کارگران و زحمتکشان قربانیان اصلی
کاهش ارزش پول ملی
دلایل اصلی بحران اقتصادی کدام است؟
1 ــ ساختار اقتصادی
ایران
2 ــ اجرای سیاستﮬﺎﻯ نئو لیبرالیستی
صندوق بینﺍلمللی پول و بانک
جهانی و سازمان تجارت جهانی
3 ــ تحریمﮬﺎﻯ جنایتکارانهﻯ امپریالیستی
1 ــ نقش ساختار اقتصادی ایران
در ایجاد بحران
الف ــ اقتصاد ایران تک محصولی و متکی
به فروش نفت و واردات می باشد.
دلارهای نفتی در بازار فروخته می شود تا بودجهﻯ عمومی و حقوق کارکنان
دولت تأمین شود. در اقتصاد متعارف سرمایهﺪاری تأمین بودجهﻯ عمومی تماماً از راه مالیات و
تولید به دست می آید و سود آوری در تولید و کارهای
تولیدی است و نقدینگی بازار به وسیلهﻯ اعتبارات بانکی در جهت اجرای پروژهﮬﺎﻯ
تولیدی و خدماتی است.
(امپریالیستﮬﺎ
دقیقاً با شناخت از همین نقطهﻯ ضعف اقدام به تحریم خرید نفت و تحریم بانکﮬﺎ و نقل
و انتقالات مالی ایران کردهﺍند)
ب ــ بخش عمدهﻯ نقدینگی نه در جهت
گسترش و باز سازی و نوسازی صنایع و تولیدات
صنعتی و کشاورزی داخلی بلکه در جهت فعالیتﮬﺎﻯ تجاری و دلالی و زمین خواری و
مستغلات و در واقع در جهت منافع کلان سرمایهﺪاری تجاری و مافیای بوروکراتیک هزینه
می شود.
پ ــ در صد بالائی از بودجه صرف دستگاهﮬﺎﻯ عریض و طویل حوزهﮬﺎﻯ جهلیه و مساجد،
امامزادهﮬﺎ و حسینیهﮬﺎ، تکایا ومسافرتﮬﺎ، تورهای زیارتی و مراسم مذهبی، شستشوی مغزی و
تبلیغات در داخل و خارج از کشور و
لشگر میلیونی روحانیت و مداح، دستگاهﮬﺎﻯ اطلاعاتی و امنیتی، حراست و نظامی، شبه
نظامی و زیر مجموعهﮬﺎﻯ آنان می شود.
ت ــ عدم تناسب رشد نقدینگی با رشد
اقتصادی(تولید ناخالص ملی) [هماهنگ نبودن افزایش پول در جامعه با افزایش تولید]
ث ــ افزایش پول بدون پشتوانه و فروش ارز به منظور جبران کسری بودجه
نتیجه: افزایش تورم و کاهش قدرت خرید کارگران و
زحمتکشان شهری و روستائی
2 ــ نقش مخرب سیاستﮬﺎﻯ
نئولیبرالیستی صندوق بینﺍلمللی پول و بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی در
ایجاد بحران
الف ــ خصوصی
سازی ثروتﮬﺎﻯ عمومی و ملی جامعه از جمله صنایع دولتی ، معادن، سیستم حمل و نقل زمینی وهوائی و
دریائی، بانکﮬﺎ، مؤسسات آموزشی، درمانی، آب و برق و حذف یا کاهش تعرفهﮬﺎﻯ گمرکی و حذف
سوبسیدها (یارانهﮬﺎ)
ب ــ تغییر قانون
کار در جهت منافع سرمایهﺪاران و از بین بردن امنیت شغلی و تشدید استثمار نیروی کار به منظور
انباشت هر چه بیشتر سرمایه
نتیجه
:
صنایع داخلی به دلیل نداشتن قدرت رقابت با کالاهای
وارداتی و درصد سود پائین تر نسبت به سرمایهﮬﺎﻯ مالی و تجاری و ساختمانی و باز
بودن دستشان در رابطه با اخراج نیروی کار، اقدام به تعطیل صنایع و انتقال سرمایهﺍشان
به بخشﮬﺎﻯ غیر تولیدی می نمایند.
حدود چهل بانک و مؤسسهﻯ مالی که مثل قارچ سبز شده و کنترل بخش عمدهﻯ
نقدینگی بازار را در دست دارند تسهیلات بانکی را با بهرهﻯ 13.5 تا 25 درصد به بخشﮬﺎﻯ
بازرگانی و خدماتی و ساختمانی تزریق می کنند.
حذف یارانهﮬﺎ که به منظور آزاد سازی قیمتﮬﺎ و یا جهانی کردن
قیمتﮬﺎ و به عنوان یکی از شرایط عضویت در سازمان تجارت جهانی به اجرا درآمد، باعث
افزایش فوقﺍلعادهﻯ قیمتﮬﺎ و کاهش قدرت خرید کارگران و زحمتکشان شهر و روستا شد.
