جهانی شدن سرمایه امپریالیسم“جهانی شدن سرمایه امپریالیسم” منتشر شده از سوی حزب کمونیست سوئد (م-ل)

۱۳۹۲ شهریور ۱۵, جمعه


بمناسبت شصتمین سالگرد تجاوز به کره و در افشای  جنایات امپریالیست آمریکا  

«جنگ بدون پایان»

 

کره آمریکا را، بدون دستیابى به صلح- شکست داد

 

در ۲۵ ژوٸن ۱۹۵۰ جنگ کره پایان یافت· در این جنگ نیروهاى نظامى آمریکا مرتکب جنایات عظیمى شدند· هنگامی که آنها مناطق جنوب را یکبار دیگر اشغال و مناطق جدیدى را در شمال به تصرف خود درآوردند مردان٬ زنان و کودکان شکنجه و به قتل رسیدند· در خلال پاییز ۱۹۵۰ دهها هزار نفر غیرنظامى را کشتند· حتى امروز جنگ در کره٬ به دلیل اینکه آمریکا از مذاکره در مورد پیمان صلح امتناع می ورزد٬ ادامه دارد·

***

در ۲۷ ژوٸیه سال ۱۹۵ به عبارت دیگر ۶۰ سال پیش در چنین روزهائى٬ توافقنامه آتش بس که آغازى بود بر پایان جنگ تمام عیار سه ساله در شبه جزیرهﻯ کره امضاء شد. در خلال جنگ بخش بزرگى از ساختمانﻫﺎ در شمال کشور با خاک یکسان و بیش از سه میلیون انسان جان خود را از دست دادند·سربازان آمریکائى و نیروهاى دست نشانده کره جنوبى در مقابل ارتش مردمى کره و نیروهاى داوطلب چینى صف آرائى می نمودند· پس از جنگ جهانى دوم جنگ کره اولین جنگ امپریالیستى و آغازى بود بر جاه طلبى امپریالیسم آمریکا به منظور هدایت و کنترل تمام جهان آنچه که در خلال جنگ جهانى رخ داد دگرگون کننده و طى بیش از چندین سال توازن نیرو در جهان را تغییر داد· تا سال ۱۹۳۹ نیروهاى نظامى آمریکا در مقایسه با دیگر قدرتﻫﺎﻯ سرمایهارى٬ انگلستان٬ آلمان٬ ایتالیا٬ ژاپن و فرانسه ضعیف و ناتوان بود·ارتش آمریکا در جایگاه هفدهم ــ جهان قرار داشت اما آمریکا٬ هنگامیکه نیروهاى دول محور شکست خوردند٬ تلفات کمترى را در مقایسه با متحدان خود متحمل و بدین ترتیب برنده بزرگ جنگ شد.

در حالیکه کشورهاى رقیب سرمایهارى دچار خرابیﻫﺎ و ویرانیﻫﺎﻯ بزرگى شده بودند، آمریکا از طریق فروش تجهیزات جنگى نظامى فراوان، اقتصاد خود را تقویت نموده بود· در این شرایط نظرات در مورد تسلط جهانى آمریکا توسعه یافت و پرزیدنت ترومن در مورد "مسٸولیت مردم آمریکا در قبال رهبرى جهان" صحبت کرد·

دههﻫﺎﻯ ۱۹۰۰ باید به "صده آمریکا"٬ که در خلال آن آمریکا بر جهان حکومت می کرد٬ تمام مردم و کشورهاى عقب مانده را رهبرى می نمود٬ مبدل می شد·همزمان ضعف دیگر قدرتﻫﺎﻯ امپریالیستى به معناى قیام فورى جنبشﻫﺎﻯ آزادیخواه ملى در کشورهاى مستعمره بود· این جنبشﻫﺎ از موفقیتﻫﺎ و نظرات سوسیالیستى اتحاد جماهیر شوروى که به سرعت منتشر می شدند الهام می گرفتند·

علاقه آمریکا به کره دو هدف را دنبال می نمود· آنها بخشاً٬ در برابر رقباى خود٬ مایل به تقویت مواضع خود در آسیا بودند و شبه جزیره کره را به عنوان پایگاهى براى گسترش بیشتر می خواستند٬ بخشاً قصد داشتند که جنبش ملى کره را در هم شکسته و مانع از انتشار نظرات سوسیالیستى بشوند حراست از تسلط سیستم سرمایهارى بخشى از نقش آمریکا به عنوان رهبر جهان بود و آنها خود را در مقابل کمونیسم مدافع آن می دیدند·  

