۱۳۹۲ تیر ۸, شنبه


 

در بر همان پاشنه می چرخد!

پیرامون انتصاب حسن روحانی ووضعیت کارگران و زحمتکشان

کابینه روحانی تدبیر خامنه ای برای بقاء حاکمیت و امیدی برای چپاول گران و ادامه زندگی  درجهنم برای کارگران و زحمتکشان و اکثریت مطلق مردم خواهد بود! جمهوری اسلامی که در بن بست اقتصادی و سیاسی و اجتماعی دست و پا میزند ، برای برون رفت از این بن بست که محصول سیاستهای ضد مردمی و ضد دمکراتیکش می باشد؛ تدبیری روباه صفتانه اندیشید که بتواند چند صباحی به بقاء ننگینش ادامه دهد.

تائید هشت کاندیدای منتخب وصد در صد مورد تائید او برای ریاست جمهوری، مهندسی سادۀ بٌرد بٌرد از طرف او بود. انتخاب هر کدام از این افراد حرف گوش کن و مطیع و بی اختیار و نوکر صفت در هر صورت برنده شدن او در این نمایش انتخاباتی بود.

البته درآوردن حسن فریدون روحانی از صندوق رای با توجه به فریبکاریهای رفسنجانی و خاتمی و دمیدن آنها به تنور انتخابات بهترین گزینه برای ولی فقیه بود! چرا که ضمن داشتن خصوصیات تمامی هفت نفر دیگر با روباه صفتی می توانست حتی بصورت موقت هم شده بحران حاد شده درون باندهای مافیائی رژیم را تا حدی فروکش دهد.

وعده وعیدهای او در مورد کنار آمدن با امپریالیستهای آمریکائی و اروپائی( ویا در واقع تسلیم شدن بی قید و شرط به خواستهای آنها ) به منظور لغو تحریمها ، منشاء امیدی شد هم برای سرمایه داران بزرگ تجاری و مالی و بوروکراتیک و بورس بازان و هم چراغ سبزی به امپریالیستها  و کشورهای مرتجع منطقه به عنوان دشمنان خارجی مردم ایران.

واکنش مثبت ولی فقیه و سپاه و مقامات امنیتی مختلف و حوزه جهلیه و رفسنجانی و خاتمی و عسگر اولادی و تشکیلات ضد کارگری خانه کارگر و بورس بازان و دلالان ارز و طلا  در عرصه داخلی و رضایت خاطر انگلیس و آمریکا و فرانسه و آلمان از این گزینش در واقع نشاندهنده این است که آقای حسن فریدون روحانی مظهر امیدی است برای دشمنان داخلی ( سرمایه داران و باندهای مافیائی ) و دشمنان خارجی مردم ایران ( امپریالیستها ).

طبیعی است که هیچ کارگر و زحمتکش آگاهی و هیچ روشنفکر مترقی و ملی و مردمی  ای نمی تواند هیچگونه انتظار و توقعی از چنین شخصیت و کابینه آتیش در جهت خدمت به منافع زحمتکشان و منافع ملی داشته باشد!

در صبح روز انتخابات نمایشی ، علی رئوف از فعالین کارگری توسط مامورین امنیتی در منزل مسکونی خود در تهران و در بستر خواب دستگیر شد.

یک هفته بعد از انتخابات و پیروزی نماینده تدبیر و امید سرمایه داران ، افشین اسالو از فعالین جنبش سندیکائی ایران که به اتهام دفاع از حقوق صنفی کارگران به پنج سال زندان محکوم شده بود در اثر فشارهای ناشی از شکنجه های جسمی و روحی در حالی که چند ماه به پایان محکومیتش مانده بود و هیچگونه سابقه بیماری قلبی نداشت قبل از رسیدن به بیمارستان در اثر سکته قلبی در گذشت .( اگر این در گذشت در اثر مسمویت با مواد شیمیائی منجر به سکته قلبی و در واقع قتل نباشد.)

طبق آخرین بررسی ها در مورد وضعیت بیکاری در سطح جهان و بر اساس آمار رسمی ، ایران در میان 43 کشور با داشتن 20.5 در صد بیکاری رتبه چهارم بیکاری در سطح جهان را کسب کرده است.

خبر گزاری ایلنا از تغییر قانون کار با نگاه کارفرمائی و اعتراض کارگران و انجمن های صنفی به این مسئله گزارش می دهد . لایحه اصلاحی که یکشنبه 3 تیر ماه 92 در مجلس مورد بررسی قرار می گیرد در صورت تصویب امنیت شغلی و اجتماعی تمامی کارگران را از بین خواهد برد و دست کارفرما را برای اخراج بدون چون و چرا و با بهانه های واهی باز می گذارد.

