۱۳۹۰ شهریور ۱۶, چهارشنبه


نظام سرمایهﺪاری جمهوری اسلامی مسبب گسترش شکاف طبقاتی،

 فقر و آسیبﻫﺎﯼ اجتماعی



ورشکستگی صنایع و کشاورزی و دامداری و گسترش بیکاری و فقر، سوء تغذیه و از هم پاشیدگی خانوادهﻫﺎ،و طلاق و حاشیه نشینی، فحشاء و اعتیاد، اختلالات روانی و خودکشی معلول سیاستﻫﺎﯼ اقتصادی نئولیبرالیستی باندهای مافیائی جمهوری اسلامی است که روز به روز کارگران و زحمتکشان را بیشتر به ورطۀ فلاکت و بدبختی و استیصال می کشاند.

حذف و کاهش تعرفهﻫﺎﯼ گمرکی و سیل واردات کالاهای بنجل مصرفی از چین و کره، بنگلادش و پاکستان، ویتنام و اندونزی، مالزی و ترکیه و حذف یارانهﻫﺎﯼ حاملﻫﺎﯼ انرژی که همگی از دستورالعملﻫﺎﯼ سازمان تجارت جهانی است باعث شده که تولیدات داخلی قادر به رقابت با واردات کالاهای ارزان نباشند و به سمت رکود و ورشکستگی بروند.

احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهشﻫﺎﯼ مجلس می گوید: " ضریب وابستگی ایران به واردات در سال 84، 35 درصد بوده و در سال 89 به 75 در صد افزایش یافته است.

وضعیت صنایع

اکثر صنایع ایران در حال رکود و ورشکستگی هستند. صنایع نساجی، پوشاک، چرم، کفش، لاستیک، پلاستیک، لوازم خانگی، قند و شکر، سرب و روی، لوله و پروفیل، رنگ، موادغذائی و لبنی، داروئی و صنایع زیر مجموعۀ پتروشیمی یا به طور کل ورشکسته شده و یا حداکثر با یک سوم ظرفیتشان کار می کنند.

وضعیت کشاورزی، باغداری و دامداری

واردات برنج و گندم، شکرو چای،پیاز و سیب زمینی و پنبه، تنباکو و توتون، هندوانه و انگور، موز و سیب، هلو و پرتقال، توت فرنگی و محصولات لبنی، مرغ و گوشت، روغن زیتون و سایر مواد غذائی باعث ورشکستگی کشاورزان، باغداران و دامداران شده و وضعیتی را به وجود آورده که در شرایط کنونی واردات کشور چهل برابر صادرات می باشد. جمع کل واردات کشاورزی که در سال 1379 مبلغ 2561.2 میلیون دلار بود در سال 1388 به مبلغ 8405 میلیون دلار و واردات محصولات صنایع غذائی که در سال 1379 مبلغ 57.8 میلیون دلار بود در سال 1388 به مبلغ 676 میلیون دلار و واردات میوه که در سال 1379 مبلغ 1.9 میلیون دلار بود در سال 88 به مبلغ 554 میلیون دلار می رسد. این روند رشد واردات محصولات کشاورزی و غذائی با شتاب بیشتر در دو سالۀ اخیر نیز ادامه دارد.

عباس رجائی نمایندۀ مجلس می گوید: "واردات دام زنده در سه سالۀ 1385تا 1388 حدود 10 برابر و واردات گوشت قرمز در 5 سالۀ گذشته 14 برابر افزایش یافته است."

نتیجۀ چنین وضعیتی از طرفی کاهش سهم صنعت و کشاورزی در تولید و افزایش سهم به اصطلاح "خدمات" در تولید ناخالص ملی (سهم کشاورزی 17 درصد، سهم صنعت 23 درصد و خدمات 60 درصد )، انتقال سرمایه از بخشﻫﺎﯼ تولیدی به دلالی و تجارت و خرید و فروش زمین و مستغلات و از طرف دیگر گسترش بیکاری و رواج هر چه بیشتر قراردادهای موقت و سفید امضاء و ایجاد عدم امنیت شغلی و به بردگی کشاندن کارگران شاغل و حتی عدم پرداخت چند ماه به چند ماه دستمزدهای یک چهارم زیر خط فقر به آنهاست.

