تشدید نزاع جناحهای رژیم در آستانه انتخابات قلابی
هرچه زمان باقی مانده برای برگزاری انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری ایران در ۲۴ خرداد ماه سال ۱۳۹۲ کوتاه تر می شود، جنگ داخلی در هرم قدرت رژیم چمهور اسلامی ایران حدت و شدت بیشتری بخود می گیرد. مقامات و افراد وابسته به جناحهای متخاصم رژیم تا آنجا که فساد، چپاول، غارتگری، رانت خواریشان مصالح عمومی و منافع ملی مردم و کشور را هدف قرار می دهد، با همدیگر به سکوت، چشم پوشی و مماشات رفتار نموده ولی آنجا که به منافع قشری و گروهی جناحهای حاکم تصادم می کند، بیرحمانه به افشای همدیگر دست می زنند. هنوز مدت زمان زیاد از آن نگذشته بود که در اثر مخالفت قوه قضائیه با درخواست رئیس قوه مجریه برای بازدید از زندانها، اختلافات قوای سه گانه حاکم در پی افشاگریهای رئیس جمهور صورت آشکار و علنی بخود گرفت. اگر چه این دوره از جنگ داخلی رژیم با پا در میانی ولی فقیه و خیانت نامیدن افشاگریها یا بعبارت دقیق تر، آگاه سازی جامعه از فساد مقامات رژیم تا حدودی فروکش کرده بود، اما پس از طرح استیضاح، شیخ الاسلامی، وزیر کار در مجلس، آتش اختلافات مجددا شعله ور شد.
تضادهای داخلی رژیم که پس از کنار زدن شخصیتهای اصلاح طلبان لیبرال در سال ۱۳۸۸، تدریجا به جنگ قدرت در میان رؤسای قوای سه گانه کشور- در یک سوی جبهه، قوه مجریه و در سوی دیگر آن، قوای قضائیه و مقننه انجامید، احمدی نژاد یکی دیگر از کارتهای «بگم بگم» خود، یعنی نوار گفتگوی فاضل لاریجانی، برادر کوچک باند لاریجانی ها با سعید مرتضوی را در صحن علنی مجلس به سمع نمایندگان رساند و از باندبازی و سوءاستفاده او از مقام و موقعیت برادران خود در دایره حاکمیت پرده برداشت. اما رئیس مجلس رژیم نیز در واکنش به این اقدام رئیس جمهور، به اطلاع خود از تخلفات و سوءاستفاده های برادر رئیس جمهور اشاره کرد و با اظهار تأسف از اینکه فیلم و نوار از او تهیه نکرده و آن را خلاف اخلاق می داند، در واقع، علنا به تهدید متقابل دست زد. این رخداد (شاید) غیره منتظره در مجلس نمایندگان رژیم، نشانی بود از اوجگیری دگرباره تشدید اختلافات داخلی در هرم قدرت رژیم و عزم رقبا برای تصرف کامل قدرت.
اوج گیری اختلافات درونی مقامات مسئول رژیم با ممانعت از سخنرانی علی لاریجانی، رئیس مجلس در قم و پرتاب کفش و مهر نماز به سوی وی از سوی تعدادی «کفن پوش» ظاهرا خودجوش، نشان داد که با هر چه نزدیکتر شدن زمان انتخابات، «تقدس» و اعتبار ولایت فقیه حداقل در نزد یکی از طرفین جنگ قدرت، یعنی هواخواهان رئیس جمهور از میان رفته و این بخش از اسلام پناهان مصمم اند بدون توجه به هشدارهای ولی فقیه، رقیب خود را به هر ترتیبی عقب برانند.
بی تردید، با درک همین واقعیت بود که سید علی خامنه ای بار دیگر وارد صحنه شد و اگر چه در سخنرانی خود ظاهرا موضع میانی گرفت و ضمن دعوت از طرفین برای حفظ آرامش، علنی نکردن اختلافات و تأکید بر پیامدهای خطرناک چنین رو در روئی ها، این بار برخلاف روزهای بعد از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در ۲۲ خرداد ماه سال ۱۳۸۸ که بصراحت از رئیس جمهور طرفداری کرد، نوک پیکان خود را مشخصا به سینه احمدی نژاد نشانه رفت و افشاگری وی در مجلس را اتهام ثابت نشده، عملی خلاف اخلاق و شرع دانست، از مافیای برادران لاریجانی به احترام نام برد و علی لاریجانی را «رئیس محترم مجلس» نامید.
اگر چه رؤسای دو قوه (برادران لاریجانی) پس از آخرین نصایح آیت الله خامنه ای، تقیه کرده و پای بندی خود به فرامین ولی فقیه را اعلام نمودند، ولی احمدی نژاد بدون اعلام عذرخواهی، تنها از عدم رضایت خود در «ناراحت کردن رهبر» سخن گفت. و لذا،
چنین موضعگیری های نامشخص و مبهم در کنار همه آنچه که در طول سالیان اخیر در رأس هرم قدرت ایران «اسلامی» اتفاق افتاده و می افتد، از هرج و مرج سیاسی و تشدید نزاع داخلی رژیم حکایت می کند و نشاندهنده آن است که ولی فقیه دیگر قادر نیست اوضاع را بطرز دلخواه خود کنترل نماید.
