فساد نهادینه حاکمیت، ابزار تهدید استقلال ایران است
نخستین دزدی پر سر و صدا که رو شد، دزدی 123 میلیارد تومانی فاضل خداداد همدست رفیق دوست، رئیس بنیاد مستضعفان بود، که بعد از فرار وی به خارج، وی را با سوگند به قرآن و دادن امان نامه به ایران کشاندند، و وی را برای سرپوش گذاردن بر دزدیهای بالائیها اعدام کردند. نشریه "پیام دانشجو" که خود از حامیان رژِم جمهوری اسلامی بود، این دزدی را برملا ساخت و سر دبیرش هنوز دارد چوب این افشاءگری "غیر اسلامی" را می خورد. ولی شغل پردرآمد دزدی که از ماهیت رژیم جمهوری اسلامی نشات می گیرد، با این افشاء گری به اتمام نرسید. سپس در نزاع حاکمیت، نام مهدی هاشمی رفسنجانی پسر "اکبر شاه" پدر خوانده مافیای ایران، برملا شد که از طرف شرکت نفت نروژی "استات اویل" برای بهره برداری از میدان گاز پارس جنوبی 5 میلیون و 200 هزار دلار به حسابهایش در سوئیس واریز شده بود. اما کار به اینجا نیز ختم نشد. شرکت "توتال" فرانسوی نیز با رشوه دهی در ایران، جای پای خویش را باز می کند، که اسنادش در فرانسه در مطبوعات منتشر گردید. در فاصله دسامبر 1998 تا آگوست 2003، طی دو مرحله یکبار 30 میلیون یورو و بار دیگر مبلغ 45 میلیون یورو به حساب بیژن دادفر که در این امر دست داشته است، واریز و در آن نگهداری میشود. این مبلغ 75 میلیون یورویی از حساب شرکت "توتال" در فرانسه در "جنرال بانک" بهعنوان ترانسفر به بانک "کردیت سوئیس" واریز و از آنجا به حساب بانکی "سیاکل" مربوط به بیژن دادفر منتقل میشود.
کار بازهم به اینجا خاتمه نمی یابد. بیکباره فردی بنام مه آفرید امیرخسروی پیدا می شود، که به خاطر همدستی با محافل پر نفوذ حاکمیت ۳۰۰۰ میلیارد تومان رشوه می گیرد و آنها را با روسا برادرانه تقسیم می کند. اگر فهرست را ادامه دهیم نام شهرام جزایری که از زندان به طور مرموزی فرار کرد و به دوبی رفت و سپس مجددا دستگیر شد و به ایران مسترد گردید و نام امیر منصور آریا به میان می آید که هرکدام داستان دزدی و فساد ویژه خود را دارند. شهرام خان حتی مبالغ گزافی به مهدی کروبی رهبر جنبش سبزها داده بود که وی آنرا با نام پذیرش سهم امام، حلال اعلام کرد. زیرا ائمه نیازی نمی بینند در مورد منشاء پول پرسش کنند. ائمه اطهار همگی در پولشوئی اسلامی شرکت فعال دارند. اختلافات که با امپریالیستها بالا گرفت و مسئله محاصره اقتصادی ایران طرح و عملی شد، آنوقت فساد بیت رهبری نیز رو گردید و مجتبی خامنه ای که اسناد دزدی هایش را نشریات انگلیسی با توقیف حساب بانکی اش در انگلستان اعلام کردند به جمع مفسدان فی الارض پیوست.
دولت انگلستان حساب بانکی "مجتبی خامنه ای" پسر علی خامنه ای را در یکی از بانک های لندن به مبلغ ١ ميليارد و ششصد ميليون دلار مسدود کرد. و این خبر در مطبوعات انگلیسی منتشر شد.
محمودرضا خاوری مدیرعامل سابق بانک ملی ایران که با ثروت افسانه ای از جهنم اسلامی به "بهشت شیطان بزرگ" فرار کرد، توانست 3 هزار میلیارد تومان در یک قلم با خود ببرد. بر اساس گزارش رسانه های ایران، خانواده خاوری در کانادا زندگی می کند و اسناد مربوط به ثبت اسناد در کانادا نشان می دهد، وی دارای منزلی به نام خود در تورنتو است. این خانه به مبلغ 2.925 میلیون دلار معادل 8/3 میلیارد تومان در 30 جولای 2007 خریداری شده است. این مفسدان فی الارض تنها بخشی از مجموعه آن کسانی هستند که در حاکمیت ایران شرکت داشته و با یاری وزراء و وکلا و مقامات موثر امنیتی و سپاه و روحانیت به غارت اموال عمومی مشغولند و فساد را در جمهوری اسلامی نهادینه کرده اند. این رویدادها گویای این واقعیت اند، که دزدان در تمام تار و پود رژیم کنونی جمهوری اسلامی وجود دارند. مفت خوری و ارتشاء بخش جدائی ناپذیر از فرهنگ روحانیت ایران بوده و هست. و این تازه مشتی از خروار است. این تازه مواردی است که در اثر ناشیگری و یا رقابتهای درونی طبقه حاکمه به بیرون درز کرده است. میلیاردها دلار از صندوق درآمد ارزی را در زمان استبداد احمدی نژاد دزدیده اند و کسی صدایش در نمی آید. آقای روحانی اصلاح طلب فقط کمبود این مبلغ را در صندوق ذخیره ارزی به اطلاع عموم رسانده است و احمدی نژاد نیز فورا عکس آنرا مدعی شده است. ولی 22 میلیارد دلار مفقود شده زبان ندارد تا بگوید به جیب چه کسی واریز شده است. و کسی هم مسئولان این دزدی را مورد پیگرد قرار نمی دهد و دادستان جمهوری اسلامی، مسئول رسیدگی به این دزدی بزرگ نمی شود.
