توفان الکترونیکی
نشریه الکترونیکی حزب کارایران
شماره 98 شهریور
ماه 1393 سپتامبر 2014
|
درحاشیه سناریوی دخالت "بشردوستانه"آمریکا
وبرکناری نوری مالکی
گزارشی ازایران پیرامون اوضاع ورشکسته
اقتصادی وسیاسی
وشرایط روحی واجتماعی مردم
***
اعلامیه حزب کارایران(توفان)
پیرامون اعتصاب 5 هزارنفر ازکارگران معدن سنگ آهن بافق
***
قتل مایکل
براون ، جرقه ای که
زبانه کشید
گزارشی
ازفعالین حزب کارایران(توفان) درآمریکا
***
اسرائیل
صهیونیست زیربارآتش بس پایدار وعادلانه نمی رود
***
آتش بس ومروری برفاجعه بمباران غزه
***
چند یادداشت سیاسی
به مناسبت شصت ویکمین
سالگرد کودتای
ننگین 28 مرداد
***
چند گزارش پیرامون اعتراضات بین الملی علیه رژیم
صهیونیستی
وهمبستگی با مردم غزه
2 توفان الکترونیکی شماره 98 شهریور ماه 1393
درحاشیه سناریوی
دخالت "بشردوستانه"آمریکا وبرکناری نوری مالکی
درمقالات
پیشین تحلیل کردیم که جریان آدمخوار تروریستی داعش ارتشی مزدور برای تجزیه منطقه
خاورمیانه وتغییر مرزهای شناخته شده بین ا لمللی است. این را همه دانسته است که عربستان
سعودی داعش را به قصد ضربه زدن به ایران راه انداخت و توسط امپریالیست آمریکا
درسوریه پروار گردید. قتل وجنایت گروه داعش تازگی ندارد. بیش ازسه سال است که این
جریان مخوف وضد بشردرسوریه سکولار جولان
میدهد، ویران میکند، وحشیانه سراز تن جدا میکند وبرای تخریب جامعه از هیچ جنایت
وخونریزی دریغ نکرده ونمی کند. همه این جنایات بربرمنشانه ، ضد زن وضد تمدن وضد بشریت
مورد حمایت امپریالیست آمریکا ومتحدینش بوده وهنوزهم است.دلارهای قطر و عربستان
وکمک های تسلیحاتی غرب پایه اصلی رشد این جریان است که امروز باید بنا برمصلحت
استراتژیک "خاورمیانه بزرگ " درعراق جولان دهد و بیرق سیاه الله
"حکومت اسلامی عراق و سوریه" را اعلام دارد. درهمین رابطه چندی پیش کارمند سابق امنيت «ان اس اِ»
ادوارد اسنودن فاش کرد که" انگليس، آمريکا و اداره امنيت هايش و موساد
باهمکاری همديگردولت اسلامی عراق و سوريه را بوجود آورده اند".وی با اسناد
ومدارک معتبرافشا ساخت ؛ سرويس های اطلاعاتی این سه کشور بوجود آورنده تروریسم سازمان يافته
بوده اند که قادر بوده است افراطيون را در يکجا در جهان دورهم گرد آورد؛ اين
استراتژی را «لانه زنبور سرخ» ناميده اند.
فاجعه ای که اینروزها ازآن سخن میرود و رسانه
های جادوئی شستشوی مغزی غرب بدان آب وتاب میدهند، نه با نیت انسان دوستی ودلسوزانی
برای مردم لگدمال شده اقلیت های ایزدی، مسیحی وسایر اقوام عراق، بلکه برای مشروعیت
بخشیدن به سیاست معین امپریالیست آمریکا درقالب دخالت «بشردوستانه» است. دخالت
مستقیم نظامی آمریکا درعراق برای ممانعت ازقتل عام زنان وکودکان و مردم مصیبت دیده
عراق نیست، چنین فاجعه ای ادامه سیاست ویرانگرانه آمریکا برای تحقق خاورمیانه بزرگ
وتجزیه کشورهاست. فریاد"حقوق بشر خواهی"غرب امپریالیست یک ریاکاری سیاسی
برای فریب افکار عمومی است . سکوت
بیشرمانه غرب امپریالیست درمقابل 5 هفته بمباران وحشیانه غزه که بیش از1800
نفرسلاخی شده ودهها هزارنفر زخمی وآواره گردیده ،بر کسی پنهان نیست.غرب امپریالیست
هیچ محکومیتی برای اسرائیل متجاوز صادرننمود، آمریکا حتا در بحبوحه بمباران غزه
ارسال مهمات نظامی به رژیم صهیونیستی را تصویب کرد وجنبش مقاومت فلسطین را مسبب
این جنگ اعلام داشت . کنگره آمریکا اخیرا 500 میلیون دلار کمک نظامی برای آموزش
جنگجویان سوریه که ازجمله شامل حال همین افراطیون داعش نیز میشود به تصویب رسانید.حال
چگونه است که اکنون برای مردم عراق دل میسوزاند و برای درد ورنجشان اشک تمساح
میریزد وعلیه توحش داعش سخن می گوید.دلایل این همه ریاکاری کدامند؟
- امپریالیست آمریکا که دراتحاد با اپوزیسیون ارتجاعی وخود فروخته کرد و شیعه
عراق رژیم صدام حسین رابرانداخت وشیرازه کشوررا ازهم پاشاند، با تقویت جناح شیعه
نوری مالکی به قتل عام سنی ها پرداخت.زندان و شکنجه واعدام برپا داشت وفجایع عظیمی
آفرید که در تاریخ ملت عراق ومنطقه بی نظیر است. امپریالیست آمریکا براین امید بود
که با توسل به این سیاست تفرقه افکنانه، جنایتکارانه وهمیاری وطنفروشانی چون حزب
دعوه وشرکاء بر خرمراد سوار شود وبه تثبیت حاکمیت نامشروع واستعماری خود بپردازد
و"ثبات وامنیت" به ارمغان آورد.اما مقاومت سرسختانه وقهرمانانه مردم
عراق بخشی از طرحهای امپریالیستی آمریکا را بهم ریخت وآنها رابه شکست
کشانید.آمریکا با به راه انداختن جنگ مذهبی و قومی برای منحرف کردن مبارزه ملی وضد
امپریالیستی مردم وازسویی با بیرون کشیدن رسمی بخشی ازقوای نظامی خود ازخاک عراق
بدنبال راه حلی برای خروج ازاین بحران میگشت.
-
نزدیکی نوری مالکی با رژیم جمهوری اسلامی به مذاق امپریالیست آمریکا خوش نمی آمد و
سران ابرجنایتکارآمریکا بارها نارضایتی ونگرانی خود را ازاین رابطه ابرازداشته
اند. نوری مالکی درمورد تحولات سوریه نیز با احتیاط جانب بشاراسد را گرفت .اما وی
فراموش کرد که رژیمیش وابسته به آمریکاست
وخودش به یمن خیانت به ملت عراق ودر پارکابی نیروی نظامی آمریکا به رهبری جرج واکر
بوش به قدرت رسید. نوری مالکی گویا فراموش کرد گماشته ای بیش نیست وبدون اجازه
ارباب اجازه نوشیدن آب ندارد چه رسد به اینکه دارای استقلال سیاسی باشد.
امپریالیست آمریکا با بیست هزار پرسنل نظامی وغیرنظامی و مشاوران رنگارنگ در
بزرگترین سفارتخانه جهان دربغداد و حداقل سه پایگاه نظامی تمام حیات مادی و سیاسی
کشور را درکنترل خویش دارد و استقلال سیاسی عراق تحت سلطه آمریکا امری ناممکن و
فقط به یک شوخی شبیه است.
واقعیت این است
نوری مالکی دیگرمصرفش به سرآمدوکشتی بان را سیاستی دگرآمد. کیش دادن داعش به شهرها
و پادگانهای نظامی وسناریوی تسلیم نیروهای ارتش بدون کمترین مقاومت پرده از بی
ریشگی دولت مالکی برداشت و سرانجام کاخ سفید بدون تعارف از نوری مالکی خواست فورا
ازمقام نخست وزیری اش برکنارشود تا آرامش
به عراق برگردد وچنین نیز شد. مالکی روز پنجشبه 23
3
توفان الکترونیکی شماره 98 شهریور ماه 1393
مرداد بدون کمترین
مقاومت ازکاربرکنار شد وسپس بطور مضحکی در
سخنانی حمايت خویش از حيدرعبادی نخست وزیر جدید را اعلام داشت.
نوری مالکی
درسخنانش، دوران هشت ساله نخست وزيری خود را يک «تحول بزرگ!!» درعراق جلوه داد که گویا " دستاوردهای مهمی را برای
ملت عراق به ارمغان آورده است"!! آمریکا واتحادیه اروپا نیز رسما ازبرکناری
نوری مالکی استقبال کردند وجمهوری اسلامی نیز با این سیاست همراه شد.نتیجه اینکه نخستین هدف آمریکا درپس پرده تهاجم داعش به شهرهای عراق، با برکناری
نوری مالکی وگماردن عناصرسرسپرده باصطلاح میانه رو که مجری کامل سیاستهای کاخ سفید
هستند محقق شد.
- امپریالیستهای غربی که برای ارسال سلاح به حکومت اقلیم
کردستان تحت عنوان "تقویت نیروی نظامی پیشمرگه درمقابل تهاجم داعش وعقب راندن
او"ازیک دیگر سبقت میگیرند ،هدفی جز تضعیف حکومت مرکزی وآماده سازی تجزیه
عراق به سه کشورکوچک ندارند.امپریالیست آمریکا با این سیاست شیادانه
"بشردوستانه"وسناریوی داعش با یک تیر چند نشان زد: یکم
اینکه نوری مالکی را برانداخت، دوم اینکه درقالب دخالت بشردوستانه"
بمباران عراق را ازسرگرفت وبدان مشروعیت بخشید و با گسیل چند صد مشاور نظامی
وامنیتی به تقویت جایگاه خود پرداخت .سوم اینکه کشورهای اروپایی را که پس
ازاشغال عراق ازخود دورکرده بودبه پیروی از سیاستهای خود درعراق کشانید تا با کمک
متحدین اروپائی بخشی از بار مسئولیت سیاسی وهزینه نظامی را به گردن آنها اندازد
وبا اجماع جهانی و افکارعمومی مناسب سیاستهایش را به اجرا درآورد.
اکنون استراتژی تقویت کردستان عراق که بعنوان اسرائیل دوم
در منطقه مورد حمایت تمامی دول غرب ازجمله
رژیم صهیونیستی اسرائیل قرارگرفته است، درچهارچوب سیاست تجزیه عراق قابل تبیین
است.اینکه این سیاست تا چه اندازه عملی است وآیا اوضاع طبق چنین طرحی پیش خواهد
رفت باید منتظربود ودید.
اینهاست بطورفشرده
دلایل ریاکاری امپریالیست غرب به سرکردگی آمریکا درقالب دخالت بشردوستانه درعراق
ومبارزه با جریان سیاه داعش!!
اما راه مردم عراق
راه اتحاد برای عراقی یک پارچه و دمکراتیک ومستقل است واین جز پیکارعلیه
امپریالیسم ومزدورانش ناممکن است.هرطرح سیاسی درچهارچوب سیاست استعماری امپریالیسم
و صهیونیسم برضد منافع مردم عراق ومنطقه
است وباید محکوم گردد.
نقل ازفیسبوک حزب کارایران(توفان)
***
توفان
سخن هفته
جمعه 24 مرداد 1393
***
گزارشی ازایران
پیرامون اوضاع ورشکسته اقتصادی وسیاسی
وشرایط روحی واجتماعی مردم
وضعیت
اقتصادی – اجتماعی
اقتصاد تک محصولی ایران که بر اساس فروش نفت
و پرداخت هزینه های دولتی و واردات کالاهای مورد نیاز گذاشته شده است ، به خصوص در
دوران پس از جنگ هشت ساله ایران و عراق با در پیش گرفتن سیاستهای نئولیبرالی دیکته
شده توسط بانک جهانی و صندوق بین المللی و سازمان تجارت جهانی در جهت نابودی
تولیدات صنعتی و کشاورزی و گسترش واردات بوده است.