وضعیت بیکاری

آخرین گزارش مرکز آمار ایران آمار بیکاری را در سال گذشته 14.6 درصد اعلام کرد. (البته باید در نظر داشت که افرادی که هفت ساعت در هفته کار کنند طبق قانون، شاغل محسوب می شوند.). علیرضا محجوب، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس می گوید: "بیکاری در میان جوانان کشور بیش از 22.3 درصد است."

حسن روحانی رئیس مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام می گوید: "در حال حاضر 30 درصد جوانان کشور بیکار هستند و درآمد صفر درصد دارند و با درآمد صفر درصد هم که نمی تواند وضعیت معیشت مردم خوب باشد. حدود 70 درصد جمعیت بیکار کشور حداقل بیش از دو سال است که بیکارند و 30 درصد باقی مانده نیز مدت بیشتری است که در پی شغلی مناسب هستند."

فقر

در شرایطی که درآمد سالانۀ کشور فقط از صادرات نفت 70 میلیارد دلار می باشد طبق آمار رسمی 40 درصد مردم زیر خط فقر زندگی می کنند.

طبق آمارِ بیست و هفتمین سالنامۀ آماریِ کمیتۀ امداد منتهی به سال 1388 به تعداد 8.2 میلیون نفر شامل 5.2 میلیون نفر مستمری بگیر و 3 میلیون نفر مددجو کمک شده است.

در این سالنامه آمده است 1,216,016 خانوار که مجموعاً 3,005,262 نفر می شوند به عنوان مددجوی دائمی این کمیته هستند که هیچگونه درآمدی ندارند و از طرف کمیته ماهیانه به هر نفر 12,500 تومان کمک می شود.

سازمان ملی جوانان در سال 88 از 75 هزار جوان در مورد درآمدشان سئوال می کند که از این تعداد 20 درصد مطلقاً درآمدی ندارند و 70 درصد کمتر از 5 هزار تومان در ماه درآمد داشتند.

خبرگزاری مهر در گزارشی نمونه وار از خانوادهﺍﯼ که توسط کمیتۀ امداد به آنها کمک می شود، می نویسد:" لبخند مینای هشت ساله در آستانۀ دری که به لرزش بادی از جا کنده می شود و کنار دیواری که از تکهﻫﺎﯼ حلبی، پیتﻫﺎﯼ نفت، قوطیﻫﺎﯼ روغن و تکهﻫﺎﯼ چوب ساخته شده گواه آن است که در چهار دیواری نزدیک ما زندگی از رخنهﻫﺎیش تنفس می شود.مریم 13 ساله، سجاد 12 ساله و مینا 8 ساله با مادرشان خانوادهﺍﯼ هستند که جای خالی پدر را چند سالی است حس می کنند. به گفتۀ مادر این خانواده بعد از فوت شوهرش فرزندانش به دلیل نداری و فقر، سوءتغذیه گرفتهﺍند و مریم دختر بزرگ خانواده با ضعف بینائی شدید روبرو شده است.وی در حالی که تشت را برای شستن ظرفﻫﺎ از آب پر می کند، از کمک 50 هزار تومانی کمیتۀ امداد سخن می گوید. او می گوید: این مبلغ برای هزینهﻫﺎﯼ خانوادۀ چهار نفره بسیار رقم اندکی است و با توجه به هزینهﻫﺎ و گرانی، حتی 10 روز هم کفاف خورد و خوراک بچه ها را نمی کند."

در گزارش دیگری از زهرای 13 ساله که فقط 22 کیلو وزن دارد و از بهترین شاگردهای مدرسهﺍش بوده است اما کم خونی و گرسنگی او را دچار تشنج می کند و مجبور می شود 2 ماه دور از مدرسه باشد سخن می رود. پدرش که رانندۀ وانت بار قراضهﺍیست می گوید: هنوز هم در تغذیۀ او دچار مشکل هستیم . او میگوید: 10 سال است گوشت قرمز نخریده و اگر هر از گاهی بتواند مرغی بخرد مصرف آن در این خانواده 5 نفره چیزی حدود 10 روز طول می کشد.

خبرگزاری مهر در گزارشی دیگر از شهر کرج تحت عنوان "اجارۀ خانه چند برابر حقوق متعارف" از افزایش تقریباً صد درصدی قیمت رهن و اجاره طی چند سال اخیر خبر می دهد و می نویسد: هر جائی که منطقۀ مرفه نشینی هست ، شهرک یا منطقهﺍﯼ فقیر نشین هم وجود دارد. در کنار عظیمیه زور آباد، در کنار جهانشیر، جواد آباد، نزدیک 45 متری گلشهر، در سه راه گوهر دشت اوقافیﻫﺎ.