مردم ایران هنوز از شوک مربوط به دزدیهای تصاعدی و رقابتی حاکمیت بیرون نیآمده اند، که در شرایط تحریم اقتصادی و نپرداختن حقوق کارمندان و کارگران، با نام جوانکی آشنا می شوند که زنجانی نامیده می شود و یک شبکه مافیائی در ترکیه، آسیای میانه و ایران برپا کرده است. آیا می شود پذیرفت که وی در ایران و در راس هیات حاکمه فاقد حامی است؟ مگر می شود هواپیمای خصوصی داشت و از ایران خارج و به ایران داخل شد، بدون اینکه کسی آنرا متوجه شود؟ شاید در ایران فرودگاههای خصوصی برای برادران قاچاقچی نیز وجود دارد؟
سایت تدبیر نوشت: ""بابک زنجانی اعتراف کرده است که گروهی از او حمایت می کردند و او تنها ویترین این گروه بزرگ است. این خبری است که “امیرعباس سلطانی” عضو کمیته تحقیق و تفحص از بدهی بابک زنجانی به خبرنگار تدبیر گفته است."
نماینده بروجن در مجلس شورای اسلامی میگوید: "ما پیش از این اعترافها نیز بر این باور بودیم که بابک زنجانی به تنهایی نمیتوانسته تمامی تخلفها و کلاهبرداریها را انجام دهد، بلکه با حمایت و پشتیبانی عدهای یا گروهی توانسته به اهداف خود برسد"
او همچنین درباره جزییات اعترافهای بابک زنجانی و اینکه چه افراد یا فردی او را همراهی میکردند بیان کرد: "کلیات این پرونده محرمانه است و نمیشود اسم کسی را رسانهای کرد. اما آن چیزی که محرز است این است که او یک فرد نبوده و تشکیلات گستردهای پشت او بودهاند. بنابراین تا زمانی که این پرونده بسته نشود نمیتوان درباره اینکه زنجانی با چه گروهی یا فردی همکاری میکرده صحبت کرد. از سوی دیگر متاسفانه نتیجههای بررسی ما نشان میدهد که دستگاه نظارتی آن طور که باید نظارت دقیقی بر روند کارهای بابک زنجانی نداشتند".
او همچنین درباره جزییات اعترافهای بابک زنجانی و اینکه چه افراد یا فردی او را همراهی میکردند بیان کرد: "کلیات این پرونده محرمانه است و نمیشود اسم کسی را رسانهای کرد. اما آن چیزی که محرز است این است که او یک فرد نبوده و تشکیلات گستردهای پشت او بودهاند. بنابراین تا زمانی که این پرونده بسته نشود نمیتوان درباره اینکه زنجانی با چه گروهی یا فردی همکاری میکرده صحبت کرد. از سوی دیگر متاسفانه نتیجههای بررسی ما نشان میدهد که دستگاه نظارتی آن طور که باید نظارت دقیقی بر روند کارهای بابک زنجانی نداشتند".
به گفته سلطانی "با توجه به اینکه هرچقدر در این پرونده جلومیرویم ابعاد کلاهبرداریهای بابک زنجانی گستردهتر میشود، تقاضا داریم تا دستگاه دیپلماسی و نظارتی کار گسترده ای انجام دهند تا از اموال خارج از کشور زنجانی حداقل برای پرداخت بدهیاش به وزرات نفت بتوان استفاده کرد چرا که در این ایران اموال قابل توجهی ندارد."
این عضوکمیته تحقیق و تفحص از بدهی بابک زنجانی به وزارت نفت تاکید کرد که "لیست اموال زنجانی تهیه شده است و در مرحله ارزیابی و کارشناسی اموال است اما این لیست هنوز کامل نشده است.".
نزدیک به ۹۰ روز از بازداشت بابک زنجانی میگذرد و همچنان پروندهاش در دستگاه قضایی، کمیسیون اصل ۹۰ مجلس و ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی به دلیل بدهی دو میلیارد و چهارصد میلیون یوروییاش در حال بررسی است. کسی که طبق ادعای روزنامه نیویورک تایمز هم اکنون با ۱۳٫۵ میلیارد دلار سرمایه، در مجله فوربس هم رده محمد عیسی العمودی است. اگر نقل این روزنامه آمریکایی را از میزان دارایی بابک زنجانی بپذیریم هم اکنون او ۶۵ مین ثروتمند جهان است".
