۱۳۹۴ اسفند ۱۰, دوشنبه

توفان الکترونیکی
نشریه الکترونیکی حزب کارایران
شماره 115                                                        بهمن ماه 1394 فوریه  2016

toufan@toufan.org       www.toufan.org

کدام پیروزی، کدام جشن و شادمانی؟
***
خامنه ای و دعوت از مخالفین نظام به شرکت درمضحکه انتخابات

***
نقش بانک ها در ایران وتبعات آن در زندگی و معیشت مردم
***
بازخوانی سالی که گذشت به زبان ساده
***
سندی درافشای امپریالیستها:
جعلیات امپریالیستی وترتسکیستی  درمورد سوریه را باور نکنیم

***
کارزاربین المللی درافشای تروریسم دولتی غرب
انعکاس بین المللی نظرات حزب کار ایران (توفان) درمورد سوریه
http://pceml.info/actual/images/Internacional/Siria_manosfuera350.png
***
بیانیه مشترک صد ها تن از اساتید دانشگاهها علیه جنایت دولت اردوغان
***
اطلاعیه
تراب حق شناس مبارز انقلابی ویار و یاور خلق فلسطین درگذشت
***
به مناسب درگذشت دوکمونیست رزمنده سوئدی
رفقا اندرش پرشون وهوگو تورش تنسون
***
پیام به کنگره هشتم حزب کمونیست کارگران فرانسه
***
درحاشیه مرگ یک زن فاسد درباری

***

2                                                          توفان الکترونیکی شماره 115                                                 بهمن ماه 1394  
                   کدام پیروزی، کدام جشن و شادمانی؟
فرانسوا اولاند و حسن روحانی در مراسم امضای قراردادها و تفاهمنامه های میان ایران و فرانسه.
سرانجام در روز شنبه ۲۶ دی ماه ۹۴ مذاکرات نمایندگان جمهوری اسلامی ایران از موضع تسلیم و ضعفِ با کشورهای ۵ + ۱ در وین به نتیجه رسیدند.برای رفع تحریمها و محاصره اقتصادی ایران که از همان بدو امر غیر قانونی و ضد بشری بود، عده ای ساده لوح جشن گرفته و پای کوبی  کرده اند وآن را یک پیروزی برای خلق ایران ارزیابی نموده اند. این محافل بی افق سیاسی تسلیم وخیانت رژیم جمهوری اسلامی را محصول مبارزات ملت ایران می دانند و از کنار زورگوئیهای امپریالیستهای غرب به سرکردگی امپریالیسم آمریکا وتحریمهای جنایتکارانه به سادگی عبور میکنند وعملن سپاسگزار تفنگداران آمریکائی وفشارهای اقتصادی خارجی هستند که رژیم اسلامی را وادار به عقب نشیینی  وتسلیم کرد. این محافل ضد انقلابی ومنحرف سیاسی که از"نرمش قهرمانانه" جمهوری اسلامی فضیلتی ساخته اند باید پاسخ گویند که این چه پیروزی است که: اورانیوم غنی شده 20 درصدی ایران به کمتر از 3.67 درصد کاهش یافت ، تعداد سانتر فیوزها از 19000 به 5060 تقلیل یافت، تعطیل شدن آب سنگین اراک وتاسیسات فردو وبا نظارت 25 ساله در قالب قرارداد پروتکل الحاقی برایران نیز تحمیل گردید. کل خسارت مالی ایران برابر است حداقل با 200 میلیارد دلار.....أمضاي چنین قرار داد ننگین نوًاستعماري که یادآور قرارداد ترکمنچای است  ،خيانت به منافع ملي مردم ايران و یک ش...کست مفتضحانه است ونه پیروزی. لغوتحریمات هیچ تضمینی ندارد و هنوز به معنی تحول عملی در زندگی اقتصادی و مالی ایران نیست. وعده سرمایه گذاری خارجی درایران و امتیاز دادن به کلان سرمایه داران بین المللی درقالب نو لیبرالیسم جز وخیمتر کردن وضعیت معیشتی مردم بویژه کارگران ومزدبگیران دون پایه ثمری نخواهد داشت. روحانیت مرتجع حاکم برای حفظ قدرتش هر خیانت وزد وبند بیشرمانه با جهانخواران بین المللی را با یک آیه و در پوشش مصلحت الهی توجیه میکند تا چند صباحی بر عمر نکبتبارش بیافزاید.
هنوز چند روزی مرکب این قرارداد تحمیلی خشک نشده بود  که آمریکا از تحریم موشکی  ایران سخن گفت.
این تحریم زبان روشن کاخ سفید است که مصمم به جمهوری اسلامی بگوید که راهبرد اصلی آن درقبال ایران تغییری نکرده است و توافقنامه هسته اي فاقد اعتبار عملی است"

جنگ هم اگرچه در شرایط فعلی ممکن نیست اما فاقد هرگونه تضمین است و ماهیت ومنافع استراتژیک این ابرقدرت جهانخوار طوري است كه به هیچ کس حتا به نزدیکترین متحدینش هم تضمین نمی دهد، چه رسد به جمهوری اسلامی.
در٢٠١١ میلادی, جهانیان شاهد سرنگونی دولت مستقل لیبی توسط یورش بربرمنشانه عظیم ناتو بود. ممد قذافی با نابودی برنامه هسته ای خود ، همدستی با امپریالیستهای غربی در زمینه های مختلف ازجمله در شاخ آفریقا برای ممانعت از پناهندگان به اروپاومبارزه مشترک علیه تروریسم .... به بقاء رژیمیش چشم دوخته  بود و خوش خیالانه بر طبل پیروزی وهمزیستی مسالمت آمیز با غرب می کوبید. اما دیدیم چه شد. آمریکا با گرفتن جواز«منطقه هوایی پرواز ممنوع »ازشورای امنیت سازمان ملل متحد در مجموع, طی بیش از ١٠٠٠٠ مورد حمله هوایی, یک کشور آفریقایی امن و مرفه را عملن به یک کشور ویران ،ورشکسته،ناامن وجولانگاه وحوش داعش والقاعده وتروریستهای آدمخوار تبدیل کرد. این نشان میدهد که به امپریالیستها نمی توان اطمینان کرد. برای امپریالیسم نه متحد دائمی اهمیت دارد ونه قول و قرار دائمی.آنچه مهم ودائمی است حداکثر سود است وبس.این سرشت تروریستی و غارتگرانه امپریالیسم است وجزاین نیست.فقط اتکا به مردم وحضور نیرومند آنها درصحنه است که ضامن پیروزی است.جمهوری اسلامی دشمن قسم خورده همه آحاد ملت وفاقد پایگاه مردمی است وازمردم بیش از آمریکا می ترسد.با دزدی وفساد ودکل خوری وسرکوب و زندان وشکنجه وریاکاری نمی توان درمقابل زورگویی های استعماری خارجی ایستاد.

سرمایه گذاری خارجی به چه معناست؟
روحانی درمصاحبه های اخیرش بسیار دست ودلبازانه وبالبخندی برلب گفت : «درهای اقتصاد ایران به روی جهان باز است»!! به زبان« نرمش قهرمانانه» یعنی اینکه غارتگران بین المللی وامپریالیستهای کهنه کار استعماری می توانند بدون نظارت وکنترل سندیکاها وتشکلات کارگری ونمایندگان واقعی مردم بیایند وغارت کنند وببرند ومحیط زیست را آلوده تر از امروز کنند. چنین سیاست
3                                                          توفان الکترونیکی شماره 115                                                 بهمن ماه 1394  
خانمان براندازوارتجاعی نه پاسخ به اشتغال است ونه مسکن ونه فقر ونه محیط زیست ونه آزادی ونه استقلال و نه عدالت اجتماعی.این یک خیانت به مردم ایران بويژه محرومان جامعه است. سفر روحانی  به فرانسه وایتالیا ...... از طرف ولی فقیه ، علی خامنه ای  به تصویب رسید وشعر وشعار رهبرعلیه" استکبار جهانی" فقط برای مصرف دا خلی است وپشیزی ارزش عملی ندارد.
 حزب ما درمقالات تحلیلی اش بارها نوشته است که رژیم  سرمایه داری جمهوری اسلامی موافق برداشتن تحریمها به هر بهائی است وحتا بخشهایی از«جریانات چپ ایران» نیزاز آن حمایت میکنند. اما این اقدام هجوم سرمایه های امپریالیستی را به ایران تسهیل می کند و سیاست تعدیل اقتصادی را بر مبانی زیرین به نفع جهانی شدن سرمایه و سیاست نئولیبرالیسم تاچریسم تکمیل می کند:  باید شرایط به نفع سود دهی حداکثر سرمایه های خارجی تغییر کند. یعنی یارانه ها به کلی حذف شوند، بهای مواد سوخت در بازار آزاد، به طور سرسام آور افزایش یابد. باید نیروی کار، به اسارت در آید و فقر و فلاکت برای تشدید درجه استثمار و تن دادن به هر درجه از فشار افزایش یابد، باید قوانین کار به نفع سرمایه داران و برده کردن کارگران، بدست مجلس شورای جمهوری اسلامی تغییر کرده تا شرایط برده داری سودآور بر شالوده فقر و بدبختی ملت فراهم گردد، باید سیاست خصوصی سازیهای بی حد و حصر، خصوصی سازی منابع اولیه و نفت و گاز، فاضلاب و برق و آب، شرکتهای هوائی و دریائی، با خصوصی سازی بنای صنایع زیر بنائی، با تلفیق سرمایه های سرمایه داران ایرانی با ابرشرکتهای امپریالیستی برای غارت بی در و پیکر ایران، کامل شود. باید ملاحظات زیست محیطی بدور افکنده شود و دولت کارگزار بر نظم درون کارخانه ها حراست کند. باید تحصیل، پولی و خصوصی شود و فقط فرزندان آقازاده ها حق استفاده از ثروتهای طبیعی ایران را داشته باشند و... تا ایران به دامن "جامعه جهانی" !!؟؟بازگردد. به زبان غیر دیپلماتیک تا ایران توی بغل امپریالیسم جای گیرد و به حلق آنها فرو رود. امپریالیستهااز هم اکنون با متن قراردادهای استعماری که تجارب آن را از غارت اندونزی، کره جنوبی، بنگالدش، هندوستان، میانمار، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، عراق و... بدست آورده اند، در پای دروازه های ایران به صف ایستاده اند تا آنها را به ایران نیز تحمیل کنند و سیاست لیبرالیسم نئوکانی را در متن جهانی کردن سرمایه در ایران متحقق گردانند. موریانه سرمایه گذاری های خارجی تمام شالوده اقتصادی ایران را بر هم خواهد ریخت. موج خصوصی سازی ها شتاب خواهد گرفت. و اموال عمومی به حراج گذارده می گردد، نفت، معادن مس و مواد اولیه، گاز، آّب ، جاده سازی، نیروگاه اتمی، سواحل دریاها همه وهمه به اموال خصوصی بدل می شوند و به حلقوم ایرانی های همدست امپریالیسم و شرکتهای امپریالیستی ریخته می گردند. قوانین صندوق بین المللی پول و بانک جهانی.... را به کشور ثروتمند ایران با میلیارها دلار پول نقد که آماده رونق اقتصادی و خریدهای مهم تسلیحاتی، تاسیسات صنعتی، شیمیائی، وسایل ترابری و هواپیماهای مسافربری و باربری و... است تحمیل می کنند. بازاری برای غارت به پهنای ایران گشوده شده است و دولتهای قبلی از رفسنجانی گرفته تا احمدی نژاد و روحانی سیاست تعدیل اقتصادی و ریاضت عمومی را اجراء کرده و همه شرایط را برای بهره کشی بهتر فراهم کرده اند.این وضعیت اسفناک نه نشان از پیروزی است ونه جای شادمانی. این یک شکست خفتبار است ومردم ایران باید خود را برای به زیر کشیدن خائنین به ملت ونبردی طولانی با امپریالیسم وعواملش آماده کنند. عاقبت رژیمی که به مردمش متکی نیست همین است که امروز شاهدیم و درنهایت چاره ای جز به عهده گرفتن ژاندارمی امپریالیسم  برای حفظ نظام ارتجاعی اش نمی بیند.
****
خامنه ای و دعوت از مخالفین نظام به شرکت درمضحکه انتخابات
کار مردان روشنی و گرمی است
کار دونان حیله و بی شرمی است

