جهانی شدن سرمایه امپریالیسم“جهانی شدن سرمایه امپریالیسم” منتشر شده از سوی حزب کمونیست سوئد (م-ل)

۱۳۹۲ دی ۱۰, سه‌شنبه

سفری به کره شمالی(2)
 
ژاپن به هر جا رسید روی فاشیسم هیتلری را سفید کرد. نگاهی بر جنایاتی که در کشورهای اشغالی چین، کره و هندوچین صورت گرفت در مجال این نوشته ی کوتاه نیست. اما از قلم فرو نمی اندازم که ارتش ژاپن بیش از سیصدهزار دختر جوان کره ای را از خانواده ها ربود و آنان را به عنوان برده های جنسی در اختیار سربازانش قرار داد.
همین چند هفته پیش تصادفا یک گزارش تلویزیونی از جنایات آزمایش های پزشکی ژاپن بر اسیران بی سلاح و دفاع چینی و کره ای دیدم. آزمایش های درمانی و داروئی که معمولا ابتداء بر حیوانات می کنند و این نیز اخیرا تقبیح شد ه است. چرا باید انسانهایی را بدون خواست و توافق خودشان برای پیشبرد امر پزشکی آنهم پزشکی نظامی مورد سوء استفاده قرارداد؟
این گونه آزمایش ها را فاشیسم آلمان نسبت به اسیران انجام داد. اما آن چه حضرات دانشمندان ژاپن انجام می دادند، از قساوت و بی رحمی رو دست نداشت، از آن جمله بود آموزش پزشکان جوان که چگونه می توان گلوله ای را که به یک نفر اصابت کرده، از پیکرش، بدون بیهوشی به در آورد و او را نجات داد. آزمایش بدین ترتیب صورت می گرفت که چند اسیر صدا می کردند، به یک باره به شکمشان، کِتف و دست و پایشان تیر رها می کردند و به کارآموزان فرمان می دادند، حالا این گونه گلوله ها را بیرون بیاورند، البته بدون بیهوشی. این آزمایش ها، از آزمایش هایی که روی حیوانات صورت می گرفت کارآیی بیشتری داشت و به پزشکی نظامی تجربیات گرانبهائی می آموخت.
این بود که ارتش آمریکا به عنوان فاتح جنگ علیه ژاپن، هیچ کدام از این دژخیمان را مورد بازخواست قرار نداد و به میز محاکمه جنایات جنگی نکشید. همه آنان را با حقوق و مزایای ویژه به خدمت گرفت. در آلمان نیز همین کردند. جنایتکاران جنگ-حالا در خدمت آمریکا- از احترام و آبروی ویژه ای برخوردار ماندند. بسیاری از دستآوردهای علمی آمریکا، پس از جنگ دوم ، چه در پزشکی، چه در سایر علوم، صنایع نظامی، فضانوردی، اسلحه سازی ... از برکت این سیاست بود.
برگردیم به تاریخ کره و این که تنفر آنان چه در شمال، چه در جنوبِ این شبه جزیره نسبت به ژاپن چنان ژرف و پردامنه است که به این زودی ها زدوده نخواهد شد. جای شگفتی است که رهبران کره جنوبی، با ژاپن عهد همکاری نظامی علیه کره شمالی بستند و این در حالی که ژاپن با سماجت از پوزش و عذرخواهی از جنایاتش در این سرزمین، سرباز می زند، چه رسد به این که آماده پرداخت خسارت باشد. کتب درسی ژاپن، در رشته تاریخ به این جنایات کوچکترین اشاره ای نیست. آری پیوسته چنین بوده و هست که جنایتکاران از جنایاتشان پوزش نمی طلبند. آیا کسی شنید که آمریکا از به کار بردن بمب های اتمی، بیولوژیک و شیمیائی عذر خواسته باشد؟ آیا کسی شنید که آمریکا از متحد عالی مقامش اسرائیل بازخواست کرده باشد که چرا در بمباران لبنان و غزه از بمب های شیمیائی، بمبهای فسفری استفاده کرده است؟ سهل است تکنولوژی و لوازم آن را در اختیار قرار می دهد. از پس جنگ جهانی دوم آمریکا در همه جا از این سلاحهای کشتاار جمعی استفاده برده، بمبهای میکربی در جنگ کره، بمب های شیمیائی در ویتنام و عراق، بمبهای رادیو آکتیو در یوگسلاوی و عراق، اورانیوم رقیق شده در بالکان و عراق، بمبهای خوشه ای در ویتنام و لائوس و کامبوج، میلیونها مردم بی گناه را به نوع دردناکی به دیار عدم روانه کرده و محیط زیست را برای سده ها و هزاره های آینده مسموم ساخته است. پوزش و معذرت پیش کششان، اما همه اینها فقط نیم غورت بود و هنوز دو غورت و نیمش باقی است.