4
توفان الکترونیکی شماره 98
شهریور ماه 1393
کشورهای امپریالیستی آمریکا و اتحادیه اروپا
که به خوبی نسبت به وضعیت اقتصاد ایران و نقطه ضعف آن شناخت داشتند و می دانستند
که با تحریم خرید نفت و انتقالات بانکی و بلوکه کردن پولهای فروش نفت ، ایران را
در شرایط کیش و مات قرار میدهند و شرایطی ایجاد می کنند که حاکمیت حتی توان پرداخت
مخارج جاری دستگاه دولتی را نداشته باشد و با فراهم آوردن زمینه های شکست اقتصادی
وگسترش بیکاری و فقر و افزایش تورم و شورشهای اجتماعی حاکمیت جمهوری اسلامی را که از طغیان مردم گرسنه به وحشت مرگ خواهد
افتاد ، به تسلیم بدون قید و شرط خواهند
کشاند .
هر چند حاکمیت نام این تسلیم را نرمش
قهرمانانه برای حفظ نظام گذاشت و پاکت مذاکرات که شامل همه امتیازات در عرصه های
مختلف اقتصادی و سیاسی (چه در عرصه جهانی و منطقه ای) را تنها با شرط حفظ نظام پذیرفت ؛ ولی این
تسلیم و باج دهی از چشم مردم دور نمانده و مردم نسبت به آن آگاهی کامل دارند.
بخشهائی از حاکمیت که شامل نئولیبرالهای
باند رفسنجانی و دولت روحانی و اصلاح طلبان و بخشهائی از بورژوازی بروکرات و
بورژوازی تجاری و اقشار بالائی جامعه و مرفه می شود ، برای به نتیجه رسیدن مذاکرات
تسلیم ، دقیقه شماری می کنند و این تحول را در جهت تثبیت موقعیت و منافع طبقاتی
خود ارزیابی می کنند و در ضمن تبلیغ می کنند که حاصل آن نیز تلطیف فضای سیاسی و
اجتماعی و گسترش آزادیهای فردی است؛ و از این طریق بخشهائی از خرده بورژوازی مرفه
و مدرن و شهری را نیز به دنبال خود می کشانند.
بخشهائی از حاکمیت که شامل باندهای بورژوا
بروکرات نظامی ، امنیتی و معمم می شود و از طریق خصوصی سازیها و خودمونی سازیها و
رانت خواری ها و کنترل مراکز مذهبی نظیر تولیت آستان قدس مشهد و شاهچراغ شیراز و
معصومه قم و موقوفات و نهادهائی نظیر
بنیاد مستضعفین و کمیته امداد خمینی و هزاران شرکت مالی و صنعتی و مجموعه های کشت
و صنعت زیر مجموعه آن را در کنترل دارند و بخشهائی از بورژوازی تجاری و خرده
بورژوازی سنتی مرفه که از طرفدارن خامنه ای و به اصطلاح اصولگرایان هستند با
نگرانی و بیم و امید به تحولات آینده می نگرند.
بخشهای پائینی و بدنه سپاه و بسیج و نیروهای
متوهم مذهبی که به باند خامنه ای اعتماد داشتند تحت تاثیر چرخش به راست حاکمیت و
تسلیم و باج دهی به غرب ، سرخورده از کلاه
گشادی که بر سرشان رفته و نگران از تحولات ، به دنبال کشیدن گلیم خود از آب و جدا
کردن حسابشان از حاکمیت هستند.
روند تخریب و تعطیل صنایع که به دنبال
تحریمها و به خصوص تحریم مبادلات بانکی تشدید شد، باعث شده حتی آن بخشهائی که مشکل
نقدینه گی نداشتند نیز به علت اینکه نمی توانند مواد اولیه و یا قطعات وارد کنند
دچار بحران گشته و به تعطیل کشیده شوند. همین روند تخریب در بخش کشاورزی و
دامپروری البته به دلیل حمایت نکردن از تولیدات داخلی و گسترش واردات وجود دارد و
هر روز ابعاد گسترده تری می گیرد.
تنها بخشی از به اصطلاح" اقتصاد"
ایران که همچنان پر رونق است ، زمینخواری و مستغلات و بساز و بفروشی و در واقع تخریب زمین های کشاورزی و باغات و
جنگلها و مراکز صنعتی و تبدیل به برج و ویلاست. تقریبا بخش اعظم سرمایه ها به این
سو سرازیر شده است ؛ از کسانی که سرمایه های چند صد میلیاردی دارند تا کسانی که
سرمایه چند ده میلیونی دارند به فکر خرید
و فروش زمین و بساز و به فروشی هستند چون قیمت املاک و ساختمان مطابق افزایش قیمت
ارز بالا میرود و در ضمن سود سرشار و بی درد سری در آن است.
برای اینکه دید روشنتری از این وضعیت داشته
باشیم مشاهدات خود را از چند هفته قبل که مسافرتی به شهرها و روستاهای شمالی ایران
در مازندران و گیلان داشتم برایتان تعریف می کنم.
در اکثریت مطلق روستاها خبری از نان و ماست
و کره و پنیر و سرشیر و حتی تخم مرغ محلی نیست. در روستائی از توابع مرزن آباد به
اسم کندلوس که ساکنین بومی اش دویست نفر هم نیستند، بیش از بیست عدد بنگاه معاملات
ملکی و نصف این تعداد بقالی وجود دارد که همه کالاهای خود را از شهر وارد می کنند.
روستائیان کار کشاورزی و باغداری و دامداری را رها کرده به خرید و فروش زمین های
کشاورزی و جنگلی روستا به منظور ویلا سازی
برای اقشار مرفه شهری و یا بقالی و کارگری ساختمان و یا سرایداری ویلا ها پرداخته
اند و یا به شهر مهاجرت کرده اند.
بسیاری از روستائیان مرفه و نیمه مرفه مناطق
خوش آب و هوای ایران یک شبه به ثروتمندان نوکیسه شهر نشین تبدیل شده و روستائیان
کم زمین و بی زمین به کارگران ساختمانی و حاشیه نشین شهرها.
در
تمامی شهرهای شمالی در هر خیابان بیش از صد بنگاه معاملات ملکی و صدها مغازه کلوچه
و مربا و ترشی فروشی و اجناس تولید چین به عنوان سوغات شمال می بینید و صدها نفر
که در کنار جاده و خیابان تابلو ویلای اجاره ای به دست گرفته اند. فقط در منطقه
کلاردشت بیش از هزار بنگاه معاملات ملکی وجود دارد. از تولید خبری نیست . کارها یا
خدماتی است در رابطه با شکم مثل کبابی و
رستوران و پیتزا و همبرگر و یا مغازه داری و دلالی است . البته در همه جای ایران و
از جمله شهرهای شمالی ایران خیل عظیمی از روستائیان فقیر و اکثرا زنان را می بینید
که به عنوان دست فروش در کنار جاده و خیابان در حال فروختن سبزی و میوه مختصری
هستند.
روستاهای مناطق بد آب و هوای ایرا ن نظیر
خراسان جنوبی و نواحی کویری یا خالی از سکنه هستند و یا فقط چند خانواده بسیار
فقیر و سالمند در آنها زندگی می کنند.
در تمام شهرهای بزرگ ایران حاشیه های پر
جمعیتی است که در بسیاری موارد جمعیت حاشیه ها از خود شهرها بیشتر است و در انبوهی
از مشکلات دست و پا می زنند.
5
توفان الکترونیکی شماره 98 شهریور ماه 1393
بیکاری بیداد می کند. بسیاری از جوانان با
تحصیلات دانشگاهی بخصوص دختران با
دستمزدهائی به مراتب پائینتر از حداقل تعیین شده به عنوان فروشنده در بوتیک ها و
فروشگاههای مختلف و رستوران ها و تولیدی
ها مشغول کار هستند. دهها هزار جوان دست فروش در خیابانهای مختلف و کنار بازارها و
در متروها مشغولند . عده ای با موتور مسافرکشی می کنند و یا پیک موتوری هستند.
پیرمردها و پیر زنان بازنشسته و زنان سرپرست خانواده دست فروشی را می بینید که کل
سرمایه شان بیست هزار تومان نمی شود و در واقع پوششی است برای گدائی محترمانه.
پسران و دختران دانشجوئی که در کنار خیابان و پلهای عابر پیاده و میدانها نوازندگی
می کنند.
پدیده نو ظهوری که در چند ساله
اخیر به صورت علنی و قانونی فعالیت می کند ، بازار بورس دلالان سکه طلا و ارز مثلا
در میدان سبزه میدان و خیابان فردوسی تقاطع منوچهری است. هزاران دلال سکه و ارز که
البته همگی مثل همکاران کت و شلواری بازار بورس قانونی و بازار بورسهای اروپائی و
آمریکائی و غیره، ازهفت خط های روزگار
هستند ولی با تیپهای لمپنها و باجگیرها به
کار خرید و فروش عمده مشغولند.از این گونه بازار ها که توسط دلالان حرفه ای
گردانده می شود می توان از بازار فروش
دهها هزار انواع و اقسام ماشین را در
بیابانهای اطراف بزرگ راهی در جنوب تهران و یا بازار فروش انواع و اقسام حیوانات (
حتی شیر و پلنگ و کروکودیل و میمون ) ، یا جمعه بازار تهران که در آن اجناس عتیقه
و دزدی هم بفروش می رسد نام برد.این طور که پیش میرود بعید نیست تا چند سال دیگر
شاهد بازار بورس فروش علنی مواد مخدر یا بازار برده فروشان هم باشیم. زیاد تعجب
نکنید وقتی مردم کلیه و کبد و چشمشان و تن و روحشان را می فروشند، حتما دلال ها و سرمایه داران
معمم و مکلائی پیدا خواهند شد که از آن بازاری برای کسب سود درست کنند. خلاصه در
ایران اسلامی امروز با پول هر کاری میتوان انجام داد.
در مورد وضعیت معیشت مردم
ایران می توان به جرئت گفت که از جمعیت هشتاد میلیونی امروز ایران حداقل پنجاه
میلیون نفر در حد خط فقر و یا زیر خط فقر و یا خط بقاء و زیر خط بقاء و رو به مرگ
، زندگی میکنند که در بر گیرنده بیکاران و
خانواده های بی سرپرست و کارگران و زحمتکشان شهر و روستا و کارمندان و حقوق بگیران رده پائین و متوسط ادرات است.
قیمت ارزاق و مایحتاج عمومی و به خصوص اجاره مسکن بیداد می کند. نسبت به دوسال
قبل، قیمت تمام کالاها بین دویست تا سیصد درصد افزایش داشته است. هیچگونه تناسب
معقول و منطقی بین مخارج و دستمزدها و حقوق دریافتی وجود ندارد. اکثر مردم مجبورند
به چند کار مشغول و بین 12 تا 16 ساعت در
روز کار کنند تا بتوانند حداقل امکانات بخور و نمیر را فراهم کنند.قیمت کالاها بر
اساس نرخ های جهانی و بر اساس ارزهای خارجی محاسبه می شود و دستمزدها و حقوق ها بر
اساس استثمار داخلی و با ریال و یکدهم
دستمزدها و حقوق ها در سطح اروپا و آمریکا پرداخت میشود.