خامنه ای که به عنوان ولی فقیه اساسا مردم را صغیر و ناقص العقل و جاهل و عامی و فاقد قدرت تشخیص و انتخاب میداند و انتخابات را امری صوری و نمایشی در راستای تائید تصمیمات خود و تبلیغات در جهت منافع نظام ، از مردم و حتی مخالفین نظام می خواهد که در انتخابات شرکت کنند چرا که اصل حتی تائید مهندسی انتخابات و تائید کاندیداهای غربال شده  برای مجلس شورا و خبرگان هم نیست ، بلکه صرفا برگذاری نمایشی است از سیاهی لشگری بی اختیار در تائید تصمیمات "نظام " و در حال حاضر گرفتن تائید " نرمش قهرمانه " و یا در واقع تسلیم زبونانه به خواستهای امپریالیستها و باز شدن درهای کشور به روی انحصارات امپریالیستی و اینبار غارت مشترک منابع و ثروت ملی کشور توسط انحصارات خارجی و مافیای داخلی کارگذار آنها و تداوم حاکمیت دیکتاتوری و ضد مردمی جمهوری اسلامی. مشکل اصلی مردم ایران با حاکمیت در این است که رژیم و تفکر ولایت فقیهی اساسا هشتاد میلیون نفر ساکنین ایران را انسان نمی داند و به طبع آن هیچگونه حقوق انسانی هم برای آنها قائل نیست. حاکمیت دینی مقبولیت و مشروعیت خود را از احکام دینی و تفسیر دلخواه این احکام توسط ولی فقیه میگیرد و نه از رای و نظر مردم ؛ و اگر همه مردم رای و نظری داشته باشند مقایر با احکام دینی و یا نظر ولایت فقیه ، از نظر حاکمیت پشیزی ارزش ندارد . مثلا اگر همه مردم خواستار حقوق برابر آحاد ملت با ادیان مختلف و یا برابری حقوق مرد و زن و یا لغو قانون قصاص باشند چون با احکام اسلامی مغایرت دارد و حقوق مسلمان و غیر مسلمان ( مثلا در دیه ) و یا حقوق زن و مرد با هم برابر نیست ( مثلا در ارث و حضانت و دیه و کار و تحصیل و مسافرت ) ،


4                                                          توفان الکترونیکی شماره 115                                                 بهمن ماه 1394  
آنچه که اجرا میشود احکام دینی است و نه خواست مردم. بنابراین صحبت از آزادی و اختیار و استقلال در نظر و رای و انتخاب در چارچوب قوانین و حاکمیت جمهوری اسلامی غیر واقعی و نادرست است.
در جمهوری اسلامی ، آزادی عقیده و بیان و قلم و مطبوعات و احزاب و سندیکا که شرط اصلی و اولیه تبادل نظر و ارائه آرا و اندیشه و برنامه در زمینه های مختلف سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و دفاعی است ، وجود خارجی ندارد و هر گونه دگر اندیشی که مخالف ذوب در ولایت مطلقه باشد  حتی اگر از جانب جناح ها و باندهای مافیائی حاکم مطرح شود به شدت سرکوب میگردد.
در جمهوری اسلامی همه اهرم های اصلی قدرت سیاسی و نظامی و امنیتی و تبلیغاتی نظیر شورای نگهبان ، مجلس خبرگان ، مجمع تشخیص مصلحت نظام و صدا و سیما و تمام ارگانهای امنیتی و انتظامی و نظامی در اختیار ولی فقیه است و تصور هر گونه تغییر و تعدیل و اصلاحی در این سیستم توهمی باطل است.
اگر پراتیک اجتماعی و عمل را معیار حقیقت بدانیم و نه ادعا و حرف را ، تاریخ 37 ساله حاکمیت جمهوری اسلامی نشان داده است که این حاکمیت جز سرکوب و زندان و شکنجه و دار و درفش و تحقیر و توهین و شکاف عظیم طبقاتی و گسترش فقر و بیکاری و اعتیاد و طلاق و فحشا و روانپریشی و کار کودکان و رانت خواری و رشوه خواری و دزدی های میلیاردی و غارت ثروتهای مردم چیزی به ارمغان نیاورده است. خواست مردم در انقلاب بهمن57 کسب استقلال و کوتاه کردن دست امپریالیستها و انحصارات امپریالیستی از کشور و کسب آزادی و به گور سپردن دیکتاتوری و استبداد و بر قراری عدالت اجتماعی و برچیدن بساط دزدان و غارتگران بود. در جمهوری اسلامی طی این 37 سال نه از آزادی خبری بود و نه از عدالت اجتماعی و در حال حاظر نیز با" نرمش قهرمانانه " استقلال سیاسی کسب شده در انقلاب را هم  برای حفظ " نظامشان "به مسلخ امپریالیستها بردند و حالا با وقاحت و بی شرمی تمام از مردم و حتی مخالفان می خواهند با شرکتشان در انتخابات به این اقدام ضد ملی در کنار همه جنایات 37 ساله شان مهر تائید زنند.
شرکت در خیمه شب بازی انتخاباتی رژیم نه تنها به مفهوم پذیرش همه توهین ها و تحقیر ها به مقام انسانی و شخصیت و قدرت ادراک خود بلکه سهیم شدن در همه جنایات و فجایع 37 ساله و تائید خیانت ملی است. هیچ انسان آگاه و شرافتمند و میهن دوستی تن به چنین رذالتی نخواهد داد و قاطعانه این مضحکه را تحریم خواهد کرد

****
 نقش بانک ها در ایران وتبعات آن در زندگی و معیشت مردم

"عمل اساسی و اولیه بانک ها عبارت است از میانجیگری در پرداخت ها. بدین مناسبت بانک ها سرمایۀ پولی غیر فعال را به سرمایۀ فعال یعنی سود آور مبدل می کنند و انواع عواید پولی را جمع آوری نموده آنرا در اختیار طبقۀ سرمایه دار می گذارند."(مجموعه آثار لنین جلد دوم ص 1128  "امپریالیسم به مثابه بالاترین مرحلۀ سرمایه داری" بخش 2ـ بانک ها و نقش نوین آنها).
لنین در این اثر داهیانۀ خود در سال 1916 یعنی یک قرن پیش نقش نوین بانک ها را چنین توصیف کرد که هنوز اعتبار خود را از دست نداده، بالعکس بر آن افزوده شده و می شود. این اعتبارِ روزافزون از آنجهت است که تحلیل او برمبنائی  ماتریالیستی-دیالکتیکی بنا نهاده شده بود.
حال اگر نگاهی کوتاه به بانک ها و اعمال آنها از زمان تأسیس اوّلین بانک در ایران تاکنون بیاندازیم، می بینیم سخنان لنین که درمورد نقش بانک ها بیان داشته، در مورد بانک ها ی موجود در ایران نیز صدق می کند. با خواندن این مقالۀ لنین و مقایسه آن با عملکرد این بانک ها و مؤسسات مالی در ایران، فعالیت آنها برای ما روشن تر و شفاف تر شده، تصویری بهتراز تحرکاتشان و بالنتیجه تأثرات آنان برزندگی تودۀ مردم برایمان نمایان خواهد شد.
الزامأ در اینجا باید تاریخچۀ کوتاهی ازچگونگی شروع فعالیت اوّلین بانک در ایران را بیان کنیم.
تأسیس اوّلین بانک در ایران به نام بانک شاهی در دورۀ سلسلۀ قاجار در سال 1889 میلادی(1267 شمسی) بدست فردی یهودی ـ انگلیسی(آلمانی تبار) و با اجازۀ ملکۀ وقت انگلستان به امتیاز دولت وقت ایران در آمد.
او با دادن باج به ناصرالدین شاه نطفۀ خدمت به بیگانگان و خیانت به مردم در نظام شاهنشاهی را گذاشت. ناصرالدین شاه با گرفتن وام های فراوان، امتیازات فراوانی در اختیار مؤ سس این بانک "ژولیوس دو رویتر" قرار داد. ازجملۀ این امتیازات کنترل ماهیگیری در دریای خزر، کنترل تعرفه های گمرکهای بنادر، امتیاز احداث راه آهن، بنادر، سدها و بهره برداری از معادن و جنگلها به مدت 70 سال به وی داده شد. بعد ها این بانک در خاورمیانه شعباتی ایجاد کرد وبه بانک "اچ اس بی سی" خاورمیانه تغییر نام داد. پس از انقلاب فعالیت های بخش ایران ِ این بانک به بانک تجارت انتقال یافت.

