۱۳۸۷ شهریور ۱, جمعه

یادداشتی در مورد علل افزایش نجومی بهای نفت


افزایش غیر منطقی بهای نفت درچند ماه اخیر و تاثیرآن بر کشاورزی و مواد غذایی اعتراضات فراوانی را در سراسر جهان ازممالک صنعتی غرب گرفته تا کشورهایی نظیر هند، هائیتی، نیجریه، کامرون، مصر موزامبیک، بورکینا فاسو، سنگال، فیلیپین...... برانگیخته است. قیمت هربشکه نفت درشرایط کنونی 140 دلارمی باشد و گویا دورنمائی برای کنترل بهای نجومی نفت دیده نمی شود و هرروز دررسانه های غرب بر سر چرائی افزایش قیمت این طلای سیاه و به تبع آن بالا رفتن قیمت مواد خوراکی و مایحتاج اولیه اطلاعات غیر واقعی و متناقضی تحویل مردم میدهند. هسیتری تبلیغات ضد چین و هند و غوغای مصرف عظیم نفت و انرژی در این دو کشور و یا برخی ممالک آسیای غربی گوش فلک را کر کرده است. رسانه های امپریالیستی در بهترین حالت برای شیر فهم کردن افکار عمومی داخلی سیاست نفتی سازمان اوپک را مسبب گرانی بنزین و مواد غذائی تبلیغ میکنند. این رسانه ها چیزی جز دروغ و جعل و دامن زدن به جنگ روانی علیه کشورهای رقیب به خورد مردم نمی دهند. توگوئی تمام مشکلات جهان امروزی نظیر بیکاری، افزایش سرسام آور قیمت ارزاق، گرانی مسکن، افزایش بهای بنزین و ... ناشی از سیاستهای دو کشور بزرگ سرمایه داری چین و هندوستان در آسیاست که مردم جهان را درمعرض خطر گرسنگی و قحطی قرار داده است. این دوغول جهانی درحال بلعیدن انرژی جهان بویژه نفت هستند پس باید کاری کرد کارستان تا از پیشروی این دوکشور بوِیژه چین که نام" کمونیسم" را نیز با خود حمل میکند ممانعت بعمل آورد. تحریکات نژاد پرستانه و راسیستی یکی از ارکان تبلیغات رسانه های امپریالیستی اروپا و آمریکا علیه چین و هندوستان و ممالک آسیای غربی میباشد که بشدت ادامه دارد. وقتی مسئله سود و منفعت انحصارات و کارتلهای غول پیکر درمیان باشد هر تحلیل و تفسیری که درمورد علل وضعیت وخیم اقتصادی مردم صورت گیرد از حقیقت بری است و با واقعیت نمی خواند. کارگر سه شیفته ای که به ناچار باید توسط اتوموبیل شخصی اش خود را به محل کاربرساند برافزایش نجومی قیمت بنزین و مسببین این سیاست لعنت می فرستد و می خواهد بداند مسبب اصلی چنین سیاستی چه نیروئی است. اتفاقا روی سخن تبلیغات رسانه های بورژوازی همین کارگران و زحمتکشان و مزد بگیران پائین جامعه می باشد که هدفمند و با برنامه می کوشند خشم و طغیان مردم علیه وضعیت موجود را به بیراهه برند.
اخیرا روئسای 12 شرکت بزرگ هواپیمائی در آمریکا با انتشار یک نامه سرگشاده خواهان پایان بخشیدن به بورس بازی، سفته بازی و بازی با قیمت نفت شدند. این شرکتها دستگاه جرج بوش را مسئول افزایش نجومی قیمت نفت تحلیل کردند وسیاست دولت را که با توجیه قانون " عرضه و تقاضا" به دلایل افزایش بهای نفت می پردازد، مورد انتقاد قراردادند و اظهار داشتند که 30 تا 60 دلار از هربشکه نفت 140 دلاری ناشی از سفته بازی ، تقلب و بازی با قیمت نفت بوده که از قبل آن سود های کلانی حاصل آمده است. طبق همین نامه سرمایه های بزرگ مالی و کمپانیهای نفتی درطول پنج سال اخیر بازیگران اصلی افزایش نجومی قیمت نفت بوده و برای مثال سهم سرمایه گذاری این شرکتها در پنج سال گذشته 13 میلیارد دلار در صندوق پس انداز ایندکس وابسته به مواد خام بود و امسال حجم سرمایه گذاری در همین شرکت به 265 میلیارد دلار افزایش یافته است، افزایشی به رقم20 برابر در5 سال.