وضعیت
فرهنگی
دستگاه حاکمه جمهوری اسلامی
توانسته در طی 35 ساله حاکمیت خود ، به خوبی ، از عهده جا انداختن فرهنگ آخوندی در
جامعه برآید. دروغگوئی و ظاهر سازی و ریاکاری و تملق و چاپلوسی و کلاهبرداری و
خودخواهی و خود محوری و فردگرائی و چشم و همچشم گرائی و پول پرستی و پول محوری و ظاهرگرائی و مدرک گرائی و خرافات
به فرهنگ مسلط جامعه امروز ایران به خصوص در بین طبقه بورژوا و اقشار وسیع خرده
بورژوای مدرن و سنتی و بخشهائی از زحمتکشان جامعه درآمده است. البته نکته دیگری که
باید یادآور شد تاثیرات دستگاههای ارتباط جمعی امپریالیستی و کانالهای تلویزیونی
اپوزیسیون دست راستی و ارتجاعی در جهت تشدید کردن جنبه های مضمونی این تخریب فرهنگی است ؛ اگر چه ظاهری متفاوت و بی ریش و
پشم و مدرن دارد.
خرده بورژوازی شهری و مرفه و امروزی ایران که
مخالف ظواهر سنتی وریش و پشم است و گرایش
به ظواهرمدرنیسم غرب دارد آرزویش داشتن
خانه ای در شمال شهر و ویلائی در شمال ، سفر به خارج از کشور و داشتن ماشینی شیک و
کامپیوتر و جدیدترین موبایل و استفاده از مدارس غیر انتفاعی و فرستادن فرزندان به
دانشگاه های خارج برای تحصیل و اگر نشد با زور پول به دانشگاههای آزاد برای گرفتن
مدرک ، باز کردن صفحه ای در فیسبوک و گذاشتن عکسهای قد و نیم قد با حالتهای قرو
قمیش از خود و نوشتن مطالبی از دوران با شکوه باستانی ایران و خدمات رضا شاه و فحش
به اعراب و لبنان و غزه و در هنگام انتخابات جیغ بنفش کشیدن و حمایت از حسن آقای
روحانی و امید به آشتی حسن و حسین ( اوباما ) . این قشر که برای بالا کشیدن خود به
سطح بورژوازی حاضر است هر کاری بکند هنر پیشه خوبی هم هست؛ اگر لازم باشد در ظرف
یک چشم به هم زدن دهها معلق زده و جبهه عوض می کند. مهم حفظ موقعیت و منافع فردی
است. داشتن پرنسیپ برایش حرف مفتی است.
اقشار متوسط و پائینی خرده
بورژوازی شهری و روستائی نیز هر چند همواره در حال نالیدن از مشکلات اقتصادی و
اجتماعی هستند ولی چون معیار ارزش ،هم برای آنها ، و هم جامعه ، پول است با هر جان
کندن و مشقت و این کلاه و آن کلاه کردن می خواهند خود را بالا بکشانند و یا حداقل
در ظاهر نشاندهند که وضعیت مالیشان خوب است و در رفاه بسر میبرند.اگر یک خانه
هفتاد ، هشتاد متری دارد می خواهد از طریق ساخت مشارکتی اجازه ساخت یک آپارتمان
چهار طبقه بگیرد و از دو دستگاه آپارتمانی که سهمش میشود یکی را خودش استفاده کند
و دیگری را اجاره دهد تا کمک خرجش شود . اگر کارمند است سعی می کند قاپ رئیسش را
بدزد ، چاپلوسی کند ، خودش را مرید و مراد و همنظر او جا بزند ، از دیگران جاسوسی
کند ، نمازجماعت بخواند ، روزه بگیرد ، عضو بسیج بشود فقط برای اینکه کارش را حفظ
کند. اگر کاسب است ، به مسجد محل حتما سری بزند و دم امام جماعت مسجد محل را
ببیند. تا آنجا که می تواند گران فروشی کند و جنس بنجل و تاریخ گذشته و درهم به
خلق الله بفروشد . البته اجناس مرغوب را برای مشتری های پولدار با قیمت بالاتر نگه
دارد. اگر تولیدی دارد سعی کند از ارزانترین مواد اولیه استفاده کند و برای محل
کار تا آنجائی که میتواند کمتر اجاره دهد و اگر لازم شد بیست نفر را هم در یک زیر
زمین 12 متری بدون پنجره و هواکش بچپاند؛ به کارگران هم تا جائی که می تواند کمتر
مزد دهد ؛ اگر بتواند همان کار را از بچه ها بکشد و نصف دستمزد بدهد که چه بهتر؛
قانون کار و بیمه هم که
6
توفان
الکترونیکی شماره 98
شهریور ماه 1393
کشک است و شامل حال کارگاههای
زیر ده نفر نمی شود، تازه آنجاهائی هم که شامل قانون کار میشود ، طره ای برای این
قانون خرد نمی کنند .اگر تعمیرکار و سرویس کار است ، سعی می کند هم دستمزد بالا
بگیرد و هم از قیمت قطعه استفاده شده چیزی نصیبش شود و یا قطعه دسته دوم استفاده
کند و پول قطعه نو را بگیرد.
اعتیاد و فحشاء و الکلیسم و
دزدی و کلاهبرداری و رشوه خواری و رانت خواری و زورگوئی و اجحاف مقامات قضائی و
دولتی و انتظامی و حراست ادارات و مراکز صنعتی و نداشتن امنیت شغلی و اجتماعی و
توهین و بی احترامی و در کل جاری بودن قانون جنگل ، به اموری عادی در زندگی مردم
ایران درآمده. مردم به بی حقوقی خود و همچنین بی توجهی و لگد مال کردن قانون ( حتی
قوانین رانندگی ) آنجا که بتوانند ، عادت کرده اند.
دزدی چنان گسترده است که
تقریبا جلوی همه پنجره های طبقات اول ساختمانها میله های آهنی و در مقابل در ورودی
اکثر آپارتمانها دریچه فلزی کشوئی کشیده اند. ماشینها به انواع واقسام سیستم های
دزدگیر و قفل های فرمان مجهز است و مغازه ها به آخرین مدل دوربین های مداربسته و
دزد گیر، ولی با این حال به دلیل فقر گسترده ، دزدی هم بصورت گسترده وجود دارد.
اخلاق و فرهنگ اسلامی علاوه بر
مظاهر بیان شده در فوق بخصوص در رابطه با حقوق خانمها در طی این 35 سال چنان گسترش
یافته که زنان و دختران تنها، حتی در شهرهای بزرگ، از دست مزاحمت ها و متلک گوئی
ها ی ارذل و اوباش و درخواستهای نامشروع توسط روسا و همکاران مرد در محیط کار یا
مراکز آموزشی ، راحت نیستند. در ایران امروز شیشه غیر مشجر و معمولی یا رنگ نشده و
استتار نشده با پارچه های زخیم در پنجره هیچ خانه ای چه در شهر و چه در روستا نمی
بینید. دلیلش هم ، البته، هم چشمهای پاک امت حزب الله و هم کنجکاوی و تجسسِ رواج
یافته توسط فرهنگ امر به معروف و فضولی اسلامی است.
در فرهنگ غالب جامعه ما پایبند
بودن به اصول انسانی و فضائل اخلاقی مساویست با هالو بودن و بلاهت و سادگی و عکس
آن مساوی با زرنگی و تیز هوشی.
با همه این اوصاف زیاد نا
امیدتان نکنم هنوز هم در مقابل این تهاجم ضد فرهنگی توسط ارتجاع داخلی و خارجی ،
در میان کارگران و زحمتکشان و روشنفکران مردمی و مترقی جامعه ، مقاومت وجود دارد.
همچنانکه می دانید در حاکمیت جمهوری اسلامی انسان بودن و با مغز خود فکر کردن و با
شخصیت بودن جرم بزرگی است و مساویست با از دست دادن امنیت شغلی و اجتماعی و زندان
و شکنجه و اعدام. با این حال انسانهائی هستند که حاضرند این خطر را بپذیرند و بر
اصول انسانی و اخلاقی و وجدانی خود پایبند باشند. کارگران و روشنفکران مردمی
زندانی مظهر این مقاومت و پایداری و فرهنگ
انسانگرایانه و آزادیخواهانه و عدالت پژوهانه هستند. این مقاومت در اشکال فعالیتهای صنفی و اجتماعی
و فرهنگی و ادبی و هنری و ورزشی وجود
دارد.
***
اعلامیه حزب
کارایران(توفان)
درود
بر کارگران معدن سنگ آهن بافق
تجمع خانواده های کارگران ومردم شهر در مقابل
فرمانداری
تحصن پنج هزار کارگر معدن سنگ
آهن بافق که در تاریخ ۲۷ اردیبهشت امسال آغاز شد و به مدت ۳۹ روز طول کشید در پی
موافقت هیات دولت با لغو موقت خصوصی سازی معدن در تاریخ ۴ تیر پایان یافت. مهلت دو
ماهه کارگران به دولت که از پایان دوراول اعتصاب آغاز شده بود، امروزسه شنبه پایان
می یابد. اما کارگران با توجه به شناخت وآگاهی که از نیت سیاسی کارفرمایان وحامی
آنها دولت سرمایه داری دارند به تحصن خویش ادامه داده تا به خواسته های طبیعی وانسانی خود
دست یایند. لیکن دولت بجای پاسخ به
مطالبات روشن کارگران بیشرمانه به بازداشت شماری ازآنها مبادرت میورزد تا با ایجاد
ترس و ارعاب و تهدید به اخراج وبگیر و
ببندهای رایج فضا را بر کارگران تنگ کند و اعتصاب را درهم شکند.
خانواده های کارگران و بخش بزرگی ازمردم بافق به
کارگران اعتصابی پیوستند ودراعتراض به دستگیری کارگران درهشتمین روزاز دوردوم اعتصاب
درمقابل فرمانداری شهر تجمع کردند. یکی از کارگران بافق درهمین رابطه چنین بیان
داشته است: "علاوه بر
7
توفان الکترونیکی شماره 98
شهریور ماه 1393
خانوادههای کارگران بازداشتی
که مقابل فرمانداری تجمع کردهاند، مردم شهر به تناوب در جمع این خانوادهها
حاضرشدند و آنان را همراهی کرده اند".
اجرای سیاستهای نئولیبرالی دولتهای هاشمی رفسنجانی، محمود احمدی نژاد و حسن روحانی نشان میدهد که خصوصی سازی های معادن و شرکتهای تولیدی حاصلی جز اخراج نیروی انسانی، کاهش دستمزد ووخیم ترشدن شرایط محیط کار و ناامنی شغلی.... نداشته ونخواهد داشت. ازاین رو کارگران معدن بافق نیز بدرستی به سیاست نئولیبرالی رژیم سرمایه بدبین وبا آن مخالفند واعتصاب کارگران را باید درهمین چهارچوب سیاستهای خانمان براندازبربریت سرمایه داری مورد ارزیابی وحمایت قرارداد.
رژیمی که
برای حفظ منافع نظام سرمایه داری ومافیای حاکم به قهر وسرکوب علیه کارگران شریف ایران
متوسل شودچاره ای جزاینکه به اجانب روی آورد تا شاید چند صباحی برعمرنکبتبارش
افزده گردد، ندارد.
حزب کارایران (توفان) بازداشت کارگران معدن بافق و ضرب و شتم آنها را که برای مطالبات پایه ای وعادلانه خود
مبارزه میکنند ، شدیدا محکوم مینماید. ما یکبار دیگر نفرت و انزجار خود را نسبت به
رژیم سرمایه داری و ضد مردمی جمهوری اسلامی ابرازمی داریم.
کارگران حق دارند که برای
حقوقی که از آن محروم شده اند مبارزه کنند، دست به اعتصاب وتحصن بزنند و تشکلهای
مستقل خود را ایجاد نمایند. هرکوششی که فعالیت مشروع طبقه کارگر را جلوگیری نماید
باید توسط تمامی مزدبگیران و نیروهای مترقی ایرانی وبین المللی محکوم شود. سرکوب
تودهای مردم توسط رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی هم به سود استثمارگران و چپاولگران
ایرانی وهم به نفع امپریالیستها و جنگ افروزان
بین المللی است که با تحریم های اقتصادی خود شرایط زندگی مردم ایران را
وخیمترکرده اند.