در ضمن جنگ کره٬ ۱۹۵ زمانى آغاز شد که آمریکا پس از تجدید حیات خود وارد دورهﺍﻯ بحرانى از مازاد تولید شده بود· پایان جنگ جهانى دوم به معناى این بود که قدرتﻫﺎﻯ اروپائى، دیگر نیازى به خرید سلاحﻫﺎﻯ آمریکائى نداشتند همزمان که صنایع فروپاشیده خودشان قادر به تولید کافى به منظور تأمین مالى ادامه واردات حجیم بیشتر، از کالاهاى آمریکائى نبود·تحریم تجارى علیه بلوک سوسیالیستى نیز وضعیت را در کشورهاى اروپاى غربى وخیم تر نموده بود·

 

 

آمریکا مسٸله را با تولید جهت تجهیز نظامى ارتش خودش و به دنبال درگیرى گشتن ــ که در تاریخ جهان سرمایهارى امریست عادى٬ حل کرد·اما براى درک بهتر عللى که زمینه را براى آغاز جنگ آماده نمود آشنائى با تاریخ مدرن کره که از سال ۱۹۰۵ بعنوان کشورى تحتلحمایه ژاپن به رسمیت شناخته می شد نیز ضرورت دارد·

 

 

در خلال اشغال ژاپن فرهنگ کره سرکوب و ٽروت کشور به تاراج برده شد. کره براى مقابله، خود را سازماندهى نمود امرى که در ۱ مارس ۱۹۱۹ به شورشى خونین منجر شد و ژاپنیﻫﺎ را ناگزیر نمود که بخشاً سیاست اشغالگرانه خود را مورد بازبینى قرار دهند· 

جنبش مقاومت ابتدا توسط ملى گرایان سرمایهار رهبرى شد اما جنبش کمونیستى هوشیارانه توانست طبقه کارگر را سازماندهى نماید· مرد جوانى به نام کیم ایل سونگ٬ که در خلال دههﻫﺎﻯ ۲۰ با مارکس و لنین آشنا شده بود٬ به سرعت با تأسیس سازمانﻫﺎﻯ مختلف انقلابى و متحد نمودن نیروهاى منشعب ملى و کمونیستى ابتکار عمل را در دست گرفت·    

در خلال جنگ جهانى دوم چریکﻫﺎﻯ کره اى پیشروى کردند و با کمک ارتش سرخ ــ اتحاد جماهیر شوروى نیروهاى اشغالگر ژاپن را به عقب راندند و به منظور اداره مناطق آزاد شده سیستم کمیتهﻫﺎﻯ مردمى ایجاد نمودند·

 

 

در آنزمان ارتش آمریکا در داخل و اطراف جزایر ژاپن درگیر جنگ بود و نارضایتى خود را از موفقیتﻫﺎﻯ کره ــ شوروى به صورتى آشکار اعلام نمود· ژاپن در اوت ۱۹۴۵ تسلیم شد و ۲۰ روز بعد ارتش آمریکا به بهانه خلع سلاح ارتش ژاپن در جنوب کره پیاده شد. به منظور ممانعت از پیشروى ارتش کره و شوروى صحبت از تقسیم عرض جغرافیائى ۳۸ درجه به میان آورده شد· با ورود نیروهاى نظامى آمریکا در جنوب کره کمیتهﻫﺎﻯ مردمى ملغى و بجاى آن سازمان و ساختارهاى٬ تحت رهبرى آمریکاییﻫﺎ٬ ژاپن اشغالگر ایجاد شدند· اعلام شد که کلیه دارائیﻫﺎئى که در گذشته در جنوب در اختیار ژاپن قرار داشت٬ به عبارت دیگر امکاناتى که در عمل از مردم کره دزدیده شده بود٬ اکنون "تحت اختیار دفاتر نظامى آمریکا"٬ کنترل بیش از ۸۰ درصد از دارائیﻫﺎ در جنوب کره را در اختیار خود گرفت٬ قرار می گرفت·

به منظور متوقف نمودن بیان عقاید مخالف، کلیه فعالیتﻫﺎﻯ سیاسى که به یک حزب ٽبت شده ارجاع نمی شد غیرقانونى اعلام شد· همزمان "پشتیبانى و همکارى با٬ یا رهبرى گروه یا جنبشى که بر خلاف منافع حکومت اشغالگر عمل می نمود" ممنوع بود· در تابستان ۱۹۴۷ احزاب مترقى و گروهﻫﺎئی که در ابتدا به آنها اجازه فعالیت داده شده بود٬ با کشتارى بیرحمانه و دستگیرى جمعى اعضاى آنها٬ کاملاً ممنوع اعلام شدند· همزمان احزاب جدیدى را که حامى اشغالگران بودند٬ با پایگاهى در میان سرمایهارى وابسته و نیروهاى سابق هوادار ژاپن٬ تأسیس کردند.