در گزارشی دیگر تحت عنوان "10 هزار خانوار کپرنشین در آرزوی خانه " خبرگزاری مهر از جیرفت خبر می دهد: برخی مسئولان در حالی از اتمام کپرنشینی خبر می دهند که ده هزار خانوار کپر نشین محروم جنوب کرمان طی شش سال گذشته با وجود پرداخت اقساط از مستمریشان همچنان در انتظار سقفی واقعی هستند.

طلاق

روزنامۀ خراسان در گزارشی در مورد وضعیت طلاق چنین می نویسد:

"چندی پیش سرپرست کمیتۀ امداد نسبت به افزایش تعداد زنان سرپرست خانواده هشدار داد. آمار نیز نشان از رشد سالانۀ 60 هزار زن سرپرست خانواده می دهد که 26 درصدشان در سنین 25 تا 46 سال قرار دارند. دخل و خرج خانوادهﻫﺎ این روزها عامل تلخی زندگی بسیاری است. دلیلی که طناب زندگی بسیاری را پاره می کند و آمار زنان تنها را بالا می برد. نکتهﺍﯼ که هادی مقدسی عضو کمیسیون اجتماعی مجلس نیز به آن اشاره می کند و می گوید: افزایش آمار زنان سرپرست خانواده با مشکلات اقتصادی و معیشتی خانوادهﻫﺎ مرتبط است و عوامل اقتصادی تأثیر بسیاری بر افزوده شدن بر تعداد زنان تنها دارد"

ستار هدایت خواه نمایندۀ مجلس می گوید: " 30 تا 35 درصد ازدواجﻫﺎ در ایران به طلاق ختم می شود."

جمع کل طلاق در مناطق شهری و روستائی کشور در سال 1357، 15,253 نفر بوده و در سال 1385 به 94,040 نفر رسیده است. جمعیت کشور در طی این مدت دو برابر و میزان طلاق شش برابر شده است.

به گزارش ندای انقلاب: "بر اساس آمارهای موجود، هم اکنون بالغ بر 1.5 میلیون نفر زن بیوه و مطلقه در کشور وجود دارد و روزانه نیز 160 نفر به این آمار اضافه می شود . از سوی دیگر حدود 4.5 میلیون دختر نیز وجود دارد که هنوز ازدواج نکردهﺍند. نکتۀ در خور توجه این که بین سن بلوغ و ازدواج در کشور به شدت بالا رفته است به طوری که بین سن بلوغ با ازدواج دختران 18 سال و پسران 15 سال فاصله افتاده است."

فحشا

طبق گزارش ایلنا، یک کارشناس آسیبﻫﺎﯼ اجتماعی، آمار مراکز فحشا در سطح تهران را هشت هزار باند اعلام می کند.

معینی کارشناس آسیبﻫﺎﯼ اجتماعی، در همایش بررسی آسیبﻫﺎﯼ اجتماعی می گوید: "طبق آمار در مدت 7 سال سن فحشا از 28 سال به زیر 20 سال رسید و در حال حاضر کف این سن تا 13 سالگی پائین آمده، یعنی در میان نوجوانان به طور روزافزون گسترش یافته است. "این کارشناس مسائل اجتماعی تصریح می کند: "بین 300 تا 600 هزار زن خودفروش در جامعه قابل ردیابی هستند و بسیاری از دانش آموزان دبیرستانی این معضل اجتماعی را به طور رسمی می پذیرند."

دکتر امان الله قرابی مقدم ، آسیب شناس می گوید: "مطالعات نشان می دهد که سن فحشا در ایران به ده سال کاهش یافته و دختران جوان که به تازگی وارد این کار شدهﺍند بیشترین فواحش را تشکیل می دهند. تحقیقاتی که به روی 100 زن فاحشه در زندان اوین انجام شده نشان می دهد که 60 درصد آنها زنان خانهﺪار هستند. وی ادامه می دهد: در بررسی که در خصوص گروه سنی زنان فاحشه انجام شد از بین 6 هزار و 53 زن فاحشهﺍﯼ که در کل کشور زندانی بودند دختران بین 12 تا 25 سال بیشترین تعداد را تشکیل می دهند.این آسیب شناس در تبیین علل شیوع فحشا در کشور می گوید: مهم ترین عامل بروز فحشا، فقر و ناتوانی زنان در تأمین مایحتاج زندگیشان است. طلاق و نابسامانیﻫﺎﯼ خانوادگی و افزایش مهاجرت و حاشیه نشینی از جمله دلایل این معضل اجتماعی است."