حزب کارایران
(توفان) از تحصن واعتصاب عادلانه کارگران
معدن سنگ آهن بافق قویا حمایت میکند و با
خانواده های آنها که درمقابل فرمانداری تجمع کرده اند ابراز همبستگی می نماید. ما همه احراب و سازمانهای برادر ، فعالین
کارگری و تشکل ها و افراد مترقی جهان را فرا میخوانیم که همبستگی خود را با مبارزات کارگران معدن بافق ایران بیان کنند.
مردم حهان باید نفرت و انزجار خود را از رژیم منفور جمهوری اسلامی برای بد رفتاری
و سرکوب و زندانی نمودن کارگران ایران ابراز دارند و ازرژیم بخواهند که کارگران
بازداشتی را بدون قید و شرط آزاد نمایند. فقط با تشدید مبارزات متحد ومتشکل
کارگران و زحمتکشان ایران و حمایت واقعی بین المللی است که میتواند رژیم جنایتکار
جمهوری اسلامی را به عقب نشینی وادارد و سرکوب توده ها را متوقف سازد.
درود برکارگران قهرمان معدن سنگ آهن بافق ایران!
مرگ
بر رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی!
حزب
کارایران(توفان)
سه شنبه چهارم شهریور ۱۳۹۳
www.toufan.org
***
قتل
مایکل براون ،
جرقه ای که زبانه کشید
گزارشی ازفعالین
حزب کارایران(توفان) درآمریکا
مایکل براون ، جوان 18 ساله سیاه پوست آمریکائی , اهل شهر
کوچک فرگوسن در ایالت میسوری آمریکا ، در
حال گذر به طرف دیگر خیابان ، توسط پلیس سفید پوست ولی نژادپرست متوقف میشود و بعد
از رد وبدل شدن چند کلمه بدون اسلحه بگلوله بسته میشود. شش گلوله به سر و پیکر این
جوان اصابت میکند وبدن بیجان و غرقه درخون او ساعتها در کنار خیابان باقی میماند.
8
توفان الکترونیکی شماره 98
شهریور ماه 1393
خبر قتل مایکل براون
دهان بدهان بسرعت در شهر پخش میشود و مردم را به اعتراض به خیابانها میکشاند.
از اکثریت سیاه پوست شهر فرگوسن تا سفید پوستان شهرهای دور و نزدیک ، از پلنگان
سیاه تا فعالین سیاسی غیر سیاه پوست ، خود را به محل قتل مایکل براون میرسانند و
شعله های اعتراض علیه نژادپرستی چند صد ساله اوج میگیرد. توده های بهم پکیده
وخشمگین روزها و شبها در خیابان میمانند و
به صدای اعتراض خود علیه این قتل
نژادپرستانه چنان قدرتی میبخشند که درهر
گوشه کشور بحث بر سر چگونگی این قتل وعلل بروزخشم و شورش توده ای بالا میگیرد و
دملهای چرکین چندین ساله شروع به تند خاریدن میکنند. در بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ همبستگی با
اعتراضات مردم فرگوسن رشد کرده و گزارشات شورش جنبه ملی و بین المللی یخود میگیرد.
فرگوسن شبها در مقابله با سرکوب پلیسی در شعله های آتش میسوزد و رئیس پلیس را
مجبور به معرفی قاتل مایکل براون میکند.
همزمان ، و برای تخریب شخصیت مایکل
، ویدیو دزدیدن یک بسته سیگار توسط او به نمایش گذاشته میشود که این خود بر خشم
توده ای افزوده و شعله های اعتراض همه شهر را در بر میگیرد و نظام سر تا پا جنایت
امپریالیستی را به تقلا وامیدارد تا با سرکوب و حقه و عوامفریبی، هرچه زودتر آنرا بخاموشی بکشاند. کاخ سفید بسرکردگی رئیس جمهور سیاه پوست دستور
اعزام نیروی سرکوبگر " گارد ملی"
برای برقراری "امنیت ملی" را صادر میکند . اوباما همچنین با
عوامفریبی سعی میکند که خود را با معترضین همراه نشان د داده تا شاید بتواند آب سردی
بر خشم جوانان سیاه پوست بپاشد . از یکطرف نظام سرا پا گندیده و بحران زده سرمایه با پلیس و گارد تا بدندان
مسلح خود مشغول سرکوب توده های به خیابان آمده میشود و از طرف دیگر دادستان سیاه
پوست آن به فرگوسن اعزام میشود تا خود را
نمونه ای از جوانان به خشم آمده که سابقا قربانی سرکوب نژادی بوده است معرفی کند و قول اجرای عدالت در مورد حادثه
مایکل براون را بدهد. اوباما از یکطرف به
پلیس و گارملی دستور میدهد که شعله ها را قبل از آنکه به شهرهای دیگر سرایت کند هر
چه سریعتر خاموش کنند و از طرف دیگر پلیس فرگوسن را برای بکارگیری خشونت بیش از حد
مورد انتقاد قرار میدهد وهمزمان مردم را به آرامش دعوت میکند.
در آمریکا ، انفجارهای اجتماعی ناشی از تبعیض نژادی و سرکوب خونین آنان تاریخچه طولانی دارد.
آتلانتا ، دیترویت ، فیلادلفیا ، شیکاگو ، لوس آنجلس ، و نیویورک نمونه هائی از شهرهای بزرگ هستند که در آن خشم
توده های سیاه پوست به فوران درآمده است. این انفجار ها ریشه در فقر ، نا امیدی ،
آینده تاریک ، و نابرابری اجتماعی .... دارند. همه مقامات دولتی در آمریکا در صد
سال گذشته ، چه مقامات محلی و چه سیاستمداران واشنگتن نشین ، بر این امر مطلع اند.
اما ساختار سیاسی-اقتصادی جامعه کارت پستالی آمریکا در مضمون خود امکان برخورد ریشه ای به این امر
را ندارد . با تصویب قانونی در کنگره ، فقط بر روی کاغذ میتوان تبعیض نژادی را غیر
قانونی اعلام داشت و نمیتوان آنرا حذف و ریشه کن نمود. در دنیای معاصر پدیده
نژادپرستی مانند دیگر پدیده های اجتماعی
ریشه در نظام سرمایه داری دارد. میتوان آنرا با قانون محدود کرد ولی
نمیتوان آنرا ریشه کن نمود. در جامعه
سرمایه داری ، اتخاذ قانون ضد تبعیض نژادی میتواند حد اکثر شکل ظاهری اعمال تبعیض را تغییر دهد ولی مضمون آن همچنان باقی
خواهد ماند زیرا ریشه در نظام نابرابر سرمایه دارد. در نظام سرمایه ، رئیس جمهور ،
بهر رنگی که باشد ، بعنوان نماینده نظام ،
حافظ نظم سرمایه است و در برخورد به انفجارهای اجتماعی ماموریت اش سرکوب آنهاست .
توده ها در جریان مبارزه جدی با تبعیض نژادی و دیگر پدیده های فلاکت بار اجتماعی
به این نتیجه خواهند رسید که فقط در
سرنگونی نظام نابرابر سرمایه و برقراری نظام برابر اجتماعی ، سوسیالیسم ، میتوان
این پدیده ها را ریشه کن نمود.
در آمریکا بیش از یک دهه است که سیاست میلتاریزه کردن
نیروی پلیس به پیش میرود. چندین سال است
که پدیده به خیابان کشاندن نیروی سرکوبگر
پلیس با خودروی نظامی و تانک و مسلسل بوضوح دیده میشود . این پدیده در شهر فرگوسن
بسیار بچشم میخورد بطوری که برای عموم مردم
تمایز بین ارتش و پلیس کمرنگ
میشود. پنتاگون هر ساله مقدار زیادی از
تسلیحات ارتشی را در اختیار پلیس قرار میدهد تا در مقابله با جنبش و شورشهای
اجتماعی از آن استفاده کنند. آنچه مسلم است میلیتاریزه کردن پلیس جزئی از سیاست
فاشیستی کردن جامعه است. اما شورش در فرگوسن نشان داد که ، علیرغم بسیج و تسلیح پلیس و گارد ملی با تانک و مسلسل ،
علیرغم گسیل داشتن هزاران نیروی سرکوبگر تا بدندان مسلح ، حتی شهری کوچک با مردمی
بهم پکیده میتواند بپا خیزد ، مقابله و استقامت کند ، وضعیت فوق العاده منع رفت و آمد شبانه را در هم شکند
، وحشیگری نیروهای سرکوبگر نظام بحران زده سرمایه را بنمایش بگذارد ، پیام خود را به جهانیان برساند ، و با مردم
دیگر پیوند و همبستگی ایجاد نماید. در واقع این همبستگی بشکلی بارزی در جریان شورش
فرگوسن خود را بروز داد. تظاهرات و همبستگی با
مردم فرگوسن و اعتراضات به قتل
مایکل براون در بسیاری از شهرهای امریکا سریعا رشد کرد. لوس آنجلس ، نیویورک ، واشنگتن ، فیلادلفیا ، شیکاگو ، سیاتل ، بوستن ، و بسیاری
شهرهای دیگر شاهد اعتراضات به قتل مایکل براون و بیان همبستگی با فرگوسن بوده است.
تظاهرات از لوس آنجلس تا فرگوسن دراعتراض به قتل ایزل فورد
و در همبستگی با مردم فرگوسن
ایزل فورد جوان 24 ساله سیاه پوست نا توان مغزی
بود که توسط پلیس لوس آنجلس بقتل میرسد.
9
توفان الکترونیکی شماره 98
شهریور ماه 1393
اسرائیل
صهیونیست زیربارآتش بس پایدار وعادلانه نمی رود
به خواسته های جنبش مقاومت فلسطین
که درحال مذاکره درمصر سرمی برد درزیر ملاحظه فرمائید.برگرفته ازبیانیه حزب
کارایران(توفان) مورخ یکم اوت ۲۰۱۴ میلادی:
خواستهای سازمانهای مقاومت فلسطین
سازمان حماس خواستهای خویش را بیان کرده که حتی اسرائیلی ها آنرا به شکل زیر تدوین و در نشریات خویش بازتاب داده اند. نظری به این خواستها نشان می دهد که این خواستها تا چه حد منطقی و قابل اجراست. تنها یک دولت جنایتکار که هدفش نسل کشی و ادامه اشغال است می تواند از زیر بار تحقق این خواستها شانه خالی کند.
گیدون لوی روزنامه نگار اسرائیلی نشریه "هاآرتس" در مورد خواستهای حماس چنین نوشته است:
"1- آزادی برای غزه، پایان دادن به هرگونه عملیات نظامی زمینی، هوایی و دریایی،
2- خروج نیروهای نظامی اسرائیلی از غزه تا کشاورزان فلسطینی بتوانند از زمین های خود تا دیوارهای اسرائیل بهره برداری کنند،
3- آزادی فلسطینی هایی که ابتداء به عنوان مبادله ی زندانیان در برابر سرباز اسرائیلی گیلات شالید آزاد شده، اما دوباره در آغاز جنگ غزه دستگیر شدند،
4-پایان دادن به محاصره ی اقتصادی و باز کردن مرزهای غزه،
5- قرار گرفتن بندر و فرودگاه بین المللی غزه زیر نظارت سازمان ملل متحد،
6- گسترش محدوده ی ماهی گیری ساحل غزه و نظارت سازمان های بین المللی بر مرز رفح،
7-پذیرش آتش بس ده ساله و بسته شدن آسمان غزه به روی هواپیماهای اسرائیلی،
8- اجازه ی سفر مردم غزه به اورشلیم برای زیارت مسجد الاقصی،
9-خاتمه به مداخله در سیاست داخلی فلسطین و تشکیل دولت واحد،
10-گشودن منطقه صنعتی غزه."
