جهانی شدن سرمایه امپریالیسم“جهانی شدن سرمایه امپریالیسم” منتشر شده از سوی حزب کمونیست سوئد (م-ل)

۱۳۹۲ دی ۱۰, سه‌شنبه

مسئول این جنایات بانک جهانی، صندوق بین المللی پول، سازمان تجارت جهانی این ابزار چپاول امپریالیستها هستند
 
فاجعه غرق چند ده هزار نفر  تا کنون در دریای مدیترانه بتدریج به فراموشی سپرده می شود و عذاب وجدانها در جریان روزمره تلاش معاش مردم، در مخزن فکری به عقب رانده شده تا دلها را آزرده نکند و آرامش زندگی را برهم نزند. رهبران و ناطقان و ناجیان "بزرگ بشریت" و "مدافعان" حقوق آنها با چند نشست و برخاست تائید کردند که وضع همین است که هست و تعطیل بردارد نیست. ما باید کاری کنیم که پای این حشرات به اروپا نرسد تا دلها را آزده کند و آرامش ما را بر هم زند. "دیدیر آوادی" Didier Awadi اهل سنگال و یکی از چهره های سرشناس موسیقی آفریقا که نماینده نسل آگاه آفریقاست، در پاسخ "یوناتهان فیشر" Jonathan Fischer که می پرسد: "سابقا شما برای شنوندگان خودتان موعظه می کردید که در کشورشان بمانند و کمک کنند که کشورشان آباد شود"، می گوید: "من نظرم را تغییر داده ام. من سابقا تحت تاثیر تبلیغات غرب بودم. این حرفها عاقلانه جلوه می کرد. تا اینکه پیام آنها را گرفتم: "همانجا که هستید بمانید، فقیر بمانید، اما مشکلات فراهم نکنید". در این میان با دقت نگاه می کنم که چه کسی این بدبختی را خلق می کند: برای اینکه اکثر آفریقائی ها از نفت، الماس، مواد اولیه کشورهایشان سود نمی برند. به چه دلیل نباید به دنبال همان جریانی بروند که سودها را به اروپا می برد؟ هر انسانی حق دارد با امید زندگی کند. حال آنکه تو به عنوان آفریقائی توانائیت و تلاشت برای برسمیت شناخته شدن برای زندگی کافی نیست."
وی از نژاد پرستی اروپائی سخن می راند و از زندگیِ سگی که آفریقائی ها باید در آفریقا با آن سر کنند. حتی تحصیل کرده های سنگالی که از دانشگاه در آمده اند نمی توانند برای اشتغال در کثیفترین مشاغل اروپائی که خود اروپائی ها آنها را انجام نمی دهند، به اروپا بیایند تا بتوانند زندگی خانواده خود را در حداقل آن تامین کنند. ما با زنان مایوسی روبرو می شویم که با کودکان خردسال خود در قایق مهاجران دل به دریا می زنند و با مرگ حساب می کنند، نه از این جهت که می خواهند زنده بمانند، خیر! از آن جهت که فکر می کنند می توانند برای کودکان خویش تامین آتیه داشته باشند".
سخنان "دیدیر" تکان دهنده اند. درک طبقاتی و نفرت طبقاتی نسبت به سرمایه داری امپریالیستی از آن می بارند. وقتی پرسشگر از وی می پرسد: "شما به مثابه یک مرجع اخلاقی احساس نمی کنید که موظف هستید مانع شوید که اینهمه انسان از دست مرگ بالقوه در هنگام عبور از دریا نجات پیدا کنند؟
من سابقا آدم ساده لوحی بودم. وقتی قایقها به سمت اسپانیا راه می افتادند، می پرسیدم چرا نمی توانید اینجا بمانید.  شما که صیاد هستید شاغلید و دریا در آستانه در خانه شماست. آنگاه یکی از آنها دستش را به سوی دریا دراز کرد و از من پرسید آیا من می توانم کشتی های عظیم صید ماهی اسپانیائی ها، فرانسوی ها  و چینی ها را ببینم. آنها دریا را چنان از محصول خالی از می کنند که دریا قادر به بازسازی آنها نیست. در آخر ماه ما نمی توانیم 10 یورو کرایه خانه را بدهیم. تو می خواهی من اینجا بمانم. خانواده ام را چگونه اداره کنم؟".
وقتی پرسشگر می پرسد: "مهاجرت مربوط به تلاش برای یافتن شرایط بهتر زندگی است. غرب چه کاری می تواند در این زمینه بکند تا انسانها در محل سکونت خویش، شرایط انسانی برای زندگی داشته باشند؟
غرب و بانک جهانی کمکهایشان را وابسته به بازار آزاد و رفع گمرکات می کنند. باید به این فشار تحمیلی خاتمه داده شود. زیرا که از این شرایط فقط ممالک ثروتمند سود می برند. آنها برنج از آمریکا، گوجه فرنگی از اروپا و سایر مواد غذائی را با قیمتهای دستکاری شده نازل به آفریقا می فرستند تا دهقانان ما نتوانند با آنها رقابت کنند".(روزنامه زود دویچه تسایتونگ 2 تا 3 نوامبر 2013).