دو باره برگردیم به تاریخ کره. در زمان اشغال ژاپن، مردم در برابر اشغالگران به مقاومت برخاستند و ضربات خرد کننده ای به آنان وارد ساختند. پس از رهایی از ژاپن، کره دمکراتیک را تاسیس کردند. اما آمریکا هرگز به وجود کشور دمکراتیک کره تن در نداد و آن را حلقه ی بریده ای در زنجیر محاصره اردوگاه سوسیالیستی به رهبری شوروی و چین می دانست که البته این طور هم بود. بدین ترتیب آمریکا پس از شکست ژاپن به کره حمله کرد و جنوب آن را به تصرف در آورد. در آنجا عواملی را بر مسند قدرت نشاند که تا دیروز در خدمت فاشیسم ژاپن دست به کار بودند. کار کرد آمریکا پیوسته در سراسر دنیا چنین بود. در آلمان غربی نیز پس از سقوط هیتلر، برای امور قضائی، نظامی، پلیسی عواملی را به کار گرفتند که تا دیروز در خدمت آن مرحوم عمل می کردند.
پس از خروج اشغالگران ژاپنی، ارتش آمریکا و شوروی در جنوب و شمال کره بودند. قرار بر این بود که هر دو کشور به حضور خود در کره پایان دهند که اتحاد شوروی پایان داد و آمریکا ماند و نظامیان تا دیروز در خدمت ژاپن را به کار گماشت. مردم کره به حکومت این فاشیست تن در نمی دادند. قیام های وسیعی علیه نظامیان صورت پذیرفت که خروج آمریکا را مطالبه می کرد. در تابستان 1947 احزاب مترقی و نهادهای مردمی و گرو ه هایی که ابتداء اجازه فعالیت داشتند، با کشتارهای بی رحمانه ممنوع شدند. کمیته های مردمی را منحل کردند و به جای آنان، نهادهای زیر رهبری آمریکا و یا از آن گونه که در زمان اشغال ژاپن برقرار بود، برکار آمدند. تمام دارایی های آنان به دفاتر نظامی آمریکا انتقال یافت.
برای حل مساله کره سرانجام در سال 1953 کنفرانسی در ژنو با شرکت نمایندگان قدرت های بزرگ برگزار شد که به توافق آتش بس رسید. بنا بر این توافق ارتش آمریکا شمال کره را ترک کرد و به زیر مدار 38 درجه بازگشت. بر طبق این قرار داد می بایستی مساله کره هر چه زودتر حل شود، نیروهای نظامی بیگانه خاک کره را ترک گویند، صلح برقرار گردد و اتحاد کره شمالی و جنوبی صورت پذیرد. اما آمریکا به هیچ عنوان سرزمین کره را ترک نکرده و هنوز هم پس از شصت سال هنوز صلح برقرار نیست، تنها آتش بس برقرار است و آتش بس به معنای سکوت موقت اسلحه است، تا از فرصتی کوتاه بهره گرفته توافق صلح حاصل شود. آتش بس بدین معناست که هنوز جنگ پایان نیافته است. انگیزه آمریکا جلوگیری از گسترش کمونیسم بود.
در همان دوران کنفرانس ژنو، به موازات آن، کنفرانسی برای خاتمه جنگ ویتنام، که در آن زمان به رهبری فرانسه استعمارگر صورت می گرفت، برگزار شد. در آن کنفرانس نیز تصمیم بر آن شد که نیروهای فرانسه پس از برقراری یک انتخابات دمکراتیک در سال 1956 خاک ویتنام را ترک کنند. همانگونه که در کره، آمریکا نرفت و ماند، فرانسه نیز می خواست بماند و نرود. اما قیام مردمی ویتنام و شکست مفتضحانه ارتش فرانسه در نبرد حماسه آفرین "دین بین فو" فرانسه را وادار به فرار کرد.
فرار کردند و جای حود را به ارتش آمریکا دادند که آمد و جنوب ویتنام را اشغال کرد که ویتنام را به سان کره به خاک و خون کشید. تعداد سربازان آمریکا در زمان کندی و جانسون افزایش یافت و به پانصد هزار رسید. میلیون ها انسان بی گناه کشته و زخمی و بی خانمان شدند. بهانه آمریکا در اینجا هم، مانند کره، حفظ بشریت از بلای کمونیسم بود. آثار بمب های شیمیائی و بیولوژیک را در چهره و اندام نسل های بعدی ویتنام هنوز می بینی برای خشک کردن جنگل ها هفتاد میلیون لیتر ماده بسیار زهرناک دیوکسین فرو ریختند. سرانجام شکست خوردند و با بی آبروئی پا به فرار گذاشتند، سرشکستگی و ننگ را با خود به ارمغان بردند. جنگ با کره طولانی تر از جنگ ویتنام است. اما شاید عاقبتش همان باشد.
... ادامه دارد
 
 
 
بر گرفته از توفان شماره   166 دی ماه 1392 ژانویه  سال 2014،  ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)
صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه جهانی اینترنت
نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)
سایت کتابخانه اینترنتی توفان
سایت آرشیو نشریات توفان
توفان در توییتر
توفان در فیسبوک
توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی