نامۀ منصور اسالو، بیانیۀ درد و رنج طبقۀ کارگر ایران
نامۀ منصور اسالو دبیر زندانی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه به مناسبت روز جهانی کارگر 1390 تحت عنوان همراه شو عزیز، ضمن دعوت به اتحاد و همبستگی کارگران و زحمتکشان و بیان فروتنانۀ گوشهﻫﺎئی نمونه وار از مصائب خود، به تشریح وضعیت مصیبت وار و دهشتناک طبقۀ کارگر می پردازد . این نامه در واقع بیانیهﺍﯼ است دادخواهانه و روشنگرانه از وضعیت موجود طبقۀ کارگر و زحمتکشان ایران که از زبان یکی از صمیمی ترین و شریف ترین و فداکارترین و شجاع ترین و استوار ترین رهبران جنبش کارگری و سندیکائی ایران بیان می گردد.
منصور اسالو که سالﻫﺎست به اتهام انسانیت و انساندوستی و جمع گرائی و عدالت خواهی و آزاد اندیشی با تهدید و اخراج و زندان و شکنجه و توطئۀ ترور خودش و آزار و اذیت بستگانش مواجه بوده و در حال حاضر از بیماریﻫﺎﯼ قلبی و بینائی و پوستی و ریوی و دیسک کمر که همگی ناشی از ضرب و شتم و شکنجه و شرایط ضد انسانی زندان می باشد، رنج می برد
به اقتضای آتش درونی و درک عمیق مسبب همۀ فسادﻫﺎ، تباهیﻫﺎ، رنجﻫﺎ، خشونتﻫﺎ و جنایتﻫﺎ در ایران که چیزی جز سیستم منحط سرمایهﺪاری و دیکتاتوری حاکم نیست با دلی خونین و طوفانی از خشم، از درد و رنج کارگران و زحمتکشان میهنش می گوید. از گرانی و بیکاری و گسترش جرم و جنایت و بیماریﻫﺎﯼ روانی و افسردگی، فحشاء و اعتیاد، فروپاشی خانوادهﻫﺎ در اثر فقر می گوید . از سیاستﻫﺎﯼ اقتصادی ضدملی و ضد تولیدی باندهای مافیائی می گوید که با سرازیر کردن سیل واردات قانونی و قاچاق صنایع داخلی و کشاورزی و باغداری را به ورشکستگی کشاندهﺍند و میلیونﻫﺎ کارگر شهری و روستائی را بیکار کرده و به حاشیه نشینی و بدبختی و حرمان کشاندهﺍند.از دستمزدهای گریه آور 50 تا 200 هزار تومانی زنان سرپرست خانواده و دختران و پسران جوان کارگر در مشاغل خدماتی و کارگاهﻫﺎﯼ تولیدی کوچک و متوسط می گوید.از زیر پا گذاشتن تعهدات دولتی در مورد رفع بیکاری و بیمه کردن همۀ بیکاران و عدم اجرای تعهدات بینﺍلمللی می گوید. از نبود آزادی بیان و مطبوعات و تشکلﻫﺎﯼ مستقل کارگری و اصناف و حقوق بگیران و دانشجویان می گوید.از بحران اقتصادی و بحران سیاسی و حکومتی بالائیﻫﺎ می گوید. از جنبش خود انگیختۀ محرومان در نپرداختن قبضﻫﺎﯼ برق و گاز و آب و تلفن می گوید. از ضرورت همبستگی کارگران و زحمتکشان با اقشار گرفتار و ناراضی و تلاش برای کسب آگاهی و همدلی برای رسیدن به جامعهﺍﯼ متعادل و بهره مندی مردم از حداقلﻫﺎﯼ انسانی و طبیعی می گوید.
در طی این سی و دو سالی که از انقلاب بهمن 57 می گذرد کارگران و زحمتکشان جز دروغ و فریب و ریا کاری و دزدی، چپاول و استثمار، سرکوب، داغ و درفش، شکنجه و زندان وترور و اعدام از حاکمیت سرمایهﺪاران مسلمان ندیدهﺍند.
خمینی در اولین روز ورودش به ایران در سخنرانی بهشت زهرا در تاریخ 12 بهمن 1357 گفت :
» ما علاوه بر این که زندگی مادی شما را می خواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی شما را هم می خواهیم مرفه باشد! شما به معنویجات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند اینها! دلخوش به این نباشید که فقط مسکن می سازیم، آب و برق را مجانی می کنیم، اتوبوس را مجانی می کنیم. دلخوش به این مقدار نباشید! معنویات شما را ، روحیات شما را عظمت می دیم . شما را به مقام انسانیت می رسانیم. «
امروز 72 میلیون نفر مردم ایران شاهدند که نه تنها آب و برق و اتوبوس مجانی نشد ، نه تنها مسکن برای بی خانمانﻫﺎ ساخته نشد بلکه به صورت نجومی قیمت آنها بالا رفت. بر خیل بی خانمانها و حاشیه نشینان و فقرا و بیکاران افزوده شد. امروز مردم ایران شاهدند که نه تنها فضائل اخلاقی و انسانی در جامعه حاکم نیست بلکه فرهنگ غالب به برکت حاکمیت جمهوری اسلامی فرهنگ فرد گرائی و خودخواهی و خود محوری و دروغ و نیرنگ، ریا و چاپلوسی، مدح و تملق، رشوه خواری و رشوه دهی، پارتی بازی و پول پرستی و مدرک گرائی، نقش بازی کردن و چند شخصیتی بودن و بدتر از همه ضعیف کشی است.
امروز مردم ایران شاهدند آنها که اسلام را حامی مستضعفان معرفی می کردند و مدعی بودند پیامبر اکرم بر دستان کارگر بوسه زد وبرای تحقق عدل و عدالت وقسط و مساوات شعار می دادند و در نماز جمعهﻫﺎ از عدالت اجتماعی دم می زدند، امروز به عنوان پدر خواندهﻫﺎﯼ باندهای مافیائی به چنان غارت و چپاولگری بی در و پیکری مشغولند که روی سرمایهﺪاری متعارف سایر کشورها را هم سفید کردهﺍند.
امروز کارگران و زحمتکشان ایران شاهدند که نه تنها به دستﻫﺎﯼ آنها بوسهﺍﯼ زده نشد و زندگی مادی و معنوی آنها ارتقاء نیافت بلکه به زندگی زیر خط فقر و حاشیه نشینی و عدم امنیت شغلی و بیکاری و استیصال محکوم شدهﺍند و آن گاه که خواستند از حقوق صنفی و اجتماعیشان دفاع کنند زبانشان را بریدند و به زندان و شکنجه محکوم شدند.
آری! برای پایان دادن به استبداد و سرکوب و فقر و فلاکت و بیکاری و اعتیاد و فحشا و نا امنی اجتماعی و اختلاف فاحش طبقاتی راهی جز اتحاد و همبستگی و تشکیلات نیست.همراه شو رفیق!
درود بر منصور اسالو و همۀ کارگران دربند!
ننگ و نفرت بر حاکمیت ضد کارگری جمهوری اسلامی!