این خواستهای حماس(جنبش مقاومت اسلامی فلسطین) توسط سازمان آزادی بخش فلسطین(ساف) نیز مورد حمایت قرار گرفت و به این ترتیب دست صهیونیستهای اسرائیل که هدفش نابودی ملت فلسطین، نسل کشی و ادامه اشغال سرزمینهای فلسطینی است رو شده است
آتش بس ومروری برفاجعه بمباران غزه
تصویر فوق بیانگر این است که
رژیم اسرائیل برخلاف یاوه گویان سیاسی وجیره خواران دستگاه صهیونیسم یک رژیم
متعارف و برآمده از مردم ، یک نظام «دمکراتیک و مترقی نیست!!» این یک رژیم
صهیونیستی،توسعه طلب وتروریستی است. صهیونیسم یعنی اشغالگری.یعنی جایگزین کردن یک
ونیم میلیون یهودی وارداتی به جای فلسطینیان وتاراندن آنها از سرزمین
مادری شان،یعنی تجاوز نظامی به سرزمین فلسطین وکشورهای سوریه، عراق، لبنان،تونس و...)، یعنی اشغال بلندی های
جولان، یعنی 300- 200 بمب اتمی ،یعنی استقراررژیم
آپارتاید علیه چند میلیون فلسطینی که سرزمین شان اشغال شده، یعنی جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت، یعنی کودک کشی
ودزدیدن آینده کودکان فلسطینی، یعنی راسیسم
وبیرحمی وتوحش وبربریت. مرد۵۰ ساله ای فلسطینی درغزه درمصاحبه با یک خبرنگاربی بی سی گفت: درجهان غرب انجمن های فراوانی
در حمایت از حقوق و هستی وسلامت
10
توفان الکترونیکی شماره 98
شهریور ماه 1393
حیوانات وجوددارد.آیا
ارزش ما فلسطینیان کمتر از یک حیوان است ؟ وی که اشک
درچشمانش
سرازیر شده بود با اشاره به ساختمان های ویران شده گفت ما فلسطینیان شایسته یک
زندگی انسانی هستیم !!! خوب است جهان غرب واسرائیل حداقل با ما مثل حیوانات اروپایی برخورد کنند!!! ما انسانیم!
بیش از ۲۵۰۰ نفر فلسطینی که ۹۰
درصد آن مردم غیر نظامی غزه بودند، جان باختند . بیش از ۸۰ درصد این قربانیان کودکان وزنان بودند.۷۵ هزار حمله هوایی و دریایی و زمینی و ریختن هزاران تن بمب بر سر مردم غزه و نابودی مدارس، دانشگاه ها، بیمارستان ها،
نیروگاه برق، شبکه مخابراتی وکارخانه وحیات مادی
مردم، جنایت علیه بشریت است. به گفته سخنگوی سازمان ملل متحد تاکنون 660 هزار نفر آواره
شده اند.
صهیونیستها امروز دراثرمقاومت یکپارچه ملت فلسطین وفشارافکارعمومی تن به آتش بس موقت تن داده اند. اما همانطور که
تاریخ نشان داده درماهیت وسرشت رژیم
فاشیستی صهیونیستی
اسرائیل آتش بس وصلح نیست.آنها با حمایت امپریالیستهای غرب ودرراس آن آمریکا خواهان بلعیدن کل فلسطین هستند. ازاین رو فقط با نبردی
مسلحانه ، متشکل وطولانی و جلب افکارعمومی مردم جهان ونیروهای
مترقی یهودی ضد صهیونیست است که می توان براین عفریت هفت سر وآدمخوارغلبه کرد.
نابود باد رژیم صهیونیستی اسرائیل! زنده باد جنبش مقاومت ملت فلسطین!
نابود باد رژیم صهیونیستی اسرائیل! زنده باد جنبش مقاومت ملت فلسطین!
***
چند
یادداشت سیاسی به مناسبت شصت ویکمین
سالگرد
کودتای ننگین 28 مرداد
برگرفته ازصفحه
فیسبوک حزب کارایران(توفان)
امروز 28 مرداد است .یادآور روز کودتای ننگین وضد ملی آمریکائی ، روز خفه کردن جوانه دمکراسی واستقلال، روز مصیت ملت ایران.
روی سخن ما به آنهایی است که اینروزها از روی بی افقی وسرخوردگی سیاسی وفرار از مار غاشیه به عقرب جرار پناه برده و به نردبان رضا پهلوی این عامل اجنبی آویزان شده اند. این بیخردان برای توجیه سیاست ارتجاعی خود بدروغ رضا پهلوی را "دمکرات وملی" جار میزنند، که "وی مثل پدرش نیست وهیچ ربطی به پدر بزرگش هم ندارد"،که وی از "نسل جوان "است و از "گذشته پدرش آموخته است"، که وی بسیار دلسوز وخاکی است و"انسان خیلی خودمانی است"..!! مادرش فرح پهلوی هم انسان مهربانی است، زن با فرهنگی است!!!ا".... این نکات اگر با انگیزه خیانت نباشد حتمن از سر نادانی وجهالت و بیسوادی سیاسی و عدم شناخت از تاریخ پرفراز ونشیب دوران معاصر ایران است . هم رضا پهلوی وهم فرح پهلوی ودارودسته شان از کودتای آمریکائی 28 مرداد وسرنگونی دولت ملی دکتر محمد مصدق دفاع میکنند. از دخالت سازمان جاسوسی اجانب درایران وخفه کردن آزادی و استقلال ایران دفاع میکنند.اینان خودفروخته امپریالیسم و استعمارند که این روزها با پولهای دزدیده مردم ایران به فعالیت مشغولند ; به فکر احیای همان سلطنت منفور گذشته اند که مسبب روی کارآمدن رژیم سلطنتی ولی فقیه اسلامی است.
ننگ بر خاندان منفور پهلوی وروشنفکران مزدوری که به توجیه کودتای خائنانه 28 مرداد می پردازند.
11
توفان الکترونیکی شماره 98
شهریور ماه 1393
آخرين سخنان زنده ياد دکتر حسين فاطمی
خطاب به:
( دادستان ارتش بعد از کودتای ۲۸
مرداد و افسران حاضر در جلسه( ۱ « آزموده »
۱۰۶ و ۱۰۷ کتاب مصدق و حاکميت ملت محمد بسته نگار ،۱۰۵ ، برگرفته از صفحه های ۱۰۴
« ساعت چهار بعد از نيمه شب چهارشنبه
۱۹ آبان عده ای از افسران که حدود سی نفر بودند و در
پيشاپيش آنها آزموده مجنون ساديست و بختيار جاسوس پست فطرت و قاضی عسگرحرکت می
کردند از باشگاه تيپ زرهی به طرف آقای دکتر فاطمی آمدند و پس از ورود به اطاق،
آزموده اظهار داشت که اعليحضرت همايونی با تقاضای فرجام شما موافقت نکرده
اند.بنابراين مفاد حکم بايد اجرا شود، وصيتی داريد بفرماييد. شما که مکرر می
فرموديد که من از مرگ باکی ندارم و مرگ حق است . . . . دکتر فاطمی نگذاشت آزموده
حرف خود را تمام کند و گفت:
آری آقای آزموده مرگ حق است و من از
مرگ باکی ندارم آن هم چنين مرگ پر افتخاری،من قربانی نفت هستم. من می ميرم که نسل
جوان ايران از اين مرگ درس عبرت گرفته و با خون خود از کشورش دفاع کرده و نگذارد
جاسوسان اجنبی بر اين کشور حکومت نمايند، من درهای سفارت انگليس را بستم غافل از
اين که تا دربار هست انگلستان سفارت لازم ندارد . . . .
اگر بجای ارباب تو يک افسر نازی در
ايران بود اين قدر خون ايرانيان بی گناه را نمی ريخت. من بارها در کام مرگ فرو رفتم ولی خداوند حافظ من بود. يک بار به
دستور شاه در آرامگاه محمد مسعود به من تير زدندو بار ديگر در شهربانی به امر شاه
شعبان بی مخ که اکنون سرهنگ افتخاری و آجودان مخصوص ارباب شماست در حضور همين
بختيار در ميان صف به من چاقو زد. آقای آزموده قبل از نوشتن وصيتنامه سه تقاضا
دارم:
۱. مانند هر محکومی حق دارم در آخرين ساعت حيات خود
برادران و خواهران و زن و فرزندم را ببينم و با آنها توديع کنم. موافقت کنيد کسان
من به زندان بيايند و برای لحظه آخرآن ها را ببينم.
۲. اجازه دهيد با پيشوا و پدر بزرگوارم دکتر مصدق و
همکارانم مهندس رضوی و دکتر شايگان ملاقات و توديع نمايم.
۳. از شما آقايان افسران خواهش می کنم چند دقيقه به
بيانات اين محکوم به اعدام توجه بفرمائيد. آزموده در جواب گفت ملاقات با دکتر مصدق
و کسان شما ميسر نيست ولی با دکتر شايگان و مهندس رضوی پس از نوشتن وصيتنامه می
توانيد توديع کنيد و تا ساعت شش صبح وقت داريد هر مطلبی داريد بفرماييد. شهيد راه
وطن دکتر فاطمی خطاب به افسران آقايان افسران در آخرين ساعات حيات هيچ محکومی در
مقام تظاهر و » اظهار داشت عوامفريبی آن هم برای مأموران اعدام خود بر نمی آيد.
آنچه در اين ساعت که از حيات خود نوميد و به مرگ خود يقين دارم می گويم از صميم دل
و از روی حقيقت و ايمان است. ما از نهضتی که در اين کشور به پيشوائی دکتر مصدق
شروع کرديم هيچ قصد و غرضی جزتأمين عزّت و استقلال مملکت و قطع نفوذ اجانب و سعادت
و سربلندی ملت ايران نداشتيم، ما در
پی جاه و مقام و آش و پلو نبوديم.
رهبر بزرگ ما هفتاد سال سابقه شرافت و تقوا ووطن پرستی و جهاد و مبارزه با قلدران
و زورگويان داخلی و خارجی دارد. او در راه نجات ايران از همه چيز صرف نظر کرده و
حاضر است تا آخرين قطره خون خودرا برای ايران بدهد.
آقايان افسران، کار کشور ما بر اثر
صد سال استعمار به جائی رسيده بود که بيگانگان يک شاه را از روی تخت سلطنت
برداشتند و شاه فعلی را به جای او گذاشتند. سفير انگليس کمتر خودش به دربار می رفت
هر وقت کاری با شاه داشت "ترات" منشی شرقی سفارت را پيش شاه می فرستاد و
شاه هم در مقابل سفارت چون بيد می لرزيد. وکلای کشور را بيگانگان معين می کردند.