5                                                          توفان الکترونیکی شماره 115                                                 بهمن ماه 1394  
بانک استقراضی روس درسال 1270 در زمان روسیه تزاری بدست یک تبعۀ روسی برای 75 سال تأسیس شد که پس از انقلاب اکتبر شوروی، کشور شوراها آنرا به دولت ایران واگذارکرد و بعدأ در بانک کشاورزی ادغام شد.
 سالهای 1300 آغاز و شروع  تأ سیسات بانک های دیگر در ایران است. قانون تأسیس بانک ملّی در سال 1306 به تصویب مجلس رسید.
در سال 1339 بانک مرکزی که مسؤل تنظیم و اجرای سیاستهای اعتباری و پولی در راستای سیاست کلّی اقتصاد در ایران بود، تأسیس شد.
در سال های حکومت پهلوی ها دائمأ به تعداد بانکها افزوده شد و تعدادی از بانک ها به صورت خصوصی از طرف سرمایه داران بزرگی مانند ثابت پاسال معروف و امثالهم تأسیس گردیدند. وی نیز مدت کوتاهی قبل از انقلاب مانند بسیاری دیگر دارائیهای خود را به خارج منتقل کرد. خارج از کشور در دامان امپریالیستها که پولهای غارت شده و دزدی از گلویشان به خوبی پائین می رود، خانه امنی برای همه این نوع سرمایه داران است.
پس از انقلاب بهمن 57 که بانکهای خصوصی به صورت دولتی در آمدند و این یک دستآورد انقلابی بود و مانع از کنترل بی چون چرا و بدون مهار بورژوازی بر اقتصاد و سرمایه های ملی بود با رش سیاستهای نئولیبرالی ورق کاملا برگشت و قانون اساسی جمهوری اسلامی به زیر پا گذارده شد. آهنگ رشد کمّی بانک ها با سرعت چند برابر به راه افتاد و بانک ها و مؤسسات مالی مانند قارچ از زمین بیرون زدند. سرمایه داران بزرگ در کنار بانک های دولتی دست به تأسیس این بانک های خصوصی زدند. به جرأت می توان گفت که منحنی رشد کمّی بانک ها با منحنی رشد فقر در اکثریت مردم جامعه هم خوانی دارد.
هم اکنون طبق آماری که وزارت اقتصاد و خزانه داری اعلان کرده است بین 6000 تا7000 بانک و مؤسسه مالی با مجوز و بدون مجوز که بسیاری از آنها نام "ائمه" را یدک می کشند مشغول به کار هستند، یک چهارم نقدینگی کل کشور در دست آنها است، این نقدینگی  قدرت فراوانی را به آنها داده که با آن می توانند در مقابل سیاست پولی کشور دست به هر سیاست مخالف و مانوری را بزنند. دستورات بانک مرکزی در مورد تنظیم بازار سرمایه و تعیین نرخ سود بانکی را نادیده گرفته و کار شکنی در امور بانکی و سیاست اقتصادی را ادامه دهند. به همین مناسبت است که بابک زنجانی ها از این وضعیت بی حساب و کتاب و نظارت مردمی در می آیند.
بسیاری از این بانک ها نظیر بانک قوامین متعلق به نیروی انتظامی، بانک انصار وابسته به بنیاد تعاون سپاه پاسداران هستند که با دارا بودن جایگاه ویژه و وابستگی و نزدیکی به رهبری دارای قدرت زیاد بوده و بدون هیچگونه واهمه ای به کار خود ادامه می دهند و به هیچ مقامی جوابگو نیستند. طبیعتا در مملکتی که امنیت نیست و مستبدان آسمانی سخن آخر را می گویند قانونهای اقتصادی تابع ـصمیمات این مراکز با اعمال نفوذ و تهدید و فشار می شوند. ما در گذشته شاهد بودیم که ضمانت وام بدهکار حکم فلان یا بهمان فرد با نفوذ اسلامی بود که عمامه حمل می کرد و حال باید می دیدیم کدام رئیس بانکی از جان گذشته ای پیدا می شد که جرات نماید به توصیه تلفنی وی پاسخ رد دهد و مدعی شود سخنان وی فاقد اعتبار است؟ آنوقت زبانش را از قفایش بدر می آوردند. این بانک ها که آوردن فهرست نام آنها در حوصله این نوشته نیست، سرمایه های نجومی ِ بدست آورده خود را، نه صرف بهبود معیشت توده های مردم و کمک به کارآفرینی کرده، بلکه با خرید مستغلات، زمین های مرغوب، هتل و سرمایه گذاری های کلان در کشورهای همجوار، سرمایه خود را از بانک داخلی خارج کرده و در جائی دیگر که از امنیت بهتری برخوردار است سرمایه گذاری می کنند. و بقولی سرمایه خود را به جائی امن منتقل می نمایند که حتی بلیط هواپیمایش به ممالک امپریالیستی در موقه لزوم مناسب از گذار از فرودگاه امام خمینی باشد.
یکی از تازه ترین این تحرّک ها سرنوشت تعاون مالی میزان( وابسته به دادگستری) است که پس از بدست آوردن میلیاردها پول مردم که بعنوان سپرده گذاشته بودند، باوعده  سود بسیار بالا، کلیه دارائی های مردم با یک چشم بهم زدن بلعیده و دود شد و سپرده گذاران را به خاک سیاه نشاند. آنهم در خراسان و در کنار گوش امام رضا. بعدها معلوم شد که بسیاری از این پولها در پروژه ای به نام "پدیده شاندیز" به باد هوا رفته است. بانک کشاورزی، بانک مهر و انصار در فروش غیر قانونی سهام شرکت "پدیده شاندیز" دست داشته که با این کار کلاه بزرگی بر سر مردم گذاشته اند و جالب آن است که کسی پاسخگو نیست.
 ز این نوع  فعالیت ها در بانکها و مؤسسات مالی بسیارند که ما فقط نمونه ای را آوردیم تا خوانندگان به عمق فاجعۀ تحرکات بانک ها ومؤسسات مالی در ایران پی ببرند.
اختلاس 3000 میلیاردی و فرار محمودرضا خاوری مدیرعامل بانک ملّی نمونه دیگری است. شایع است که وی به کمک آقای احمدی نژاد  به کانادارفته البته با دست پر.
هم اکنون 600 بدهکار کلان بانکی(بدهکار کلان به کسانی اتلاق می شود که بین 50 میلیارد تا 1000میلیارد تومان بدهی داشته باشند) وجود دارد که دست عزرائیل هم به آنها نمی رسد. آنها هیچوقت قصد باز پس دادن این بدهی را نداشته و ندارند و امدادهای غیبی به آنها مساعدت می کند. بابک زنجانی ها که به قولی فقط تابلو هستند، در سامان سرمایه داری جمهوری اسلامی ما به جز شهر زنجان شهرهای فراوانی داریم که اهالی بساری دارند. یکروز خدادادی است، یک روز زنجانی، یک روز قزوینی، یک روز مشهدی، یک روز اصفهانی و "خدا آخر و عاقبت این سلسله را به خیر کند"...
 بهتر است  بازهم به لنین گوش دهیم. وی در همانجا ص 1129 می نویسد: "به تدریج که معاملات بانکی توسعه می پذیرد و در دست عدۀ قلیلی از مؤسسات تمرکز می یابد، بانکها نیز نقش ساده میانجیگری را رها کرده به صاحبان انحصارات پر قدرتی مبدل می شوند که تقریبأ تمام سرمایه پولی جمیع سرمایه داران و کارفرمایان کوچک و نیز قسمت اعظمی از وسایل تولید ومنابع مواد خام در یک کشور و در یک سلسله از کشورهای در اختیار آنان قرار می گیرد. این جریان تبدیل عده کثیری از میانجیان ساده به مشتی صاحب

6                                                          توفان الکترونیکی شماره 115                                                 بهمن ماه 1394  
انحصار، یکی از پروسه های اساسی رشد سرمایه داری و رسیدن به مرحلۀ امپریالیسم سرمایه داری است. بدین جهت تمرکز معاملات بانکی از نکاتی است که ما باید مقدم بر همه آن را مورد مداقه قرار دهیم."
لنین با دیدن چنین تحرکات بانکی در جهان و با بهره گیری از گفته های مارکس، دست به نوشتن این مقالۀ معروف خود زد. لنین همانجا ص 1135 می نویسد: "مارکس نیم قرن پیش از این در " سرمایه" نوشت: "بانک ها در یک مقیاس اجتماعی شکل ـ ولی فقط شکل ـ حسابداری عمومی و توزیع عمومی وسایل تولید را به وجود می آورند "(رجوع شود به ترجمۀ روسی، جلد سوم، قسمت دوم، ص 144).
لنین باز می نویسد که این توزیع عمومی وسایل تولید جنبه صوری دارد و از لحاظ مضمون خود به هیچ وجه "عمومی "نبوده، بلکه خصوصی است. یعنی با منافع سرمایۀ بزرگ و در درجۀ اوّل با منافع بزرگترین سرمایه ها یعنی سرمایه انحصاری همخوانی دارد. عملکرد این سرمایه ها توده های مردم را به فقر و گرسنگی کشانده و در نتیجه عقب ماندگی و ورشکستگی صنایع کوچک را به ارمغان می آورد. ورشکستگی هزاران صنعتگر کوچک در ایران طی سالهای اخیر نتیجۀ این سیاست غلط و بر آمده از خصلت سرمایه اندوزی هر چه بیشتر و به هر قیمت این بانک ها و مؤسسات مالی است.
سرمایه دار کوچک که برای زنده ماندن و مدرن کردن وسایل تولید خود به سرمایه ای اندک  احتیاج دارد با هزاران مشکل روبرو شده و از گرفتن وام محروم گردیده اما سرمایه دار کلان بدون هیچ مشکلی به مراد خود می رسد. این عمل ِ بانک ها  نشان می دهد که آنها  پشتیبانان واقعی سرمایه داران کلان بوده و به فکر معیشت و زندگی مردم برخلاف آنچه دائم در بوق و کرنا می دمند و با تبلیغات توخالی گوش ها را کر می کنند  نیستند.
در نظام سرمایه داری انتظاردیگری از عملکرد بانکها نمی توان داشت. نظام سوسیالیستی است که انسان ها را در مرکز قرار می دهد و آینده آنها را تضمین کرده به آنها امنیت داده و ترس از بی دورننمائی از آینده را از بین می برد، ظرفیت سرمایه داری از عده این کار خارج است، زیرا ماهیتش و شرط بقاء اش در غارت و مکیدن خون دیگران است.

