد انسانی سرمایهﺪاری و سیاستﻫﺎﻯ نئولیبرالیستی جمهوری اسلامی

ب ــ بازار سیاهی که توسط باندهای مافیائی وارد کنندهﻯ دارو و تجهیزات پزشکی به وجود آمده

پ ــ حذف یارانهﻫﺎ ( افزایش مخارج تولید کارخانهﻫﺎﻯ دارو سازی)

ت ــ افزایش شدید قیمت ارز خارجی

ث ــ عدم اختصاص سهم بهداشت از درآمد حذف یارانهﻫﺎ

ج ــ عدم اختصاص ارز دولتی به این بخش

چ ــ عدم پرداخت بدهی شرکتﻫﺎﻯ بیمه به داروخانهﻫﺎ

 

یکی از پلیدترین ویژگیﻫﺎﻯ نظام منحط سرمایهﺪاری جمهوری اسلامی، ضعیف کشی و ارزش قائل نشدن برای زندگی و سلامت و امنیت شغلی و اجتماعی کارگران و زحمتکشان جامعه است. نبود بیمهﻫﺎﻯ خدمات اجتماعی و درمانی همگانی زندگی بخش عظیمی از کارگران و زحمتکشان شهر و روستا را در معرض نابودی کامل قرار داده است. کارگر و کشاورز زحمتکشی که مبتلا به سرطان است چگونه می تواند برای معالجهﻯ خود هفتهﺍﻯ یک آمپول 3 میلیون و 900 هزار تومانی بخرد ؟ وضعیت چنان وخیم و غیر انسانی است که حتی صدای وزیر بهداشت هم درآمده و می گوید :یک دوره درمان بیماران سرطانی با هرسپتین با قیمت دلار پارسال 50 تا 60 میلیون تومان بود اما حالا همین دوره درمان 200 میلیون تومان تمام می شود،چند درصد مردم توان پرداخت چنین هزینهﺍﻯ را دارند، اصلاً چند درصد مردم توان پرداخت 50 میلیون تومان یا حتی 20 میلیون تومان را برای دارو دارند؟

شهریاری عضو کمیسیون بهداشت مجلس می گوید:مردم هر روز لیست داروهای سرطانی را پیش ما می آورند و ما فقط شرمنده می شویم . اگر یکی از نزدیکان مسئولین، این داروها را بخواهد شاید بتوانید آن را تهیه کنید ولی مردم روستاها که به مسئولین دسترسی ندارند نمی توانند این داروها را تأمین کنند. سال گذشته درمان دریچهﻯ میترال قلب 60 میلیون هزینه داشته و حالا 120 میلیون شده است."

سیاست نئولیبرالیستی خصوصی سازی تجارت خارجی و حتی واگذاری واردات دارو و تجهیزات پزشکی و دندانپزشکی و آزمایشگاهی به شرکتﻫﺎﻯ تجاری مافیای واردات دارو و تجهیزات پزشکی از عواملی است که باعث به وجود آمدن بازار سیاه دارو شده و عمری به قدمت حیات ننگین جمهوری اسلامی دارد. این شرکتﻫﺎ که با ارز دولتی دارو و تجهیزات بنجل و دست دوم پزشکی وارد می کنند و بخشی از آن را وارد بازار سیاه ناصر خسرو کرده و از طریق درد و رنج و مصیبت بیماران به حسابﻫﺎﻯ میلیاردی بانکﻫﺎیشان می افزایند.

حذف یارانهﻫﺎ و افزایش قیمت برق و آب و بنزین و در کل هزینهﻫﺎﻯ تولید و افزایش 300 درصدی ارزش ارزهای خارجی نسبت به پول داخلی، بسیاری از کارخانهﻫﺎﻯ داروسازی را که باید 60 در صد مواد اولیه شان را از خارج وارد کنند، در معرض ورشکستگی قرار داده است.

به گفتهﻯ رئیس کمیسیون بهداشت مجلس با افزایش نرخ ارز، هزینهﻯ لوازم مصرفی پزشکی 245 در صد ، دستگاه دیالیز 325 درصد و کیسهﻯ خون 350 درصد گران تر شده است. او می گوید: "دولت نه تنها سهم بخش بهداشت را از درآمد هدفمندی یارانهﻫﺎ پرداخت نکرده است، بلکه ارز مرجع کافی نیز برای واردات دارو و تجهیزات پزشکی اختصاص نداده است.

مرضیه وحید دستجردی وزیر بهداشت می گوید:"تامین دارو، جزو بدیهی ترین و حیاتی ترین وظایف هر دولتی است ولی اینجا شاهدیم که حتی ارز مورد نیاز دارو را هم نمی دهند تا دارو وارد شود و مردم با پول خود، آن را بخرند. ما هم نمی دانیم ارز دارو را کجا بردهﺍند ؟و وقتی به جای 5/2 میلیارد دلار، تنها 600 میلیون دلار برای دارو اختصاص می دهند، تحریم هم نباشیم ، کسی به ما داروی رایگان نمی دهد. "

شرکتﻫﺎﻯ بیمه از پرداخت هزینهﻯ بیماران سرطانی و بیمارانی که هزینهﻯ درمانشان بالاست خودداری می کنند. رضا رضائی، مدیر بودجه و اعتبارات معاونت درمان وزارت بهداشت می گوید: "هزینهﻯ درمان بیماران سرطانی بالاست و با این که رئیس جمهور دستور داد 200 قلم داروی جدید تحت پوشش بیمه قرار بگیرد و دستکم 50 قلم از این داروها مربوط به درمان سرطان بود، اما هنوز شرکتﻫﺎﻯ بیمه از تحت پوشش قراردادن این داروها شانه خالی می کنند.

