شصت و سه سال از نبرد حماسه آفرین خلق ترک و کشتار وحشیانه رژیم منفور پهلوی در آذربایجان می گذرد. خلق آذربایجان قهرمانانه علیهﻯ رژیم سرسپردهﻯ شاه، علیهﻯ امپریالیبسم، علیهﻯ قتل وغارت، علیهﻯ زور و ستم ملی، سلاح برکف به پاخاست و پرچم آزادی و آزادگی را بر فراز پارهﺍﻯ از خاک خونبار ایران به اهتزاز در آورد. این خلق، به رهبری فرقهﻯ دمکرات آذربایجان اراضی و املاکی را که زیر چنگال سیری ناپذیر فئودالﻫﺎ بود، رها ساخته و بین دهقانان تقسیم کرد. کارخانهﻫﺎ را به دست گرفته و به کارانداخت، بیکاری را برانداخت، ارتش ملی را بنیاد نهاد و به آبادانی شهرها دست یازید. دانشگاه را پی ریخت و زبان مادری را به رسمیت شناخت. برای فراهم آوردن بهداشت ودرمان عمومی به توسعهﻯ مراکز بهداشتی و درمانی دست زد و به تنظیم روابط بازار و بازرگانی پرداخت. برای رهائی زنان ازقید ستم مضاعف، حق تساوی حقوق زنان با مردان را نه تنها به رسمیت شناخت بلکه برای نخستین بار درتاریخ این مرز و بوم آن را جامه عمل پوشاند.
امپریالیستﻫﺎ و مرتجعین در هر نقطهﺍﻯ ازجهان که پرچم آزادی و آزادیخواهی به اهتزاز در آید با چنگ و دندان و دسیسهﻫﺎﻯ مختلف به آن هجوم می برند تا آن را در نطفه خفه نمایند. این است که خلق آذربایجان نیز از این تهاجم فاشیستی در امان نماند. رژیم گماشته پهلوی به سرزمین قهرمان پرور ستارها و باقرها هجوم برد، به کشتار وحشیانهﺍﻯ دست یازید که برگﻫﺎﻯ تاریخ از آن خونبار است. این تهاجم فاشیستی به خطهﻯ آذربایجان محدود نگردید، بلکه به کردستان ایران نیز کشیده شد. خلق رزمندهﻯ کرد قهرمانانه در برابر رژیم جلاد شاه ایستاد و درعرصهﻯ نبرد رویاروی، بسی فرزندان آزادهﺍش جان باختند که از آن جمله نام رهبران محبوب خلق کرد تا جاودانه جاوید در قلب آزادگان ایران زنده خواهد ماند. رژیم جنایتکار پهلوی هر ساله کشتار وحشیانهﻯ خلقﻫﺎﻯ آذربایجان وکردستان را در21 آذر ماه تحت عنوان" روز نجات آذربایجان" جشن می گرفت، ارتش پوشالیﺍش درخیابانﻫﺎ رژه می رفت ،وطن فروشی و سرسپردگی خویش را به نام میهن دوستی و استقلال به خورد مردم می داد. تبلیغات مزورانهﺍﻯ را به عنوان این که گویا خلقﻫﺎﻯ ترک و کرد می خواستهﺍند سر را از تن ایران جدا کنند تدارک می دید. لیکن جشن آن جنایتکار دیری نپائید و به دست پرتوان خلقﻫﺎﻯ سخت کوش ایران به مزبلهﻯ تاریخ سرنگون گشت. چه بیشرمانه است که نوهﻯ رضا خان قلدر که این روزها برای مردم ایران اشک می ریزد و از دمکراسی و حقوق ملت ایران سخن می گوید کوچک ترین اشارهﺍﻯ به کشتار فاشیستی بیش از بیست هزار نفر از خلق آذربایجان و خروج هفده هزار نفر از کشور ندارد، درمورد کودتای 28 مرداد و سرکوب خونین کمونیستﻫﺎ و نیروهای ملی و مترقی تحت عنوان این که "نمی خواهد به گذشته برگردد" وقیحانه سکوت می کند و با پرروئی تمام به مردم ایران وعدهﻯ دمکراسی و حقوق بشر می دهد؟!
رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی نیز پس ازغصب قدرت سیاسی با دست یازیدن به جنایاتی هولناک در کردستان و سراسر ایران نشان داد که در بیرحمی و کشتار و قتل عام مردم از رژیم خائن پهلوی سبقت گرفته و سرکوب و اعدام آزادیخواهان را به حدی رسانده است که حتا بقایای رژیم گذشته را طلبکار کرده است. مزدوران پهلوی چی سالهاست دم گرفتهﺍند که "شاه عادل بوده، کمتراز رژیم اسلامی کشته است" بنابراین ملت ایران نمی بایست دست به انقلاب می زد و رژیم پوسیدهﻯ پهلوی را سرنگون می ساخت!؟ اما با این ترفندها و اشاره به فجایع جاری درایران نمی توان کشتار رژیم سرسپردهﻯ شاه را تطهیر و مجدداً رژیم فاسد سلطنتی و عروسک دست امپریالیسم را به مردم ایران حقنه کرد. کشتار خلقﻫﺎﻯ آذربایجان و کردستان در شصت و سه سال پیش، کشتار علیهﻯ بشریت است و در تاریخ سیاه رژیم پهلوی ثبت گردیده است .
اما شعلهﻯ مبارزات کارگران و زحمتکشان و خلقﻫﺎﻯ سراسر ایران خاموش شدنی نیست. چهرهﻫﺎﻯ درخشان تاریخ ایران نظیر ستارخان، باقر خان، حیدر عمواغلی، تقی ارانی، امیرخیزی، فریدون ابراهیمی، قاضی محمد، شریف زاده، معینی، فواد سلطانی، دکتر مصدق، حسین فاطمی، سیامک، مبشری، مختاری، وزیریان، انوشه، کوچک شوشتری، وارطان سالاخانیان، آرسن آوانسیان و نظایر آنها ،فرزندان مشترک این آب و خاک که مورد احترام و افتخار هر یک از آحاد مردم ایران هستند مبارزهﻯ مشترکشان الهام بخش مبارزات انقلابی مردم ایران بوده و نشان می دهد که خون این مردمان در نهر مشترک آزادی و استقلال ایران جاری شده و مظهر مجسم یگانگی آنها بوده و خواهد بود. با الهام از این مبارزهﻯ مشترک است که می توان درنهایت پیروزی و سعادت و خوشبختی را برای ایران به ارمغان آورد.
حزب ما ایقان دارد که رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی نیز همانند رژیم منفور پهلوی به همت اتحاد تنگاتنگ همهﻯ خلقﻫﺎﻯ ایران سرنگون خواهد شد و بر ویرانی کاخ ظلم زور رژیم پس ماندهﻯ اسلامی، ایرانی آباد و آزاد و شکوفان بنا خواهد گشت. در ایرانی که تساوی حقوق همهﻯ خلقﻫﺎﻯ ایران، تساوی حقوق زن و مرد، تحقق حقوق کارگران و زحمتکشان تأمین خواهد گشت و این امر از سرپنجهﻯ پولادین زحمتکشان به رهبری گردان واحد و سراسری پرولتاریا ، حزب واحد طبقهﻯ کارگر سرخواهد کشید.