بورس و اقتصاد قمارخانه ای و حذف سوبسیدها و تعرفه های گمرکی و تغییر قوانین کار و ایجاد مناطق آزاد تجاری و... که نتایج حاصل از آن باعث سرازیر شدن همه کالاهای صنعتی و کشاورزی و مصرفی به کشور و نابودی تولیدات صنعتی و کشاورزی و گسترش بیکاری و فقر و بی حقوقی کامل کارگران و زحمتکشان از طرفی و ایجاد یک لایه اجتماعی از میلیاردرهای غارتگر وابسته به حکومت و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه شد. طبقه کارگر صنعتی کشور از 5/3 میلیون نفر به 2/1 میلیون نفر کاهش یافته و 70 در صد صنایع کشور به طور کلی نابود و 30 درصد باقی مانده با ظرفیت 50 درصد مشغول کار است. طبیعی است که با چنین وضعیت اقتصادی و اتکاء حاکمیت به یک لایه چند درصدی از میلیاردرها و مزدوران وابسته نمی توان اقتصاد مقاومتی برای مقابله با تحریمهای امپریالیستی بوجود آورد.
***

بازخوانی سالی که گذشت به زبان ساده

سال ٢٠١٥ میلادی را هر كس به گونه ای پشت سر گذاشت؛ عده ای موفقیت و خوشكامی از آن شان بود,  برخی ناكامی های پیاپی. اشنایان دور و نزدیكی از میانمان رفتند و نوزادانی هم بر این جهان نابرابر چشم گشودند. هزاران سال است كه چرخ این زندگی چنین چرخیده است و اگر تغییر بوجود نیاید ، چنین خواهد چرخید.  اما سال گذشته، سال جنگ و خونریزی و ناارامی بود. هزاران هزار انسان دربدر شدند، برخی به اروپا راه یافتند، برخی دیگر  در میانه راه جان باختند. عده ای هم هنوز كوله بارشان را در مهد "دموكراسی" بر زمین نگذاشته بودند، در اتش راستگرایان سوختند. آن عده ای هم كه نتوانستند به غرب راه یابند، یا در زیر  بمباران بشر دوستانه غرب جان باختند و یا در اسارت اسلام داعشی سرشان را از بدن جدا كردند و زنانشان را به سربازان اسلام دادند تا نفسی تازه كنند. دنیای غرب اما چشمش را بر روی این همه جنایت بست و آن جنایتی را دید كه در قلب پاریس رخ داد كه جان جوانان بیگناهی را گرفت؛ آن را بهانه ای كرد تا سهمش از سوریه كم نشود. بمب انداخت و دوباره جان مردم كوچه و خیابان را گرفت. دیواری قطورتر و طولانی تر از دیوار برلن به دور خود كشید! تا جزیره ارامش و رفاه شان از هجوم پناهجویان در امان بماند. 
در كناره رود اردن ، آنجایی كه میلیونها فلسطینی در هم میلولند سربازان ازراییل كودكان را به قتل می رسانند و در كنار جنازه آن  الت جرم را جا می گذارند تا قتلشان مباح جلوه نماید. جهان آن صحنه ارایی و چاقو را دید و قتل را دفاع مشروع دانست! دنیا فریاد زد: كودكان فلسطینی را میكشند! اما چشم غرب به شارلی ابدو دوخته بود. این جنایت را ندید شاید هم دید و رنگ خونشان را كمرنگتر از شارلی میدانست!
 آنسوی خلیج فارس - كشوری كه قانون اساسی را نمیشناسد - هر روز بمب بر سر یمنیان ریخت اما صدای اعتراض كسی برنخاست. برعكس به او اسلحه فروختند و تشویقش كردند، فرش قرمز برایش پهن كردند و به دیدارش رفتند و بر شانه اش دست مریزاد كوبیدند! 
از آنطرف  در اوكرایین اشوب به پا كردند راستگرایان و فاشیست ها را دموكرات خواندند و به رای مردم آنجا هم خندیدند و دولتش را سرنگون كردند. وقتی كه خرس قطبی از خواب بیدار شد و اعتراضش را شنیدند، بر او تاختند كه چرا از خواب زمستانی برخاسته

7                                                          توفان الکترونیکی شماره 115                                                 بهمن ماه 1394  

است ! تحریمش كردند و تانك ها و موشكهایشان را به سمت او راندند. كارشان كه نگرفت مسافران بدبخت یك هواپیمای مسافربری را هزینه كردند تا او را به كام جنگ روانی بكشانند. حالا آن خرس با دمای گرم كرانه شرقی دریای مدیترانه خو گرفته است! و از آنجا سهمش را میخواهد! لولو خور خوره ای را كه غرب درست كرده بود كه اشوبی به پا كند تا مرزها را از نو تنظیم كنند به این امید كه سهمشان را از منابع نفت و گاز بیشتر ببرند! اكنون زیر بمباران آن خرس بزرگ ، ضعیف تر شده است؛ برخی از آنان به نوه عثمانی پناه بردند، عده ای دیگر دست به دامان  نوكران یانكی ها شدند. در این میان هم ازرائیل كه بر خود نام اسرائیل نهاده است سر از پا نمی شناسد! داعشیان را آموزش و پول می دهد تا جان بگیرد و منطقه را از دشمنانش پاك سازد. اسلام داعشی نه كینه ای با یهودیت دارد و نه با فرهنگ "منحط" غرب دشمنی! سربازانش را هم از مهد دموكراسی غرب به عاریه گرفته است. همان جوانانی كه در این دنیای غرب نتوانستند سامان به یابند، قهر كردند و رفتند تا هر آنچه كینه در دل دارند بر سر مردم ان دیار بریزند! جنایت كردند و خون ریختند و سر بریدند ، برده خریدند و فروختند و این اواخر هم در كنار تجارت نفت و گاز و اشیای قدیمی به تجارت ارگان های انسان هم روی آورده اند. 
با كلنگ و پتك و بمب به جان اثار باستانی افتادند با خاك یكسان كردند و دنیا هم خم به ابروی نیاورد! برخی از تجار معروف غرب هم آن نمونه های خوبش را به قیمت مناسب خریدند و در بازارهای جهانی فروختند! 
نوه عثمانی خواب امپراطوری عثمانی بر سر می پروراند بر سر" تركهای كوه نشین" كشورش و كردهای عراق و سوریه بمب ریخت ولی نتوانست دفاع زنان و مردان دلاور كوبانی را با حامیان بین المللی داعشیان بشكند! با بارزانی دست اتفاق داد تا كوبانه را به زانو درآورد! كوبانه شد سمبل مقاومت و همبستگی خلقهای جهان! شد غده ای سرطانی زیر گلوی تركیه كه نه نوه عثمانی چشم دیدنش را دارد و نه ازراییل و دنیای غرب! 
سال گذشته فقط جنگ با ادوات نظامی نبود جنگ اقتصادی هم بود. عاقلی گفته بود: اگر می خواهید كشوری را اشغال كنید دو راه وجود دارد یا با تانك و توب و یا آن كشور را مقروض كنید. دنیا دوبار جنگ جهانی را تجربه كرد و هر دو از درون اروپا برخاست. و در هر دو آلمان در مركز آن قرار داشت.  اروپا به سركردگی آلمان و فرانسه اتحادیه ای تشكیل دادند اما نه از نوع اتحادیه ها و تعاونیهای كارگری و دهقانی، بلكه اتحادیه ای از مراكز و موسسات مالی بزرگ اروپا. تسهیلاتی برای رد و بدل كردن پول واحدشان فراهم اوردند. اسمش را هم یورو گذاشتند و در تمام سكه های یك یوروی نام یورو را هم به حروف یونانی حك كردند تا نشان دهند ریشه شان كجاست؛ گفتند و افتخار كردند كه یونان گهواره دموكراسی اروپاست. اما این ریشه را تبدیل كردند به بیشه ای كه در آن بانكها در كمین نشستند تا عصاره آن كشور را بمكند. آنچنان شهدش شیرین و لذیذ بود كه  از اسپانیا و پرتغال و ایرلند هم نگذشتند؛ البته سراغ ایتالیا هم رفتند ولی جانش را نگرفتند. مردم یونان زمانی كه  امیدشان از احزاب محافظه كار و فاسد دولتی قطع شد، رأیشان را به اتحاد چپ دادند. به این امید كه راه چپ آنها را به سر منزل مقصود می رساند. به خیابان ریختند و شادی كردند و بالای لب صدر اعظم المان نیم سبیلی گذاشتند و حرفهای تند زدند و روابطشان كه تیره و تار شد وزیر و وكیل بی كراوات و استاد موتور سواری را به پای میز مذاكره كشاندند. زورگویان غرب آنگاه كه دیدند با این جوانهای چپ  به نتیجه نمی رسند، دیری نگذشت كه با تهدید و حتك حرمت دیپلماسی چپ های تازه به دوران رسیده را سر جایشان نشاندند و آنها را به زانو درآوردند. اتحاد چپ یونان به دو قسم شد تعدادی از دولت كناره گیری كردند عده زیادی ماندند و به این خفت تن دادند. 
پیشنهاد می كنیم كه اصطلاح مخفف "برجام" را به عنوان واژه برتر سال ٢٠١٥ برگزینیم.
در این اصطلاح یك معنا نهفته است به شرطی كه حرف آخر ان را حذف كنیم؛ در فارسی "برجا داشتن" و یا "برجا ماندن" یعنی "ثابت و برقرار داشتن"، "باقی ماندن". به قول عزیزی كه ابرام داشت سعدی را با جناب خطاب كنیم، جناب سعدی می فرمایند:
"مادام که این یکی برجاست آن دگر برپاست". وقتی "قدرت" برجاست "اختلاس و فساد" هم برپاست! 
 در پشت این برنامه جامع اتمی آنچه نهفته است از یكسو زیاده خواهی دنیای غرب از كشوریست كه در یكسوی آن  مردمانش بر استقلال ملی پای می كوبند و در سوی دیگر حاكمینی نشسته اند كه در پی چاره یابی برای حفظ دستگاه زر و زوریست كه بیش از سه دهه  برای خودشان ساخته اند. صیانت آخری بر اولی می چربد. تحت لوای "برجام" هر آنچه را با امكانات این مملكت فلاكت زده ساخته بودند، بر باد دادند تا این طوفان سهمگین ریشه شان را از زمین جور و ستم بر نكند! 
خبر امضای برجام كه در لحظه آخر رسید رسانه های داخلی و خارجی جشن و سرور مردم را نشان دادند. به اندازه  خواندن ان عنوان روزنامه كه نوشت "شاه رفت" شادی كردند! نه آن زمان از خودشان پرسیدند كه چه كسی رفت و چه كسی آمد! امروز هم نمی پرسند كه آنچه به زورگویان غرب  دادند، چه بود و آنچه گرفتند چیست! ؟ می دانم كه بهای آن هرچه باشد گران است! 
برداشتن تحریم ها تغییری در وضعیت مردم گرسنه نخواهد داشت مادام كه شریان اقتصاد مملكت دراختیار "خودیهاست". سفره كارگران از نان تهی خواهد ماند ، صدای اعتراضشان را در هم خواهند شكست! و این قصه همچنان ادامه خواهد داشت.




سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی، بدست مردم ایران!


8                                                          توفان الکترونیکی شماره 115                                                 بهمن ماه 1394  
جعلیات امپریالیستی وترتسکیستی  درمورد سوریه را باور نکنیم

                                                        

جعلیات امپریالیستی وترتسکیستی ووطنفروشانه عناصر مزدور را باور نکنیم ، تبلیغات درمورد گرسنگی دادن مردم در سوریه ادامه همان جعلیات ضد بشری درمورد عراق ولیبی وافعانستان و....است.در گذشته نیز تصاویر کودکان عراقی با مارک سوری که گویا دراثر بمباران شیمائی بشار اسد کشته شدند، دررسانه ها پخش شد تا زمینه دخالت م...ستقیم "بشر دوستانه" و سرنگونی رژیم سوریه فراهم آید که خوشبختانه با شکست روبرو شد. حال امروز دوباره به مسئله مشابهی در شهر مضایا که دست پخت اپوزیسیون حقوق بشرخواه!!! سوریه است علم گردیده تا از شکست کامل تروریستهای وارداتی ممانعت بعمل آورند. جبهه خلق برای آزادی فلسطین نیز دراین باره با انتشار بیانیه های مختلف بر دروغهای اپوزیسیون ارتجاعی وهمدست امپریالیسم در سوریه پرده برداشت و به افشای جعلیات آنها دست زده است.