آمریکا براى قانونى جلوه دادن اشغال خود در کنفرانسى در مسکو در دسامبر ۱۹۴۵ تلاش نمود که میان قدرتﻫﺎﻯ بزرگ توافقنامهﺍﻯ را که بر اساس آن کره طى یک دوران ده ساله تحت سلطه نیروهاى خارجى قرار می گرفت به تصویب برساند· این امر با این حال مورد قبول شرکت کننده گانی که آمریکا را ناگزیر به قبول اینکه کره در عوض بیدرنگ به کشورى متحد٬ مستقل مبدل می شد قرار نگرفت· 

اما چند هفته پس از کنفرانس بیانیهﺍﻯ که بر اساس آن آمریکا قصد داشت که از دولت مستقر در جنوب کره حمایت نموده و بدین طریق تقسیم کشور را به امرى داٸمٸ مبدل نماید صادر شد·

این امر در تقابل با درک غالب در کره قرار داشت و در آوریل ۱۹۴۸ کنفرانسى در پیونگ یانگ٬ با شرکت احزاب مهم و سازمانﻫﺎﻯ سیاسى در جنوب و شمال کره٬ با این هدف که کلیه ارتشﻫﺎﻯ بیگانه باید عقب نشینى می نمودند و کشور متحد می شد٬ برگزار شد· علیرغم اعتراضات عظیم٬ با اینحال٬ در مى همانسال انتخاباتى سازمان داده شد که در آن ارتش به منظور ناگزیر نمودن مردم براى رفتن به پاى صندوقﻫﺎﻯ رأى بسیج شده بود در بسیارى نقاط مردم با شورش پاسخ دادند و در جزیره ججو مردم دست به اسلحه برده و موفق به متوقف نمودن روند انتخابات شدند· 

در بخش جنوبى مجموعاً فقط ۱۰ تا ۲۰ درصد از مردم به انتخاباتى که توسط قدرت اشغالگر سازماندهى شده بود رأى دادند· این امر با اینحال مانع از این نشد که آمریکا دولتى را براى "جمهورى کره" بر سر کار نیاورد و سینگمان رى ــ مزدور را که سالﻫﺎ در آمریکا زندگى کرده بود بعنوان "پرزیدنت" بر مسند قدرت ننشاند·

در شمال کره توسعهﺍﻯ کاملاً متفاوت در جریان بود· سیستمى با کمیتهﻫﺎﻯ مردمى به عنوان مدلى براى حکومت در نظر گرفته شد· اصلاحات ارضى به اجرا گذاشته شد٬ قوانینى مربوط به تساوى میان زنان و مردان به تصویب رسانده شد و ابزار تولید، ملى اعلام شدند·در اوت ۱۹۴۶ حزب کارگران کره توسط ادغام بسیارى از احزاب٬ که اتحاد میان طبقه کارگر٬ روشنفکران و کشاورزان را به منظور به اجرا گذاردن انقلاب سوسیالیستى تقویت می نمود تاسیس شد·

در اوت ۱۹۴۸ در پاسخ به انتخابات سازمان داده شده اشغالگران در جنوب انتخاباتى ملى در سراسر کره برگزار شد· اما در جنوب در خفا٬ با اینحال ۷۲٬۵۲ درصد در انتخابات شرکت کردند· در شمال بیش از ۹۹ درصد·با تکیه بر نتیجه انتخابات نماینده گانى براى بالاترین مجمع عمومى انتخاب شدند٬ که در سپتامبر ۱۹۴۸ قانون اساسى براى جمهورى خلق کره را به عنوان یک دولت مستقل عمومى به تصویب رساند و دولتى قانونى را براى تمام کره با کیم ایل سونگ بعنوان پرزیدنت انتخاب نمود· 

