در زمینه مشاجرات ترکیه و اسرائیل
در 31 ماه مه 2011 چندین کشتی حامل آذوقه با نام "کاروان آزادی" برای حمایت از مردم محاصره شده نوار غزه از بنادر ترکیه راهی نوار غزه شدند. آنها محاصره غیر قانونی و جنایتکارانه بیش از یک میلیون مردم فلسطسین را، که برای آزادی خویش می رزمند، برسمیت نمی شناسند. آنها فشار جنایتکارانه و بی شرمانه جهانی را، که به ملتی زور می گویند، تا تصمیم دموکراتیک و محقانه خویش را عوض کند، توهین به بشریت دانسته و حاضر نیستند این قلدرمنشی جهانی را برسمیت بشناسند.
محاصره نوار غزه و گرسنگی دادن به بیش از یک میلون انسان خواهان آزادی و استقلال، یک جنایت روشن ضد بشری است و بانیان آن باید تحت تعقیب قضائی قرار گیرند و پلیس بین الملل باید به جستجوی آنها برآید.
بمباران نوار غزه و تجاوز به آن و استفاده از بمبهای فسفری صرفا برای نابودی انسانها نیست، خراب کردن بیمارستانها، جاده ها، مدارس و ساختمانها و سایر اهداف غیرنظامی و جلوگیری از ورود سیمان به این منطقه تا مانع بنای ساختمانهای آسیب دیده مردم گردند، با سیاست کشتار عمومی مردم فلسطین و اشغال قطعی نوار غزه صورت می گیرد و این جنایتِ روشن علیه بشریت است.
همه ممالک مدعی دموکراسی و حمایت از حقوق بشر در سراسر جهان، که ما از آنها به عنوان همدستان صهیونیسم و امپریالیسم نام می بریم، در این جنایت ضد بشری شریک اند و نشان می دهند تا به چه حد قابل اعتماد و قابل احترامند. آنها بر آدمکشی میلیونها انسان برای حفظ منافع خویش صحه می گذارند و برای افکار عمومی پشیزی هم ارزش قایل نیستند و مطبوعات هدایت شده آنها در این مورد به سکوت مطلق دست زده و با اشارات ضمنی برای خالی نبودن عریضه از کنارش می گذرند.
برخورد به محاصره نوار غزه و گرسنگی دادن به بیش از یک میلیون انسان، ملاکی برای شناخت دشمنان مردم جهان است. نشانی است، تا بتوان ریاکاران و دوستان دروغین حقوق بشر را شناخت. درجه وقاحت این جانیان بی حد و اندازه است.
در این شرایط انسانهای واقعی برای کمک به مردم غزه براه افتادند و کشتیهای آذوقه به نوار غزه اعزام کردند. کماندوهای اسرائیلی با حمله مسلحانه به این کشتیها آنهم در آبهای بین الملل، بیش از نه نفر از آنها را کشتند، و بیک بحران جدید دامن زدند. کشته شدن اتباع ترکیه همراه با یک مشت دروغهائی که اسرائیلیها پخش می کردند، از جمله اینکه همه آنها مسلح بوده اند و اسلحه های خویش را به دریا ریخته اند، و یا اینکه به روی کماندوهای اسرائیلی شلیک کرده اند، موجب شد که ملت ترکیه برانگیخته شود و بر روی دولت اسلامگرا و ملی گرای ترکیه، فشار فراوانی وارد آورد، تا از حقوق اتباع ترکیه به حمایت بر خیزد. روابط ترکیه و اسرائیل که بعد از تجاوز به نوار غزه متشنج شده بود با کشتار بشر دوستان کاروان آذوقه بشدت تیره شد. در حالیکه افکار عمومی جهان بشدت بر ضد اسرائیل برانگیخته شده بود، ارتجاع امپریالیستی دست بکار شد تا با تشکیل یک کمیسیون تحقیق، فورا از فشار افکار عمومی بکاهد و مسئله را در طی زمان لاپوشانی نماید. ارتجاع جهانی به حمایت آدمکشان اسرائیلی برآمد.