گروه‌های تروریستی ساکنان شهر مضایا در حومه دمشق که تعدادشان ۲۳ هزار نفر است را سپر انسانی برای خود در برابر حملات ارتش سوریه و حملات هوایی قرار داده اند.
ستاد تبلیغات جنگ وابسته به حزب الله لبنان با صدور بیانیه ای درباره اخبار نادرست وجعلیات غرب دربار وضعیت شهر «مضایا» در حومه غربی دمشق منتشر کرده است ودر بخشی ازآن آمده است : افتراهایی که به مقاومت درباره این شهر زده می شود برنامه ریزی شده و با هدف تخریب چهره مقاومت است، زیرا مسئول حوادث این شهر گروههای تروریستی هستند که مضایا را برای خود و حامیانشان به گروگان گرفته اند.

در این بیانیه آمده است تبلیغات منفی که رسانه های شناخته شده درباره مضایا به راه انداخته اند در شهرهای دیگر سوریه که از سالها پیش تحت محاصره گروههای تروریستی هستند مانند کفریا و الفوعه در حومه ادلب و نبل و الزهرا در حومه حلب و دیرالزور و مناطق دیگر تحت محاصره سابقه نداشته است. در این شهرها کودکان شیرخوار به دلیل کمبود شیرخشک و مواد اولیه و مردم به دلیل انتشار بیماری ها در سایه عدم وجود امکانات پزشکی به خاطر محاصره از سوی تروریستها، جان خود را از دست می دهند.
در تاریخ 18 اکتبر سال گذشته میلادی دهها کامیون حامل مواد غذایی و پزشکی وارد «مضایا»،»سرغایا»، و «بقین» شد که برای چند ماه کافی است. همین مقدار نیز به کفریا و الفوعه ارسال شد و قرار است در روزهای آینده نیز بعد از اینکه بند انتقال مجروحان مسلح از الزبدانی اجرا شد، محموله های کمکی وارد این مناطق شود.
در بیانیه رسانه جنگی حزب الله آمده است که گروههای تروریستی کمکهای غدایی توزیع شده در مضایا را در انبارهای خود در مرکز این شهر نگهداری می کنند و در ازای دریافت پول این کمکها را به غیر نظامیان می فروشند.

همچنین این گروههای تروریستی، ساکنان مضایا که تعدادشان 23 هزار نفر است را به عنوان سپر انسانی خود در برابر حملات ارتش سوریه و حملات هوایی قرار می دهند. بر خلاف آنچه رسانه ها و برخی از گروههای وابسته به تروریستها که مسئول پیامدهای حوادث مضایا هستند، ادعا می کنند، تاکنون حتی یک مورد مرگ بر اثر گرسنگی در این شهر گزارش نشده است.
از سوی دیگر تعداد زیادی از ساکنان مضایا چندین بار تلاش کردند که از این شهر خارج شوند اما سرکرده های گروه‌های تروریستی از خروج این افراد جلوگیری کردند.
***

دست امپریالیستها به سرکردگی امپریالیسم آمریکا ازسوریه کوتاه باد!
9                                                          توفان الکترونیکی شماره 115                                                 بهمن ماه 1394  
کارزاربین المللی درافشای تروریسم دولتی غرب  
انعکاس بین المللی نظرات حزب کار ایران (توفان) در مورد سوریه
La derrota de las políticas agresivas de los imperialistas occidentales, encabezados por los EEUU y sus aliados en Siria
http://pceml.info/actual/images/Internacional/Siria_manosfuera350.png
حزب کار ایران (توفان) مقالات و بیانیه های متعددی پیرامون عملکرد جنایتکارانه امپریالیستهای غربی  و متحدینشان در سوریه انتشار داده است.برگردان انگلیسی بیانیه "  شکست امپریالیستهای غرب به سرکردگی آمریکا ومتحدینشان در سوریه و بن بست سیاست تجاوزکارانه آنها " برای احزاب برادر متشکل در کنفرانس بین المللی و تعدادی از سازمانهای چپ و مترقی و ضد جنگ  ارسال شد. در این بیانیه ، حزب ما موضع خود را بطور مشخص و روشن توضیح داده است که :

- نیروهائی که در سوریه به تخریب ، بمب گذاری ، تجاوز ، قتل و حنایت دست میزنند مزدوران وارداتی هستند که از طرف سازمانهای جاسوسی امپریالیستی و از طریق عربستان و ترکیه و قطر بسیج شده اند.

- دولت سوریه با بسیج  مردم و ایجاد گروههای مسلح توده ای توانسته است که " ارتش آزاد سوریه"  و سیاستهای امپریالیستهای غربی را بشکست بکشاند. در حال حاضر  دولت بشار اسد مستبد از اصل استقلال ملی ، حاکمیت ملی، تمامیت ارضی سوریه ، حفظ موجودیت کشور و عدم تبدیل آن به لیبی و عراق دیگری دفاع میکند. حملات هوائی روسیه به پایگاههای تروریستی " خلافت اسلامی" ، " ارتش آزاد سوریه" . تروریستهای وارداتی دیگر نقش مثبتی در حفظ موجودیت سوریه دارد.

-   بخشی لز اپوزیسیون ملی سوریه که مخالف رژیم  بشار اسد بوده است به مخالفت با دخالت نیروهای خارجی برخاسته وخط خود را از ساستهای مزدوران وارداتی غرب جدا نمودند . این اپوزیسیون مترقی بدرستی تشخیص داد که امر دفاع از استقلال ملی و موجودیت کشور در درجه نخست قرار دارد و آنکه باید نوک حمله را بسوی تروریستها ، این لشکریان پیاده نظام غرب بسرکردگی امپریابیسم آمریکا هدایت نمود و از طریق برافراشتن پرچم مبارزه علیه متجاوزگران خارجی به حل تضادهای طبقاتی داخلی پرداخت.

این بیانیه مورد استقبال بسیاری از رفقا قرار گرفته است. رفقای حزب کمونیست اسپانیا ( مارکسیست لنینیست ) این بیانیه را بزبان اسپانیائی ترجمه کرده و در تارنما و فیسبوک حزب خود درج نموده اند. همچنین بیانیه بزبانهای انگلیسی و یا اسپانیائی درسایتهای رفقای حزب کمونیست کارگران دانمارک ، حزب کمونیست مکزیک ( م- ل)  ، جبهه توده ای مکزیک و فیسبوک های متعددی درج شده است. در زیر نامه ای از رفقای حزب کمونیست ژاپن(چپ) را ملاحظه فرمائید:

                                                به حزب کار ایران ( توفان )
رفقای گرامی ،
بیانیه انگلیسی شما پیرامون  وضعیت سوریه دریافت شد. بدینوسیله خواستیم از شما قدردانی کنیم.
ما ، حزب کمونیست ژاپن (چپ ) ، این  بیانیه را بزبان ژاپنی ترجمه کرده و آنرا در نشریه مان "ستاره خلق"  شماره 16 ژانویه  2016 بچاپ رساندیم.تحلیل درست شما به  آگاه کردن مردم ژاپن در مورد  وضعیت سوریه  و نیروهای خارجی درگیر در آن  کمک فراوانی میکند.کار خستگی ناپذیز شما را ارج مینهیم . خوشحال خواهیم شد که بطور مرتب مقالات شما را دریافت داریم.
با همبستگی ،
ستاره خلق
حزب کمونیست ژاپن (چپ)
زنده باد همبستگی بین المللی با خلق سوریه!

10                                                          توفان الکترونیکی شماره 115                                               بهمن ماه 1394  
بیانیه مشترک صد ها تن از اساتید دانشگاهها علیه جنایت دولت اردوغان
https://scontent-ams3-1.xx.fbcdn.net/hphotos-xap1/v/t1.0-9/12509688_911472108906264_3661383717495524083_n.jpg?oh=845a22ef49e98831680991e1707c189a&oe=56FDF218
یکشنبه دهم ماه ژانویه، 1127 تن از اساتید دانشگاه های ترکیه و 365 استاد از سایر کشورها بعنوان حمایت از آنها، اعلامیه در همبستگی با خلق کرد مبنی بر صلح امضا نموده و فردای آنروز منتشر کردند. هم اکنون تعداد امضا کنندگان از مرز 2000 استاد و تعداد دانشگاه ها از 90  گذشته است وهر روز بر تعداد معنرضین  افزوده میشود. کانون های صنفی ادبی و هنری ترکیه نیز به این کاروان پیوسته اند. نوام چامسکی، اندیشمند و متفکر آمریکایی در مصاحبه ای  درمورد اظهارات رجب اردوغان درمورد اوضاع ترکیه گفت : اردوغان داعشی را مسئول ناامنی‌ها می‌داند که از طرق مختلف از آن حمایت می‌کند و هم‌زمان به حمایت از جبهه النصره‌ای می‌پردازد که تفاوت چندانی با داعش ندارد.  همین دولت به کسانی حمله می‌کند که جنایات اردوغان را علیه کردها محکوم کرده‌اند؛ کردهایی که مهم‌ترین نیروی زمینی علیه داعش در سوریه و هم عراق محسوب می‌شوند. اظهارات چامسکی در حالی مطرح می‌شود که هم‌زمان با تهدید جامعه دانشگاه در ترکیه به مرگ و محاکمه، حملات در مناطق جنوب‌شرقی ترکیه هم‌چنان ادامه دارد. " چامسکی از بیانیه همبستگی اساتید ترکیه اعلام پشتیبانی نمود. متن بیانیه از این قرار است:

ما به عنوان اساتید دانشگاه ها شریک این جرم نمی شویم!
"جمهوری ترکیه به مدت چندین هفته با وضع غیر قانونی منع رفت و آمد و تحمیل حکومت نظامی در شهرهای جیزره، سیلوپی، دیاربکر، نصیبین و سایر مناطق عملا ساکنین را به تشنگی و گرسنگی محکوم کرده. با سلاح هایی که فقط در جنگ ها استفاده می شود به اماکن مسکونی هجوم می برند و با زیر پا گذاشتن پیمان های بین المللی که امضا کرده اند با رفتارهای خشونت آمیز و شکنجه و آزار و اذیت مردم تمامی حقوق مردم منطقه را پایمال کرده اند. این روش آگاهانه و قاصدانه دولت ترکیه در قلع و نابودی اهالی منطقه مغایر با قانون اساسی ترکیه و تعاملات جهانی می باشد.