در چنینی شرایط بلبشوئی است که رئیس جمهور آمریکا باراک اوبا ما به مذاکره مستقیم با ایران علاقمندی نشان می دهد که چیزی جز سالوسی و ریاکاری سیاسی برای فضا سازی و کسب امتیازات ساسی و به زانو در اوردن ایران نیست. چرا که آمریکا باتکاء قدرت نظامی و مالی- اقصادی سارقانه خود، هیچگاه با هیچ کشوری وارد مذاکره و گفتگو برابر حقوق نشده و حقوق ملی هیچ کشور و ملتی را تاکنون برسمیت نشاخته و در شرایط فعلی جهان هم بعید است که برسمیت بشناسد. امپریالیستهای غرب و در رأسها آنها امپریالیسم عنان گسیخته آمریکا که در مخوف ترین پیمان نظامی تاریخ- ناتو متحد شده اند، بمنظور تأمین منافع غارتگرانه امپریالیسی- استعماری خود، همواره از موضع قدرت با کشورهای مختلف وارد گفتگو شده اند تا بتوانند از این طریق نیز امتیازات هر چه بیشتری از کشور «هدف»، از جمله ایران نیز بگیرند.
لذا، وظیفه عاجل حزب ما و همه نیروهای انقلابی ایران است که ضمن هوشیاری واستفاده از فرصتها وتضادهای بین جناحهای مختلف رژیم جمهوری اسلامی و با حمایت ازحقوق دمکراتیک و آزادیهای اجتماعی و برقراری آزدایهای سیاسی و پیوند این مبارزه علیه تحریم اقتصادی ودخالت های بیشرمانه امپریالیستها درایران، صبورانه به سازماندهی مردم بپردازیم وازهیچ کوششی دریغ نورزیم. حضور فعال مردم در صحنه مبارزه و طرح تحریم انتخابات قلابی ریاست جمهوری و مخالفت با تحریم های ضد بشری اقتصادی و تجاوز نظامی به ایران شعارهای مشخص سیاسی در کارزار مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی و توطئه های امپریالیستی علیه مردم ایران است.
هرچه زمان باقی مانده برای برگزاری انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری ایران در ۲۴ خرداد ماه سال ۱۳۹۲ کوتاه تر می شود، جنگ داخلی در هرم قدرت رژیم چمهور اسلامی ایران حدت و شدت بیشتری بخود می گیرد. مقامات و افراد وابسته به جناحهای متخاصم رژیم تا آنجا که فساد، چپاول، غارتگری، رانت خواریشان مصالح عمومی و منافع ملی مردم و کشور را هدف قرار می دهد، با همدیگر به سکوت، چشم پوشی و مماشات رفتار نموده ولی آنجا که به منافع قشری و گروهی جناحهای حاکم تصادم می کند، بیرحمانه به افشای همدیگر دست می زنند. هنوز مدت زمان زیاد از آن نگذشته بود که در اثر مخالفت قوه قضائیه با درخواست رئیس قوه مجریه برای بازدید از زندانها، اختلافات قوای سه گانه حاکم در پی افشاگریهای رئیس جمهور صورت آشکار و علنی بخود گرفت. اگر چه این دوره از جنگ داخلی رژیم با پا در میانی ولی فقیه و خیانت نامیدن افشاگریها یا بعبارت دقیق تر، آگاه سازی جامعه از فساد مقامات رژیم تا حدودی فروکش کرده بود، اما پس از طرح استیضاح، شیخ الاسلامی، وزیر کار در مجلس، آتش اختلافات مجددا شعله ور شد.
تضادهای داخلی رژیم که پس از کنار زدن شخصیتهای اصلاح طلبان لیبرال در سال ۱۳۸۸، تدریجا به جنگ قدرت در میان رؤسای قوای سه گانه کشور- در یک سوی جبهه، قوه مجریه و در سوی دیگر آن، قوای قضائیه و مقننه انجامید، احمدی نژاد یکی دیگر از کارتهای «بگم بگم» خود، یعنی نوار گفتگوی فاضل لاریجانی، برادر کوچک باند لاریجانی ها با سعید مرتضوی را در صحن علنی مجلس به سمع نمایندگان رساند و از باندبازی و سوءاستفاده او از مقام و موقعیت برادران خود در دایره حاکمیت پرده برداشت. اما رئیس مجلس رژیم نیز در واکنش به این اقدام رئیس جمهور، به اطلاع خود از تخلفات و سوءاستفاده های برادر رئیس جمهور اشاره کرد و با اظهار تأسف از اینکه فیلم و نوار از او تهیه نکرده و آن را خلاف اخلاق می داند، در واقع، علنا به تهدید متقابل دست زد. این رخداد (شاید) غیره منتظره در مجلس نمایندگان رژیم، نشانی بود از اوجگیری دگرباره تشدید اختلافات داخلی در هرم قدرت رژیم و عزم رقبا برای تصرف کامل قدرت.