در آلمان مشتی یاران صهیونیستها مرکب از سازمانهای یهودی، سوسیال دموکراتها، خبرنگاران هوادار اسرائیل و.. فراخوانی در حمایت از محاصره نوار غزه منتشر کردند و در آن نوشتند: "کسانیکه به محاصره نوار غزه انتقاد می کنند، خوب است که به حقوق ملل مراجعه کنند" و اضافه می کنند: "...محاصره ضروری است برای اینکه جلوی انتقال اسلحه به تروریستها گرفته شود". دولتی که خودش تروریست و اشغالگر و تجاوزگر و جنایتکار است و به حقوق ملل نه در فلسطین و نه در عراق و نه در سوریه و نه در لبنان و نه در مصر و اردن و نه در لیبی ارزش نمی گذارد، بیکباره مدعی دو آتشه حمایت از حقوق ملل است و از همه می طلبد که به مطالعه حقوق ملل بپردازند. آقای ولف هایتنشل فون هاینگ که ظاهرا کارشناس حقوق ملل است و در دانشگاه «فرانکفورت-اودر» تدریس می کند، در مصاحبه با نشریه دی سایت آلمان مدعی شده است: "محاصره نوار غزه از جانب اسرائیل مجاز است، زیرا در اینجا اختلاف بر سر مبارزه مسلحانه است". پوچی این گفتار نیازی به تفسیر ندارد. یک نیروی اشغالگر و تجاوزکار که بیک میلیون نفر اسیر گرسنگی می دهد محق است، که برای ادامه سیاست جنایتکارانه اش به محاصره اقتصادی و نظامی نیز دست بزند، ولی یک ملت زیر سلطه و اسیر حق ندارد از حقوق خودش دفاع کند، که آنوقت توسل به خشونت محکوم و مغایر حقوق ملل است.(رجوع کنید به کلنر شتات آنسایگه 2/3 ژوئیه 2011).
بان کی مون نوکر بی اراده آمریکا که مقام دبیرکلی سازمان ملل متحد را بیدک می کشد، در این زمینه فعال شد. یک کمیسیون چهار نفره مرکب از همدستان آمریکا و اسرائیل و از جمله رئیس جمهور سابق جنایتکار کلمبیا، آقای آلوارو اوریبِ Alvaro Uribe، جفری پالمر Geoffrey Palmer رئیس جمهور سابق نیوزلند، نماینده ترکیه و نماینده اسرائیل بوجود آورد. از ترکیب این کمیسیون می توان نتایج بعدی آنرا حدس زد. آلوارو اوریبِ یک رئیس جمهور فاسد، مستبد، همدست نیروهای شبه نظامی و آدمکش کلمبیاست که به صورت غیر قانونی از جانب مالکین ارضی در کلمبیا ساخته شده اند و به بهانه مبارزه با تروریسم و نیروهای چریکی، دهقانان را به قتل می رساندند و بسیاری از دهات را با خاک یکسان کرده اند و زمینهای دهقانان را به تصرف خود در آورده اند. این حضرت آقا، در قاچاق مواد مخدر دست داشته، کلمبیا را به مرکز قاچاق و سرکوب و جنایت علیه بشریت در آمریکای جنوبی بدل کرده است و مرتبا با تبانی آمریکا بر ضد ونزوئلای دموکرات، تحریک می کند. در دوره وی، فساد و ارتشاء سراپای کلمبیا را فرا گرفته است و جنایت شبه نظامیان کلمبیائی، هنوز بر قرار است. رئیس جمهور کلمبیا یکی از فاسد ترین و مستبدترین و جنایتکارترین روسای جمهوری آمریکای لاتین است. مسخره است که این فرد نمونه، باید به جنایات اسرائیل رسیدگی کند. آقای پالمر دارای تحصیلات حقوقی است، ولی سالها درآمریکا درس خوانده و تحصیل کرده و در نیوزلند به عنوان متحد غرب در کنار استرالیای متجاوز و اشغالگر و نژادپرست، فعالیت می کرده است.