احساس بی عدالتی سراسر جهان را فراگرفته است. ابرشرکتهای امپریالیستی به حق تعیین سرنوشت ملتها دست برد می زنند و جغرافیای سیاسی جهان را بر اساس بیشینه سازی سود بدون توجه به سرنوشت انسانها تغییر می دهند.
سیل انسانی مهاجران که در جستجوی کار و تامین معاش راهی اروپا و یا آمریکا و استرالیا شده اند روز بروز افزونتر می گردد. فشار به دروازه های ممالک غارتگر امپریالیستی بقدری افزایش می یابد که مجبورند به روی ملتهائی که دیگر چیزی ندارند که از دست بدهند با ارتش و قوای انتظامی آتش بگشایند. ولی میلیونها نفر انسان را نمی شود به گلوله بست. با تبلیغات نژادپرستانه و ایجاد هراس در ممالک متروپل نیز نمی شود برای همیشه مردم را فریب داد و برای اعمال جنایتکارانه خویش زمینه افکار عمومی پیدا کرد.
سیاستی که جهانی شدن سرمایه موجب شده است، محصولات خونین و فاجعه آمیز خویش را ببار می آورد. تجاوز به سوریه و اعزام دسته های وحوش تروریست که از جانب عربستان سعودی و قطر حمایت می شوند با سوار شدن به گرده ترکیه در سوریه به آدمکشی و جنایات تکاندهنده مشغولند. میلیونها مردم سوریه فراری شده اند. این امپریالیستها هستند که شرایط مادی هستی آنها را نابود کرده اند و حال که آنها در جستجوی سرپناه و تامین معاش خویش هستند، آنها را به دست نهنگان دریائی می سپارند. طبیعتا می شود جلوی سیل مهاجرت را گرفت. کدام انسانی است که بدون نیاز، خطر مرگ فجیع را به خود بخرد و تنها به امید زنده ماندن دل به دریا بزند تا خود را برای تامین معاش به اروپا برساند. دیواری که در مرز مکزیک و آمریکا کشیده اند، دیواری که اسپانیا را از مراکش جدا می کند چند برابر دیوار برلن است و مرز میان گرسنه و سیر را روشن می کند. کسی از این دیوار ضد انسانی، از آن حایل عظیمی که صهیونیستها در فلسطین ایجاد کرده اند سخن نمی راند، کسی از دیواری که کره جنوبی را از سرزمین کره جدا کرده و به مستعمره و اشغال امپریالیسم آمریکا در آورده است سخن نمی راند، زیرا ارزش تبلیغاتی آن برای مقاصد شوم امپریالیستی صفر است. آنها در ذهن مردمانشان دیواری به بزرگی دیوار مبارزه با تروریسم مهیب و وحشتناک، غولی غیر قابل کنترل که "شرایط هستی اروپائیان و غربیها" را به خطر می اندازد ایجاد کرده اند که با توسل به آن هر جنایت و تبهکاری در جهان را توجیه می کنند. از مهاجرت می شود جلوگرفت، می شود این دیوارها را منهدم ساخت، ولی باید امپریالیسم و سرمایه داری از غارت منابع جهان و چپاول نان مردمِ سایر کشورها دست بردارند، امری که در ماهیت امپریلیسم نیست. باید یک جامعه متکی بر عدالت اجتماعی مستقر ساخت که آن آرمان، بدون اشتراکی کردن مالکیت خصوصی بر وسایل تولید و بدون کسب قدرت سیاسی توسط بی چیزگان جامعه که تولیدکنندگان واقعی هستند، مقدور نیست. به این جهت حقوق بشری که کمونیستها به آن اعتقاد دارند و به آن احترام می گذارند تا بشریت نجات پیدا کند، حقوق بشری نیست که با گذر از دریای مدیترانه و دریائی از اجساد به کف آید. حقوق بشر کمونیستی از گذرگاه مبارزه با سرمایه داری و امپریالیسم می گذرد و در آن جامعه بی طبقه که بی عدالتی رخت بر می بندد، همه از حقوق مساوی برخوردارند و نیازی به دفاع از حقوق بشر نیست. در جامعه حق زایل می شود و انسان آفریقائی به گناه آفریقائی بودن در دریای مدیترانه غرق نمی شود.
       
بر گرفته از توفان شماره   166 دی ماه 1392 ژانویه  سال 2014،  ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)
صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه جهانی اینترنت
نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)
سایت کتابخانه اینترنتی توفان
سایت آرشیو نشریات توفان
توفان در توییتر
توفان در فیسبوک
توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی