۱۳۸۷ شهریور ۲, شنبه

عراق به مستعمره بدل می شود


دولت جرج بوش می خواهد قبل از خاتمه دوران ریاست جمهوریش با دولت دست نشانده عراق یک قرارداد امنیتی منعقد کند مبنی بر آنکه ارتش تجاوزگر امپریالیستها بتوانند در عراق به بهانه خواست دولت عراق باقی بمانند. حتی کفالت سازمان ملل بعد از اشغال عراق بر این مبنا صورت گرفته که در پایان امسال قوای نظامی اشغالگر خاک عراق را ترک کند. دولت بوش با عقد قرار داد با ملکی در حقیقت مانع می شود که این امر مهم و سرنوشت ساز از طریق مجلس نمایندگان عراق به تصویب برسد. امپریالیستها می خواهند با حقه بازی در منطقه با یک پوشش قانونی باقی بمانند.
طبیعی است که عقد چنین قراردادی به معنی اشغال دائمی خاک عراق و تبدیل عراق بیک مستعمره رسمی امپریالیست آمریکاست. هزاران نفر سربازان آمریکائی و متحدین آنها در پایگاههای نظامی در عراق باقی می مانند و نظارت بر منطقه و عراق را بر عهده می گیرند. وجود صهیونیستهای اسرائیل به علت موج فزاینده اعتراضی و مقاومت ملل عرب برای تامین منافع امپریالیسم در منطقه کافی نیست. حضور دائمی آمریکا بخشی از استراتژی آنها برای کنترل کامل منطقه، خلیج فارس، جریان بی دردسر نفت، اعمال فشار به اروپا، ژاپن، چین و روسیه است. حضور پایگاههای نظامی امپریالیست تجاوزگر آمریکا خطری و تهدیدی بلاواسطه برای ایران است و منافع ملی میهن ما را تهدید می کند. تلاشهای ملکی نخست وزیر عراق برای جلب رضایت ایران با شکست کامل روبروشده است. متن این قرار داد از مردم عراق و منطقه پنهان است. امپریالیستها ترس دارند مفاد قرارداد را از آنجا که به ضرر ملتها و کشورهای منطقه است برملا کنند. ولی تا آنجا که تا حدودی از متن قرارداد منتشر شده روشن است آمریکائیها برای نیروهای اشغالگر حق مصونیت حقوقی و به سخن دیگر حق کاپیتولاسیون می خواهند. این همان حقی است که رژیم گذشته ایران به 50 هزار مستشار آمریکائی در ایران داد و مخارج آنها را بر شانه زحمتکشان ایران قرار داد که به قیمت از دست دادن سر شاه ایران تمام شد. مردم ایران هرگز این ننگ بزرگ را نپذیرفتند. اگر یک آمریکائی به صدها زن ایرانی تجاوز کرده و صدها نفر را به قتل می رسانید نیروی قضائیه ایران مجاز نبود این آمریکائی را به محاکمه بکشد. این حق از قوه قضائیه سلب شده بود که قاتل را مجازات کند. ولی اگر یک ایرانی یک سگ آمریکائی را می کشت آمریکائیها از ایران ادعای خسارت می کردند. با انتشار گزارشاتی از متن این قرارداد استعماری مردم عراق و همسایگان این کشور نارضائی خویش را برملا ساختند. هزاران نفر در عراق بر ضد این قرار داد تظاهرات کردند و به اقدامات مسلحانه دست زدند. تصاویر و عروسکهای جرج بوش را آتش زدند. مردم کوفه 30/05/2008 با شعار “هرگز عراق مستعمره آمریکا نخواهد شد“ به خیابان ریختند. طبیعتا مقتدی صدر در این مبارزه پرچمدار اصلی بود ولی آیت اﷲ سیستانی نیز صدای اعتراض خویش را علیه این قرارداد ننگین و استعماری بلند کرد و علیه آن فتوا داد. علیرغم تکذیب مقامات آمریکائی که آنها برای اتباع خویش حق ویژه استعماری دریافت نکرده اند ولی کسی به دروغهای آمریکا اعتمادی ندارد. مطبوعات غرب گزارش می دهند که آمریکائیها حاضر شده اند کوتاه آمده و در این قرارداد از خیر حق مصونیت شرکتهای خصوصی امنیتی آمریکائی بگذرند. جالب این است که با این اعتراف معلوم می شود نه تنها تکذیب قبلی آنها سرپا دروغ بوده است، بلکه آنها مصونیت حقوقی را حتی برای شرکتهای آدمکشی خصوصی آمریکائی نیز درخواست کرده بودند. هوشیار زیباری وزیر خارجه دست نشانده کرد تبار عراق در یک نشست مجلس در پشت درهای بسته خبر این “پیروزی“ ظفرنمون را به نمایندگان مجلس داده است. طبیعتا حتی اگر به ظاهر این شرکتها از مصونیت برخوردار نباشند در باطن از این مصونیت برخوردارند. زیرا دولت عراق نه یک حکومت ملی و قدرتمند بلکه یک رژیم پوشالی آمریکائی است که بود و نبودش به حضور سربازان آمریکائی در عراق بستگی دارد. آنها فاقد قدرتی هستند که بتوانند مصوبات خویش را در عراق عملی کنند. بر اساس متن این قرارداد تمام حریم هوائی عراق تحت نظر قوای آمریکاست و ارتش عراق نقشی در آن ندارد. دولت عراق نیز موظف می شود برای حفظ خویش بخش متنابهی از هزینه اقامت سربازان اشغالگر را از درآمد نفت عراق بپردازد. افزایش سرسام آور بهای نفت توسط بورس بازی و کلاهبرداری، غارت منابع طبیعی سوخت عراق را برای آمریکا راحت کرده است. مطابق این قرارداد ارتش آمریکا هر کس را که بخواهد می تواند دستگیر کند، بهرجا می تواند تجاوز کند، برای دفع هر “تهدیدی“ از درون و بیرون می تواند آماده نبرد شود و به آن مبادرت ورزد. حتی روزنامه گاردین نوشته است که دولت آمریکا حاضر نیست تعداد سربازانی را که می خواهد نگهداری کند تعیین نماید. آنها تمایل دارند که دستشان در این زمینه بکلی باز باشد. این قرارداد حق حاکمیت ملی عراق را نقض می کند و از رژیم دست نشانده آن یک رژیم نوکر صفت استعماری می سازد.
امپریالیست آمریکا با بی شرمی دولت عراق را تهدید کرده است که چنانچه امضایش را زیر این قرار داد استعماری نگذارد، آمریکائیها نصف مبلغ 50 میلیارد دلار حساب دولت عراق را که از زمان صدام حسین در آمریکا بسته و مصادره شده بود ضبط می کند.
کار استعمار عراق به اینجا ختم نشده است. منابع نفت عراق به سادگی قابل استخراج است و سومین منابع نفت شناخته شده جهان را بعد از عربستان سعودی دارا می باشد. نفت عراق در سال 1972 ملی اعلام شد و شرکتهای استعماری از عراق اخراج شدند. حال وزیر نفت عراق الشهرستانی همان شرکتهای استعماری را که در قبل از ملی شدن به صورت خصوصی به غارت نفت عراق مشغول بودند دوباره وارد عراق کرده و بدون مزایده از میان 40 متقاضی دیگر برای غارت منابع نفت عراق انتخاب کرده است. خانم کوندلیزا رایس در مقابل فشار افکار عمومی که این دسیسه ای بیش نیست و از مقاصد آمریکا پرده بر می دارد تا نفت عراق را خصوصی کند مدعی شده است که این به آمریکا ربطی ندارد و تنها تصمیم دولت عراق است. بر اساس این تصمیم شرکتهای اگزون موبیل، شورون، شل، بریتیش پترولیوم و توتال قراردادها را دریافت کرده اند. نفت کرکوک به شرکت انگلیسی هلندی شل رسیده است. شرکت لوک اویل روسی را بیرون انداخته اند و چینیها و هندی ها را نیز در نظر نگرفته اند. خوشرقصی سرکوزی که با دستمال ابریشمی و سجده به درگاه بوش به آمریکا رفته بود و تغییر سیاست فرانسه در منطقه موجب شد که دوباره شرکت توتال را به بازی بگیرند و سهم فرانسه را نیز از غارت ثروت مردم عراق تامین کنند.