اوج گیری اختلافات درونی مقامات مسئول رژیم با ممانعت از سخنرانی علی لاریجانی، رئیس مجلس در قم و پرتاب کفش و مهر نماز به سوی وی از سوی تعدادی «کفن پوش» ظاهرا خودجوش، نشان داد که با هر چه نزدیکتر شدن زمان انتخابات، «تقدس» و اعتبار ولایت فقیه حداقل در نزد یکی از طرفین جنگ قدرت، یعنی هواخواهان رئیس جمهور از میان رفته و این بخش از اسلام پناهان مصمم اند بدون توجه به هشدارهای ولی فقیه، رقیب خود را به هر ترتیبی عقب برانند.
بی تردید، با درک همین واقعیت بود که سید علی خامنه ای بار دیگر وارد صحنه شد و اگر چه در سخنرانی خود ظاهرا موضع میانی گرفت و ضمن دعوت از طرفین برای حفظ آرامش، علنی نکردن اختلافات و تأکید بر پیامدهای خطرناک چنین رو در روئی ها، این بار برخلاف روزهای بعد از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در ۲۲ خرداد ماه سال ۱۳۸۸ که بصراحت از رئیس جمهور طرفداری کرد، نوک پیکان خود را مشخصا به سینه احمدی نژاد نشانه رفت و افشاگری وی در مجلس را اتهام ثابت نشده، عملی خلاف اخلاق و شرع دانست، از مافیای برادران لاریجانی به احترام نام برد و علی لاریجانی را «رئیس محترم مجلس» نامید.
اگر چه رؤسای دو قوه (برادران لاریجانی) پس از آخرین نصایح آیت الله خامنه ای، تقیه کرده و پای بندی خود به فرامین ولی فقیه را اعلام نمودند، ولی احمدی نژاد بدون اعلام عذرخواهی، تنها از عدم رضایت خود در «ناراحت کردن رهبر» سخن گفت. و لذا،
چنین موضعگیری های نامشخص و مبهم در کنار همه آنچه که در طول سالیان اخیر در رأس هرم قدرت ایران «اسلامی» اتفاق افتاده و می افتد، از هرج و مرج سیاسی و تشدید نزاع داخلی رژیم حکایت می کند و نشاندهنده آن است که ولی فقیه دیگر قادر نیست اوضاع را بطرز دلخواه خود کنترل نماید.
در چنینی شرایط بلبشوئی است که رئیس جمهور آمریکا باراک اوبا ما به مذاکره مستقیم با ایران علاقمندی نشان می دهد که چیزی جز سالوسی و ریاکاری سیاسی برای فضا سازی و کسب امتیازات ساسی و به زانو در اوردن ایران نیست. چرا که آمریکا باتکاء قدرت نظامی و مالی- اقصادی سارقانه خود، هیچگاه با هیچ کشوری وارد مذاکره و گفتگو برابر حقوق نشده و حقوق ملی هیچ کشور و ملتی را تاکنون برسمیت نشاخته و در شرایط فعلی جهان هم بعید است که برسمیت بشناسد. امپریالیستهای غرب و در رأسها آنها امپریالیسم عنان گسیخته آمریکا که در مخوف ترین پیمان نظامی تاریخ- ناتو متحد شده اند، بمنظور تأمین منافع غارتگرانه امپریالیسی- استعماری خود، همواره از موضع قدرت با کشورهای مختلف وارد گفتگو شده اند تا بتوانند از این طریق نیز امتیازات هر چه بیشتری از کشور «هدف»، از جمله ایران نیز بگیرند.
لذا، وظیفه عاجل حزب ما و همه نیروهای انقلابی ایران است که ضمن هوشیاری واستفاده از فرصتها وتضادهای بین جناحهای مختلف رژیم جمهوری اسلامی و با حمایت ازحقوق دمکراتیک و آزادیهای اجتماعی و برقراری آزدایهای سیاسی و پیوند این مبارزه علیه تحریم اقتصادی ودخالت های بیشرمانه امپریالیستها درایران، صبورانه به سازماندهی مردم بپردازیم وازهیچ کوششی دریغ نورزیم. حضور فعال مردم در صحنه مبارزه و طرح تحریم انتخابات قلابی ریاست جمهوری و مخالفت با تحریم های ضد بشری اقتصادی و تجاوز نظامی به ایران شعارهای مشخص سیاسی در کارزار مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی و توطئه های امپریالیستی علیه مردم ایران است.