وزير کشور "تدينّ" به دوستی يک نفر منشی سفارت افتخار داشت و اوامر او
را از
دل و جان اجرا می کرد، نخست وزيران و
وزرای خارجه در مقابل سفرا خاضع و خاشع ومطيع و منقاد بودند و مشاور دربار سلطنتی
رشيديان معلوم الحال پسر دربان سفارت انگليس بود. پس از سه سال مبارزه و فداکاری
سران نهضت ملی کار ايران به جائی رسيد که
اجنبيان رابيرون کرديم. سفرای کشورهای خارجه در ملاقات با نخست وزير و وزير امور
خارجه شماچاره ای جز تکريم و احترام نداشتند و در مقابل ما همان رويه ای را پيش
گرفتند که در مقابل
زمامداران کشورهای بزرگ اتخاذ کرده
بودند. دست دربار شاه در امور کشور کوتاه گرديد.در حکومت ما اشرف و شاه ديگر جرأت
نداشتند که شبی پنجاه هزار دلار در قمارخانه هایمونت کارلو ببازند. از دزدی و
قاچاق و کنترات فروشی دربار جلوگيری کرديم. حکومت نهضت ملی، انگلستان را در شورای
امنيت، در محاکم دادگاه لاهه، در دادگاه های ايتاليا و ژاپنشکست داد و دماغ
امپراتوری انگليس را به خاک ماليد. نام ايران و ايرانی در تمام دنيابه عزت
برده می شود و محبت مصدق پيشوای محبوب ما
در قلب کليه مردم
12 توفان
الکترونیکی شماره 98
شهریور ماه 1393
خيرخواه دنيانقش بسته است.آقايان افسران من به حيات خود علاقه ندارم ولی می خواهم به شما يک
نصيحت بکنم،تشکيل ارتش و تربيت افسر در تمام دنيا برای حفظ استقلال کشور است آيا
شما که اين لباس پر افتخار را به تن کرده ايدمتوجه اين وظيفه هستيد؟. آيا شما می
دانيد که دوباره کشور شمابه دست جاسوسان و نوکران و جيره خواران سفارت انگليس
افتاد؟ آيا شما می دانيد که حکومت فعلی چهل سال ديگر ايران را به اسارت بيگانگان
داده و افرادی را که در راه تأمين استقلا ل سياس ی و اقتصاد ی کشو ر جانباز ی کرد
ه ان د به دست شما می کشند؟ آقايان افسران می دانيد من چرا کشته می شوم؟ من برای
اين کشته می شوم که اولين اقدام من در وزارت خارجه به دستور پيشوای نهضت ملی بستن
سفارت و قنسول خانه های انگليس در ايران بود
و بنا به گفته
پيشوای ما سرنوشت جبهه ملی بايد سرمشق مردانی شود که در خاورميانه بر عليه مظالم
انگليس قيام کنند . . . ولی به هيچ وجه مأيوس نيستم و يقين دارم خون من درس عبرتی
برای هزاران جوان ايرانی شده و آن ها به تأييدات متعال قادر وعادل انتقام اين ملت
ستمديده را از استعمار انگلستان و ايادی ناپاک او خواهند گرفت. آقايان افسران ما
سه سال دراين کشور حکومت کرديم و يک نفر از مخالفان خود را نکشتيم برای آن که ما
نيامده بوديم برادرکشی کنيم ما برای آن قيام کرديم که ايران را متحد کرده و دست
خارجی را از کشور کوتاه کنيم و معتقد بوديم اگر در گذشته بعضی از هموطنان ما در
اثر فشار اجانب تحت نفوذ آن هاقرارگرفته اند و منويات آن ها را اجرا کرده اند بعد
از آن که به نهضت استقلال نايل شديم رويه سابق را ترک خواهند گفت ولی افسوس که
عاقبت گرگ زاده گرگ شود . . .
آقای آزموده من هيچ تصور نمی کردم شاه اين قدرترسو وکوچک فکر
و بی وطن باشد که دست خود را به خون يک ايرانی مريض و بی پناه نيز برای خاطر سفارت
انگليس آلوده نمايد. او ز کشتن من چه
نتيجه ای خواه د گرفت مرگ يک نفر مريض چه لذتی برای او دارد من از اين شهادت پر
افتخار لذت می برم. آقايان، مرگ بر سه قسم است مرگ در رختخواب که آن را طبيعی می
گويند مرگی که بالذت توأم باشد نظير مرگ رضاخان در ژوهانسبورگ و مرگی
که در راه شرافت و افتخار به دست آيد نظير مرگ من. من خدای
را شکر می کنم که در راه مبارزه با فساد شهيد می شوم و خانواده من بسيار مفتخرند
که مرد کوچکی از ميان آن ها به اين سعادت نايل گردد. خاندان قاتل من که يک بار با
تحميل قرارداد ۱۹۳۳ شصت سال و بار ديگر با قرداد کنسرسيوم، سی سال ايران را اسير ساخت
با کشتن من و زجر و حبس سران نهضت ملی ايران ننگ های ديگری را بر پستی های خود
اضافه می کنند و به اين ترتيب ضربت عليهم الذاله والمسکنه آقای آزموده برويد به
ارباب خود بگوييد:
اگر ز دست بلا بر فلک رود بدخوی ز دست خوی بد خويش در بلا
باشد شاه فکرمی کند باکشتن، زجر، شکنجه و حبس می تواند مردم ايران را مرعوب و
مغلوب سازد اشتباه بزرگی است. تکيه به سرنيزه توان کرد ليک بر سر سرنيزه نشايد
نشست اين افسران که امروز در اين جا ايستاده اند و اين منظره رقتّ بار را مشاهده
می کنند يک روز برعليه اين دستگاه قيام خواهند کرد. شاه بايد از روزی بترسد که به
سرنوشت لوئی شانزدهم و تزار روس و محمدعلی ميرزا و ضاخان مبتلا گردد. در عصر حاضر
مردم ستمديده ای که از دست ظلم و جور به ستوه آمده اند خود را از شرّ استعمار و از
دست ظلم عمال انگليس و خانواده منحوس که چون بوم شوم ايران را به ويرانه ای مبدل
ساخته اند خلاص خواهن د کرد ، کشت ن م ن ب ی گنا ه در د شا ه ر ا دو ا نم ی کن د
تنه ا تقو ا و ايرا ن پرست ی و شرافت و درستکاری و عدالت اجتماعی است که می تواند
دردهای اجتماعی و سياسی واقتصادی ما را چاره نمايد. در اين دم آخر می خواهم به ملت
ايران و کسانی که در راه نهضت مقدس ملی جانبازی و فداکاری کرده اند درود فرست م و
خدا را شکر کن م ک ه با شهادت در اين راه پر افتخار دين خود را به ملت ستمديده و
استعمارزده و غارت شده ايران ادا کرده ام.اميدوارم سربازان مجاهد نهضت همچنان
مبارزه خود را ادامه دهند. زيرا من به آرزوی خود رسيده و سعادت جاودانی شهادت
نصيبم شد.
پاينده باد ايران زنده باد دکتر مصدق»
سخنی بمناسبت شصت ویکمین سالگرد
کودتای ننگین 28مرداد
شعبان
جعفری معروف به شعبان بیمخ و دارودسته چاقوکش او، افتخار" ملی" سلطنت
طلبان مزدور
13
توفان الکترونیکی شماره 98
شهریور ماه 1393
سلطنت طلبان بیشرم هیچگاه ازرونمی روند وهمچنان کودتای ننگین 28 مرداد را " رستاخیز ملی"مردم ایران دردفاع
ازمحمد رضا شاه مزدورجار میزنند. روشنفکران قلمبدست مزدبگیری نظیر میر فطروسها دراین
میان به توجیه "تئوریک وتاریخی " قیام ملی" می پردازندورضا خان
فلدر ومحمد رضا شاه خائن را" مظهر مدرنیسم وتمدن وپیشرفت" در ایران جلوه
میدهند .اینها همه در زمانی رخ میدهد که حتا اربابشان امپریالیسم آمریکا دست داشتن خود در سرنگونی
دولت ملی دکترمحمد مصدق را مورد تائید
قرار داده است .
مطلب زیر پاسخی به این
کارگزاران امپریالیسم و تئوریسینهای خودفروخته ای است که همچنان ازکودتای ننگین 28
مرداد دفاع میکنند ودروطنفروشی و اجنبی پرستی ید طولانی دارند.
***
کودتای خائنانه 28 مرداد و اعتراف خادمانه پرزیدنت بیل کلینتون
جمعه ۹ بهمن
١٣٨٣ – ٢٨ ژانويه ٢٠٠۵
ايرنا:
"بيل كلينتون" رييس جمهور پيشين آمريكا روز پنجشنبه پذيرفت كه آمريكا
مسئول سرنگونی دولت دكتر محمد مصدق بودهاست.
كلينتون كه در يكی از نشستهای مجمع جهانی اقتصاد درداووسDavos سوييس سخن می گفت ضمن مقايسه دولت آينده عراق و ايران افزود: "ايران يك نمونه كاملا متفاوت است.
كلينتون افزود: "آمريكا در سال هزار و نهصد و چهل و يک فردی آزاديخواه و مردم سالار منتخب مردم آن كشور را سرنگون كرد و شاه را به حكومت باز گرداند."(کودتای 28 مرداد در سال 1332 شمسی مطابق 1953 میلادی بود-توفان).
كلينتون كه در يكی از نشستهای مجمع جهانی اقتصاد درداووسDavos سوييس سخن می گفت ضمن مقايسه دولت آينده عراق و ايران افزود: "ايران يك نمونه كاملا متفاوت است.
كلينتون افزود: "آمريكا در سال هزار و نهصد و چهل و يک فردی آزاديخواه و مردم سالار منتخب مردم آن كشور را سرنگون كرد و شاه را به حكومت باز گرداند."(کودتای 28 مرداد در سال 1332 شمسی مطابق 1953 میلادی بود-توفان).
كلينتون
اظهار داشت: "هنگامی كه خاتمی انتخاب
شد من (ازسرنگون كردن دولت مصدق) عذرخواهی كردم. اميدوار بودم كه بتوانم روابط
حسنهای با ايران داشته باشيم."
البته خانم مادلین فولبرایت وزیر
امور خارجه آمریکا در زمان کلینتون برای نخستین بار بطور معیوبی مسئله کودتای 28مرداد را طرح کرد. در همان زمان در قبال کنجکاوی رسانه
های گروهی جهان مدعی شد که اسناد مربوط به کودتا نابود شده اند و این است که
انتشار آن مقدور نیست. البته رژیم جمهوری اسلامی نیز تمایل زیادی به رو شدن نقش
آخوندها در کودتا و از جمله نقش واعظ مشهور
فلسفی نداشتند.
لیکن تنها اشتباه آقای کلینتون در
گفتار بالا، در بیان تاریخ آن نبود وی فراموش کرد اضافه کند که روحانیت در کودتای
28 مرداد همدست امپریالیستها بود. رهبر آنها آیت اﷲ کاشانی که حامیانش نظیر شعبان
بی مخ و طیب رضائی و چاقو کشان میدانی و نظایر آنها را برای کمک به کودتا آماده و
اعزام کرده بود، خودش با شاه و زاهدی کنار آمد. این است که روحانیت هرگز از
سرنگونی محمد مصدق ناراضی نبود. خمینی هنوز چهره اش از “سیلی که ملی ها به صورتش“
زده بودند درد میکرد. بعد از انقلاب آنها نام خیابانی را که هواداران مذهبی مصدق
بنام خیابان مصدق نامگذاری کردند به نام آیت اﷲ کاشانی تغییر دادند. مردم ایران
حاضر نشدند این نام کثیف را بپذیرند و آنقدر بر در و دیوار علیه این آیت اﷲ
انگلیسی شعار نوشتند که رژیم ناچار شد نام خیابان را به ولیعصر تغییر دهد. این است
که عذر خواهی کلینتون از خاتمی نمیتوانست هم موثر باشد.