بر طبق گزارشی که از سوی "سازمان شفافیت جهانی" در اواخر سال ۲۰۱۰ میلادی منتشر شد، اعلام گردید که ایران از نظر رشوه و فساد مالی یکی از فاسدترین کشورهای دنیاست، به طوری که ایران با سقوطِ مرتبه، به لحاظ فساد مالی در میان ۱۷۸ کشور جهان، در رتبه ۱۴۶ و هم رده با چند کشور دیگر یعنی کامرون، ساحلعاج، لیبی، نپال، پاراگوئه، هائیتی و یمن قرار گرفته است. این اظهار نظر مربوط به قبل از رو شدن دست زنجانی است که 65 مین ثروتمند جهان است. اینکه چه کسی پشت زنجانی است و چگونه این همه پول را توانسته از ایران خارج کند هنوز معلوم نیست و معلوم هم نخواهد شد.
گر حکم شود که مست گیرند
در شهر هر آنچه هست گیرند
در جمهوری اسلامی بر اساس فقه اسلامی دست دزد را باید قطع کنند. آنها این عمل را نقض حقوق بشر ندانسته، بلکه مدعی اند که این امر یک ارزش اسلامی است و ارزشهای فرهنگی اسلامی در مغایرت و یا در ناهمگونی با ارزشهای دنیای غرب قرار داشته و باید ارزشهای اسلامی مورد احترام سایر دول و ادیان قرار گیرند. آنها به نسبیت فرهنگی تکیه می کنند. در این تهاجم فرهنگیِ جمهوری اسلامی ایران، ایران در جبهه عربستان سعودی، قطر و همه آدمکشان تروریستی قرار دارد که برای قتل عام مردم سوریه به حلب و دمشق گسیل گشته اند و دست و پا و سر قطع می کنند. پای دزدی که به میان می آید، همه نسبیت های فرهنگی فراموش می شود. جمهوری اسلامی در ایران بر همان مصداق معروفِ دستگیری "آفتابه دزد" رفتار می کند. بیچاره "آفتابه دزد" باید جور همه مفسدان روحانی در قدرت را بکشد تا آرایش رژیم تغییر نکند. می شود در مورد نقش دزدیهای سپاه پاسدارن، اسکله های برادران قاچاقچی، خصوصی سازی های اموال دولتی در میان خودی ها و... سخن بسیار گفت و نشان داد که دزدی و فساد با وجود جمهوری اسلامی عجین گشته اند. ولی خطر مهمتری که ایران را تهدید می کند صِرف دزدی نیست. امپریالیست آمریکا با توانائی های جاسوسی و نظارت بر ارتباطات جهانی که دارد، بخوبی می داند که چه کسی در داخل حاکمیت ایران، چه مقدار ثروت ایران را غارت کرده و از آن در کدام کشور حفاظت می کند. این اطلاعات آمریکا که می تواند با قلدری و به بهانه های گوناگون این اموال را ثبت کند و بالا بکشد، وضعیتی را ایجاد می کند که همه بزرگان در قدرت در ایران احساس خطر و ناامنی کنند و تحت فشار و تهدید، از جانب امپریالیستها قابل خرید باشند. آنها همه، از بدنامی خویش که می توانند قربانی رقیب شوند، طبیعتا هراس دارند، ولی هراس بیشترشان در این است که آمریکائی ها اموالشان را ضبط کرده و نامشان را برملا کنند. آنوقت این روحانیت فاسد راه فرار از خشم مردم ایران در فردای انقلاب را نیز از دست می دهد. دزدیِ سیری ناپذیرِ رژیم جمهوری اسلامی، برایش خطرناک شده است. رو کردن دست مجتبی خامنه ای و فرزندان هاشمی رفسنجانی نمونه هائی از این نوع است. بسیاری عوامل قدرت در رژیم بشدت تسلیم پذیر و شکستنی گردیده اند. رژیمی که به خلقش متکی نباشد و منافع ملی کشورش را مد نظر قرار ندهد، سرانجام به حلقوم امپریالیستها می رود. فساد رژیم جمهوری اسلامی فقط ثروت مردم ایران را از بین نمی برد، استقلال کشور را هم بر باد می دهد و خیانت آشکار به دستآوردهای انقلاب ایران است. آنها آینده یک کشور و ملتی را قربانی حال خود می کنند.
بر گرفته از توفان شماره 171 خرداد ماه 1393 ژوئن سال 2014، ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)
صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه جهانی اینترنت
نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)
سایت کتابخانه اینترنتی توفان
سایت آرشیو نشریات توفان
توفان در توییتر
توفان در فیسبوک
توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی