انتخابات تقلبی را تحریم کنیم و تحقق آزادیها و حقوق دمکراتیک را برای خلق ایران طلب نمائیم
انتخابات در ایران برای تعیین رئیس جمهور به طور مستقیم از طرف مردم و نه از طریق مجلس توسط نمایندگان تعریف شده که در خرداد ماه سال 1392 در پیش است. رئیس جمهور در ایران توسط رای مستقیم و بلاواسطه مردم تعیین می شود و می تواند ادعا کند که سخنان مردم را بر زبان آورده و نماینده واقعی و منتخب ملت است. وی می تواند مدعی شود که با شرکت در انتخابات و قبول مقام ریاست جمهوری به جمهوریت، به رای مردم متکی است و مقامش بالاتر از کسانی است که خود را نماینده خدای ندیده به حساب می آورند. رئیس جمهور نماینده نقدی است حال آنکه مقام رهبری نماینده نسیه است. رئیس جمهور را مردم انتخاب کرده اند و در انتخابات شرکت کرده اند تا به وی رای دهند ولی فقیه را کسی انتخاب نکرده است و تنها منتخب مجمع کارشناسان بوده که توصیه ای از امام دوازدهم به همراه داشته است. انتخابات نشان می دهد که نماینده مردم در مقابل نماینده خدا قرار گرفته است.
هر وقت ملاها بنا بر مصلحت و نیازهای تبلیغاتی می خواهند از مردم مایه بگذارند، به رای مردم تکیه کرده و خود را نماینده مردم جا زده و جمهوری اسلامی را خواست مردم جلوه می دهند و هرگاه کفگیر استدلالشان به ته دیگ می خورد و نظر مردم را در مخالفت با خود می بینند، مدعی می شوند که مقام رهبری تابع رای مردم نیست و اساس جمهوری اسلامی بر اسلام و دین است و نه بر اساس خواست عمومی و رعایت اصول دموکراتیک. مشروعیت نظام ناشی از ملت نیست ناشی از دین است.
از همان بدو تاسیس جمهوری اسلامی این خیمه شب بازی و بی احترامی به رای و اندیشه مردم وجود داشته و ادامه می یابد. تکرار این ریاکاری حکومت مستبد حاکم به صورت مضحکه در آمده و موجبات تمسخر مردم است.
این وسیله ریاکاری که آخوندها سالهاست بنا بر مقتضیات خویش از آن استفاده کرده اند، حال مانند شمشیر دولبه ای شده است که برگردن خود آنها فرود می آید.
احمدی نژادِ پاچه ورمالیده که به راحتیِ حسین موسوی، هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی تن به این نمی دهد که بعد از دوره ریاست جمهوری سرش را زیر آب کنند و کنارش بگذارند و وی را تنها مسئول خرابکاریها و ندانمکاریهای چند ساله اخیر بشمارند، تمایل دارد باند و قبیله مافیائی خویش را بر سر کار آورد. اشغال مقامات کلیدی از طرف یاران احمدی نژاد همم برای خودشان و هم برای احمدی نژاد ایجاد امنیت می کند. در این مبارزه ی بود ونبود، احمدی نژاد به "اسلحه رای مردم" تکیه می کند و خود را به عنوان "نماینده مستقیم منتخب مردم" در مقابل ولی فقیه قرار می دهد که هرگز از طرف مردم انتخاب نشده است و حق حرف به عنوان نماینده مردم را ندارد. احمدی نژاد خود را به فراموشی می زند که خودش نیز در گذشته با این کُر گسترده رهبری هم آوائی داشته است و مشروعیتش را نه مردم بلکه از رهبر گرفته است.
احمدی نژاد گوشزد کرده است که رد صلاحیت اسفندیار رحیم مشائی توسط شورایِ نگهبانِ بی صلاحیت را نخواهد پذیرفت. وی شمشیر تهدید را از غلاف بیرون کشیده و آماده نبرد است. انتخابات آینده با اختلاف بالائی ها شروع شده است و احمدی نژاد سعی می کند با استفاده از نقاط ضعف حریف که سیاست ارتجاعی ضد ایرانی و ضد آزادیهای فردی را تبلیغ و اجراء می کند به دستآوردهای ملی مردم ایران توجه کند و به مردم بگوید که میان وی و رهبر اختلاف نظر وجود دارد و این همان اختلاف نظری است که شما مردمِ منتقد نیز بدرستی به جمهوری اسلامی وارد می دانید. وی می گوید اگر قالیباف، ولایتی و نظایر آنها بر سر کار بیایند، نه تنها وضع اجتماعی مردم بدتر خواهد شد، بلکه فشار خارجی افزایش یافته و بی احترامی به خواست و رای مردم افزایش می یابد. وی خود را نماینده "ایران دوستی" و "دموکراسی" جا می زند.
نیروهای اپوزیسیون رفرمیست در داخل و خارج ایران از مردم دعوت می کنند که میان بد و بدتر یکی را برگزینند. این دور باطل انتخاب میان بد و بدتر هیچوقت تمامی نخواهد داشت و تا جمهوری اسلامی سرنگون نشود، شما همواره با جناحهای گوناگون حاکمیت روبرو هستید که تضادها در میانشان به علت مخالفت مردم با این جناحها و همچنین به علت افزایش انفرادشان در بین مردم روز بروز افزایش بیشتری می یابد. تا موقعیکه اپوزیسیون واقعا مستقل و انقلابی ایران نتواند به عنوان نیرویی مستقل و قابل محاسبه در مقابل این حضرات قرار گیرد و خود را به عنوان آلترناتیو مطرح کند، وضعیت به صورت کنونی باقی می ماند. رژیم جمهوری اسلامی از ضعف اپوزیسیون غیرخود فروخته ایران استفاده می کند.
فراخواندن مردم به شرکت در انتخابات، دادن آموزش غلط به آنها و تائید وضعیت سردرگمی و چرخ زدن میان جناحهای هیات حاکمه است.
بنظر حزب ما، در شرایطی که سیاستِ راهبردیِ مرحله ایِ نیروهای انقلابی، سرنگونی این رژیم فاسد است، تا موانع راه رشد ایران دموکراتیک را، در همه زمینه ها از میان بردارند و مردم را در تعیین سرنوشتشان دخالت دهند، در شرایطی که هر نیروی انقلابی باید این قطبنمای حرکت را در دست داشته باشد، تا به دامن رفرمیسم و همکاری با رژیم جمهوری اسلامی درنغلتد، باید برای وضعیت کنونی و رهبری مبارزه مردم رهنمودهای روشن، مشخص و راه گشا طرح نمود که در تعمیق خود، راه را برای سرنگونی این رژیم هموار ساخته و فرجامی فراهم آورد. بنظر حزب ما این راه حلهای عملی در شرایط کنونی در میهن ما، فراخواندن مردم به عدم شرکت در انتخابات، فراخوانی به تلاش فعال برای تحریم انتخابات خواهد بود. مردم ایران باید خواست آزادی احزاب و سازمانهای سیاسی، پذیرش تساوی حقوق زن و مرد، رفع سانسور، آزادی فعالیت همه اتحادیه های کارگری و سازمانی صنفی و دموکراتیک را طلب کنند. این خواستهای منطقی و مورد تائید مردم، این خواستهای منطقی و ضد تصمیمات استبدادی فردی ولی فقیه، که زمینه گسترده مادی در جامعه ایران دارد، رژیم جمهوری اسلامی ولائی را در تنگنا قرار می دهد، این خواست از نظر تئوری باید علی الاصول در چارچوب حاکمیت هر نظام سرمایه داری، بورژوائی قابل تحقق باشد، ولی تسلیم جمهوری اسلامی به آن با آن پیشینه فاسد و انفراد میان توده مردم، شکست ولی فقیه خواهد بود که این حرکت را به نیروی قدرتمندی بدل می کند، که تالی مستقلی از دو جناح حاکمیت است و به سردرگمی مردم در انتخاب میان بد و بدتر خاتمه می دهد. خواست برسمیت شناختن حقوق و آزادیهای دمکراتیک به منزله پیش شرط هر انتخابات آزاد، رژیم جمهوری اسلامی را وادار می سازد به مبارزه با مردم برخیزد. توده مردم سخنان ما را درک می کنند و خواهان تحقق آنند، ولی حکام موجود ناچارند در ظاهر نیز دست از مردم بشویند و شمشیرهای پنهان خویش را از رو ببندد و در مقابل صراحت مردم با صراحت بگویند که هرگز تسلیم نتیجه یک انتخابات دموکراتیک که مسلما بر ضد آنها خواهد بود، نمی شوند. پیروزی مردم در یک انتخابات دموکراتیک رژیم را به سوی کودتا خواهد راند تا استبداد سیاه خویش را از ترس مردم سازمان دهد. ولی برای نیروهای انقلابی راه دیگری نمی ماند که در شرایط کنونی کشور ما، مردم را فرا بخوانند انتخابات را تحریم کنند و شرکت خویش در آنرا مشروط به پذیرش آزادیهای دموکراتیک توسط رژیم جمهوری اسلامی نمایند. این تاکتیک بنظر ما رژیم را به تنگنا می برد، زمینه تبلیغاتی را برا ی نیروهای انقلابی می گشاید، به مردم آموزش غلط نمی دهد و ماهیتا سیاستی است که در خدمت تزلزل رژیم و سرنگونی آتی وی خواهد بود. باین جهت ما اعلام می کنیم که اجرای هر انتخاباتی بدون تحقق این مقدمات، غیر دموکراتیک و تقلبی است. شرط هر انتخابات آزاد وجود آزادی های دمکراتیک و برسمیت شناختن حقوق مردم است. در کشوری که زندانی سیاسی وجود داشته باشد نمی تواند انتخابات آزاد صورت گیرد.
رژیمی که به آزادیهای دموکراتیک و حقوق مردم اهمیت ندهد، نمی تواند در مقابل قدرتهای زورگوی بیگانه مقاومت کند و سرانجام ناچار است به نیروهای امپریالیستی برای نجات از دست مردم تکیه کند.
بر گرفته ازتوفان شماره 158 اردیبهشت ماه 1392، مه سال 2013، ارگان مرکزی حزب کارایران