خبرگزاری تابناک خبر از تعطیلی 90 در صد معادن و خبرگزاری ایلنا از تعطیلی 137 واحد تولیدی قطعات خودرو و تعدیل 50 درصدی نیروی کار در واحدهای باقی مانده خبر میدهد. همین خبرگزاری در مورد کارگران موقتی که کوچکترین تضمینی در باره آینده شغلی شان ندارند و موج جدیدی از تعدیل و اخراج کارگران قراردادی و پیمانی واحدهای مختلف تولیدی و تاثیر آن بر امنیت روانی کارگران شاغل گزارش می دهد.

 

دبیر تشکیلات فرمایشی خانه کارگر شرق تهران از 9 ماه حقوق نگرفتن کارگران کارخانه آزمایش خبر داد.

صبح دیروز بیش از 200 نفر از اعضای انجمنهای صنفی کارگران و استادکاران ساختمانی کشور در مقابل مجلس تجمع کرده و خواستار پرداخت بودجه بیمه 2 میلیون کارگر ساختمانی که دولت به سازمان تامین اجتماعی نپرداخته است شده اند.دبیر خانه کارگر مهاباد خبر از فقدان بیمارستان تامین اجتماعی در این شهر با بیش از 29 هزار نفر بیمه شده و مستمری بگیر خبر داد.

 

   3                                 توفان الکترونیکی شماره 84                                                   خرداد ماه 1392                              

 

 

نتیجه نمایش انتخاباتی و درآمدن بالاترین مقام امنیتی از صندوق هرچند با استقبال و واکنش مثبت سرمایه داران و دلالان و باندهای مافیائی مواجه شد و صاحبان 18 میلیارد دلار ارز نقد و دلالان طلا و سهام را خوشحال کرد ولی در هزینه مسکن و غذا و پوشاک و ایاب و ذهاب و بهداشت و درمان و آموزش تغییری ایجاد نکرد و تا زمانی که جمهوری اسلامی به بقاء خود ادامه می دهد، نخواهد کرد.

طبقه کارگر ایران برای رهائی از شر دشمنان داخلی و خارجی خود راهی جز اتحاد و همبستگی و تشکیلات و نابودی نظام سرمایه داری به رهبری حزبش ندارد.حزب کارایران(توفان) حزب واحد طبقه کارگر ایران است و برای پیوند با طبقه کارگر و زحمتشان  تمام مساعی خود را  بکار میگیرد و ازهیچ کوششی فروگذار نخواهد کرد.

 

نامه زیرازآقای منصوراسانلو درمورد زنده یاد افشین اسانلوست که به تازگی انتشاریافته است:

« افشین برادرم بود .کوچکترین برادر . بعد از در گذشت پدرم طبیعی بود که روند معمولی زندگی ما برهم بخورد . با شرایطی هم که در جامعه پدید آمده بود . همه ما بایستی کار می کردیم تا زندگی بگذرد . افشین هم به ناچار وارد بازار کار وجامعه کارگری شد . ت...اسال 1381که در شرکت واحد شاغل شد. در مشاغل و کارهای مختلف کارگری کرد . در شرکت واحد راننده خط وسپس راننده واحد گشت شد . بعد از انکه در ان ایام فعالیتهای سندیکایی ما در شرکت واحد گسترده تر شد، او وتعدادی از رانندگان وکارگران را به علت انکه قراردادی بودند بعداز اتمام تاریخ قرار داد اخراج کردند .بعداز ان برای گذران زندگی دوباره به کار در مشاغل مختلف پرداخت . از جمله برای رانندگی به ترمینال های مسافربری بین شهری مراجعه میکرد وبه عنوان راننده کمکی مشغول به کار میشد . کاری بدون پشتوانه و امنیت شغلی و جانی . گاهی هم با کامیون وتریلی رانندگی میکرد . در خاطرات ویادداشت هایی که نوشته است گوشه هایی از شرایط سخت وظالمانه کار در جاده ها وبرخورد های کارفرماها را به خوبی بیان کرده است . در همان دوران با ملاحظه تلاش های ما برای تشکیل وپیشبرد امر سندیکای کارگران شرکت واحد وملاحظه علاقه مندی وحضور کارگران شرکت واحد در جلسات سندیکایی نسبت به تلاش برای تشکیل سندیکای رانندگان جاده ای آغاز به فعالیت نمود . وآ موزش ها وتجربیات وکتب مربوط به دانستنی های سندیکایی را دقیق تر از قبل مطالعه می کرد وانها را به میان همکاران جاده ای اش میبرد . گاهی اطلاعیه های سندیکایی راهم به دست همکاران وهم دردان در ترمینال ها وپایانه ها می رساند . بعد از افتتاح مجدد سندیکا در خیابان ابوریحان که با همکاری یکی از وکلای برجسته ومردمی که خود سالها طعم تلخ وگس زندان را کشیده بود . روزانه در ان دفتر حضور می یافت وامور سندیکایی محوله را به پیش می برد ،همکاری تنگاتنگی که کاملا راز دارانه انجام میشد که موجب دستگیری زود رس نشود . طی این مدت خیلی گسترده تر با رانندگان ترمینالها ارتباط داشت ودر بین انها بیانیه های آموزشی سندیکایی را نشر می داد . بعد از دستگیری من در 19تیر 1386 وبستن دفتر دوم سندیکا که با زحمت زیاد کارگران آماده وباز گشایی شده بود ، افشین نیز دوباره به جاده وبیابان باز گشت . حدود سه سال پیش که من در زندان بودم .اورا در قسمت خوابگاه رانندگان ترمینال جنوب دستگیر می کنند وبه اطلاعات شهر ری می برند وبا هماهنگی اطلاعات اوین او را به بند 209 اوین می برند وتحت سخت ترین شکنجه ها قرار می دهند . تا از او برعلیه سندیکا وفعالیت های سندیکایی اقرار بگیرند . اقرارهایی دال بر همکاری سندیکا با گروههای سیاسی واقدامات غیر قانونی وحتا تهیه اسلحه برای سندیکا یا داشتن نقشه بمب گذاری با همکاری عوامل گروه های سیاسی مخالف ج.ا که همه دروغ و واهی وچون او این اتهامات را نمی پذیرد زیر فشارهای سخت تری قرار می گیرد»