اعتیاد

دفتر مقابله با جرم و مواد مخدر سازمان ملل متحد در گزارشی اعلام می کند: " ایران دارای بیشترین معتاد نسبت به جمعیت، در بین کشورهای جهان است."

معاون پژوهشی انستیتوی تحقیقات اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی تهران می گوید: "در کشور 3.5 میلیون نفر مصرف کنندۀ مواد مخدر هستند."

معاون پیشگیری سازمان بهزیستی اعلام می کند: رشد اعتیاد در کشور سالانه حدود هشت در صد است در حالی که جمعیت کشور سالانه حدود 2.6 درصد رشد می کند، بنابراین تعداد معتادان سالانه بیش از سه برابر جمعیت رشد می کند.

سخنگوی کمیسیون بهداشت مجلس میگوید: "سالﻫﺎست که ستاد مبارزه با مواد مخدر در کشور ما فعالیت می کند؛ اما هنوز تهیه کردن مواد مخدر بسیار آسان تر از تهیۀ مایحتاج عمومی است."

روانپریشی و خودکشی

به گزارش سلامت نیوز به نقل از فارس، محمد باقر صابری ظفرقندی سرپرست ادارۀ کل سلامت روان می گوید: افسردگی شایع ترین اختلال روانی در کشور است و 45 درصد مردم کشور این اختلال را تجربه کردهﺍند. وی اضافه می کند: بر اساس آمارهای جهانی و تحقیقات انجام شده در کشور حدود 20 درصد جمعیت کشور به نوعی دچار یکی از انواع اختلال روانی هستند.

طبق آمار وزارت کشور روزانه 13 نفر در ایران خودکشی می کنند. سرپرست ادارۀ کل سلامت و روان وزارت بهداشت می گوید: "سالانه 4,200 نفر در ایران خودکشی می کنند که فقر و تنگدستی از دلائل عمدۀ این معضل اجتماعی است."

روزنامۀ عدالت در گزارشی خبر می دهد که رئیس سازمان پزشکی ضمن تاُکید رسمی بر این که آمار خودکشی نباید لو برود می گوید: بعد از ایست قلبی، خودکشی دومین علت مرگ و میر در ایران است. طبق تحقیقات، میزان خودکشی در دو گروه شغلی بیکار و خانه دار رو به افزایش است.

دکتر احمد شجاعی رئیس سازمان پزشکی قانونی روز دوشنبه 24 مرداد 1390 می گوید: در سه ماهۀ نخست سال جاری 952 نفر در کشور خودکشی کردهﺍند.

محجوب نمایندۀ مجلس در این رابطه می گوید: " در ایران خودکشی یکی از معضلات اجتماعی شناخته می شود که بسیاری از اقسام آن نظیر خودسوزی در بین کارگران و اقشار ضعیف گزارش شده است." او اضافه می کند: "مسائل اجتماعی و آسیبﻫﺎﯼ ناشی از آن مثل افزایش آمار طلاق، خیانت و مسائل اقتصادی مثل افزایش هزینهﻫﺎﯼ زندگی نظیر اجاره بهای مسکن و تورم از جمله مواردی است که تهران را در صدر دارندگان بیشترین آمار خودکشی قرار داده است."

چه باید کرد؟

راه حل ریشهﺍﯼ و بنیادین، از بین بردن فقر و بیکاری و سایر معضلات اجتماعی که در واقع معلولﻫﺎﯼ چنین نظامی هستند، در نابود کردن علت آنست؛ که در واقع چیزی  جز نظام کثیف و منحط و ضدبشری مبتنی بر استثمار و غارت و چپاول سرمایهﺪاری نیست. برای رسیدن به این هدف و استقرار سوسیالیسم، کارگران و زحمتکشان و محرومان راهی جز وحدت و تشکیلات و مبارزهﺍﯼ سازمان یافته تحت رهبری حزب سیاسی خود، حزب کار ایران (توفان ) ندارند.