در حاشیهﻯ سخنرانی باراک اوباما در سازمان ملل
تهدیدات خارجی به رژیم،
آذوقهﻯ تبلیغاتی برای سرکوب اپوزیسیون ایران را می دهد
باراک
اوباما با سخنرانی اخیرش در مجمع سازمان ملل متحد به دروغ از احترام به حقوق ملل و
حقوق بشر سخن گفت درعین حال فراموش نکرد که بازهم زبان
تهدید بگشاید و بگوید: "گفتگوﮬﺎﻯ دیپلماتیک با ایران بر سر انرژی هستهﺍﻯ حد و حدودی دارد٬ تا ابد ادامه نخواهد یافت.
" به زبان آدمیزاد یعنی یا به اوامر ما
تن دهید یا منتظر بمباران باشید.
شک نیست
تبلیغات و
تهدیدات خارجی و عربده کشیﮬﺎﻯ امپریالیستﮬﺎ به رژیم امنیتی نظامی احمدی نژاد و
خامنهﺍﻯ آذوقهﻯ تبلیغاتی برای سرکوب اپوزیسیون ایران را می دهند.
همین که امپریالیستﮬﺎ در امور
داخلی ایران بی شرمانه دخالت کرده و 75 میلیون دلار به صورت رسمی و علنی برای یاری
به اپوزیسیون خود فروخته و جاسوس ایران به تصویب می رسانند اقدامی ابلهانه در
دادن چاشنی تبلیغاتی به رژیم جمهوری اسلامی است. این حقیقت همه دانسته است که با
75 میلیون دلار نمی شود یک رژیم مذهبی را زیر چتر آمریکا که مورد نفرت عمومی
مردم ایران است آورد. اپوزیسیونی که ماهیت اقدامات "انقلابی"اش به این
چندر غاز امپریالیستی وابسته باشد در فکر پر کردن جیب خود است. چون هر ایرانی میهن دوستی
می داند که امپریالیستها در فکر نجات ایران نیستند در پی تسلط بر ایران
هستند. پس شعارهای دموکراسی خواهی آنها و یا زدن سنگ حقوق بشر به سینه به خاطر چشم
و ابروی ایرانیﮬﺎ نیست به خاطر تأمین منافع آنی و آتی آنهاست. امپریالیستﮬﺎ و
صهیونیستﮬﺎ با جنایات خویش در جهان روی جمهوری اسلامی را سفید کردهﺍند. ولی این
اقدامات تهدید آمیز احمقانهﻯ آنها که در جامعهﻯ ایران نتیجهﻯ عملی ندارد سلاح
تبلیغاتی مهمی در دست رژیم جمهوری اسلامی است تا اپوزیسیون مترقی و دموکرات و
انقلابی را سرکوب کند. دلیل آنها نیز روشن است. به 75میلیون دلار امپریالیستها
اشاره می کنند و مسئلهﻯ فعالیت سازمانﮬﺎﻯ غیر دولتی و "انقلابات مخملین"
را به میان می کشند. با این حربه، اپوزیسیون ایران را از حق زندگی آزاد محروم
می کنند. هر چه فشار امپریالیستﮬﺎ و صهیونیستﮬﺎ افزایش می یابد به همان
نسبت فشار و خفقان در ایران اوج می گیرد. هم اکنون رژیم جمهوری اسلامی
تهدیدات مشمئز کنندهﻯ امپریالیستﮬﺎﻯ زورگو را وسیلهﻯ زورگوئی و استقرار خفقان خویش
کردهﺍند. فعالین حقوق بشر و آزادیخواهان را دسته دسته به اسارت گرفته به زندان می افکنند.
قلمﮬﺎ را می شکنند، حق آزادی بیان و انتخابات را سلب می کنند. مبارزهﻯ
کارگران و روشنفکران را سرکوب می کنند و این تشدید اختناق را با تهدیدات
امپریالیستﮬﺎ و "شرایط جدید" توجیه می کنند. پس امپریالیسم،
صهیونیسم و ارتجاع جهانی مشترکاً در نقض حقوق بشر در ایران شرکت دارند و هر مبارز
حقوق بشر در ایران باید ماهیت این همدستی را روشن کند. مبارزه برای تحقق حقوق بشر
جدا از مبارزه علیهﻯ امپریالیسم و صهیونیسم و تروریسم دولتی آنها نیست. سرنوشت همهﻯ
انسانﮬﺎﻯ دربند از بیغولهﮬﺎﻯ افغانستان گرفته تا اوین و گوهر دشت، ابوغریب و
گوانتانامو یکی است. تجزیهﻯ این کل به اجزاء خوب و بد، تائید شکنجه است. البته
هستند سازمانﮬﺎﻯ ایرانی اپوزیسیون که حاضر نیستند پول گرفتن از امپریالیسم و
صهیونیسم را خیانت به منافع ملی و طبقاتی در ایران ارزیابی کنند. "حزب
کمونیست کارگری ایران" و "سلطنت طلبان" و "مجاهدین خلق"
حاضر نشدهﺍند که انزجار خویش را از اقدام آمریکا برای خریدن اپوزیسیون ایران ابراز
کنند. آنها در پی آنند که از این نمد کلاهی نیز به آنها برسد. حزب ما بارها گفته و
تکرار می کند که آن تشکلﮬﺎﻯ اپوزیسیون که از زیر بار محکومیت چنین برنامهﺍﻯ
شانه خالی می کنند در این منجلاب غرق خواهند شد و در آتیه باید پاسخگوی مردم
ایران باشند. مردم ایران از همهﻯ این تشکلﮬﺎ خواهند پرسید به چه مناسبت اخاذی از
امپریالیسم و صهیونیسم را محکوم نمی کنند؟ آیا ریگی در کفش آنها نیست؟