عراق به دوران قبل از ملی شدن صنعت نفت بر می گردد. پس اینکه جرج بوش مدعی بود برای استقرار دموکراسی و آزادی به عراق رفته است و می خواهد خاور میانه بزرگ را با نسخه دموکراسی درمان کند سرتا پا دروغ از کار در آمد و معلوم شد ماهیت جنگ تجاوزکارانه امپریالیسم که بر اساس ریاکاری و حیله گری و دروغپردازی بود تنها بخاطر نفت و برتری استراتژیک بوده است.
نخست وزیر دست نشانده عراق در مقابل اعتراض ایران که عراق را به پایگاه نظامی ضد ایران بدل کرده است به فوریت عازم ایران شد و اعلام کرد عراق هرگز پایگاه تجاوز به ایران نخواهد بود. وی تلاش کرد رضایت دولتمردان ایران را کسب کند و از آنها دلجوئی نماید.
خنده دار است که امپریالیستها با نیات شوم خود به منطقه آمده اند که در آنجا همه چیز را کنترل کرده و رژیم های “نامناسب“ خویش را تغییر دهند و در امور داخلی همه کشورها دخالت کنند و ده ها هزار با مدرنترین تسلیحات نظامی سکنی دهند ولی به قسم حضرت عباس متوسل می شوند که هدفشان شوم و تجاوزکارانه و نظامی و رخنه گرانه و... نیست. کسی نیست از این آقای ملکی بپرسد مرد حسابی اگر آمریکائیها فردا به ایران حمله کردند تو مردک دست نشانده که با تکیه بر آمریکائیها بر سر کاری چه غلطی می کنی. از کی تا بحال باید در سیاست بر حرفها و وعده های پوچ و تو خالی تکیه زد. احمقانه نخواهد بود که کسی تمام ماشین جنگی امپریالیسم را در منطقه نادیده بگیرد و تنها به وعده و وعید های آقای ملکی و یا جرج واکر بوش دلخوش کند؟
امروز بر همه روشن است که تنها خروج بی قید و شرط تجاوزکاران استعمارگر از عراق است که بهترین تضمین امنیت منطقه است. این شعار یک شعار انقلابی است و همدستان امپریالیستها و صهیونیستها با آن مخالفت می کنند. ارتجاع جهانی استدلال می کند که خروج تجاوزکاران به معنی پیروزی بنیادگرایان مذهبی است و به این بهانه پوچ حضور دائمی خویش را در منطقه که تهدیدی برای همه خلقهای منطقه است توجیه می نماید. اپوزیسیون آمریکائی ایرانی که حتی برخی از آنها نقاب “چپ“ بر چهره دارند همدست امپریالیستها و صهیونیستها در منطقه هستند و با خروج امپریالیستها از عراق مخالفند. این خائنین باید از استقرار دائمی سربازان آمریکائی در عراق بهر وسیله ای حمایت کنند. حزب ما بارها اعلام کرده است که این اپوزیسیون آمریکائی اسرائیلی یک اپوزیسیون ضد انقلابی است و خواهان تجاوز امپریالیستها به لبنان، افغانستان، فلسطین و ایران است. سیر رویدادها هر روز بیشتر چهره این مزوران تروتسکیست را بر ملا می کند و نظریات حزب کار ایران(توفان) را تائید می نماید. در راس این خائنین کردهای ناسیونال شونیست و سازمان جاسوسی مجاهدین ضد خلق ایران است. عراق به همت مردمانش آزاد می شود و این حق ملت عراق است. عراق به گورستان سربازان آمریکائی و سایر متجاوزین بدل می شود و این حق ملت عراق است. رویزیونیستهای توده ای همدست رژیم عراق به حق به جزای همدستی با امپریالیسم و صهیونیسم خواهند رسید. حزب کار ایران(توفان) از مبارزه عادلانه مردم عراق برای کسب رهائی ملی پشتیبانی می کند.

بر گرفته ازتوفان شماره 101 مرداد ماه 1387 ارگان مرکزی حزب کارایران
http://www.toufan.org/
toufan@toufan.org