جهانی شدن سرمایه امپریالیسم“جهانی شدن سرمایه امپریالیسم” منتشر شده از سوی حزب کمونیست سوئد (م-ل)

۱۳۹۱ اسفند ۱۸, جمعه


٧۰ سال پس ازاستالينگراد

پيروزى بر نازيها امکانپذير بود

      مقاله ای از پرولتر شماره 6  فوریه 2013 ارگان مرکزی حزب کمونیست سوئد(مارکسیست لنینیست)

 

در ٢ فوريه ۱٩٤٣ باقی مانده نيروهاى نظامى آلمان در استالینگراد که در محاصره بودند٬ تسليم شدند. پيروزى کامل اتحاد جماهير شوروى برزبده ترین نيروهاى برگزيده هيتلر، يک واقعيت بود.

براى دومين بار متوالى ارتش اتحاد جماهير شوروى به جهان نشان داد که ميشد نازيها را شکست داد. در نبرد بزرگ مسکو جهان شکست نيروهاى نظامى نازيها و عقب نشينى اجتناب ناپذير آنها را٬ تا صدها کيلومتر٬ ديد. در آنزمان انسانهاى عاشق آزادى اميد تازه اى براى شکست کامل نازيها بدست آوردند. پيروزى در استالينگراد آن اميد بود!

از پيش از ٣۱ ژانويه ۱٩٤٣ بزرگترين گروه آلمانى در استالينگراد با مارشال von Paulus در راس آنها تسليم شده بود. در مجموع در استالينگراد ٢٤ ژنرال٬ ۱۰۰۰۰ افسر و بيش از ٨۰۰۰۰ سرباز آلمانى به اسارت گرفته شده بودند.      

نبرد استالينگراد در ۱٧ ژوئن ۱٩٤٢ آغاز شد. جنگى وحشتناک٬ در جبهه اى تا ٨۰۰ کيلومتر٬ شمرده شده در هر دو طرف٬ تقريبا ٢ ميليون سرباز براى زندگى خود ميجنگيدند. نازيها به منظور در هم شکستن ديوار دفاعى شورويها هر چه داشتند سرمايه گذارى نموده بودند. نيروهاى نظامى آلمان به تبليغات نازيها در مورد پيروزى بر مردم عقب مانده شوروى و منابعى که جهت بدست آوردن وجود داشت ايمان کامل داشتند. در طرف ديگر سربازان شوروى در مبارزه اى ويرانگر براى آزادى و کشور سوسياليستى ميجنگيدند.   

نبرد استالينگراد زمانى رخ داد که شوروى به توليد تجهيزات جنگى روى آورده بود. توليد همه نوع سلاح جنگى ضرورى با بهترين کيفيت به بالاترين حد خود رسيده بود٬ بخشهاى جديدى تاسيس و سربازان و افسران تجربيات جنگى بدست آورده بودند. هيچ سرمايه دارى قادر به درک توانى که در سوسياليسم وجود دارد نيست. براى هيتلر٬ ژنرالهاي نازى و سرمايه داران در غرب اتحاد جماهير شوروى در زمان استالينگراد٬ کشورى بود در حال نابودى. بهترين ارزيابى توسط ژنرال فرمانده در اکتبر ۱٩٤٢ ارائه شد. "روسها خودشان در جريان درگيريهاى اخير بشدت تصعيف شده اند و به ميزان زمستان ۱٩٤٢/٤٣ نيروهاى نظامى در اختيار نخواهند داشت."  

ژنرال Jodl٬ رئيس عمليات دفتر فرماندهى آلمان در نورمبرگ شهادت داد: "ما مطلقا هيچ تصورى از توان نيروهاى نظامى شوروى در آن منطقه نداشتيم. در گذشته در آنجا چيزى وجود نداشت٬ اما ناگهان حمله شديدى انجام شد که اهميت بسزايى پيدا کرد".

ژنرال Jodl در مورد ضد حمله شوروى که در ۱٩ نوامبر آغاز شد صحبت ميکند. نيروهاى نظامى شوروى با حمله اى گسترده و بسيار موفقيت آميز بر عليه جناحين ارتش نازيها آنها را متلاشى و کليه نيروهاى آلمانى را در استالينگراد٬ ارتش ششم و بخشهايى از چهارم٬ تانکهاى ارتش٬ در مجموع ٢٢ لشگر٬ تقريبا ٣٣۰۰۰۰ نفر٬ را به محاصره خود درآورند.

درجريان حمله بر عليه جناحين از شمار نيروهاى نظامى مجارى رومانيايى بشدت کاسته و متلاشى شدند. نيروهاى نظامى آلمانى و von Paulus در محاصره قرار داشتند. آنها ماهها تلاش نمودند٬ اما بدون موفقيت٬ که محاصره را در هم بشکنند. هيتلر ارتش جديدى٬ ٢٧ لشگر از جمله پنج لشگر زرهى را جهت نجات نيروهاى von Paulus از محاصره ارتش شوروى اعزام نمود. اما مشکلى حل نشد. نيروهاى نظامى شوروى کاملا آماده بودند٬ آنها از دو سو تلاشهاى هيتلر را براى آزاد نمودن نيروهاى گرفتار در محاصره متوقف نمودند.      