دولت بلافاصله می باید به قتل عام عامدانه خصوصا شهروندان کرد و تبعید آنها پایان و به منع رفت و آمد خاتمه دهد. اخلال گران و آنها که مخل حقوق شهروندی هستند را شناسایی و به مراجع قانونی بسپارد و به تمامی افرادی که دچار ضرر مادی و معنوی شده اند غرامت بپردازد و در این راستا اجازه ورود به ناظرین جهانی به منطقه را بدهد.آمادگی جهت آغاز مذاکرات صلح و راه حل دائمی و ایجاد نقشه راه در خصوص مطالبه شهروندان کرد را خواستاریم. داوطلبانه خواهان حضور در روند این مذاکرات هستیم و خواهان حضور ناظرین بی طرف بین المللی می باشیم و در این راستا با سرکوب صدای مخالفین حکومت مخالفیم.
دولت بلافاصله موظف به خاتمه اعمال خشونت بر علیه شهروندان است. ما به عنوان اساتید دانشگاه در این کشور در مقابله با این جنایات و قتل عام سکوت را تحمل نمی کنیم و نخواهیم کرد. ما شریک این جرم نخواهیم شد!

متعهد می شویم تا احقاق حقوق و برآورده شدن این خواسته هایمان، در میان احزاب سیاسی و مردم و مجامع جهانی به طور مستمر به تماس و مراوداتمان ادامه دهیم."


مرگ بررژیم تروریستی فاشیستی ترکیه ،همدست امپریالیسم وصهیونیسم درمنطقه !
11                                                          توفان الکترونیکی شماره 115                                               بهمن ماه 1394  
تراب حق شناس مبارز انقلابی ویار و یاور خلق فلسطین درگذشت
                                            
طبق اطلاعیه اندیشه وپیکار ، دوشنبه
۵ بهمن ۱۳۹۴ تراب حق‌شناس پس از پنج سال مبارزه با بیماری آی. ال. اس، در سن ۷۴ سالگی درپاریس درگذشت.تراب حق شناس یکی از بنیان گزاران سازمان مجاهدین و سپس سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر بود.وی سال های طولانی عمر خودرا علیه سلطنت پهلوی و امپریالیسم، ارتجاع سرمایه داری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی اسراییل ویاری رساندن به خلق قهرمان فلسطین صرف کرد و ازهیچ کوششی دریغ ننمود. زندگی او پرازتلاش ومبارزه علیه هرگونه ظلم وستم درایران وجهان بود. یاد تراب حق شناس را گرامی میداریم و درگذشت او را به دوستان ویاران وبستگانش تسلیت می گوئیم .
يادش گرامي وراهش پررهروباد!
حزب کارایران(توفان)

چهارشنبه هفتم بهمن ماه ۱۳۹۴
    ...................................................................................................................................................................
به مناسب درگذشت دوکمونیست رزمنده سوئدی
رفقا اندرش پرشون وهوگو تورش تنسون ازکمونیستهای برجسته سوئد

با کمال تاسف مطلع شدیم که دوتن از رفقای رهبری سابق حزب کمونیست سوئد (ک پ اس)، رفقا اندرش پرشون، دبیراول وبنیان گذار حزب وهوگو تورش تنسون عضو کمیته مرکزی ومسئول هئیت تحریریه "نشریه کمونیست" در نوامبرودسامبر2015 بدرود حیات گفتند.رفیق اندرش پرشون درآستانه جشن هفتادمین سالروزش بود که قلبش در اثر سکته قلبی از حرکت باز ایستاد ورفیق هوگو تورش تنسون نیز به تازه گی شصت سالگی اش را جشن گرفته بود که متاسفانه بیماری سرطان مجال به ادامه حیاتش نداد. حزب کمونیست سوئد(ک پ اس) در سال 1980 دروحدت با چند سازمان وگروه م ل احیا گردید وتا پایان 1995 میلادی به فعالیتش ادامه داد.
حزب کارایران(توفان) به مناسبتهای مختلف درعرصه بین المللی ودر نشست های دوجانبه وچند جانبه با این رفقا دیدار وگفتگو های فراوان وپربار سیاسی داشته و همواره ازحمایتهای صمیمانه و بی دریغ انترناسیونالیستی حزب کمونیست سوئد برخوردار بوده است.هواداران ما در سوئد نیز مطابق با رهنمود رهبری حزب در ارتباط  تنگاتنگ و نزدیک با رفقای حزب کمونیست سوئد به وظایف ملی وانترناسیونالیستی خود عمل می نمودند. رفیق اندرش پرشون نقش بسزائی در افشای دسیسه های امپریالیستی علیه ایران وهمینطور افشای سیاستهای سرکوبگرانه جمهوری اسلامی ودر حمایت از جنبش دمکراتیک مردم ایران و نیروهای ترقی خواه وانقلابی داشته است. تظاهراتهای با شکوهی در محکومیت تجاوز نظامی عراق به ایران و چندین تظاهرات در محکوم کردن اعدام رهبران کمیته مرکزی حزب کارایران(توفان) رفقا قدرت فاضلی، بابا پورسعادت و حمید رضا چیتگر (بهمنی)  منصور و حسن مختاری، حسن حسنی (بابک) وسایر کادرها واعضای حزب و جریانات سیاسی.... برگزار گردید که رفیق اندرش یکی از سخنگویان برجسته این تظاهراتها بود.

12                                                          توفان الکترونیکی شماره 115                                               بهمن ماه 1394  
رفیق اندرش پرشون دردوره بحرانی فروپاشی شوروی رویزیونیستی که رسانه ها ی امپریالیستی مرگ سوسیالیسم و پایان عمر کمونیسم را فریاد می زدند ، جسورانه از رفیق استالین، سوسیالیسم ودیکتاتوری پرولتاریا دفاع کرد ومقالات متععد تحلیلی  وارزشمندی در نقد عملکرد تاریخی رویزیونیسم وحقانیت مبارزه ضد رویزیونیستی که بیش از چند دهه ادامه داشته وپیشگوئی های کمونیستنها در فروپاشی سرمایه داری دولتی که به دروغ سوسیالیسم تبلیغ میشد را، به رشته تحریر درآورد ونقش ارزنده ای در پاکیزه گی مارکسیسم لنینیسم ایفا نمود.وی درهمین رابطه در سرمقاله نشریه کمونیست  سال 1991  تحت عنوان "آیا سوسیالیسم مرد"؟ چنین نوشت: 
"صد وبیست سال پیش پرچمهای سرخ بر فرار پاریس به اهتزاز درآمدند. 72 روز قدرت سیاسی در دست مردم بود وتلاششان برای بنای زندگی نوین با شکست روبرو شد. کمون پاریس  شکست خورد. اما انقلابیون پس ازاین نبرد تلاش کردند از اشتبتاهات وشکست کمون پاریس بیاموزندو مجددا خود را برای مصاف با بورژوازی آماده نمایند.. بلشویکهای روسیه با در آموزی از این شکست واستفاده ازاین تجارب گرانبها به پیروزی بزرگی رسیدند. این پیروزی نیز بعد از سه دهه موفقیتهای شورانگیز ودست آوردهای عظیم با شکست مواجه شد.رسانه های بورژوازی اکنون میکوشند حوادث دراماتیک اخیردر شوروی  واروپای شرق را  "فروپاشی  کمونیسم و استالینیسم ومرگ کمونیسم جلوه دهند" !!! اما آنچه از منظر ما فروپاشیده است  وشاهد آن هستیم ، مدتها قبل ازآن فروپاشیده و مرده بود و حقانیت نقد عمیق جنبش مارکسیبست لنینیستی جهانی بر ضد انقلاب رویزیونیستی و شوروی سوسیال امپریالیستی را که جامعه را به قهقرا برده بود، به اثبات رسانید. رویزیونیستها با کسب قدرت سیاسی به قلب ماهیت طبقاتی دولت دست زدند و اقتصاد را که بر اساس نیاز جامعه برنامه ریزی میشد ویران ساختند و  سود  را بعنوان محرک جامعه در مرکز ثقل مناسبات اجتماعی قراردادند. مارکسیست لنینیستها چندین دهه به اثرات وتبعات مخرب رویزیونیستی در اروپای شرق پرداختند و همواره حکومتهای وقت را بعنوان حکومت های ضد کارگری وماهیتا بورژاویی  محکوم کردند وخواهان انقلاب دیگر برای احیای سوسیالیسم دراین ممالک شدند. اما متاسفانه شکست رویزیونیستها منجر به قدرت گیری طبقه کارگر نگردید و اینبار بورژوازی درلباس دیگری با پرچم "بازار آزاد وخصوصی سازیها" به میدان آمد و از ناآگاهی مردم ونفرتی که از دول سرمایه داری دولتی وجود داشت بهره بردند و نارضایتی توده مردم را به مسیری سوق دادند که اکنون شاهدش هستیم. این یک ضد انقلاب در ضد انقلاب بود. اما این شکست هیچ چیز بر اهمیت وضرورت تاریخی سوسیالیسم بعنوان  تنها پرچم رهایی بشریت و آلترناتیو جامعه سرمایه داری نمی کاهد.  پانصد سال طول کشید تا جامعه سرمایه داری حاکمیتش را مستقر کند وشکست موقتی سوسیالیسم در  قرن بیستم نباید ما را از پیشروی باز بدارد.ما باید با دورنمای رئالیستی و در شرایط تاریخی مشخص به شکستها که موقتی اند، نگاه کنیم . این شکست به ما می آموزد که بورژوازی با سرنگونی اش  هنوز کارش پایان نمی گیرد، و به شدت سرسختی نشان میدهد وخود را برای قدرت گیری مجدد آماده میکند تا بهشت از دست رفته اش را باز پس گیرد. تمام بقایای روابط گذشته وروابط بین المللی سرمایه داری نیز بستر مناسبی برای رشد افکار ضد کمونیستی است ومدام باید برعلیه این بقایا به مبارزه سیاسی، فرهنگی وایدئولوژیکی دست زد
طبعا این خطر درکوتاه مدت وجود دارد که تبلیغات ضد کمونیستی و قالب کردن رویزیونیسم بعنوان کمونیسم  موجب یاس وسرخوردگی وبدبینی وناامیدی دربین بخشی ازچپها گردد وعده ای هم برای پیروزی "بازار رقابت آزاد" به جشن و پایکوبی بپردازند. اما ما کمونیستها که هیچ وجه مشترکی با روزیونیسم وفرزندان خلف آنها نداریم و هرگز ضد انقلاب کنگره 20 شوروی را نپذیرفتیم ورژیمهای دیکتاتوری سرمایه داری دولتی را سوسیالیسم تبلیغ نکردیم  وهمواره آنها را محکوم کردیم ،باید با سری بلند وقامتی استوار درمقابل این موج ضد کمونیسم بایستیم . مبارزه امری طولانی است و صدها جنبش آزادیبخش ونهضتهای انقلابی اجتماعی در طول تاریخ دچار شکستهایی شده اند ودوباره قد راست کردند وبه پیروزی رسیدند.فقط با درس آموزی صحیح ازاین شکست هاست که می توانیم پیروزی فردا را به ارمغان آوریم.هیچ تردیدی نداریم که راه رسیدن به سوسیالیسم راهی طولانی و پراز سنگ ولاخ است  وما راهی جز ادامه نبرد علیه جنگ وخففان ،فقر ونکبتی که گریبان گیر جهان شده است نداریم .نبرد برای یک جهان بهتر ونوین ادامه خواهد یافت."
اندرش پرشون درهمین شماره نظرات خود را طی مصاحبه ای درمورد علل شکست تنها دژ سوسیالیسم، رژیم سوسیالیستی آلبانی دراین برهه از زمان چنین بیان  داشت:
" ما هرگز مبارزه عظیم واصولی حزب کارآلبانی به رهبری رفیق  انور خوجه که چندین دهه در دفاع از طبقه کارگر وسوسیالیسم وپاکیزگی مارکسیسم لنینیسم  انجام داد را  نه تنها نفی نمی کنیم بلکه این مبارزه  انقلابی وکمونیستی و تجارب ارزشمند تاریخی را  در راه نبرد علیه سرمایه داری وامپریالیسم بکار میگیریم. حزب کارآلبانی بیش از سه دهه  ساختمان سوسیالیسم را علیرغم تمام مشکلات ریز و درشت رهبری کرد.بزرگترین مصیبتی که دامنگیر جنبش جهانی کمونیستی گردید به قدرت رسیدن ضد انقلاب خروشجفی و قطع روابط اقتصادی وسیاسی با شوروی بود که دلایل ایدئولوژیک داشت.حزب کارآلبانی به رهبری رفیق انورخوجه زیر بار نظرات رویزیونیستی خورشچف نرفت ودرمقابل ضد انقلاب پرچم کمونیسم ودفاع از رفیق استالین را برافراشت. این بهائی بود که آلبانی برای دفاع از کمونیسم وانترناسونالیسم پرولتری و استقلال ملی پرداخت. 
آلبانی امکانات محدودی داشت ، کشور کوچکی بود وبه کسی هم باج نمی داد و برعلیه ابرقدرتها دائما درحال  مبارزه بود. اینکه آلبانی تا اینجا هم دوام آور شاهکار کرده است. آلبانی تا زمانیکه بلوک شرق وجود داشت ازتضاد این دو بلوک سرمایه داری سود می جست و روبط تجاری اش ، واردات و صادراتش..... پا برجا بود و جامعه علیرغم مشکلاتش می چرخید. اما پس از فروپاشی  اروپای شرق این معادله تغییر کرد و تمام روابط تجاری با شرق بلوکه شد. همین کشور ما سوئد نیز  80 درصد از وارداتش را از آلبانی کاهش داد. این تحریمها کمر اقتصاد کوچک آلبانی  رادر هم شکست.  واقعیت این است که امپریالیستها به آلبانی کرسنگی دادند و دوراه پیش پای