دفترچهﻫﺎﻯ بیمه تبدیل شده به مشتی کاغذ بی مصرف که در مواقع ضروری، نمی توان از آن استفادهﺍﻯ کرد.

سهم سلامت ایرانیﻫﺎ از محل درآمد ناخالص ملی کمتر از 13 هزار تومان است که حتی پائین تر از بسیاری کشورهای فقیر است. این سرانهﻯ پائین باعث افزایش هزینهﻫﺎﻯ درمان از جیب مردم شده است. با وجودی که در قانون برنامهﻯ چهارم توسعه تأکید شده بود که سهم مردم از پرداخت هزینهﻯ سلامت به زیر 30 درصد برسد با این حال سهم مردم به 70 درصد رسیده است.

 

2 ــ عامل خارجی ( تحریمهای امپریالیستی)

همچنان که در آغاز گزارش اشاره شد 60 درصد مواد اولیهﻯ مورد نیاز کارخانهﻫﺎﻯ داروسازی و 3 درصد داروها که اکثراً مربوط به بیماریﻫﺎﻯ سخت و صعبﺍلاعلاج هستند از خارج وارد می شود که با توجه به تحریم بانکﻫﺎ و مبادلات مالی، این گونه واردات با مشکل مواجه شده است. علیرغم ادعای آمریکا و اتحادیهﻯ اروپا مبنی بر این که هدف از تحریمﻫﺎ عقب نشاندن دولت ایران از برنامهﻯ هستهﺍیش است و تحریم داروئی و غذائی را شامل نمی شود ولی عملاً مردم ایران و بیماران را گروگان اهداف شوم خود قرار دادهﺍند.

خبرگزاری رویترز در فروردین ماه سال جاری یعنی هشت ماه قبل در گزارشی نوشت: " شرکتﻫﺎﻯ آمریکائی از شرکت عظیم دارو سازی( مِرک اند گو) گرفته  تا شرکتﻫﺎﻯ کوچک تولید پوشک، برای دریافت بدهی خود از بازرگانان ایرانی بابت فروش اقلام داروئی و دیگر کالاهای ضروری بشر دوستانه با مشکل مواجه شدهﺍند". همین خبر گزاری در گزارش دیگری از کاهش فروش کالاهای پزشکی و داروئی از 7/26 میلیون دلار در سال گذشته به 9/14 میلیون دلار خبر می دهد. صادرات خمیر کاغذ و ضایعات کاغذ که شامل مواد خام برای تولید پوشک است نیز از 9/40 میلیون دلار به 4/17 میلیون دلار افت کرده است. رویترز در این گزارش تصریح می کند: "اگرچه ایران هنوز می تواند چنین کالاهائی را از آمریکا وارد کند اما تحریمﻫﺎﻯ مالی آمریکا که انجام مبادلات مالی را با مؤسسات مالی ایران ممنوع ساخته، فعالیت شرکتﻫﺎﻯ آمریکائی را دشوار ساخته است".

کیت گولد از کمیتهﻯ دوستان مجلس به رویترز می گوید:"مجوز وزارت دارائی آمریکا برای داروهای ضد سرطان، برای بیماران ایرانی که به دلیل تحریمﻫﺎﻯ آمریکا علیهﻯ مؤسسات مالی به این داروها نمی توانند دسترسی داشته باشند، هیچ ارزشی ندارد".

بان کی مون دبیر کل بی خاصیت سازمان ملل نیز در این مورد می گوید: "حتی شرکتﻫﺎئی که مجوز لازم برای صادرات غذا و دارو به ایران را دریافت کردهﺍند، برای یافتن بانکﻫﺎﻯ واسطه به منظور نقل و انتقالات مالی با مشکل مواجه هستند. به همین دلیل داروها برای درمان بیماریﻫﺎﻯ مختلف کمیاب شدهﺍند، از جمله داروهائی مانند داروهای ضد سرطان  ناراحتی قلبی و تنفسی.

برای یاد آوری چهرهﻯ واقعی و پلید امپریالیسم شاید بد نباشد به فیلم مصاحبهﻯ مادلین آلبرایت وزیر امور خارجهﻯ بیل کلینتون که هنوز هم در یوتوب هست نظری بیاندازیم . او در جواب خبرنگاری که از او سئوال می کند تحریم عراق در زمان صدام باعث مرگ نیم میلیون کودک شد یعنی بیش از تلفات حملهﻯ اتمی هیروشیما، آیا این همه تلفات ارزشش را داشت؟ مادلین آلبرایت می گوید: " این انتخاب دشواری است. ولی من فکر می کنم می ارزید."