فشار بر کارگران و مقاومت در مقابل ارتجاع
کارگران ایران هرگز برای احقاق حقوق خود از تکاپو نیافتاده و با اعتصاب، تحصن، راهپیمائی و کم کاری هر چند غیر متشکل، هم اکنون در صف مقدم مبارزات اجتماعی در این برهه از تاریخ ایران قرار دارند. صدها اعتصابات کارگری در یک سال اخیر نشان از رشد جنبش کارگری دارد که تشکیل سندیکاهای مستقل از دولت را در رأس برنامهﻫﺎﻯ خود قرار داده است. تأسیس سندیکای شرکت واحد، سندیکای هفت تپه و اتحادیهﻫﺎﻯ مشابه و پیکار متحد کارگران در این سندیکاها نمونهﻫﺎﻯ درخشان و گام ارزشمندی است که رژیم ضد کارگری جمهوری اسلامی را به وحشت انداخته است. سرکوب مستمر تشکلات نوپای کارگری و دستگیری رهبران آن تا کنون نتوانسته است خللی در ارادۀ این کارگران شریف که از حمایت گستردۀ داخلی و بینﺍلمللی برخور دارند وارد سازد. رژیم که از طغیان کارگران "یقه آبی" و اعتصاب عمومی به شدت می ترسد چارهﺍﻯ جز بازداشت و اخراج کارگران مبارز نمی بیند. لیکن رژیم را توان خاموش کردن اعتراضات کارگری نیست. این اعتراضات سالﻫﺎست که به یک امر طبیعی برای کارگران تبدیل گشته و هر روز قدرتمند تر رژیم را به چالش می گیرند. دلیل زندانی کردن رهبران جنبش سندیکائی و فعالین کارگری، هراس رژیم از گسترش مبارزات سازمان یافتۀ مزد بگیران است و رژیم سرمایهﺩاری راهی جز توسل به قهر و سرکوب بربرمنشانۀ کارگران پیش روی خود نمی بیند. تلاشﻫﺎﻯ رژیم برای مهار جنبش کارگری با شکست روبرو شده و دامنۀ اعتراضات کارگری هر روز گسترش می یابد. رمزموفقیت کارگران همبستگی و حضور نیرومند تشکلات مستقل کارگری در صحنۀ جامعه است . خواست آزادی فوری و بی قید و شرط رهبران سندیکای واحد و سایر اتحادیهﻫﺎﻯ کارگری را درعرصۀ بین المللی وسیعاً تبلیغ کنیم و در افشای رژیم جنایتکار و ضد کارگری جمهوری اسلامی بکوشیم.
در زیرمصاحبۀ رضا شهابی عضو هیأت مدیرۀ سندیکای واحد را با صدای آلمان یکشنبه 23 ماه مه در مورد اوضاع کارگران این سندیکا و رهبران زندانی این تشکل جلب میکنیم.
» تلاش قانونی ۳۱ نفر از فعالان سندیکای شرکت واحد برای بازگشت به کار، با موافقت دیوانعدالت اداری به نتیجه رسید. کار آنها اما با دخالت حراست یا شروطی از سوی کارفرما همراه است. فعالان را به سکوت و انفعال صنفی دعوت میکنند.
سهتن از فعالان سندیکایی شرکت واحد هنوز بلاتکلیفاند و پروندههایشان هم چنان در دیوان عدالت اداری مفتوح است. این سه، منصور حیات غیبی، هادی کویری و داود نوروزی نام دارند. عطا باباخانی، بازرس سندیکا توانسته پس از ۴ سال تعلیق و فشار مالی، رأی دیوان برای بازگشت به کار را دریافت کند. اما حراست با جلوگیری از حضور او در محل کار، وی را در فشار باز خریدی گذاشته است. پیش از این نیز، کارفرما برای سایر فعالان سندیکائی، بازگشت به کار را مشروط به سربزیری و عدم راهنمائی دیگران کرده بود.
رضا شهابی، عضو هیأت مدیرۀ سندیکای واحد و نمایندۀ کارگران در هیأت حل اختلاف، در مصاحبه با دویچهوله از آخرین خبرهای مربوط به شرکت اتوبوسرانی واحد میگوید.
دویچهوله: دیوان عدالت اداری به چه صورتی در مورد شکایتهای شما رای داد؟ چند نفر به کاربازگشتند؟
رضا شهابی: اعتراضات ما در سال ۸۴ موجب شد که بسیاری از اعضای سندیکای شرکت واحد از کار بیکار شوند و تعداد دیگری دستگیر یا احضار شوند. با گذشت زمان، دستگیر شدگان با سند یا وثیقه آزاد شدند. همهی این افراد از شرایط خود به ادارۀ کار شکایت بردند. دو سال طول کشید تا این شکایتها به ثبت رسید و در نهایت، هیأت حل اختلاف در ادارۀ کار، رأی به اخراج همکاران ما داد. پیگیریهای ما یک سال دیگر طول کشید تا این بار دیوانعدالت اداری رأی به ورود عدهای و اخراج تعدادی دیگر داد.
چند نفر رأی بازگشت به کار گرفتند؟
آن زمان شش نفر از اعضای هیأت مدیرۀ سندیکای واحد توانستند رأی بازگشت به کار بگیرند و ۲۵ نفر دیگر رأی اخراج دریافت کردند. همین باعث شد که ما دوباره شکایت کردیم و گفتیم پروندههای همه ما مشابه هم بوده اما چرا شعبههای شما تصمیمهای متفاوتی گرفتهاند. این پروندهها دوباره بررسی شدند و بالاخره نتیجه گرفتند که همه باید به کار بازگردند. با این همه، هنوز ۷ نفر از ما بلاتکلیف ماندهاند و دیوانعدالت اداری در موردشان رأی قطعی نداده است: اکبر پیرهادی، منصور حیات غیبی، ناصر غلامی، حسن میرزائی، حسن کریمی، حسین کریمی سبزوار و هادی سلیمی.
