اوضاع بحرانی و بس خطرناک است. چه باید کرد؟
رژیم
جمهوری اسلامی که در جنایت و
بی قانونی و ارتشاء و دزدی و خیانت از رژیمﮬﺎﻯ بی نظیر تاریخ ایران می باشد،
موردنفرت به حق اکثریت مردم کشور ما است. این رژیم قادر نیست، اعتماد مردم را برای
یک مبارزهﻯ...همه جانبهﻯ، طولانی و تودهﺍﻯ به کف آورد
و در مقابل این دسایس ایران بر باد ده، مقاومت کند. این رژیم از مردم کشورش بیش از
امپریالیستﮬﺎ می ترسد. این رژیم به قدری دروغگوست که کسی نمی داند آیا
در پس تهدیدهای وی علیهﻯ امپریالیستﮬﺎ، خالی بندی کامل نهفته است و یا این که
واقعیتی در پس این گفتارها وجود دارد. اگر این تهدیدها توخالی باشد، می تواند
در زمان وقوع خطر به روحیهﻯ مردم مقاوم، صدمات جبران ناپذیری بزند و درجهﻯ مقاومت
آنها را در مقابل دشمن به حداقل برساند. در ماهیت رژیم ارتجاعی و جنایتکار حاکم در
ایران نیست که برای مقابله با دشمن خارجی و انقلاب مخملی داخلی، برای ممانعت از
جنگ داخلی، تجزیه ایران و برای کسب اعتماد مردم، به حقوق مردم و ملتﮬﺎﻯ ساکن ایران
احترام بگذارد، این حقوق را به رسمیت بشناسد، احزاب و سازمانﮬﺎﻯ سیاسی را آزاد
کند، تساوی حقوق زنان با مردان را بپذیرد، سندیکاهای کارگری را آزاد کند، سانسور
مطبوعات را بردارد، حق آزادی بیان را بپذیرد، دزدان مال مردم را آشکارا محاکمه
کرده و با مصادرهﻯ اموالشان آنها را به مجازات در خور خویش محکوم نماید. انتخابات آزاد
برگذار کند تا قادر شود سد و صف متحد و متشکلی در مقابل سیل دشمن ایجاد گرداند.
این رژیم با روش خویش کارش را به بن بست کشانده است. این مردم ایرانند که باید
پرچم مقاومت را برافرازند و با همدستان امپریالیسم و اخلالگران در جبههﻯ ضد جنگ و
تجاوز مبارزه کنند. هیچ قدرتی قدرتمندتر از نیروی خلق نیست. این نیرو است که هم می تواند
بجنگد، هم ایران را حفظ کند و هم ایران را بسازد. رژیم جمهوری اسلامی نمی خواهد
بپذیرد که قوای کشور ناشی از ملت است و نه ولی فقیه، نمی خواهد بپذیرد که
مردم موجودات عاقل و بالغﺍند و قدرت تصمیم گیری داشته و دارای شخصیت مستقل
بوده و مطیع و سرسپردهﻯ شخص رهبر نیستند و هرگز نخواهند بود. فقط با چنین درکی
امکان دارد خطراتی که کشور ما را تهدید می کند به حداقل رساند و از حقوق
قانونی کشور ایران به عنوان یک عضو رسمی سازمان ملل متحد دفاع کرد. باید سیاست راهبردی
امپریالیسم جهانی را برای نفوذ در منطقه شناخت و برای مقابله با آن بسیج شد. این
مقابله تنها با تکیه بر مردم ممکن است مردمی که حقوقشان به رسمیت شناخته شود. هر
گونه بی توجهی نسبت به این وضعیت، عواقب خطرناکی برای میهن ما دارد. رژیم جمهوری
اسلامی گور خود را می کند. تسخیر و اشغال ایران توسط تجاوزکاران و امپریالیستﮬﺎﻯ
غارتگر و خون آشام، بزرگ ترین فاجعهﻯ تاریخ در نه دههﻯ اخیر بعد از جنگ جهانی
دوم و تاریخ ایران خواهد بود. تسخیر ایران پیروزی سیاست راهبردی امپریالیست آمریکا
در تسلط بر منابع انرژی جهان و تولید و استخراج آن، در صد سال آینده است و جهان را
یک گام بزرگ به جنگ جهانی برای تقسیم مناطق نفوذ و مواد اولیه نزدیک می کند.
طبیعتاً
حزب ما نمی تواند به افشاء هر دسیسهﻯ مشخص امپریالیستی که در حال تغییر و
گوناگون است، بپردازد. ولی می تواند خطوط تمایزی را میان دوستان و دشمنان مردم
ایران و عوامل انقلاب مخملی بکشد. در مبارزه برای تحقق خواستﮬﺎﻯ دموکراتیک باید حتماً مبارزهﻯ
دموکراتیک را با مبارزه بر ضد امپریالیسم و صهیونیسم پیوند زد.
حقوق بشر یک دستآورد جهانشمول و
معتبر است . باید با نقض آن در همه جا مبارزه کرد. باید دست ریاکارانی را که
نژادپرستانه میان انسانﮬﺎ، در سرزمینﮬﺎﻯ اشغال شدهﻯ فلسطین و به ویژه نوار غزه و
زندان ابوغریب و گوانتانامو و مردم عراق و افغانستان فرق می گذارند، رو کرد.
نقض حقوق بشر در عربستان سعودی و لیبی فرقی با نقض آن در ایران ندارد. سکوت در
مقابل نقض یکی از آنها و حمایت گزینشی از حقوق بشر،
دشمنی با تحقق حقوق بشر است. باید از خواستﮬﺎﻯ مردم ایران و منافع ملی ایران از جمله حق مسلم
ایران در غنی سازی اورانیوم حمایت کرد و تخریب در این دستآوردهای مردم ایران و قتل
دانشمندان ایرانی، این فرزندان برجستهﻯ میهنمان را توسط تروریسم صهیونیستی محکوم
نمود
باید نقش غارتگرانهﻯ امپریالیسم
را به عنوان بزرگ ترین تجاوزگر و جنگ طلب تاریخ بشریت، بزرگ ترین دشمن
آزادی و دموکراسی در جهان رو کرد و دست کسانی را که برای سرنگونی رژیم جمهوری
اسلامی از این عفریتﮬﺎ کمک مالی و حمایت تبلیغاتی می گیرند برملا ساخت. تنها
از این طریق است که حاکمیت ایران منفرد شده و مردم ایران به سمت ما روی می آورند
و دید روشنی نسبت به دوستان و دشمنان مردم ایران پیدا می کنند.
سخن هفته. نقل از فیسبوک
توفان 120816