این کمیسیون ماههاست که به کارش با تدوین یک سند 105 صفحه ای خاتمه داده است، ولی از ترس واکنش شدید ترکیه از پخش گزارش کمیسیون خودداری کرده است. نشریه نیویورک تایمز نیز بطور غیر رسمی، با دستهای پنهانی که در کار است تا مضنه افکار عمومی را بچشد، به پخش نتیجه تحقیقات مبادرت کرده، که موج خشم دولت ترکیه و قطع روابط ترکیه و اسرائیل شده است. ترکیه سفیر خویش را از اسرائیل فرا خوانده، سفیر اسرائیل را بیرون کرده و قراردادهای نظامی را منجمد ساخته است. و تهدید کرده که اسرائیل باید از دولت ترکیه رسما معذرت بخواهد. این خواست دولت ترکیه که حداقل خواستی است که وی می تواند درخواست کند، تا آبرومندانه به مسئله خاتمه داده شود از جانب اسرائیل گستاخانه برآورده نشده است و در گزارش کمیسیون تحقیق نیز بر اساس مصالح اسرائیل بازتاب یافته است. دولت ترکیه که اکنون بر سر این کار جنجال می کند، هنوز قراردادهای خویش را با اسرائیل فسخ نکرده و به نفوذ آنها در ترکیه پایان نداده است. ولی با نتیجه گزارش که برای ترکیه و ملتهای جهان خفت آور است، و با یاری آلت فعل بی اراده ای بنام بان کی مون شکل رسمی یافته است، برای ترکیه راهی باقی نمی ماند تا جلوی ضرر را تا همین حد بگیرد. دولت ترکیه با این هیاهوی شک برانگیزش سعی می کند با فشار به اسرائیل جای پائی در میان مردم مسلمان و عرب خاورمیانه باز کند و محبوبیت برای خود ایجاد کرده و به قدرت منطقه بدل شده، قدرتی که از جانب سایرین نیز برسمیت شناخته شود و در عین حال جای ایران را در حمایت از مردم فلسطین و لبنان بگیرد، و نمونه اسلامی مدرن ترکیه را بجای اسلام عقب مانده و بنیادگرای ایران بگذارد. برای ترکیه راهی باقی نمی ماند که جز این عمل کند. این اقدام ترکیه در آستانه سفرِ رئیس دولتش، به ممالک شمال آفریقا صورت می گیرد.
ولی در این گزارش چه مسایلی طرح شده که واقعا شرم آور و توهین به ملتهای جهان و نه تنها به ترکیه است؟
این گزارش محاصره غیر قانونی و ضد بشری نوار غزه را برسمیت شناخته، آنرا درست دانسته و با این استدلال که اسرائیل حق دارد برای امنیت خویش از مرزهایش دفاع کند، درعمل اشغال سرزمینهای فلسطین را مورد تائید قرار می دهد. این کمیسیون با بی شرمی تائید می کند که تجاوز اسرائیل به کشتیهای آذوقه رسانی در آبهای بین المللی و نه تنها آبهای ساحلی نوار غزه، عملی قانونی و درست بوده است، و با این اقدام، این کمیسیون، در طی این گزارشش، حقوقی را به اسرائیلیها می دهد که تا کنون کسی آنرا برای صهیونیستها برسمیت نشناخته بود. از این ببعد دولت اسرائیل حق دارد به بهانه حفظ امنیت خویش به کشتیها و شاید ناوگانهای هوائی ممالک دیگر در آبها و شاید فضای بین المللی، در صورت احساس خطر برای خود، حمله کند. این تائیدیه در حقیقت تائید نظرات رامزفلد-دیک چنئی- جرج بوش است، که باسیاست حملات پیشگیرانه، می خواستند جواز تجاوز به همه ممالک را در جهان بدست آورند. کمیسیون این جواز را برای دولت اسرائیل صادر کرده است. طبیعتا این جواز برای تجاوز به کشتیهای ایران و لبنان و سوریه نیز صادر شده است تا چنانچه سر وکله آنها در آبهای بین المللی در دریای مدیترانه پیدا شد، اسرائیل بتواند با همین منطق و جوازِ کمیسیون سازمان ملل به آنها تجاوز کند. اسرائیل نه تنها تا کنون از حقوق غیرقانونی و ضد بشری در محاصره نوار غزه و اشغال فلسطین و کنترل آبهای دریائی نوار غزه تا مرزهای 200 مایل دریائی برخوردار بوده است، بلکه با شاهکار این کمیسیون، که هدف برگزاریش رسیدگی به تجاوز به کاروان آذوقه بوده است، حقوق افزوده ای نیز کسب کرده است.