از قرار آنها هم که بازگشت به کار گرفتهاند، با مشکلاتی از سوی حراست روبرو شدهاند؟
متأسفانه کارفرما به رأی دیوان احترام نمیگذاشت. از من و داود رضوی و سعید ترابیان که اعضای هیات مدیرۀ سندیکا بودیم، میخواستند که تعهد عدم فعالیت صنفی بدهیم. ما هم گفتیم اگر قرار به این بود، چند سال هزینه و گرفتاری و مشکل تحمل نمیکردیم. ما گفتیم که اگرچنین شرطی لازم بود، دیوانعدالت اداری و ادارۀ کار به ما میگفت که رأی بازگشت به کار ما را داده است. به تصریح قانون، استنکاف کارفرما از پذیرش کسی که دیوان عدالت اداری برایش رأی داده، پنج سال انفصال خدمت و پرداخت خسارت در بر دارد.
به این ترتیب به کار برگشتید و کارفرما متقاعد شد؟
بله، خوشبختانه قبول کردند. اما خواستند که وقتی نزد سایرین هستیم، موقع تعویض شیفتها و شروع کار، برای کارگران سخنرانی نکنیم، میتینگ نگذاریم و به کسی مشاوره صنفی ندهیم. ما هم گفتیم ما چون از قانون کار اطلاع کامل داریم، به سؤالها در این زمینه جواب میدهیم و دیگران را راهنمایی میکنیم. من خودم گفتم من از فردا یک چسب به دهانم میزنم و هرکس هر چیز پرسید، به آن اشاره میکنم که خواست کارفرماست. در نهایت با هم کنار آمدیم و به کار برگشتیم.
من الان بهعنوان یک فعال کارگری، عضو هیات مدیره و نمایندۀ کارگران اخراجی، پیوسته در وزارت کار و هیأت حل اختلاف حاضر میشوم. تا امروز توانستهام برای ۱۲۰ کارگر اخراجی، حکم برگشت به کار بگیرم. برای همین کارفرما از من شاکی است. میگوید در زمانی که در شرکت واحد کار میکنید، حق وکالت و نمایندگی کارگران را ندارید.
در خبرها هست که حراست شرکت واحد، جلوی کار آقای باباخانی همکار شما را گرفته است. چرا؟
اقای عطا باباخانی حکم برگشت به کار دارد و حتی یک روز هم کار کرده است. نامۀ ایشان در ادارۀ مرکزی صادر شده اما مسئول منطقه شش واحد جلوی ادامۀ کار او را گرفته و گفته که از بالا دستور رسیده است. به باباخانی گفتهاند چون سندیکائی هستی، حق کار در شرکت واحد را نداری. یا باید بازخرید شوی یا دوباره از کار تعلیق شوی. گفتهاند ما به رأی دیوان عدالت اداری کاری نداریم. باباخانی هم دارد پیگیری قانونی میکند تا مادۀ مربوط به استنکاف کارفرما را به جریان بیندازد. کارفرما هم ابراز بی اطلاعی میکند و میگوید مشکل از حراست است.
حراست اصلا از نظر اداری و اختیارات چه موقعیتی دارد؟
حراست تنها مسئول مراقبت از اموال شرکت واحد است. ابداً نمیتواند در مورد استخدام یا اخراج و شرایط کاری کارگران تصمیم بگیرد اما فعلاً جلوتر از همه حرکت میکند و رأی دیوان عدالت اداری را به هیچ میگیرد.
حراست زیر مجموعه چه نهادی است؟
در گذشته، زیرمجموعۀ کارمندان و کارگران شرکت واحد بوده است. اما از سال ۸۳ به بعد، کلیۀ حراستهای ادارات بر اساس مصوبه مجلس، زیر نظر وزارت کشور و وزارت اطلاعات کار میکنند. ما اصلاً افراد حراستهای ده گانه شرکت واحد را نمیشناسیم. آنها در ساختمان ادارۀ مرکزی شرکت واحد مستقرند و در طبقهای هستند که کاملاً محرمانه است. تنها یک نفر را میبینیم که منشی است و سؤال و جوابها یا کتبی هستند یا از طریق بلندگو انجام میشوند. هیچ کس چهرۀ کارکنان حراست را ندیده است. مشخص نیست حقوق آنها از کجا تأمین میشود و به چه کسی جوابگو هستند. فعلا حرف اول و آخر در شرکت واحد را اینها میزنند و مدیریت، تابع آنهاست.
از وضعیت آقایان اسانلو و مددی، رئیس و نایب رئیس سندیکای واحد چه خبر جدیدی دارید؟
آقای اسانلو در زندان گوهردشت در مضیقۀ درمانی است. وی باید در خارج از زندان معالجه شود اما کسی توجهی به این نیاز ندارد. آقای مددی نیز در اوین با مشکلات روحی و جسمی مواجه است. ناراحتی معده و پروستات دارد. حکم پنج سالۀ آقای اسانلو، ۱۳ ماه دیگر تمام میشود و آقای مددی هم نیمی از محکومیت خود را سپری کرده است. با توجه به گذشتن نیمی از محکومیت هر دو همکار ما، آنها قانوناً میتوانند آزاد شوند یا به مرخصی بیایند. اما این حق نیز به آنها داده نمیشود.«