کلید امید و تدبیر حسن روحانی!!

چهارسال از انتخابات تقلبی 88 با کشتار مردم فریب خورده گذشت. رنگ سبز با شعار رای ما کو!بازی را باخت. بازیگران خط استحاله چهارسال خماری کشیدند از قضا اینبار با رنگ بنفش رایشان را پس گرفتند!! با اولین شمارش آرا بازار بورس تکان خورد، غرب امپریالیست خوشبین به ادامه مذاکرات شد. ایرانیهای ضد انقلاب بی بی سی نشین وهمه هواداران شرکت درانتخابات تقلبی آجیل مشکل گشا را یافتند. حسن روحانی درکسوت یک روحانی مارخورده افعی شده سوگند یاد خواهد کرد تا برای حفظ نظام با غرب کنار آید، سرکوبهای داخلی و نقض حقوق کارگران و زحمتکشان و سیاستهای نئو لیبرالی را ادامه دهدومشروعیت نداشته رابه رژیم ولایی بازگرداند.... .دوردیگری ازشارلاتانیسم سیاسی فضای سیاسی را دود اندود خواهد کرد....کارگران و زحمتکشان راهی جز تشدید مبارزه برای تحقق حقوق خود ندارند و این امر  با تجارب خونین  34 ساله حاکمیت شمشیر و خون درچهارچوب نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی نا ممکن خواهد بود.هرامیدواری برای تحول دمکراتیک درکادر نظام اسلامی فرجامی جز یاس و

 

5                                توفان الکترونیکی شماره 84                                                   خرداد ماه 1392                              

 

 

ناامیدی و سرخوردگی دربر نخواهد داشت.مبارزه مردم برای مطالبات دمکراتیک و آزادی احزاب و اجتماعات در پیوند با مبارزه علیه اجانب ادامه خواهد یافت .ولی بهر صورت شرط پیروزی در تمام تحولات آتی، برای برخورد آگاهانه و پرهیز از غافلگیری، سازمان پذیری توده ها و پیوستن نیروهای انقلابی و هوادار آزادی طبقه کارگر به حزبش است.حزب کار ایران(توفان) این سیاست، سیاست حزبیت را تبلیغ می کند.

 

سخن هفته

فیسبوک توفان

شنبه 25 خرداد ماه 1392

سخن هفته

فیسبوک توفان

شنبه 25 خرداد ماه 1392

www.toufan.org

 

***

انتصاب حسن روحانی تدبیری برای نجات ولایت فقیه و کلاه گشاد دیگری بر سر ملت ایران!

 

حسن روحانی که از میان هشت فرد مورد تائید و منتخب ولی فقیه و شورای نگهبان برای کاندیداتوری ریاست جمهوری منتصب شده بود، با رای نیمی از شرکت کنندگان مستعصل و غریق در مشکلات اقتصادی و اجتماعی، که به هر خس و خاشاکی، به امید واهی نجات، چنگ می زنند ،به ریاست جمهوری برگزیده شد.