ولی این عذر خواهی در عین حال یک
تو دهنی بزرگ به دارو دسته سلطنت طلبان است که میخواهند یک دودمان بدنام و دست
نشانده آمریکا را مجددا در ایران بر سر کار آورند. آنها حتی حاضر نیستند بپذیرند
که امپریالیستها شاه فراری را با سرنگونی حکومت ملی دکتر مصدق بر سرکار آوردند تا
قرارداد استعماری کنسرسیوم نفت را امضاء کرده، ملی شدن صنعت نفت ایران را کم لم
یکن نموده و ایران را به پایگاه امپریالیست آمریکا بدل کرده و بعنوان قلدر و چماق
بدست منطقه نقش ژاندارم را بعهده گرفته و مبارزات تساوی طلبانه و آزادیخواهانه
منطقه را سرکوب کند. شاه قاتل خلقهای منطقه بود. سلطنت طلبان از این نقطه عطف
تاریخ ایران بنام “کربلای 28 مرداد“ سخن میرانند تا به مضمون واقعی مسئله نپرداخته
و با بی اهمیت جلوه دادن آن نقش تعیین کننده آنرا در روند تحولات آتی ایران لاپوشانی
کنند. آخر اگر رژیم شاه دست نشانده سازمان “سیا“ بود آنوقت همدستان شاه و یاران وی
که حزب رستاخیز را علم کردند و یا ساواک را تقویت نمودند و شکنجه خانه های اوین و
کمیته شهربانی و لشگر دو زرهی و رکن دو ارتش و... را به وجود آورند نمیتوانستند
میهن پرست بوده و عامل اجنبی در ایران نباشند. این بیچاره های همدست امپریالیست
مایلند که اساسا نکات “ناخوشایند“ تاریخ ایران حذف شود. نه از کودتای خائنانه 28
مرداد سخنی به میان آید و نه از انقلاب شکوهمند بهمن حرفی زده شود. برای آنها
تاریخ ایران که سنت مبارزه خلق ماست و باید منبع آموزش و الهام باشد تاریخ مرده
است، تاریخ مرده هاست. حمایت از جنبش ضد استعماری مردم ایران در سالهای 30 و
دستآورد عظیم آن که ملی شدن صنعت نفت ایران بود چنگ انداختن به گذشته و مرده پرستی
است. و نسلی که آموزگار تاریخ جهان نه تنها در خاور میانه بلکه در جهان بود، نسل
مرده پرستان است. این عده مجوف و مالیخولیائی که پولهای “سیا“ و “موساد“ وحدتشان
را برهم زده است کوچکترین پیوندی با مردم ایران ندارند. حمایت از مصدق، حمایت از
دوره ای درخشان از تاریخ مبارزات مردم ایران است. کسانی که این مبارزات را برسمیت
نمیشناسند تعلقی باین ملت ندارند. آنها پس از تلاش نافرجامشان تا 16 آذر سال 32 را با 18 تیر پیوند
زنند و از تاثیرات الهامبخش آن در مبارزات دانشجوئی حاضر بکاهند، بیکباره جنایات
شاه را در16آذر
مسکوت گذاردند. آنها نه تنها تاریخ را مسکوت میگذارند از بقیه نیز می طلبند که فکر
نکنند، عقل خود را اجاره دهند، تاریخ را
مسکوت بگذارند زیرا که به وحدت با دشمنان مردم صدمه میزند.
14
توفان الکترونیکی شماره 98
شهریور ماه 1393
آنها به مصداق اینکه مورچه ها شاه
دارند، زنبورها شاه دارند پس چرا ما شاه نداشته باشیم در تلاشند که یک شکل حکومتی
فرسوده و پوسیده تاریخی را که عمرش را به جمهوری داده است از گور تاریخ با یاری
“سیا“ و “موساد“ بدر آورند و ملتی را وادار کنند که نسلها در نسلها مخارج گزاف
مشتی طقیلی بی مغز را که هنرشان در برپائی عشرتکده های درباری است پرداخت کنند. به
اعتبار خویشاوندی خونی صرفنظر از درجه
کیاست و یا سفاهتشان بر میلیونها مردم حکم برانند و بریششان بخندند و مشتی روشنفکر
خود فروخته با صله و درهمی را در مدح پادشاهی به خدمت بگیرند تا مردم کشورشان را
شستشوی مغزی دهند و به آنها بقبولانند که ایرانی جماعت “شاهدوست“ است و “نوکر صفت“.
آنها میخواهند شاه مرده را زنده
کنند و مصدق زنده را به خاک بسپارند.
محمد رضا شاه منفور با زندان و
تبعید و حصر مصدق نتوانست نام بزرگ وی را به بایگانی فراموشی بسپارد. حافظه تاریخی
مردم ما بیش از آن گنجایش دارد که اوباشان سلطنت طلب و خائن می پندارند. تمام تلاش
آنها برای اینکه از پسر شاه، به اعتبار گروه خونی اش پادشاه ایران زمین بسازند
آنقدر بیهوده است که دم مسیحائی نیز برای جان بخشیدن به این میت تاریخی کفایت نخواهد
کرد. پادشاهی مرده را با هیچ شعبده ای نمیشود زنده کرد. آنکه زنده است مصدق است و
آنکه لاشه وار جولان میدهد مدعی بی تاج و تخت پادشاهی ایران است که باید در دادگاه
خلق برای غارت ثروت سرشار ملت ایران که هنوز از قِبَلِ آن عیاشی میکند حساب پس
دهد. باید حساب پس دهد که چرا ساواکیهای دوره ی پدرش را دور خود جمع کرده و از
حمایت آنها برخوردار بوده و خط تمایزی با آنها نمیکشد و آنها را مفتضح و افشاء
نمیکند و به پلیس بین الملل معرفی نمیکند. باید روشن کند که برخوردش بطور مشخص به
خیانتها و جنایات پدرش چیست و وی تا به چه حد حاضر است به این گذشته ننگین انتقاد
کند و اموالش را در خدمت مردم قرار دهد تا دادگاه خلق وی را در ایران آزاد و
دموکرات تبرئه کرده و مردم ایران بپذیرند که وی میتواند بمثابه یک شهروند معمولی
به حساب آید. در ایران آزاد و آباد و دموکرات و شکوفا ن جائی برای سلطنت طلب
طلبکار و دست اندرکاران رژیم وابسته و منفور گذشته نیست. این را هم اسرائیل میداند
و هم آمریکا ولی آنها مرده سلطنت طلبان را بعنوان مترسک برای دریافت امتیازات
بیشتر از رژیم جمهوری اسلامی لازم دارند. ضد انقلاب مغلوب ایران حتی جنازه اش را
نیز در خدمت امپریالیسم و صهیونیسم قرار داده تا از آن حداکثر استفاده را بنمایند.
باید اذعان کرد که سلطنت طلبان در نوکری بیگانه از صداقت بی همتائی برخوردارند و
نمیتوان متعصبانه این عامل وفاداری و صداقت را در آنها در نظر نگرفت و منکر آن شد.
براستی این مردک اگر یک جو صمیمیت و صداقت دارد باید روشن کند که این اطرافیان
پدرش که دزد و جنایتکار و خائن بوده و نام پدر “بی گناهش“ را به کثافت کشیده اند
چه کسانی بوده اند. نام این افراد کدامست و در کجا زندگی میکنند و فعالیت سیاسی
آنها در حال حاضر چیست. آخر تا به کی میشود با عوامفریبی به مردم دروغ گفت؟ آیا
سرنوشت این دودمان ننگین در انقلاب شکوهمند 22 بهمن بحد کافی برایشان آموزنده
نبوده است؟ این فرد مرده است، مرده مرده، یک مرده متحرک و مصدق همواره زنده خواهد
ماند. مرده آن است که نامش به نکوئی نبرند.
***
درهمبستگی با مردم غزه
چهاراتحادیه بزرگ کارگری سوئد خواهان
تحریم بین المللی اسرائیل گردیدند
Skapad Igår kl 18:17
15
توفان الکترونیکی شماره 98
شهریور ماه 1393
بدنبال
فراخوان بین المللی چند سندیکای فلسطینی علیه بمباران غزه وتحریم رژیم آپارتاید
اسرائیل، چهاراتحادیه بزرگ کارگری سوئد به ندای برادران وخواهران همرزم فلسطینی
پاسخ مثبت داده و با انتشار بیانیه مشترک در بزرگترین روزنانه صبح سوئد،داگنز نی
هتر" حملات وحشیانه به غزه را محکوم کرده وخواهان تحریم اسرائیل شدند.در بخشی
از این مقاله چنین آمده است:
"سکوت ما در قبال غزه به
معنای تائید بربریت است"
زمان آن
فرا رسیده است تا تمام کالاهای وارداتی از مناطق اشغالی فلسطین را تحریم کنیم.جنبش
سندیکایی ما با طرح بین المللی جنبش سندیکایی اروپای شمالی مبنی بر
حضور در نوار غزه کاملا موافق است. درضمن جنبش سندیکایی ما تحریم اسرائیل ودیگر
خواسته ای مشخص را در اتحادیه جهانی کارگران مطرح خواهد ساخت .سکوت بس است. "سکوت ما در قبال غزه به معنای تائید بربریت است".
سندیکای کارگران
ساختمانی.سندیکای سراسری کارمندان .سندیکای نقاشان وسندیکای الکترونیک
***
فراخوان سندیکاههای کارگری فلسطین
علیه بربریت وجنگ اسرائیل علیه غزه
وتمام مناطق اشغالی از شرق اورشلیم گرفته تا نواحی رودن اردن. سندیکای
سارسری آفریقای جنوبی نیز زیر این فراخوان را امضا کرده است. دربخشی از این بیانیه
چنین آمده است:
" مردم فلسطین در غزه هفت سال بطور غیرقانونی و
جنایتکارانه ای مجبور شدند در اردوگاه محاصره شده توسط اسرائیل بسر ببرند. هدف این
عمل وحشیانه ویران کردن شرایط زندگی مردم
و درهم شکاندن اراده آنهاست.این محاصر
همزمان با بمبارانهای پی درپی سبب یک فاجعه انسانی شده است. کمبود آب، غذا، دارو وسایل پزشکی شرایط وخیم وغیر قابل تحملی برای مردم ایجاد کرده است. مردم غزه فاقد
هرگونه آزادی هستند، اجازه خروج از این زندان بزرگ را ندارند، فاقد امکانات تحصیلی
و درمانی وخدماتی هستند. همه این محدویتهای ضد انسانی توسط رژیم اشغالگر اسرائیل
بر مردم غزه تحمیل شده است. با توجه به
این توضیحات باید فشار جهانی بر اسرائیل
تشدید گردد وآنرا به انزوا کشانید.
ما به
برادران وخواهران خود در جنبش بین المللی سندیکایی درتمام جهان تکیه میکنیم تا با
استفاده از سنت مبارزه علیه رژیم آپارتاید
آفریقای جنوبی با مردم فلسطین ابراز
همبستگی نمایند. ما از جامعه مدنی می خواهیمکه تمام کالاهای اسرائیل را تحریم
کنند.تحریم بین المللی نظامی، تحریم هرگونه سرمایه گذاری درصنایع اسرائیل، سرمایه
گذاری در شرکتهای پسنداز بازنشستگان وهمینطور قطع هرگونه رابطه سندیکایی با
سندیکاههایی که اشغال وسرکوب مردم فلسطین را به رسمیت می شناسند واز نژاد پرس
واشغالگر حمایت میکنند خواهانیم...."
***
گزارش مختصری ازمیتینگ شکوهمند دردفاع از مردم غزه ومحکومیت رژیم جنایتکار
صهیونیستی اسرائیل درسوئد
جمعه 1 اوت 2014 میتینگ
اعتراضی شکوهمندی با سازماندهی انجمنهای
فلسطینیان مقیم لینشوپینگ ونورشوپینگ سوئد برگزار گردید وشماری از احزاب پارلمانی
سوئد، حزب چپ، حزب سوسیال دمکرات، حزب محیط زیست
وسازمانهای جونان این احزاب ،
16
توفان الکترونیکی شماره 98 شهریور
ماه 1393
انجمن عراقیهای مقیم این شهر و مبارزان فلسطینی از غزه و نمایند
اتحادیه سندیکای کارمندان وکارگران این شهر سخنرانی کرده ضمن محکوم کردن حملات
بربرمنشانه غزه توسط رژیم جنایتکار اسرائیل همبستگی خود را نسبت به ملت مقاوم
ورزمنده فلسطین ابراز داشتند. این میتینگ با شعارهای کوبند تروریسم اسرائیل را محکوم کنید، رژیم صهیونیستی اسرائیل را
تحریم کنید و از ملت فلسطین به دفاع برخیزیم با موفقیت تمام به پایان رسید. هواداران حزب
کارایران(تـوفان) نیز دراین میتینگ شرکت داشته وبا مردم غزه وجنبش مقاومت فلسطین
ابراز همبستگی نمودند.
متن زیر ترجمه سخنرانی "
فری داور" عضوهئیت رهبری اتحادیه سندیکای کارمندان وکارگران است که
ازنظرخوانندگان میگذرد.
"دوستداران
فلسطین وعاشقان صلح وآزادی!