آمریکا در جنوب کره تحت فرمان دولت دست نشانده ارتشى کرهﺍﻯ را سازماندهى نمود توسط تبلیغات ضد کمونیستى و به اجرا گذاردن قانون خدمت نظام وظیفه عمومى مردان جوان را براى مقابله با یک جنگ پیش رو بسیج نمود· همزمان یک جنبش مقاومت٬ متشکل از کشاورزان و کارگران که دست به اسلحه بردند و یک نیروى چریکى مردمى را ایجاد نمودند رشد کرد· 

در خلال ۱۹۴۹ حکومت سینگمان رى به حکومتى تروریستى فاشیستى مبدل شد· با استناد به "قانون امنیت ملى" که در سال ۱۹۴۸ به تصویب رسیده شده بود پاکسازیﻫﺎ و بازداشتﻫﺎﻯ دسته جمعى بزرگى به اجرا گذاشته شد· کلیه روستاهائى که به دادن حمایت به چریکﻫﺎ مورد سوء ظن قرار می گرفتند به آتش کشیده می شدند در جزیره ججو٬ جائى که مقاومت بر علیه فاشیسم و اشغال آمریکا بسیار قوى بود نیروهاى نظامى سینگمان رى با کمک سربازان نیروى دریائى آمریکا٬ پیاده شدند· در آنجا آنها٬ بر اساس ارقام اراٸه شده از جانب خودشان٬ ۳۳۰۰۰ نفر را کشتند· در مجموع٬ به احتمال زیاد٬ بیش از ۱۰۰۰۰۰ نفر کشته شدند و میان سالﻫﺎﻯ ۱۹۴۸ تا ۱۹۵۰ دست کم به همان میزان به بند کشیده شدند· 

اما جنبش چریکى اعضاى جدیدى پیدا می کرد و بسیارى از ارتش کره جنوبى٬ سربازان و افسران٬ به صورت جمعى یا انفرادى٬ به چریکﻫﺎ و یا به نیروهاى نظامى کره شمالى می پیوستند٬ فرار می کردند· پس از آن پاکسازیﻫﺎﻯ بزرگى٬ حتى در میان ارتش٬ به اجرا گذاشته شد و هزاران نفر به ظن حمایت از "حزب کمونیست" اعدام شدند·

در ۲۵ ژوٸن ۱۹۵۰ جنگ پس از سالﻫﺎ بسیج و مسلح سازى آغاز شد· اما این تعریف از شروع جنگ را نمی توان بسادگى پذیرفت· نیروهاى نظامى کره جنوبى از قبل از سال ۱۹۴۹ دست به چندین حمله تهاجمى زده بودند٬ تهاجماتى که توسط نیروهاى نظامى کره شمالى به عقب رانده و با شکست مواجه شده بودند· سینگمان رى آشکارا در مورد پیشروى به سوى شمال صحبت می کرد و ارتش او به منظور ترور افراد غیر نظامى و حمله به نیروهاى نظامى در قسمت شمال بارها از عرض جغرافیایى ۳۸ درجه عبور نموده بود· 

اینها تهاجمات آشکار در مقیاسﻫﺎﻯ مختلف بودند که تمامى آنها با شکست مواجه شدند و صدمات فراوانى را با از دست دادن بیش از هزار نفر متحمل شدند· به این ترتیب شمال کره با اختصاص دادن اقدامات خود به عملیات دفاعى صبر فراوانى را از خود نشان داد وعلیرغم تلاشﻫﺎﻯ تهاجمى همچنان براى یک الحاق صلح آمیز استدلال می نمود·

با اینحال تمامى این پیشنهادات مورد قبول دستگاه ادارى سینگمان رى٬ که بنا بر فرمان آمریکا باید از هر گونه "سازش یا دادن امتیازى به کمونیستﻫﺎ" سرباز میزد٬ قرار نگرفت· اما در خلال ۱۹۴۹ دفاع خوب بخش شمالى سد محکمى را در برابر پیشروى بسوى شمال ایجاد نمود و فرماندهان آمریکائى در محل را ناگزیر نمود که به بى لیاقتى نیروهاى نظامى کره جنوبى در مقابل ماموریتشان که شکست دادن بخش شمالى بود اعتراف کنند· به همین دلیل جنگ به دخالت مستقیم آمریکا نیاز داشت·

در ۲۳ ژوٸن ۱۹۵۰ یک حمله توپخانهﺍﻯ عظیم به قلمرو شمالى کره آغاز و در ۲۵ ژوىن نیروهاى نظامى کره جنوبى از عرض جغرافیایى ۳۸ درجه عبور نمودند· پرزیدنت کیم ایل سونگ در یک سخنرانى به مردم اعلام نمود که ارتش سینگمان رى حملهﺍﻯ تمام عیار را علیه شمال کره آغاز نموده است او مردم کره را به دفاع از جمهورى دموکراتیک خلق کره٬ پایان دادن به حکومت دست نشانده در جنوب و آزاد نمودن کشور از چنگال امپریالیسم آمریکا ترغیب نمود· 

در آنزمان آمریکا کار گستردهﺍﻯ به منظور فریب افکار عمومى در غرب و جلوه دادن این امر که ارتش بخش شمالى "حملهﺍﻯ غافلگیرانه" را انجام داده بود آغاز کرد· شوراى امنیت سازمان ملل متحد٬ که آمریکا در آنزمان به دلیل اینکه دولت تایوان جاى چین را اشغال و اتحاد جماهیر شوروى شورای امنیت را به همین دلیل بایکوت نموده بود٬ تحت کنترل خود داشت، فراخوانده شد·شورا در مورد قطعنامهﺍﻯ که بخش شمالى را بعنوان متجاوز قلمداد می نمود، تصمیم گرفت و "عقب نشینى ارتش کره شمالى را تا عرض جغرافیایى ۳۸ درجه" خواستار شد· همزمان کلیه اعضاى سازمان ملل متحد را براى کمک به اجراى قطعنامه ترغیب نمود· با اتکاء به این تصمیم آمریکا مشروعیتى را که به آن نیاز داشت بدست آورد و اکنون می توانست نیروهاى نظامى خود را تحت پرچم سازمان ملل متحد وارد عمل نماید!

    

در آنزمان سربازان آمریکائى جنگ را در کنار ارتش دست نشانده کره جنوبى آغاز نمودند· با وجود این ارتش بخش شمالى توانست دشمن را شکست داده و نیروهاى آنها به سمت جنوب به عقب براند· پس از گذشت چند روز از جنگ، سٸول آزاد شد و یک ماه پس از آغاز جنگ نیروهاى ارتش آمریکا تنها منطقه کوچکى را دراطراف ساحل در جنوب تحت کنترل خود داشتند· در مواجهه با این شکست آمریکا ارتش عظیمى را در Inchon پیاده کرد· این مسٸله ارتش مردمى کره را ناگزیر به عقب نشینى تاکتیکى نمود و این امر باعٽ شد که نیروهاى نظامى سازمان ملل متحد ــ تحت فرماندهى آمریکا یکبار دیگر جنوب کره را به اشغال خود درآورد و پس از آن به سمت شمال با عبور از عرض جغرافیائى ۳۸ درجه٬ علیرغم این که قطعنامه سازمان ملل متحد مجوز این کار را صادر ننموده بود٬ پیشروى نماید

 

·    

ارتش آمریکا پس از بازپس گیرى مناطق از دست داده خود در جنوب٬ مرتکب اعمال وحشیانه شد· مردان٬ زنان٬ کودکان و افراد مسن را توسط وحشیانه ترین روشﻫﺎ شکنجه و قتل عام نمود و با زندانیان جنگى به روشى رفتار نمود که از روشﻫﺎﻯ ظالمانه نازیﻫﺎ پیشى گرفت· 

شمارى از شنیع ترین قتل عامﻫﺎ در روستاى سین چون در اکتبر ۱۹۵۰ به اجرا گذاشته شد· در آنجا در پناهگاهى که به آتش کشیده شد ۹۰۰ نفر را٬ اغلب زنان و کودکان٬ زندانى کردند· پس از اینکه محل از اجساد پر شده بود دست و پاى باقیمانده افرادى که در روستا زندگى می کردند بستند و به رودخانهﺍﻯ پرتاب کردند· شمار افراد غیر نظامى کشته شده در پاییز ۱۹۵۰ تا دهﻫﺎ هزار تخمین زده می شود·

 

 