جالب توجه است که مصرف افزایش سالانه نفت درچین و هند و کشورهای آسیای غربی 7/3 درصد است که در محاسبه تقاضای افزایش جهانی نفت درسال حدود 2/1 درصد است. این درحالی است که تولید جهانی نفت بطور تقریبی 86 میلیون بشکه در روز می باشد. با وجودیکه نیاز چین به مصرف نفت هر روز افزایش می یابد اکنون این کشور کمتر از 8 درصد از نفت جهان را مصرف میکند. هندوستان با جمعیت یک میلیاردی نیز کمتر از 3 درصد از نفت جهان رامصرف میکند. حال چگونه می توان با چنین آماری به توضیح علل افزایش قیمت نجومی نفت در پنج ماه اخیر که به بیش از 140 دلار رسیده است پرداخت و این افزایش را به گردن ممالکی چون چین و هند انداخت؟
از طرفی سیاست سازمان اوپک را نیز نمی توان دلیلی بر افزایش نجومی قیمت نفت دانست. اوپک یک انجمن و یا سازمان همکاری تعدادی از کشورهاست و این نهاد فاقد مکانیزمی همانند یک کارتل نفتی است که قادرباشد تولید نفت جهان و یا قیمت آن رادرکنترل خودگیرد. این سازمان فقط براساس سهمیه بندی نیازهای اعضاء خود است که می تواند دست به افزایش و یا کاهش تولید نفت بزند. اوپک درخلال 50 سال اخیر و به مدت طولانی نفت را به قیمت 27 دلار دربشکه فروخته است. پس افزایش نجومی و بی رویه قیمت نفت درشرایط کنونی ربطی به سیاست اوپک ندارد. انگشت اتهام بسوی چین، هندوستان، برخی کشورهای آسیای غربی و سازمان اوپک بعنوان عاملین افزایش نجومی قیمت نفت زمانی صورت میگیرد که سود کمپانیهای نفتی بصورت افسانه ای و غیر قابل تصوری به اوج خود رسیده است. چهار بزرگترین کمپانی نفتی آمریکا بیش از 100 میلیارد دلار درسال گذشته سود برده و در چهار ماه اول سال جاری این سود به رقم 36 میلیارد دلار رسیده است . نفت که هم اکنون به بشکه ای 145-140 دلار بفروش می رسد برای این کمپانیها حدود کمتر از20 دلار هزینه دربردارد.
حال اگریکی از دلایل مهم افزایش نجومی قیمت نفت را همین تقلب و سفته بازی و اسپه کلاسیون از سوی کمپانیهای نفتی بدانیم، دلیل دیگر این افزایش درشرایط کنونی را باید در سیاست تهدید نظامی آمریکا و اسرائیل علیه ایران ووقوع احتمالی جنگ دید. که این امر خود موجب احتکار و ذخیره کردن نفت درکشورهای بزرگ امپریالیستی نظیر آمریکا می گردد. قیمت نفت هر روز بر اساس اینکه سیاستمدار آمریکائی چه می گوید و یا چه اظهار نظر سیاسی میکند بین 10 الی 20 دلار در نوسان است. نشست اخیر ژنو شنبه 19 ژوئیه درمورد انرژی هسته ای ایران و فروکش کردن فضای جنگی اندکی باعث کاهش قیمت نفت دربازار جهانی شد. اما با تهدید مجدد وزیر امورخارجه آمریکا کوندولیزارایس به ایران در سفر اخیر خود به کشورهای عربی دوشنبه 21 ژوئیه مبنی براینکه اگردولت ایران تا دوهفته دیگر پاسخ منطقی به خواست تعلیق غنی سازی اورانیوم ندهد مورد مجازاتهای شدید اقتصادی قرارخواهد گرفت ومجازاتهای سختی در انتظارش خواهد بود، مجددا باعث تغییر در قیمت نفت گردید. پس مشاهده میشود که افزایش قیمت نفت ربطی به مصرف سالانه انرژی هند، چین و یا کشورهای آسیای غربی و یا سازمان اوپک ندارد و دلایل این امر را باید درسیستم انگلی امپریالیستی، شرکت های فرا ملی نفتی و سیاست جنگی امپریالیسم آمریکا دید. تضادهای درونی سیستم سرمایه داری، بازی با قیمت نفت، سفته بازی، بورس بازی، جنگ، و تهدید نظامی و تجاوز به حقوق ملل است که موجب افزایش نجومی بهای نفت، بحران اقتصادی، افزایش بیکاری، گرانی و فقر و فلاکت میلیونها انسان میگردد. این قانون نظام سرمایه داریست که برای کسب حد اکثر سود وغارت و چپاول مردم دنیا را به جنگ و نیستی بکشاند. آلترناتیو بشریت مترقی درمقابل این بربریت و نظام انگلی وویرانگر سرمایه داری که هر روز میلیونها مردم را به پرتگاه نیستی سوق میدهد و جان هزاران نفر را در روز میگیرد سوسیالیسم است و تنها این نظام رهائی بخش است که می تواند بر بحران اقتصادی، گرسنگی، بیکاری، مناسبات انگلی ضد تولیدی و بورس بازی، جنگ و ویرانی….. غلیه کند وفضای آرامش، عدالت اجتماعی، صلح و دوستی را برای عموم کارگران و زحمتکشان به ارمغان آورد. راهی جز انقلاب سوسیالیستی و استقرار نظام سوسیالیستی متصور نیست.
برگرفته از شماره 24 نشریه الکترونیک توفان