13                                                          توفان الکترونیکی شماره 115                                               بهمن ماه 1394  
حزب کارآلبانی گذاشتند یا تسلیم و قبول قانون اساسی سرمایه داری و بازار آزاد و یا گرسنگی ومرگ. حزب کارآلبانی برای امر استقلال ملی و سوسیالیسم تا جایی که امکان داشت مقاومت کردو زیر بار این سیاست نواستعماری نرفت. اما آنجا که دیگر خطر رودر رویی با بخشی ازمردم درپیش بود چاره ای ندید جز عقب نشینی و شکست برآن تحمیل شد.من اشتباهات تاکتیکی و یا روزمره سیاسی واقتصادی  ویا فرهنگی و.... در آلبانی را در شکست سوسیالیسم تعیین کننده نمی دانم.


حوا آموزوناس رهبر حزب کمونیست برزیل  اخیرا در طی مقاله ای بدرستی اشاره کرده است که ساختمان  سوسیالیسم دریک کشور کوچک از نظر تئوریک ممکن نیست مگر این که متحدین نیرومندی درکنارش باشند. این نظر کاملا درست است.  ازاین روی من ازاینکه آلبانی بیش از سه دهه دوام آورد آن را یک شاهکار میدانم. من استقامت وپایداری واصولیت حزب کارآلبانی را یک شاهکارتاریخی وازافتخارات جنبش کمونیستی  میدانم وهمه مارکسیست لنینیستها بایداز این نبرد تاریخی که در دفاع از سوسیالیسم صورت گرفت دفاع نمایند."

هوگوتورش تنسون عضو هئیت رهبری حزب سابق کمونیست سوئد دردوره ای در دهه هفتاد وتا اواسط 80 میلادی در گروه فلسطین فعال بود ومقالات وجزوات ارزشمندی دردفاع از خلق فلسطین ومبارزاتش به رشته تحریر درآورد ودر همبستگی با جنبش آزادیبخش فلسطین وافشای بی امان رژییم صهیونیستی فاشیستی اسرائیل از هیچ کوششی دریغ نکرد.اما آنچه معرف وی بعنوان یک چهره شاخص وشخصیت برجسته  است ، کتب وآثار بیشماری است که در طول بیش از دودهه در نقد شکل گیری بازار مشترک اروپا و سپس اتحادیه اروپا و افشای بورژوازی امپریالیستی سوئد درخیانت به مردم و ادغام سوئد در اتحادیه اروپا بود.هوگو تورش تنسون بنا به اعتراف بسیاری از کارشناسان سیاسی ونظریه پردازان اتحادیه اروپا، یکی از برجسته ترین نویسندگان ومنتقدین اتحادیه اروپا بوده وکسی به اندازه او دراین مورد تحقیق نکرده است.وی یکی از فعالترین اعضای  نشریه نه به اتحادیه اروپا "نشریه کریتیک فاکتا اتحادیه اروپا  بود و در این جبهه قلم میزد.  انتشار کتب وجزوات ارزشمندی نظیر سومین راه به  بازار مشترک اروپا، جاده مستقیم به بازار مشترک اروپا، دیوار اروپا، ژنرالهای اروپا، سوئد درمعرض هراج ، پنجمین آزادی، پیمان شنگن، پیمانی برای قاچاق  مواد مخدر و دیواری برای پناهندگان، اتحادیه اروپا خطری برای رفاه، کار و دمکراسی ،جزوه آموزشی درمورد اتحادیه اروپا،درمورد واحد پولی اتحادیه اروپا،پارلمان اروپا یک پارلمان تقلبی ، علل فروپاشی مدل سوئدی........ وی را بعنوان یک شخصیت برجسته ،یک کمونیست فداکار ومومئن به دمکراسی واستقلال وسوسیالیسم بازتاب داد.


 بی تردید فقدان این رفیق در جبهه طبقاتی بویژه در مبارزه با اتحادیه اروپا  ونبرد علیه سیاستهای نئولیبرالی دولت سرمایه داری سوئد حس خواهد شد وبسختی بتوان در کوتاه مدت جانشینی برای او در جبهه  پیکار با اتحادیه اروپا پیدا کرد.وی سیاست های موذیانه وخیانتبارسوسیال دمکراتها در وادار کردن مردم سوئد به عضویت دراتحادیه اروپا را رسوا کرد و با اسناد وآمار وتحلیل های مشخص همدستی این حزب با حزب محافظه کار سوئد  مودراتها در ادغام سوئد در اتحادیه اروپا را که بر پرچمش نئولیبرالیسم فردمنیسم حک شده بود افشا کرد و مردم را از رای دادن به عضویت دراروپا هشدار میداد.وی بدرستی این خطر را می دید که با قانونی کردن سیاست نئولیبرالی ،جامعه رفاه سوئد ودست آوردهای صد سال اخیر طبقه کار بر باد خواهد رفت ومردم سوئد گوشت دم توپ بورژوازی اروپا به سرمداری امپریالیسم آلمان خواهد شد. هوگوتورش تنسون از استقلال سوئد دفاع میکرد وبه این امر پای میفشرد که مبارزه طبقاتی درکادر یک سوئد مستقل به نفع طبقه کارگر است اگر چه این مبارزه هنوز به معنای یک مبارزه ضد سرمایه داری بطور کل نیست. وی پس از پیوستن سوئد به اتحادیه اروپا در 1994، پرچم مبارزه برای خروج از اتحادیه اروپا را بر افراشت ودراین راه قلم می زد و درتنویر افکار می کوشبد. هوکوتورشتن سون عاشقانه  درراه آرمانش، آرمان طبقه کارگر، سوسیالیسم می رزمید و درپیکار علیه بورژوازی و امپریالیسم آرام نداشت......

حزب ماضمن ادای احترام به این رفقا و تسلیت به خانواده ورفقایشان، یاد این دو رفیق عزیز را گرامی میدارد، راه مقدس رفقا برای استقرار سوسیالیسم را قاطعانه ادامه میدهد وبرتعمیق اصل انترناسیونالیسم پرولتری وهمبستگی بین پرولتاریای ایران وسوئد صمیمانه میکوشد. یادشان همواره گرامی و راهشان پررهروباد!
        
****


حاکمیت رویزیونیسم، دیکتاتوری بورژوائی است ونه دیکتاتوری پرولتاریا!
14                                                          توفان الکترونیکی شماره 115                                               بهمن ماه 1394  
               پیام حزب کار ایران (توفان) به کنگره هشتم حزب کمونیست کارگران فرانسه
رفقا و هیات نمایندگان ،
حزب کار ایران (توفان) درودهای انقلابی خود را بمناسبت برگزاری کنگره حزبتان ارسال میداریم. ما به اعضا و فعالین حزب کمونیست کارگران فرانسه برای چنین لحظه تاریخی و شادی آفرین در زندگی حزب مارکسیست لنیست شما تبریک میگوئیم .
حزب ما مبارزه شما بر علیه بورژوازی فرانسه ، بر علیه امپریالیسم بسرکردگی آمریکا ، بر علیه صهیونیسم و ارتجاع  ، و برای تقویت و استحکام حزبی که کارگران فرانسه را به  مبارزه برای  استقرار جامعه ای عاری از نژادپرستی و سرکوب و استثمار تشویق کرده و الهام می بخشد تحسین نموده و به همه رفقای درگیر این مبارزه درود میفرستیم. 
رفقای گرامی ،
کنگره شما در لحظه ای حساس برای مردم فرانسه و اروپا برگزار میشود.  عملیات تروریستی و وحشیانه  در پاریس  جان 130 نفر از شهروندان بی گناه  را گرفت.  این جنایت تروریستی که توسط نیروی سیاه داعش ( خلافت اسلامی) صورت گرفت قلب تمامی انسانهای مترقی را  آزرد و مردم جهان از هر گوشه  آنرا محکوم و تقبیح  نمودند. عملیات تروریستی که در بسیاری از مناطق جهان صورت میگیرد نتیجه سیاستهای امپریالیستی  زورگویانه و قلدر منشانه  ، غارت ثروت کشورهای تحت سلطه ، جنگ افروزی و تجاوز نظامی ، تروریسم دولتی بر علیه ملت ها ، سرکوب مبارزه برای آزادی و استقلال و ... میباشد. در منطقه خاورمیانه ، عراق و افغانستان همخنان در اشغال کشورهای امپریالیستی بسرکردگی آمریکا بسر میبرند. امپریالیستهای فرانسوی دستهای خونینی در نابودی لیبی داشته و دارند و  در 5 سال گذشته  دستهایشان در ویرانی سوریه خونین تر شده است. در حقیقت ، سیاستهای فرانسوا اولاند در لیبی و سوریه  عروج داعش در منطقه را تسهیل نمود. " جنگ" امپریالیستهای غربی بر علیه داعش ریاکارانه و عوامفریبانه است. قدرتهای امپریالیستی خود بزرگترین تروریست در جهان هستند.  مبارزه  توده ها علیه جنگ و  فقر و غارت و تجاوزات امپریالیستی در منطقه خاورمیانه و دیگر  کشورها  و مبارزه  مردم برای اتحاد و همبستگی بین کارگران و مردم جهان از درد و رنج پناهندگان که بعلت جنگ جنگهای تجاوزکارانه و ویرانگر ترک کشور کرده اند کاسته و راه را برای ریشه کن کردن تروریسم در سراسر جهان هموار خواهد کرد.
رفقای حزب کمونیست کارگران فرانسه ،
ما اطمینان داریم که کنگره شما مسیر مبازه برای انقلاب و سوسیالیسم در فرانسه را ترسیم خواهد کرد. برای کنگره شما ارزوی موفقیت داریم. 
زنده باد کنگره حزب کمونیست کارگران فرانسه !
زنده باد همبستگی بین کارگران  فرانسه و ایران !
زنده باد انترناسیونالیسم پرولتری !
حزب کار ایران (توفان)
دسامبر 2015