امروز درحالی که تمام نگاه جهان به پیشروی گروه تروریست داعش در عراق معطوف است ، اسرائیل
متجاوز از فرصت استفاده کرده بزرگترین تهاجم خود را به غزه ، غزه ای که فاقد سلاح
وامکانات لازم است، اغاز نموده وهمچنان ادامه میدهد. تهاجم وحشیانه ای که کودک و
زن وپیرو وجوان نمی شناسد وهر شب دهها هدف را بمباران میکند. طبق گفته سازمان ملل
متحد، همان سازمانی که دمش دردست آمریکاست، بیش از 77 درصد قربانیان این تجاوز
مردم غیر نظامی غزه هستند.
برتعداد قربانیان این توحش هر روز افزوده میشود.
تا این تاریخ طبق گزارشات رسیده 1550
کشته که بیش از 80 درصد آنان را کودکان(400 کودک)، زنان و غیر نظامیان تشکیل می
دهند، 9400 زخمی که بیش از 80 درصد آنان کودکان(حدود 3 هزار کودک) و زنان و غیر مادی مردم، جنایت علیه بشریت است. به گفته
سخنگوی سازمان ملل تاکنون 660 هزار نفر آواره شده اند.این بمبارانها 6 سال پس از
جنگ علیه غزه که در 2008 آغاز شد و1400 قربانی گرفت، برپیکر مجروح مردم تحت
محاصرغزه وزیر ساخت باقی مانده ملت فلسطین فرود می آید وهدفش امحا فیزیکی یک
ملت است که خواهان استقلال وزندگی و شادی و سازندگی است. حتا سازمان ملل در 6 سال
پیش مجبور گردید که اقدام ضد بشری اسرائیل
را یک جنایت جنگی بنامد که با نیت خاص ، اماکن مسکونی، بیمارستان، مدارس، لوله آب
واداره برق، پل وخیابان ومردم غیر نظامی را هدف قرارداده است. نظامیان هستند، 58 هزار حمله هوایی
و دریایی و زمینی و ریختن هزاران تن بمب بر سر مردم غزه و نابودی مدارس، دانشگاه
ها، بیمارستان ها، نیروگاه برق، شبکه مخابراتی وکارخانه وحیات
نوار غزه پس از تهاجم اسرائیل در
2008 میلادی به بزرگترین اردگاه مرگ درجهان تبدیل شده است.
دوستان عزیز!
اجازه دهید چند نکته را بطور روشنتر بیان کنم:
1- اسرائیل ادعا میکند که جنگش علیه
غزه "جنگی دردفاع ازخود است"واین ادعا نیز در رسانه های بین
المللی غرب ازجمله در مدیای سوئد تبلیغ میشود. اما طبق حقوق بین الملل یک دولت
متجاوز و اشغالگر حق دفاع ازخود ندارد، بلکه مردمان آن کشور تحت اشغال حق دفاع
ازخوددارند وجنگشان دفاعی ومشروع و دفاع از سرزمینشان است.ازاین رو جنگ اسرائیل
علیه غزه وملت فلسطین جنگی ضد بشری و مغایر با تمام کنوانسیونهای بین المللی
است.عجب اینجاست که وزیر امورخارجه سوئد نیز از"جنگ دفاعی" اسرائیل سخن
می گوید و بیشرمانه از دولت متجاوزوتروریسم دولتی دفاع میکند.
2- در رسانه های جهان غرب ازجمله درسوئد از جنگ حماس ودولت
اسرائیل سخن می گویند و همواره سازمان حماس را بعنوان یک جنبش اسلامی وتروریستی محکوم میکنند
و از دمکراسی وتمدن اسرائیل سخن می گویند و از حمایت معنوی ومادی به این کشور دریغ
نمی نورزند. اما واقعیت آن است که جنگ موجود جنگ فقط میان سازمان حماس ودولت
اسرائیل نیست. بل جنگ کل ملت فلسطین با رژیم اشغالگر اسرائیل است که بیش از 60 سال
ادامه داشته است.عمر حماس کمتر از بیست سال است درحالی که نبرد ملت فلسطین بیش از
7 دهه است ادامه دارد و سازمانها واحزاب سیاسی می آیند ومی روند اما نبرد ملت تا
رسیدن به اهدافش ادامه خواهد داشت.
3- سازمان حماس طبق تمام شواهد دریک انتخابات دمکراتیک
با معیار دمکراسی غربی بر حریفانش پیروز شد وتوسط آرا مردم انتخاب گردید. آقای
کارل بیلد وزیر امورخارجه کنونی سوئد نیز یکی از ناظران این انتخابات بوده است.اما
دول غربی و اسرائیل نتیجه انتخابات دمکراتیک را بر نتابیده و درعوض به تحریم وتنبیه مردم غزه دست زدند تا با گرسنگی و تشنگی دادن
آنها رای شان را تغییر دهند ونماینده مطلوب دول غربی را در غزه انتخاب نمایند. آیا چنین است تعریف ورسم دمکراسی؟ آیا این بدان معنا نیست که
قدرتهای امپریالیستی غرب ودرراسش امپریالیست آمریکا مسبب اصلی این جنگ وخونریزی
هستند واز فاشیسم و دولت تروریستی اسرائیل که سرزمین فلسطین را به اشغال خود
درآورده است حمایت مادی ومعنوی میکنند؟
4- تروریست کیست؟مردم فلسطین که با تولید موشکهای ابتدائی آنهم فقط برای ابراز وجود
فشفشه هوا میکنند که درمقایسه با سلاحهای مرگبار ومدرن اسرائیل قابل قیاس نیست ،
تروریستند یا اسرائیل که متجاوز است وبا هواپیماهای اف 16 و سلاحهای سنگین
وویرانگر موج موج جان مردم بیدفاع را میگیرد. تعدا قربانیان وهمینطورابعاد ویرانی
غزه خود بیانگراین است که دولت اسرائیل ، دولت تروریستی و ضد بشری است و مقاومت
مردم غزه و سازمانهایش مشروع و قابل دفاع می باشد. آیا مدیای غرب ودول "متمدن
و مدعی دفاع ازحقوق بشر" غرب شرم نمی کنند که جنبش مقاومت فلسطین را تروریستی
بنامند وچنین دروغی را به خورد مردم دهند؟
17
توفان
الکترونیکی شماره 98
شهریور ماه 1393
5- رژیم اسرائیل یک رژیم متعارف و
برآمده از مردم نیست. این رژیم صهیونیستی است، صهیونیسم
یعنی اشغالگری.یعنی جایگزین کردن یک ونیم میلیون یهودی وارداتی به جای فلسطینیان
وتاراندن آنها از سرزمین مادری شان،یعنی تجاوز نظامی به کشورهای سوریه، عراق،
لبنان،تونس و...)، یعنی اشغال بلندی های جولان، یعنی 300- 200 بمب اتمی ،یعنی
استقراررژیم آپارتاید علیه چند میلیون فلسطینی که سرزمین شان اشغال شده، یعنی
جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت، یعنی کودک کشی ودزدیدن آینده کودکان فلسطینی،
یعنی راسیسم . آیا این ننگ نیست که ازچنین رژیمی حمایت شود؟.رژیم اسرائیل یک رژیم
آپارتاید است که باید تحریم گردد.
دوستان عزیز!
سکوت بس است.فریاد
اعتراض برآریم، علیه این سلاخی بربرمنشانه بپاخیزیم.
-
سندیکای ما خواهان تحریم کامل رژیم آپارتاید اسرائیل است.
-
باید متحدا مبارزه کنیم و خواهان برچیدن تمام حصارهای راسیستی در سرزمین فلسطین
گردیم.
-
باید متحدا بخواهیم که تمام تحریمهای ضد بشری علیه ملت فلسطین،
درنوارغزه وهر محدودیتی در شرق اورشلیم، نواحی رود اردن و نوار غزه برچیده شود.
-
- باید بخواهیم که اسرائیل متجاوز طرح آتش
بس جنبش مقاومت فلسطین را بپذیرد وبه
قوانین بین المللی احترام بگذارد."
زنده باد همبستگی با ملت فلسطین!
تحریم باد رژیم آپارتاید اسرائیل!
با تشکر
اتحادیه سندیکای کارمندان
وکارگران
Fackförbundet-Linköping
جمعه 1 اوت
2014
***
همبستگی با مبارزات مردم فلسطین در هالیود
گزارش کوتاهی از فعالین حزب کارایران(توفان) در
آمریکا
در روزشنبه ، 16 اوت ، صدها نفر درهالیود کالیفرنیا به حمایت از مردم غزه در مقابل ساختمان خبرگزاری سی ان ان دست به تظاهرات زدند و رسانه های امپریالیستی را بخاطر دروغ پراکنی بر علیه مردم فلسطین و گزارش اخبا ر جعلی و غیر واقعی و نژادپرستانه در مورد مردم خاورمیانه محکوم نمودند. رسانه های جیره خوار در آمریکا که به کمپانی های اسلحه سازی وابسته اند چندین دهه است که حقایق را وارونه نشان داده ، جانب اسرائیل را گرفته و چشم خود را به جنایات و وحشیگری آن بسته اند. شعار این رسانه ها همان شعار جنایتکارانه وعوامفریبانه پنتاگون و کاخ سفید ، " اسرائیل حق دفاع ازخود را دارد" ، میباشد.
همچنین در روزهای شنبه و یکشنبه 16 و 17 اوت ، چنین هزار نفر در بندر اوکلند تجمع کردند و از بارگیری کشتی زیم اسرائیلی جلوگیری بعمل آوردند. " زنده باد ملت فلسطین" ، " زیم نمیتوانی خودت را از ما پنهان کنی ، تو از نسل کشی فلسطینی ها حمایت میکنی " ، " اسرائیل را در بندرها متوقف کنید ، بنادر ما صهیونیسم را نمی پذیرند " از جمله شعارهای تظاهرکنندگان بود.
***
زنده
باد نبرد قهرمانانه خلق فلسطین علیه رژیم صهیونیستی و متجاوز اسرائیل!
18
توفان الکترونیکی شماره 98
شهریور ماه 1393
توفان شمارۀ 174 شهریور ماه 1393
ارگان مرکزی
حزب کار ایران منتشر
شد.
رفقا، دوستان و یاران مبارز!
برای پیشبرد
نبردعلیه رژیم سرمایهﺩاری جمهوری اسلامی، علیه امپریالیسم جهانی،علیه رویزیونیسم
وضد انقلاب ترتسکیسم و شبه ترتسکیسم و تقویت جنبش کمونیستی ایران به حزب کارایران
(توفان) کمک مالی کنید!
پارهﺍﻯ از انتشارات جدید توفان از سایت اینترنتی:
*تحریف کنندگان تاریخ
سندى تاریخى از انتشارات دفتر اطلاعاتى شوراى وزیران
اتحاد جماهیر شوروى سوسیالیستى
*درافشای ماهيت "حزب
کمونيست کارگری ايران" در دوجلد از انتشارات حزب کارایران(توفان)
* مرغان پرکشیده توفان. جانباختگان
توفان. چاپ دم اردیبهشت 1393
* گزارش سیاسی کمیتۀ مرکزی به کنگرۀ چهاردهم حزب کمونیست (ب) اتحاد شوروی
*سفری به کره شمالی .ازانتشارات حزب کارایران(توفان) اردیبهشت 1393
* جنبۀ بین المللی انقلاب اکتبر ــ استالین
* مارکسیسم و مسئلۀ ملی ــ استالین
* ترتسکیسم، ضدانقلاب در پوشش ــ م. ج. اولژین
* سخنرانی و نطق استالین به مناسبت شروع جنگ کبیر میهنی
* مانیفست حزب کمونیست ــ مارکس و انگلس
* * توطئۀ بزرگ کتاب سوم
* توطئۀ بزرگ کتاب چهارم
آدرس سایتها ووبلاگهای مرتبط با
حزب
www.toufan.org
http://www.kargareagah.blogspot.com/
http://kanonezi.blogspot.com/
سایت کتابخانه
اینترنتی توفان
سایت آرشیو نشریات
توفان
توفان در توییتر
توفان
درفیسبوک به زبان انگلیسی
توفان
در فیسبوک
دست
صهیونیستها از فلسطین ومنطقه کوتاه باد!