جمهورى خلق چین با نگرانى به پیشرویﻫﺎﻯ ارتش آمریکا نگاه می کرد·اشغال کامل کره توسط آمریکا قابل قبول نبود و به آمریکا در مورد دخالت ارتش چین٬ در صورت عدم عقب نشینى٬ اخطار داده شد· در خلال زمستان داوطلبان چینى به منظور کمک به نیروهاى نظامى کره از رودخانه یالو عبور کردند· ژنرال داگلاس مک آرتور مایل به استفاده از بمب اتم بود٬ حتى علیه قلمرو چین٬ اما انجام این امر مورد قبول واقع نشد· با این کمک چین نیروهاى نظامى کره ارتش آمریکا را ناگزیر به عقب نشینى شدند و در ژانویه ۱۹۵۱ سٸول را براى بار دوم٬ که پس از آن در ماه مارس یکبار دیگر به اشغال آمریکا درآمد٬ آزاد نمایند· پس از آن٬ در جریان بقیه جنگ٬ خط جبهه عرض جغرافیایى ۳۸ درجه٬ تقریباً همانى که در زمان آغاز جنگ بود٬ تعیین شد·

 

از اواسط ۱۹۵۰ آمریکا بر روى روش فرسایشى سرمایه گذارى نمود به منظور قطع امکانات معیشت سربازان و از طریق غیر قابل تحمل نمودن زندگى براى غیرنظامیان جهت ناگزیر نمودن آنها به قبول تسلیم هر چیزى که در کره شمالى ارزش داشت بمباران نمود· تقریبا تمام ساختمانﻫﺎ را به صورتى وحشیانه بمباران کرد· کارخانهﻫﺎ٬ راه آهنﻫﺎ٬ مدارس٬ بیمارستانﻫﺎ٬ ساختمانﻫﺎﻯ آپارتمانى٬ ایستگاهﻫﺎﻯ برق و سدها ــ همه با خاک یکسان شدند· 

 

آمریکا به جز پرتاب صدها هزار بمب معمولى از ناپالم نیز استفاده کرد و جنگ بیولوژیکى بزرگى را به راه انداخت· بمب هاى پر شده از مگس٬ عنکبوت٬ شپش و دیگر حشرات ــ مبتلا به طاعون٬ تیفوس یا وبا بر روى مناطق بزرگى پرتاب شدند· اما علیرغم تمامى این جنایتﻫﺎ خلق کره از قبول شکست سرباز زد·

    

مذاکرات صلح در تابستان ۱۹۵۱ آغاز و تا دو سال قبل از اینکه توافقنامهﺍﻯ در مورد آتش بس به امضاء برسد٬ ۲۷ ژوٸیه ۱۹۵۳ ٬ بطول انجامید· قرارداد به معناى این بود که یک خط علامت گذارى شده٬ احاطه شده توسط  یک منطقه غیرنظامى در کنار عرض جغرافیاى ۳۸ درجه٬ ایجاد می شد، آتش بس بر قرار و هیچ نیروى جدید و یا سلاحى اجازه ورود به کره را نداشت· در قرارداد تصمیم گرفته شد که طى سه ماه کنفرانسى به منظور تأکید بر شرایط نهائى صلح و عقب نشینى تمامى نیروهاى بیگانه برگزار بشود.

توافقنامه آتش بس براى جمهورى خلق کره به خودى خود نوعى پیروزى به حساب می آمد چرا که آمریکا را ناگزیر نمود که از جاه طلبیﻫﺎﻯ خود در مورد اشغال تمام کره دست بردارد. سه سال جنگ، کارى دیگرى بجز تلفات مادى و انسانى عظیم با بیش از سه میلیون کشته٬ بخش بزرگى از آنها غیرنظامیان کرهﺍﻯ٬ انجام نداده بود·

 

 

اما هنوز جوهر امضاء خشک نشده بود که آمریکا از انجام وعدهﻫﺎﻯ به توافق رسیده شده سرباز زد· آنها براى استقرار داٸمى نیروهاى خود در کره جنوبى یک "قرار داد نظامى دوطرفه" را با نماینده گان کره جنوبى به امضاء رساندند· بر خلاف قرارداد، آمریکا هم چنین تا به امروز مقدار متنابهى سلاح نظامى٬ از جمله سلاح اتمى٬ وارد کشور نموده است·

  

جمهورى خلق کره بارها پیشنهاد تعویض قرارداد آتش بس با پیمان صلح را اراٸه نموده٬ اما آمریکا به همان اندازه از گفتگو درباره این مسٸله سرباز زده است· به همین دلیل تهدید در مورد آغاز جنگى دوباره همواره وجود دارد و با توجه به این پس زمینه باید تحولات در شبه جزیره کره را دنبال نمود

 

(بر گرفته از ارگان مرکزی حزب کمونیست مارکسیست لنینیست سوئد بمناسبت شصتمین سالگرد تجاوز به کره. ژوئیه 2013)