3 ــ نقش تحریمﮬﺎﻯ جنایتکارانهﻯ
امپریالیستی
امپریالیستﮬﺎﻯ
آمریکائی و اروپائی به منظور حفظ موقعیت برتر سیاسی و اقتصادی خود به خصوص در
رابطه با کشورهای بزرگ عضو پیمان شانگهای (چین، روسیه و هند) به دنبال اجرای کامل
طرح خاور میانهﻯ بزرگ که در واقع از بین بردن رژیمﮬﺎﻯ مستقل سیاسی در منطقه و تجزیهﻯ آنها و
تبدیل خاور میانه به منطقهﺍﻯ از کشورهای مینیاتوری با رژیمﮬﺎﻯ دست نشانده به
منظور کنترل بر منابع و ذخائر و شریانﮬﺎﻯ انرژی می باشند، قصد سرنگونی
جمهوری اسلامی و تجزیهﻯ ایران و روی کار آوردن آلترناتیوی از مزدوران وطن فروش وابسته به خود در ایران را دارند.
جنگ اقتصادی فعلی که با تحریمﮬﺎﻯ گام به گام تشدید شده و با
تحریم خرید نفت و گاز و تحریم بانکﮬﺎ و مؤسسات مالی و نقل و انتقالات مالی و شرکتﮬﺎﻯ
بیمه و حمل و نقل به مرحلهﻯ نهائی خود نزدیک شده است، باعث کاهش درآمدهای نفتی
ایران به میزان حدود چهل در صد و کمبود کالاها و مواد اولیهﻯ صنایع به دلیل
تحریم نقل و انتقالات بانکی شده است.
با توجه به
ساختار اقتصادی ایران این تحریمﮬﺎ بسیار اثر گذار بوده و از جمله از تأثیرات مخرب
آن، کسری بودجه و کاهش ذخیرهﻯ ارزی می باشد، دولت برای جبران این کسری
بودجه اقدام
به فروش ارز به قیمت بالاتر نموده و به این وسیله باعث کاهش بیشتر ارزش پول ملی
شده است.
نتیجه: کاهش درآمدهای
ارزی ناشی از تحریم نفت و گاز ایران باعث بالا رفتن ارزش آن در مقابل پول ملی
است.
افزایش نقدینگی از 92 هزار میلیارد تومان در سال 84 به
حدود 400 هزار میلیارد تومان در سال جاری با توجه به رشد اقتصادی سالانه 3 تا 5 در
صدی در چهار سال اولیه و رشد 1 در صدی سال قبل و رشد منفی سال جاری نشان
دهندهﻯ میزان فوقﺍلعادهﻯ پول بی پشتوانه در گردش و در نتیجه تورم فوقﺍلعاده و
سقوط ارزش پول ملی و کاهش قدرت خرید می باشد.
دکتر مهدی تقوی استاد اقتصاد دانشگاه علامهﻯ طبا طبائی در مصاحبه با
خبر گزاری ایلنا می گوید:
» در حال حاضر نرخ واقعی تورم بر اساس اطلاعات به دست آمده بیشتر از 50 درصد
است. اما شواهد عینی حتی این نرخ را فراتر اعلام کردهﺍند و نهادهای غیر رسمی آن را
در حدود 196 در صد محاسبه کردند. «
او اضافه می
کند:
» شاید بتوان گفت ایران رکورد دار نرخ تورم و کاهش رشد
اقتصادی در منطقهﻯ خاور میانه و شمال افریقا باشد. «
رسول کدخدائی
رئیس پژوهشکدهﻯ علوم و صنایع غذائی ایران در همایش روز غذائی جهان در مشهد اعلام می
کند:
» نزدیک به چهار میلیون نفر از مردم ایران از گرسنگی رنج می برند. «
اگر همین
آمار رسمی را هم مبنای قضاوت قرار دهیم نشاندهندهﻯ عمق فاجعهﻯ قربانی شدن کارگران
و زحمتکشان در مسلخ سرمایهﺪاری داخلی و امپریالیستی و میزان تشدید استثمار است.
قدرت خرید کارگران و زحمتکشان حتی نسبت به سال قبل که درآمدی معادل یک چهارم
خط فقر داشتند به کمتر از نصف کاهش پیدا کرده و آنها را هر چه بیشتر به زیر خط بقا
کشانده است. امکان شورشﮬﺎﻯ خودجوش گرسنگان وجود دارد . فعالین کارگری و سندیکائی باید مبارزات
گرسنگان را به نحوی سازمان دهند که مورد بهره برداری امپریالیستﮬﺎ و عوامل داخلی
آنها قرار نگیرد.
تنها راه نجات اتحاد و همبستگی ملی همهﻯ
کارگران و زحمتکشان ایران علیهﻯ مداخلات جنایتکارانهﻯ امپریالیستی و اتکای به نیروی خود و کسب قدرت سیاسی از طریق انقلاب اجتماعی در
جهت پایان دادن به وجود منحوس رژیم جمهوری اسلامی است.
اما بدون سازمان و حزب، جنبش
را نمی توان رهبری کرد و به پیروزی رسانید. کمونیستﻫﺎ باید حزب طبقهﻯ کارگر را تقویت
کنند و به میان مردم برده و با آنها پیوند برقرار کنند.حزب کار ایران (توفان) مُبلغ و مروج این نظریهﻯ مارکسیستی ــ لنینیستی
است.