روحانی در طی 34 سال گذشته از سالهای ابتدای انقلاب تا به حال از مسئولین بالای نظامی وامنیتی جمهوری اسلامی بوده است. او در مجلس اول و دوم رئیس کمسیون دفاع بود و در دوران جنگ علاوه بر عضویت در شورای عالی دفاع، فرماندهی پدافند هوایی، جانشینی فرماندهی جنگ و ریاست ستاد قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیا را نیز بر عهده داشته است. بعد از جنگ نیز16 به عنوان نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی فعالیت کرد و مسئولیت دبیری شورا را بر عهده داشت؛ وی از سال 1370 تا به حال رئیس کمیسیون سیاسی – امنیتی و دفاعی شورای تشخیص مصلحت نظام بوده است. وی ظاهراً طی سالهای 1373 تا 1377 با داشتن بالاترین سمت امنیتی کشور با نام حسن فریدون در انگلیس مشغول تحصیل در دوره کارشناسی ارشد و دکتری بوده است ( شاید هم از نوع تحصیلات امنیتی تیمسار ارتشبد فردوست زیر نظر اینتلیجنت سرویس ).

 سر لشکر سید یحیی رحیم‌ صفوی در مورد نقش حسن روحانی در سرکوب جنبش دانشجوئی 18 تیر 1378 می گوید : "در روزهای نخست فتنه 78 وزیر کشور اجازه نمی‌داد که سپاه و بسیج وارد عمل شده و آشوبی که تهران را به آتش کشیده بود را آرام کنند. می‌ گفت فقط نیروی انتظامی و این در حالی بود که نیروی انتظامی می‌ گفت که ما دیگر نمی‌ توانیم ادامه بدهیم. من برای اولین بار همین‌جا عرض بکنم که من در آن قضیه برخورد جدی با وزیر کشور وقت داشتم...در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی که دبیر آن آقای دکتر حسن روحانی بود، یک برخورد لفظی بین ما پیش آمد و آقای روحانی به نفع سپاه رای داد و گفت: «سپاه باید بیاید؛ برای دفع فتنه تهران.» بعداز این که موضوع گزارش شد و حضرت آقا هم اجازه دادند، با ورود بسیج و سپاه، ظرف چند ساعت این فتنه تمام شد.حسن روحانی که از افراد صد در صد مورد اعتماد ولی فقیه و نیروهای امنیتی و سپاه است و از نظر اقتصادی به نئولیبرالیسم و باز گذاشتن دست بخش خصوصی برای چپاول هر چه بیشتر ثروتهای ملی اعتقاد دارد و از این جنبه به باند رفسنجانی و خاتمی نزدیک است . او گزینه بسیار مناسبی از نظر ولی فقیه برای خارج کردن وضعیت

6                        توفان الکترونیکی شماره 84                                                   خرداد ماه 1392

حکومت از بن بست سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی است. تدبیری برای کاهش تضادهای درون حاکمیت و عقب گردی در عرصه سیاست خارجی و باج دهی به امپریالیسم به منظور رفع تحریمها و تلطیف فضای خفقان به منظور جلب اقشار میانی و روشنفکران لیبرال و کلاه گشادی بر سر کارگران و زحمتکشان شهر و روستا و بیکاران .

خوشحالی  اکبر شاه و بازار بورس و دلالان طلا و ارز و پیام های شاد باش سران کشورهای امپریالیستی نشان دهنده  سمت و سوی حرکت کابینه آینده است .

تا زمانی که توده های غیر متشکل و فاقد رهبری انقلابی مستعصل به هر خس و خاشاکی چنگ می زنند در بر همین پاشنه خواهد چرخید. راهی جز اتحاد و همبستگی کارگران و زحمتکشان و جوانان و زنان آزادیخواه و حمایت مادی و معنوی و تقویت صفوف حزب کار ایران و مبارزه ای قاطعانه و انقلابی برای نابودی رژیم دیکتاتوری و فاسد و سرمایه داری جمهوری اسلامی وجود ندارد.

درحاشیه پیروزی تیم ملی فوتبال ایران

 ممانعت ازحضور زنان دراستادیوم صد هزارنفری شرم آوراست

فوتبال در ایران بر خلاف همه کشورهای جهان به پاس حاکمیت عفریت جمهوری اسلامی صرفا یک پدیده ورزشی نیست یک اقدام آشکار سیاسی است. رقابتی آشکار میان توده مردم و حاکمیت متحجر اسلامی است. رقابتی میان ترقی و تحجر است. رقابت و مبارزه ای آشکار میان استبداد اسلامی و تلاش مردم برای تساوی حقوق زنان با مردان ایران است که آنها را حتی از شرکت در شادی پیروزی تیم ملی فوتبال ایران و یا مسابقات باشگاهی در آوردگاه آزادی محروم میکنند، مبارزه ای گاه پنهان و گاه آشکار و بیرحمانه برای برسمیت شناختن تساوی حقوق همه خلقها و اقوام و مذاهب درایران است که زندگی دموکراتیک را در سراسر این سرزمین تاریخی برای همه مقدور سازد، مبارزه ای آشکار و غرور آفرین است تا سرفرازانه برغرور ملی که خاری بر چشم پان اسلامیسم ارتجاعی و متعفن، امپریالیسم و صهیونیسم و نوکران دیروز و امروز آنهاست، تکیه کند. برد و باخت این تیم هر دو موجب ترس رژیم و وسیله مبارزه مردم علیه رژیم جمهوری اسلامی است. رژیم جمهوری اسلامی که قادر نشد و نبود این ورزش مورد علاقه مردم ایران را از تاریخ ورزش ایران حذف کند تلاشهای بیهوده ای کرده است تا بر موج فوتبال سوار شود و آنرا تحت نظارت و کنترل خود در آورد. رژیم که بیشرمانه نام تیم ملی را به تیم فوتبال جمهوری اسلامی تغییر داده بود و به ملی و ملت لجن می پاشید و به ریسمان امت اسلامی آویزان شده بود امروز تلاش دارد خود را ایران دوست وورزش دوست جابزند. زهی بیشرمی!

 با پیروزی تیم ملی فوتبال ایران برکره جنوبی و راه یابی به جام جهانی میلیونها نفر درایران به رقص و پایکوبی پرداختند وبه بازیکنان  قهرمان تیم ملی ایران که با همت و پایداری خود این موفقیت بزرگ وغرورآفرین ملی را آفریدند درود فرستادند. از طرفی رسانه های رسمی کشور اعلام داشتند که  فردا چهارشنبه  با حضور دهها هزارنفرمراسم ويژه استقبال از بازيکنان تيم ملی فوتبال ايران در ورزشگاه آزادی تهران برگزار خواهد شد.به گزارش خبرگزاری مهر،‌فدراسيون فوتبال ايران پيش از پيروزی يک بر صفر تيم ملی بر تيم ملی کره جنوبی اعلام کرده بود اين مراسم ساعت ۱۷ روز چهارشنبه در ورزشگاه آزادی، با حضورعلاقمندان و طرفداران تيم ملی برگزار می شود و از بازيکنان تيم ملی فوتبال تقدير خواهد شد.بر اساس اين گزارش،‌در اين مراسم "تنها آقايان می‌توانند حضور داشته باشند و از بانوان علاقمند به تيم ملی درخواست ‌شده است از آمدن به ورزشگاه آزادی خودداری کنند".

 انتخابات مهندسی شده یازدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی حرفی جز"تعامل با غرب" و کسب مشروعیت از رای مردم برای چانه زنی با امپریالیسم برای گفتن نداشت.نه از حداقل حقوق انسانی زنان سخنی رفت و نه ازحقوق کارگران.حتا ازحق حضور زنان در استادیوم ورزشی فوتبال نیز سخن نرفت.همگی بر اصل ارتجاعی و زن ستیزانه قانون اساسی و تفکیک جنسیتی(بخوانید آپاتاید جنسی) هم نظر بودند.فوتبال  امروزاستخوانی درگلوی جمهوری اسلامیست برنده و بازنده بودنش برای او مشکل زاست.حضور میلیونی جشن پیروزی فوتبال درخیابانها و هجوم آنها برای استقبال از قهرمانان فوتبال در استادیوم ورزشی صد هزارنفری فرصت مناسبی برای فشار به زن ستیزان حاکم است. حضور زنان در در استادیوهای ورزشی حق ابتدایی و مسلم زنان است.

رژیمی که حقوق زن و مرد را برسمیت نمی شناسد، چه برسد به تساوی این حقوق راضی باشد، رژیمی که از حضورزنان در استادیوهای ورزشی ممانعت بعمل می آورد مایه ننگ است و نمی تواند در افکار عمومی مردم جهان

7                                توفان الکترونیکی شماره 84                                                   خرداد ماه 1392                               

 

 

 امتیاز مثبتی به دست آورد. حسن روحانی رئیس جمهوری منتخب بخشی از مردم فریب خورده و نماینده رژیمی که با تحمیل پوشش اجباری و آپارتاید جنسی و اجرای سنگسار و اعدام  در ملاء سی و چهار سال برمسند قدرت تکیه زده و چهره زشتی از فرهنگ کشورما ترسیم کرده است نمی تواند و نمی خواهد درب استادیوم ورزشی را به روی زنان ایران باز کند واین خواست ابتدایی را محقق سازد. این وظیفه  دختران و پسران آگاه جامعه است که با تشکل و سازماندهی مردم را برای درهم شکستن درب های بسته استادیوم فرا به خوانند و از حق حضور زنان در ورزشگاه صد هزار نفری حمایت نمایند.