در این گزارش سمت حمله به سوی قربانیان حادثه است که "بی محابا" به مرزهای امنیت اسرائیل وارد شده، آشکارا در پی درگیری با مامورین امنیتی اسرائیل بر آمده و خواسته اند محاصره نوار غزه را بشکنند.این گزارش با این کارش تائید کرده است، که تجاوز به کشتیهای آذوقه در آبهای بین المللی مجاز بوده و این ترکها بوده اند، که مغایر قوانین و موازین جهانی رفتار کرده اند و دولت ترکیه متاسفانه تلاش بیتشری نکرده است تا مانع بروز این رخدادها از جانب سرنشینان کشتی آذوقه شود و نگذارد که کار به جاهای باریک کشیده شود.
این گزارش از طرفین بعد از اینکه سندی در تبرئه اسرائیل صادر کرده، می طلبد "در خدمت ثبات در خاور میانه با یکدیگر کنار بیایند". این دیگر حد بی شرمی است. زیرا کمیسیون با این موضعگیر روشنِ جانبدارنه اش، اسرائیل را عامل ثبات در منطقه ارزیابی کرده و هرگونه افشاءگری در مورد این نیروی اشغالگر را، برهم زدن ثبات در منطقه خاورمیانه به حساب آورده است. و این در حالی است که اسرائیل عامل تشنج و بی ثباتی و قتل و جنایت در منطقه است.
این سند برای خالی نبودن عریضه و برای اینکه کسی مبادا مدعی شود که جنبه یکطرفه دارد، با موذیگری به شدت عمل نامتناسب و مبالغه آمیز نیروهای امنیتی اسرائیل اشاره می کند و آنرا نادرست می داند. کمیسیون به اساس سرکوب سرنشینان کشتیهای آذوقه اعتراضی ندارد، و آنرا همانطور که قبلا اشاره کردیم حق اسرائیل برای دفاع از منافع و امنیتش می داند، ولی به شدت عملیات نظامی منتقد است. البته راه دیگری هم در این مورد برای کمیسییون باقی نمی ماند، چون بر اساس اسناد غیر قایب انکار، سرنشینان کشتی غیر مسلح بوده اند، هر کدام در اثر شلیک چند گلوله به قتل رسیده اند، برخی از آنها از پشت هدف شلیک قرار گرفته اند، و برخی در حالیکه مجروح بر روی زمین افتاده بوده اند، اعدام شده اند. اگر کمیسیونی می خواست این جنایت را نیز نادیده بگیرد به بی اعتباری خویش بیشتر ضربه می زد. این جنایات اسرائیل رفتار نامتناسب کماندوهای اسرائیلی نیست، جنایات روشن با هدف قتل اتباع ترکیه است.
کمیسییون در خاتمه به دولت اسرائیل توصیه می کند- درست خوانده اید توصیه می کند و نه اینکه می خواهد- به اظهار تاسف متناسبی اقدام کند و به قربانیان حادثه غرامت مالی بپردازد. این دو توصیه کمیسیون بدرستی مورد اعتراض اسرائیل است، زیرا:
اگر قرار باشد تجاوز در آبهای بین المللی حق اسرائیل باشد،
اگر قرار باشد محاصره نوار غزه و گرسنگی دادن به فلسطینیها حق اسرائیل باشد،
اگر قرار باشد اسرائیل عامل ثبات در منطقه باشد،
اگر قرار باشد اسرائیل از تهاجم بی محابای مشتی، خواهان درگیری برای خدت به منافع و امنیت خویش دفاع کرده باشد،
آنوقت اسرائیل "بیچاره" گناهی ندارد، که معذرت بخواهد و غرامت بپردازد.
اگر همه تقصیرها گردن ترکیه است، این دولت ترکیه است که باید بخاطر سهل انگاریها و بی تفاوتی و سکوتش در مورد کشتیهای آذوقه، عدم ممانعتش از حرکت کشتیها، از دولت اسرائیل معذرت بخواهد و غرامت بپردازد.
البته دولت اسرائیل در همان اوان کار در مقابل فشار ترکیه، که دولت اسرائیل باید معذرت بخواهد، ابراز تاسف کرده بود. ولی ابراز تاسف از چی؟ ابراز تاسف از اینکه بیشتر نکشته است؟ ابراز تاسف از اینکه چرا دولت ترکیه جلوی کشتیهای آذوقه را نگرفته است؟ سخنان نتانیاهو بنیامین واژه های بی ارزش دیپلماتیک است که برای فرار از درگیری بکار می رود. هم اکنون نیز وضع بر همین منوال است. منظور توصیه کمیسیون از یک "اظهار تاسف متناسب" چیست؟ که حتی تعیین کیفیت "تناسب"ش نیز بعهده اسرائیل قرار داده شده است. این کار را که اسرائیل قبلا کرده است. درخواست کمیسیون توصیه ای است که اسرائیل آنرا قبلا انجام داده است و نیازی ندارد، که مجددا یک توصیه بی پشتوانه را دوباره تکرار کند.
وظیفه تشکیل کمیسیون این بود که در میان ترکیه و اسرائیل میانجیگری کند تا مسئله دوکشور دوست حل شود. دولت ترکیه تنها طلب کرده بود که دولت اسرائیل از آنها معذرت بخواهد و غرامت دهد. در این سند لیکن نکاتی درج شده که یک ادعانامه بر ضد جهان و به نفع اسرائیل است که با هدف تشکیل کمیسیون در تناقض است. در این سند، حقوقی برای اسرائیل برسمیت شناخته شده است تا کنون هیچ سند جهانی چنین حقوقی به اسرائیل نداده بوده است. اسرائیل نه تنها تبرئه شده، از آب نیز کره گرفته است. خواست ترکیه هرگز برآورده نشده است و تنها آب به آسیاب اسرائیل ریخته است. سخن این است که چرا نماینده ترکیه تا روز آخر در این کمیسیون باقی مانده است و کمیسیون را به عنوان اعتراض ترک نکرده است.
موضعگیری این کمیسیون و فعالیتهای شرم آور آقای بان کی مون و نقش امپریالیستها و صهیونیستها باید به همه ممالک جهان و به ملتهای جهان نشان دهد که تا چه حد تصمیمات این عده ارزش و اعتبار جهانی دارد و تا به چه حد باید به این تصمیمات اعتماد کرد. این تجربه نشان می دهد که همه چیز بر اساس زور و قلدری است. همه غارتگران در پی سرکوب مردم و نقض حقوق بشر برای تامین منافع خود هستند. سازمان ملل در دست آنها تنها برای توجیه حقوقی سرکوبها و استعمار و اشغال و تجاوز و آدمکشی است. هرگز نباید فریب این دستگاهها را خورد و به آنها دل بست.
دولت ترکیه البته راه دیگری ندارد، تا اعتراض کند. دولت ترکیه که یک دولت نژادپرست و اشغالگر و تجاوزکار را برسمیت شناخته است، راه دیگری ندارد، تا به این تجاوزات صحه بگذارد، دولت ترکیه که خودش متجاوز است و قبرس را در اشغال خود دارد راه دیگری ندارد تا نقض موازین جهانی از طرف اسرائیل را زیر سبیلی در کند. دولت ترکیه که حقوق خلق کرد را لگدمال می کند و به آنها برچسب تروریست می زند راه دیگری ندارد تا بر مبارزه ضد "تروریستی" اسرائیل چشم بپوشد. این تناقضات در رفتارِ همه آنها آشکار است، ولی سیاست جهانی با اتکاء به فراموشکاری عمومی از ترکیه چهره یک قهرمان ضد تجاوز و صهیونیسم می سازد تا پرچمی در مقابل نقش ایران در منطقه باهتزاز در آورد.
ترکیه که بشدت خشمگین است تهدید کرده است که از این ببعد از منافع خویش در آبهای بین المللی با کشتیهای جنگی خویش دفاع می کند و این کشتیها کاروانهای آذوقه ترکیه را همراهی خواهند کرد. ناراحتی ترکیه از برسمیت شناختن یک حق ویژه برای اسرائیل در آبهای دریائی در این است که اسرائیل و قبرس بر اساس قراردادی در پی آنند که از میدانهای گاز میان دو کشور بهره برداری کنند و این کار آنها، کنار گذاشتن دولت ترکیه از این منافع سرشار است. ترکیه که قبرس را اشغال کرده است، انتظار داشت از طریق منطقه اشغالی خویش بتواند سهمی را نیز نصیب خود گرداند. حال آنکه این اسرائیل است که با حق ویژه فعالیت در آبهای بین المللی و انعقاد قرارداد با دولت برسمیت شناخته شده قبرس، حال از این موقعیت برای بهره برداری از منابع زیرزمینی و روی زمینی دریای مدیترانه برخوردار است.
وزیر امور خارجه اسرائیل که یک لات بزن بهادر و چاقوکش دم در کلوپهای شبانه بوده است، فورا در مقابل تهدیدهای ترکیه واکنش نشان داده و بیان کرده که دولت اسرائیل از این ببعد نه تنها از لابی های ارمنستان برای افشای جنایات ترکها در مورد ارمنی ها، دفاع می کند، بلکه از مبارزه مسلحانه حزب "پ. کا. کا." نیز در منطقه کردستان بر ضد دولت ترکیه به حمایت برخواهد خواست. همین دو اظهار نظر ساده نشان می دهد، این روابط تا به چه حد بر اساس بده و بستان است و نه بر اساس اعتقادات دولت ترکیه به حقانیت مبارزه مردم فلسطین. این اظهار نظر نشان می دهد، که چگونه در عرض چند ثانیه حزب "پ. کا. کا." که بر اساس خواست دولت ترکیه در فهرست اسامی سازمانهای تروریستی در جهان قرار داده شده است، بیکباره به همدست اسرائیل بدل می شود و از این صورت اسامی حذف شده و کسی از این مخالفین تروریست در جهان اعتراضی به این گفته نمی کنند. این عمل نشانه آن است که در قاموس امپریالیسم تروریستها به تروریستهای "خوب" و تروریستها "بد" تقسیم می شوند. میزان خوب و بد را هم امپریالیستها و صهیونیستها تعیین می کنند. دولت ترکیه طبیعتا نمی تواند هم خدا را بخواهد و هم خرما را. دولت ترکیه اگر بخواهد جای ایران را بگیرد باید از بسیاری مواضع خویش عقب نشینی کند.
مشکل رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی که متکی بر مردمش نیست و از مردمش بیشتر از صهیونیستها وامپریالیستها می هراسد این است که علیرغم دیدن این بازی ها و سیا ستهائی که برای انزوای سیاسیش صورت می گیرد، نمی تواند این سیاستها را با تکیه به مردمش برملا کند و از ترس عصبانیت ترکیه و یا برآشفتن آنها از ذکر حقایق طفره می رود. آنها دارند، حتی ابتکار عمل خویش را در عرصه جهانی و خاورمیانه از دست می دهند. این سرنوشت همه رژیمهای مستبدی است که به نیروی مردم در داخل کشورشان تکیه ندارند و تصور می کنند با سرکوب و قلدری می توانند چند صباحی بر سر کار بمانند. شاه که بسیار از رژیم امروزی قویتر بود و حمایت جهانی را پشت سر داشت، نتوانست در مقابل سیل حرکت مردم ایستادگی کند. رِژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی هم چاره ای جز این ندارد که یا حقوق مردم را برسمیت بشناسد و از حقوق الاهی دست بردارد، در غیر اینصورت مردم ایران آنها را هم، همچون رژیم شاه به زباله دان تاریخ میسپارد.
*****
بر گرفته ازتوفان شماره 139 آذر ماه 1390 نوامبر 2011، ارگان مرکزی حزب کارایران
نشانی پست الکترونیکی(ایمیل). toufan@toufan.org