۱۳۹۰ اسفند ۲۰, شنبه


تاکتیک ما در افشاء دسیسۀ امپریالیستی



رژیم جمهوری اسلامی که در جنایت و بی قانونی و ارتشاء و دزدی و خیانت از رژیمﻫﺎﯼ بی نظیرتاریخ ایران می باشد، مورد نفرت به حق اکثریت مردم کشور ما است. این رژیم قادر نیست، اعتماد مردم را برای یک مبارزۀ همه جانبه، طولانی و تودهﺍﯼ به کف آورد و در مقابل این دسایس ایران برباد ده مقاومت کند. این رژیم از مردم کشورش بیش از امپریالیستﻫﺎ می ترسد. این رژیم به قدری دروغگوست که کسی نمی داند آیا در پس تهدیدهای وی علیۀ امپریالیستﻫﺎ، خالی بندی کامل نهفته است و یا این که واقعیتی در پس این گفتارها وجود دارد. اگر این تهدیدها توخالی باشد، می تواند در زمان وقوع خطر به روحیۀ مردم مقاوم، صدمات جبران ناپذیری بزند و درجۀ مقاومت آنها را در مقابل دشمن به حداقل برساند. در ماهیت رژیم ارتجاعی و جنایتکار حاکم در ایران نیست که برای مقابله با دشمن خارجی و انقلاب مخملی داخلی، برای ممانعت از جنگ داخلی تجزیۀ ایران و برای کسب اعتماد مردم، به حقوق مردم و ملتﻫﺎﯼ ساکن ایران احترام بگذارد، این حقوق را به رسمیت بشناسد، احزاب و سازمانﻫﺎﯼ سیاسی را آزاد کند، تساوی حقوق زنان با مردان را بپذیرد، سندیکاهای کارگری را آزاد کند، سانسور مطبوعات را بردارد، حق آزادی بیان را بپذیرد، دزدان مال مردم را آشکارا محاکمه کرده و با مصادرۀ اموالشان آنها را به مجازات در خور خویش محکوم نماید. انتخابات آزاد برگذار کند تا قادر شود سد و صف متحد و متشکلی در مقابل سیل دشمن ایجاد گرداند. این رژیم با روش خویش کارش را به بن بست کشانده است. این مردم ایرانند که باید پرچم مقاومت را برافرازند و با همدستان امپریالیسم و اخلالگران در جبهۀ ضد جنگ و تجاوز مبارزه کنند. هیچ قدرتی قدرتمندتر از نیروی خلق نیست. این نیرو است که هم می تواند بجنگد، هم ایران را حفظ کند و هم ایران را بسازد. رژیم جمهوری اسلامی نمی خواهد بپذیرد که قوای کشور ناشی از ملت است و نه ولی فقیه، نمی خواهد بپذیرد که مردم موجودات عاقل و بالغﺍند و قدرت تصمیم گیری داشته و دارای شخصیت مستقل بوده و مطیع و سرسپردۀ شخص رهبر نیستند و هرگز نخواهند بود. فقط با چنین درکی امکان دارد خطراتی که کشور ما را تهدید می کند به حداقل رساند و از حقوق قانونی کشور ایران به عنوان یک عضو رسمی سازمان ملل متحد دفاع کرد. باید سیاست راهبردی امپریالیسم جهانی را برای نفوذ در منطقه شناخت و برای مقابله با آن بسیج شد. این مقابله تنها با تکیه بر مردم ممکن است مردمی که حقوقشان به رسمیت شناخته شود. هر گونه بی توجهی نسبت به این وضعیت، عواقب خطرناکی برای میهن ما دارد. رژیم جمهوری اسلامی گور خود را می کند. تسخیر و اشغال ایران توسط تجاوزکاران و امپریالیستﻫﺎﯼ غارتگر و خون آشام، بزرگترین فاجعۀ تاریخ در نه دهۀ اخیر بعد از جنگ جهانی دوم و تاریخ ایران خواهد بود. تسخیر ایران پیروزی سیاست راهبردی امپریالیست آمریکا در تسلط بر منابع انرژی جهان و تولید و استخراج آن، در صد سال آینده است و جهان را یک گام بزرگ به جنگ جهانی برای تقسیم مناطق نفوذ و مواد اولیه نزدیک می کند.

طبیعتاً حزب ما نمی تواند به افشاء هر دسیسۀ مشخص امپریالیستی که در حال تغییر و گوناگون است، بپردازد. ولی می تواند خطوط تمایزی را میان دوستان و دشمنان مردم ایران و عوامل انقلاب مخملی بکشد.



در مبارزه برای تحقق خواستﻫﺎﯼ دموکراتیک باید حتماً مبارزۀ دموکراتیک را با مبارزه بر ضد امپریالیسم و صهیونیسم پیوند زد.حقوق بشر یک دستآورد جهانشمول و معتبر است . باید با نقض آن در همه جا مبارزه کرد. باید دست ریاکارانی را که نژادپرستانه میان انسانﻫﺎ، در سرزمینﻫﺎﯼ اشغال شدۀ فلسطین و به ویژه نوار غزه و زندان ابوغریب و گوانتانامو و مردم عراق و افغانستان فرق می گذارند رو کرد. نقض حقوق بشر در عربستان سعودی و لیبی فرقی با نقض آن در ایران ندارد. سکوت در مقابل نقض یکی از آنها و حمایت گزینشی از حقوق بشر، دشمنی با تحقق حقوق بشر است.باید از خواستﻫﺎﯼ مردم ایران و منافع ملی ایران از جمله حق مسلم ایران در غنی سازی اورانیوم حمایت کرد و تخریب در این دستآوردهای مردم ایران و قتل دانشمندان ایرانی، این فرزندان برجستۀ میهنمان را توسط تروریسم صهیونیستی محکوم نمود.باید نقش غارتگرانۀ امپریالیسم را به عنوان بزرگترین تجاوزگر و جنگ طلب تاریخ بشریت، بزرگترین دشمن آزادی و دموکراسی در جهان رو کرد و دست کسانی را که برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی از این عفریتﻫﺎ کمک مالی و حمایت تبلیغاتی می گیرند برملا ساخت. تنها از این طریق است که حکمیت ایران منفرد شده و مردم ایران به سمت ما روی می آورند و دید روشنی نسبت به دوستان و دشمنان مردم ایران پیدا می کنند.