****
درحاشیه مرگ یک زن فاسد درباری
https://scontent-ams3-1.xx.fbcdn.net/hphotos-xaf1/v/t1.0-9/12508852_435984193264453_7869031016768286213_n.jpg?oh=e31cc1129985dc9c3585505b5b421318&oe=57404F7D
اشرف پهلوی خواهر دوقلوی محمد رضا شاه پهلوی، یکی ازعناصربدکاره وفاسد درباری،عامل اجنبی ویکی ازسرکردگان کودتای ضد ملی وخائنانه ۲۸ مرداد ۳۲ در سن ۹۶ سالگی در گذشت.
 اشرف پهلوی کسی بود که برای نخستین بار در تاریخ معاصر این سرزمین دستور داد بر روی یک انسان زنده بنزین بریزند و آتش بزنند . . . . لکه ننگ قتل فجیع کریم پور شیرازی مدیر روزنامه شورش به جرم انتقاد از شاه و طرفداری از مشروطیت تا ابد با نام اشرف پهلوی همراه خواهد بود
اشرف پهلوی در قاچاق مواد مخدر شهرت جهانی یافته بود. فردو...ست در کتاب خاطراتش چنین بیان داشت«اشرف قاچاقچی بین‌المللی و به طور مسجل عضو مافیای آمریکاست». فردوست به عنوان مسئول دفتر ویژه اطلاعات مدعی است اشرف «هر جا که می‌رفت در یکی از چمدانهایش هروئین حمل می‌کرد و کسی جرأت نمی‌کرد آن را بازرسی کند.»

15                                                          توفان الکترونیکی شماره 115                                               بهمن ماه 1394  

در سال
۱۳۴۸ به دلیل حمل یک چمدان حاوی تریاک در فرودگاه زوریخ بازداشت شد اما پلیس سوئیس پس از بررسی گذرنامه سیاسی او و با توجه به نسبتش با محمدرضا پهلوی او را آزاد کرد. با این حال در اسفند همین سال وی به ریاست کمیسیون حقوق بشر ایران نیز منصوب شد!!!
کسانی برای مرگ این زن فاسد درباری وخائن به منافع ملی مردم ایران اشک می ریزند که یا جاهل ونادانند و یا از بقایای رژیم سرنگون شده منفور پهلوی اند. افسوس که مردم ایران فرصت نیافتند این عجوزه وطنفروش را در یک دادگاه صالحه و عادلانه درایران محاکمه نمایند و به سزای اعمال ننگینش برسانند.

اشرف خواهر دوقـلو و بدكاره شاه برای کسب پول به هر اقدامی دست می‌زد. قاچاق مواد مخدر در داخل و همکاری با باندهای مافیای بین ‌المللی، قماربازی در کازینوهای داخل و خارج تنها گوشه‌ای از اقدامات اشرف بود. او در قمار تا بدانجا پیش رفته بود که علناً سر برادرش (محمدرضا) کلاه می‌گذاشت و در قماربازی‌های شبانه کاخ محمدرضا و با تبانی با عوامل خودش مبالغ سنگین 20، 30 و 50 میلیونی از شاه می‌برد و پس از پایان بازی، دسته چک محمدرضا را می‌آورد و به دستش می‌داد و او نیز چک می‌کشید و امضاء می‌کرد.
اشرف در تصرف عدوانی زمین‌های زراعی مردم در اقصی نقاط حاصلخیز کشور به ویژه در شمال، زمین‌های ملی در تهران و شهرستانها نیز دست داشت و کسی جلو‌دار او نبود، شرکت در معاملات و قراردادهای نفتی و سایر مناقصه‌ها در داخل و خارج بین مؤسسات و اشخاص و اشخاص حقیقی و حقوقی خارجی و وزارتخانه‌ها با گرفتن حق‌ حساب و پورسانت باعث امضاء قرار داد می‌شد، اگرچه این نوع معاملات به ضرر ایران و وزارتخانه‌ها می‌شد، ولی احدی از مدیران جرأت مخالفت با دستور اشرف را نداشتند. مقام فروشی و سوءاستفاده در بلیت‌های بخت‌آزمایی از دیگر فعالیت‌های درآمدزای او بود. فردوست در این زمینه بیان کرده است:
«اشرف رسماً پول می‌گرفت و شغل می‌داد، از وکالت تا وزارت و سفارت و هیچ ابایی نداشت. سپس دستور می‌داد که در زمان اشتغال هر کاری می‌خواهی بکن و این قدر به من بده! یکی از منابع مهم درآمد اشرف؛ بلیت‌های بخت‌آزمایی بود که ماهیانه میلیونها تومان حق و حساب می‌گرفت. در این مسئله من مدرک داشتم و به محمدرضا هم گزارش کردم و البته طبق معمول اهمیتی نمی‌داد».
عملکرد مالی اشرف پهلوی همواره محل بحث بوده و حتی انتقاد از وی تا بالاترین ارکان کشور نیز ادامه داشته است. در خاطرات اسدالله علم؛ وزیر دربار شاهنشاهی آمده که ارتشبد فتح الله مین باشیان، در جلسه‌ای با وزیر دارایی پیشنهاد داده بوده که کمک مالی که به افسران ارتش می شده تا برای مداواهای شخصی به خارج بروند افزایش یابد و در بحث بر سر این قضیه گفته بوده: این کار اگر با هزینه‌های فسق و فجور والاحضرت اشرف مقایسه شود،مثل قطره‌ای در اقیانوس است..........اشرف پهلوی لکه ننگی  درتاریخ ایران است .آنها که برای مرگ چنین زن خائن وفاسدی  به عزا نشسته اند همدستان اجانبند وجز این نیست.
*****
  

افتخاربرقهرمانانی که جانشان را فدای رهائی محرومان میهنشان کردند
  
مقاومت حماسه آفرین گلسرخیها،وارطانها ،احمد زاده ها،فاضلی ها، سپاس آشتیانیها ،رضایی ها و بابا پور سعادتها و......برگ زرینی درتاریخ مبارزاتی میهن ما است . بقول ویکتورهوگو
» زنده آنﻫﺎیند که پیکار می کنند،
آنها که جان و تنشان از عزمی راسخ آکنده است
آنها که از نشیب تند سرنوشتی بلند بالا می روند
آنها که اندیشمند به سوی هدفی عالی راه می سپرند...

و روز و شب، پیوسته در خیال خویش
یا وظیفهﺍﻯ مقدس دارند، یا عشق بزرگ «
براستی که تنها مردمی شایستهﻯ برخورداری از نعمت استقلال، آزادی و دمکراسی و احترام به حیثیت انسانی و عدالت اجتماعی هستند که حاضر باشند برای کسب این حقوق مبارزه کرده و از جان عزیزخویش در مقابل ارزشﻫﺎی عظیمی که یک ملت به کف می آورد بگذرند. خوشا که تاریخ جهان تاکنون به همین نحو گردیده و در آینده نیز علیرغم میل یأس افکنان چنین خواهد بود.
                                 ننگ ونفرت بررژیمهای تبهکار وارتجاعی سلطنت پهلوی و جمهوری اسلامی!

16                                                          توفان الکترونیکی شماره 115                                               بهمن ماه 1394  
توفان 191 شمارۀ بهمن ماه 1394
ارگان مرکزی حزب کار ایران منتشر شد.
***
رفقا، دوستان و یاران مبارز!
برای پیشبرد نبردعلیه رژیم سرمایهﺩاری جمهوری اسلامی، علیه امپریالیسم جهانی،علیه رویزیونیسم وضد انقلاب ترتسکیسم و شبه ترتسکیسم و تقویت جنبش کمونیستی ایران به حزب کارایران (توفان) کمک مالی کنید!

پارهﺍﻯ از انتشارات جدید در کتابخانه اینترنتی توفان:
*"سیمای دیگری از استالین" نوشته "لودو مارتنس"
*تحریف کنندگان تاریخ ، سندى تاریخى از انتشارات دفتر اطلاعاتى شوراى وزیران اتحاد جماهیر شوروى سوسیالیستى
*درافشای ماهيت "حزب کمونيست کارگری ايران" در دوجلد از انتشارات حزب کارایران(توفان)
* تحریف ترتسکیستی رویدادهای تاریخی – نویسنده علی رسولی 
*

آدرس سایتها و وبلاگهای مرتبط با حزب
لینک چند وبلاگ حزبی
 وبلاگ توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ ظفرسرخ
 کارگر آگاه وبلاگ
http://www.kargareagah.blogspot.se/
 سایت کتابخانه اینترنتی توفان
 http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت آرشیو نشریات توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان در فیسبوک
https://www.facebook.com/toufan.hezbekar
 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی


دست امپریالیستها وصهیونیستها ازایران ومنطقه کوتاه باد!
براستی که تنها مردمی شایستهﻯ برخورداری از نعمت استقلال، آزادی و دمکراسی و احترام به حیثیت انسانی و عدالت اجتماعی هستند که حاضر باشند برای کسب این حقوق مبارزه کرده و از جان عزیزخویش در مقابل ارزشﻫﺎی عظیمی که یک ملت به کف می آورد بگذرند. خوشا که تاریخ جهان تاکنون به همین نحو گردیده و در آینده نیز علیرغم میل یأس افکنان چنین خواهد بود.
ننگ ونفرت بررژیمهای تبهکار شاه وشیخ!