شکست آلمان در استالينگراد يک فاجعه بود. تجهيزات جنگى که آلمان از دست داد معادل با شش ماه از توليد جنگى آلمان بود. هيتلر در آلمان سه روز عزاى عمومى اعلام نمود. اين شکست از نظر سياسى نيز براى نازيها نابود کننده بود. ژاپن از جنگ بر عليه اتحاد جماهير شوروى دست برداشت. مجارستان و رومانى مذاکرات صلح مخفيانه با آمريکا و انگليس را آغاز نمودند٬ موسولينى به هيتلر پيشنهاد داد که از جنگ در شرق صرفنظر نمايد و ترکيه خود را بيطرف اعلام نمود. انفکاک اتحاد نازيستى – فاشيستى آغاز شد.     

پيروزى اتحاد جماهير شوروى در استالينگراد يک جنبش جديد شجاع را بر عليه نازيسم و فاشيسم در سراسر جهان براه انداخت. انسانهاى عاشق آزادى براى مبارزه بپاخاستند٬ عبارت "استالينگراد" مانند شعارى براى مبارزه٬ براى پيروزى٬ دهان به دهان چرخيد.

از آمريکا و انگلستان پيامهاى تبريک از جانب پرزيدنت روزولت و چرچيل فرستاده شدند. روزولت براى استالينگراد ديپلم افتخارى را که در آن اعلام نمود بود که مبارزه در استالينگراد "براى هميشه کليه اعمال انسانهاى آزاد را تحت تاٽير خود قرار خواهد داد" فرستاد و تاييد نمود که استالينگراد "چرخشى را در جنگ متفقين بر عليه نيروهاى تجاوزگر ايجاد نمود".
چرچيل شمشير- ه متعلق به Georg VI را با کتيبه "به شهروندان استالينگراد٬ محکم مانند فولاد٬ از پادشاه Georg VI بعنوان سندى بر ستايش عميق مردم انگليس" به استالين داد.

قدردانى غرب از اتحاد جماهير شوروى پايان ناپذير بود. پيروزى که اتحاد جماهير شوروى بدان دست يافته بود يک پيروزى براى تمام جهان بود.  

با گذشت زمان قدردانى غرب٬ پس از بدست آمدن پيروزى قطعى٬ بپايان رسيد. کارزارها پس از آن بر عليه اتحاد جماهير شوروى گسترده بوده است. دروغها ستون روزنامه ها٬ تلويزيونها و راديوها را پر کرده ا ند. تمام اينها براى اينکه از اهميت پيروزى اتحاد جماهير شوروى کاسته و آنرا نابود نمايند.    

يکى از اولين افسانه هاى ارائه شده از جانب جهان سرمايه دارى اين بود که پيروزى اتحاد جماهير شوروى بر آلمان نازى به دليل ارسال سلاحهايى بود که از جانب انگلستان و آمريکا فرستاده شدند. يقينا اين سلاحها مفيد بودند و از آنها بخوبى استفاده شد٬اگر چه فقط ٤ درصد از تجهيزات شوروى را تشکيل ميدادند. اتحاد جماهير شوروى پول آنها پرداخت کرد و از يارى آنها سپاسگزارى نمود.

اما رسانه هاى خبرى سرمايه دارى از کمکهاى تسليحاتى به نازيهاى آلمان چيزى نميگويند. اين امر مورديست ناآشنا براى اغلب مردم. در جريان جنگ جهانى دوم در آلمان نازى چندين کارخانه اسلحه سازى متعلق به شرکتهاى آمريکايى٬ که شبانه روز براى ارائه آنچيزى که ارتش آلمان به آن نياز داشت کار ميکردند٬ وجود داشت. از سلاحهاى گرم تا مهمات٬ توپها٬ موتورها تا هواپيماها و تانکها٬ کاميونها و اتوموبيلها٬ بله٬ هر چيزى که براى براه انداختن جنگ مورد نياز است.

اين تجهيزات عمدتا بر عليه اتحاد جماهير شوروى استفاده شدند اما در جنگ بر عليه فرانسه و بعدها بر عليه آمريکا و انگلستان زمانيکه اين کشورها جبهه دومى را بر عليه آلمان نازى در فرانسه٬ ۱٩٤٤ ٬ باز نمودند نيز استفاده شدند. ما در مورد از شرکتهايى مانند آى تى تى٬ فورد٬ جنرال موتورز٬ استاندارد اويل صحبت ميکنيم. اين فعاليتها در تطابق کامل با قوانين آمريکا بود.

در ۱٣ دسامبر ۱٩٤۱ ٬ شش روز پس از حمله ژاپن به پرل هاربر و چهار روز پس از اعلام جنگ هيتلر بر عليه آمريکا٬ پرزيدنت روزولت فرمانى را "معامله با قانون دشمن" که معامله با دشمن را مجاز ميدانست امضاء کرد. سودهاى حاصل از کارخانجات آمريکايى در آلمان به بانک بين المللى BIS واقع در سوئيس پرداخت ميشدند٬ آنها نيز به نوبه خود به شرکتهاى آمريکايى پرداخت ميکردند. در يک کلام سرمايه دارى اين است.

پيروزى استالينگراد٬ با توجه به تمام مشکلات و تمام سرمايه داران٬ يک پيروزى براى سوسياليسم بود. اتحاد جماهير شوروى سوسياليستى نشان داد که سوسياليسم يک سيستم برتر اجتماعى است٬ سيستمى که انسان زحمتکش را آزاد و آينده و آزادى را به آنها ارائه ميدهد. 

***