                    ننگ و نفرت  بررژیم زن ستیز اسلامی! نابود باد آپارتاید جنسی!

 

حزب کارایران(توفان)

بیست و هفتم خرداد ماه نود و دو

www.toufan.org

***

 

 

 

        بن بست جمهوری اسلامی
 
ساده دلانی که درفضای مسموم دروغ پراکنیهای رسانه های ارتجاعی داخلی و خارجی قرار گرفتند بر این پندار باطلند که "راه حل نجات ملت ایران ازخطر جنگ و تحریم و فشارهای فزاینده داخلی راه تسلیم و  سازش با عمو سام است". اینان متاسفانه دراین توهمند که ریشه و علل اصلی تحریمهای اقتصادی مسئله هسته ایست و عقب نشینی و تعامل با عفریت خارجی آجیل مشکل گشای ایران خواهد بود..!خوب است نگاهی به سرنوشت قذافی بیاندازید تا ببینید که آیا "تعامل متمدنانه" و سازش همه جانبه با امپریالیسم راه حل نجات ملت لیبی بود؟به رغم تسلیم و اخذ "دیپلم تضمین" از آمریکا  اما آنها(جهانخواران بین المللی)دریک فرصت مناسب درقالب "دخالت بشردوستانه" کشور لیبی را با بمباران هوایی ویران ساختند.....پس راه تسلیم و سازش با غرب راه نجات نیست.راه ملت ایران راه ایستادگی درمقابل زورگوئیهای استعماری و برنتابیدن به شانتاژهای خارجی است. این امر اما بدون تکیه به مردم نا ممکن است. بن بست کنونی ایران ما بن بست رژیمی است که دشمن سوگند خورده مردمش هست که درماهیتش نیست ملت را ازآن خود کند تا درمقابل دشمن خارجی بایستد. بن بست ایران بن بست این جناح و یا آن جناح نیست بن بست کلیت نظام دینی و بهیمی جمهوری اسلامیست که انقلاب مردم را به خاک و خون کشیده و جامعه را به قهقرا برده است.با لبخند این سید وآن سید و  ژست عدالتخواهی های  این جناح یا آن جناح  نمی توان از برزخ این بحران اجتماعی رهایی جست.بن بست ایران بن بست نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران با روبنای غیر متعارف حاکم وقرون وسطائیست.برای رهائی ازاین بن بست باید از شرکلیت این نظام خلاص شد.
 
نقل ازفیسبوک توفان
یک شنبه 26 خرداد ماه 92
www.toufan.org
.

 

 

حزب کارایران (توفان) بیانیه زیر را بزبان انگلیسی به احزاب برادر، سازمانها  و تشکلهای انقلابی و مترقی ارسال داشته و آنها رابه همبستگی با مبارزات مردم ترکیه فراخوانده است. متن زیرازانگلیسی به فارسی ترجمه شده است.

 

زنده باد همبستگی بین المللی با مبارزات مردم ترکیه !



درهفته جاری، جهان شاهد شکل گیری یک جنبش وسیع توده ای در ترکیه برعلیه سیاستهای حزب حاکم "عدالت و توسعه" به نمایندگی طیب اردوغان است . هرچند رسانه های رسمی کشورهای "دمکرات" سعی کردند که اخبار مربوط به این جنبش به بیرون ازترکیه درز نکند ولی قدرتمندی جنبش و گزارشگری توده های مبارز، سکوت خبری رسانه های امپریالیستی رادرهم شکست وتوانست درنده خوئی نیروی سرکوبگر حاکم بر کشور، رشد سریع ، فراگیر شدن ، و خواستهای جنبش را در مقابل مردم جهان بنمایش بگذارد.

جنبش بی سابقه اخیر، ریشه در وضعیت اقتصادی-سیاسی جامعه ترکیه دارد . علیرغم تبلیغات عوامفریبانه رسانه های امپریالیستی در مورد "رشد چشمگیر اقتصادی" درترکیه ، فقر، بیکاری، گرسنگی، و تورم زندگی عموم مردم را شدیدا تهدید میکند بطوری که امروز بیش از 30 درصد جامعه زیر حط رسمی فقر بسر میبرد. سیاستهای نئولیبرالی ده ساله حزب "عدالت و توسعه" ، خصوصی سازیها، هجوم فزاینده سرمایه های مالی قدرتهای امپریالیستی برای چپاول وکسب بازارهای پرسود... فشار بی سابقه ای برزندگی مادی مردم وارد کرده است. از طرف دیگر، وابستگی سیاسی نظام حاکم برترکیه به امپریالیست آمریکا، عضویت درناتو،روابط سیاسی با دولت نژادپرست و جنایتکار اسرائیل، ارائه کمک های مالی و تدارکاتی وبسیج نیروهای قرون وسطائی بر علیه کشور سوریه ، سرکوب آزادیهای سیاسی ، تحمیل قوانین ارتجاعی درجهت اسلامیزه کردن جامعه ، محدودیت هرچه بیشتر سکولاریسم ، دمیدن در شیپور احیای امپراتوری عثمانی ، و ....ترکیه را به بشکه باروتی تبدیل کرده بودو قطع درختان پارک قیزی در استانبول برای احداث مرکزتجاری، جرقه ای بودبراین بشکه تا خشم و نفرت سراسری مردم ترکیه را برعلیه وضع موجود و نظام حامی آن منفجر کند.

حزب کار ایران (توفان) ازمبارزات پرشورومتحد کارگران، زنان، جوانان، نویسندگان وهمه خلقهای ترکیه برعلیه رژیم ارتجاعی حاکم دفاع کرده وتمامی نیروهای مترقی و انقلابی را به همبستگی با مردم ترکیه فرامیخواند.

زنده باد همبستگی بین مردم ایران و ترکیه علیه ارتجاع و امپریالیسم !

نابود باد نظام وابسته به امپریالیسم در ترکیه !

حزب کار ایران (توفان)

5 ژوئن 2013


 

پیرامون تحولات جاری در ترکیه



سلسله تظاهرات توده ای، که از یک هفته پیش در ترکیه آغاز شده است، همچنان ادامه دارد. اما چطور می توان این تظاهرات توده ای دنباله داررا تعبیر کرد؟ بهار ترکی است؟ یک قیام همگانی است؟ یا اینکه پای تدارک نوعی کودتا از طرف ملیون در میان است؟

برای ارائه یک تعبیر واقعبینانه از مساله، ابتدا باید رویدادهای سیاسی اخیر در ترکیه را مورد توجه قرار داد. ناگفته نماند که در این اوضاع و احوال، فقط یک جرقه برای روشن کردن آتش کافی بود.

دولت AKP( حزب عدالت و توسعه- توفان)توس، بعنوان وفادارترین متحد امپریالیسم آمریکا و غرب در خاورمیانه، سوای نقش مهمی که در طرح خاورمیانه بزرگ دارد، مجری فعال سیاست نئولیبرال نیز هست، سیاستی که محرک انواع اعتراضات طی سالیان متمادی بوده است. سخن برسر سیاست واگذاری اموال عمومی به نهادهای فراملیتی، به صاحبکاران بزرگ محلی، بیکارسازی انبوه، تجدید سازمان زیست کارگران بسود این صاحبکاران، استفاده از کارگران مهاجر، تدابیر ضد سندیکائی، محدویت حقوق اجتماعی، کاهش دستمزدها، تشدید استثمار نیروی کار بمنظور افزایش توان رقابتی، همین تدابیر بودند که خیزش در کارخانه ها و نهادها را باعث شده اند.

گذشته از این، جهل و حماقت حکومت در مورد سیاست یکسان سازی خلق کرد، همراه با توقیف های انبوه نیز نتایج مخربی داشتند. بطوریکه بورژوآزی شهری، شاهد اقدامات متکی بر مذهب و بیانیه های دولت در مورد برقراری نوعی تعلیمات مذهبی اجباری در مدارس متوسطه، تغییر نظام آموزشی برمبنای سنت های مذهبی... ناظر افزایش تعداد مدارس مذهبی، برپائی یک وزارتخانه برای امور مذهبی با استخدام لشگری روحانیون مامور داوری، محدودیت فروش مشروبات الکلی و سیگار، تعویض و آرایش بوروکراتیک توسط بخش های مذهبی، همه هوادار و وابستگان   AKP ( حزب عدالت و توسعه- توفان) بوده است.

با برقراری نرخ بهره بالا و فروش اماکن عمومی به سرمایه خارجی، AKP  ( حزب عدالت و توسعه-توفان) حجم عظیم نقدینه را بسمت سرمایه تنزیلی هل داد. اقدامی که جلوی سرمایه گذاری در خاورمیانه یا در بانک ها و شرکتها غربی را می گرفت. نتیجه این شد که دولت AKP ، مادام که تاثیرات منفی بحران اقتصاد جهانی را بسود اروپا و ایالات متحده کاهش می داد، موفقیت های زیادی بدست آورد.

تا اینکه اخیرا، حجم سرمایه های آزاد خارجی کاهش یافت. دولت AKP  ( حزب عدالت و توسعه-توفان)             سعی کرد تا جلوی این حرکت نا مناسب اقتصادی را، با براه انداختن یک موج مستغلاتی، موسوم به « تغییر شکل شهری »! بگیرد. در این راستا بود که بهترین محله های شهر های بزرگ مصادره شدند، آسمان خراش ها در اماکن عمومی ساخته و با قیمت های گزاف بفروش رفتند. مشکل فزآینده ترافیک، تخریب مناطق سبز و تدابیر زیانباری که جیب هواداران AKP  ( حزب عدالت و توسعه-توفان)  را پر کرده و نا رضایتی وسیعی را بدنبال آوردند. 

سیاستی که دولت AKP   حزب عدالت و توسعه-توفان)   در قبال سوریه در پیش گرفت نیز مزید بر علت شد و نارضایتی در میان مردم را بیشتر و وسیع تر کرد. بعلاوه، کمک مالی برای حمایت از سازمان ها و گروههای اسلامی رادیکال و فرستادن این گروهها به مرز سوریه هم مشکلات فراوانی ببار آورد. اسلامیست های رادیکال به نیروئی تهدید کننده برای علویست هائی که در مرز سوریه زندگی می کنند تبدیل شدند. سکونت اسلامیست های رادیکال در مرز سوریه، بشدت به تجارت و اقتصاد این منطقه مرزی لطمه زد.

همزمان، ورشکستگی ها زیاد شد، بیکاری افزایش یافت. ایضا، تاثیرات منفی کمک 5 میلیون دلاری به مخالفان اسد هم نمایان شدند. در یک چنین شرایطی بود که نخست وزیر اردوغان اعلان کرد که در میدان تقسیم یک مرکز تجاری بزرگ ساخته خواهد شد. مرکزی به شکل نوعی پادگان. فراموش نکنیم که پادگان های آتشبار از این دست در جریان انقلاب بورژوآئی 1908 میلادی، همان ستاد فرماندهی نیروهای ارتجاعی و مرکز شورش را همه می شناسند. AKP از خاطره شورش ارتجاعی 31 مارس 1908 میلادی دفاع کرده و می خواهد از انقلاب 1908 انتقام خود را بگیرد. این دریافت یک بخش قابل توجه از مردم از طرح پادگان هاست. حوزه میدان تقسیم  بر روی محیط زیست هم کلی تاثیر می گذارد، دیگر هیچ جای سبزی، حتی در مرکز تجاری مورد نظر دولت، باقی نمی ماند. قصد اردوغان جهت تغییر

10                               توفان الکترونیکی شماره 84                                                   خرداد ماه 1392                              

 

نمای شهر، آنهم بدون توجه به میل و نظر اکثریت بود که راه را برای نوعی قیام در قبال سیاست دیکتاتوری منشانه او باز کرد.

مقاومت در پارک تقسیم گزی آغاز شد. وسائل خاکبرداری شرکت ها، وقتی که برای عمل تخریب وارد پارک شدند، توجه هزاران نفر در پارک را بخود جلب کردند. دیر وقت شب، بعد از اینکه بیشتر مردم پارک را ترک کردند، نیروهای پلیس گروه اندکی که در چادر خوابیده بودند مورد حمله قرار دادند. پلیس چادرها را آتش زد، فعالین وحشیانه مورد ضرب و شتم قرار گرفتند...

یک ماه است، از تظاهرات اول ماه مه در میدان تقسیم تا کنون، که دولت AKP  تردد در این منطقه را تا 30 کلیلومیری درب ورودی پارک تقسیم ممنوع کرده و به وسائل حمل و نقل عمومی در این محل را اجازه نمی دهد. راه ورود به قسمت های آسیائی و اروپائی شهر را برای تمام روز بسته است. در این فاصله، مردم مرتب مورد حمله قرار گرفته و یا بروی شان گاز اشک آور پاشیده اند. تدابیر احتیاطی دولت AKP  شدت نا رضایتی ساکنان استانبول و حتی توریست ها را افزایش داده اند.

امروز، یکبار دیگر، باز همان متد قبلی برای پایان بخشیدن به حرکت پارک تقسیم بکار برده شد. آخرین حمله تا این تاریخ مردم را بشدت خشمگین کرده، هزاران نفر بسمت میدان تقسیم کشیده است. در پایان ساعت کار روزانه، جمعیت متمرکز در میدان تقسیم به صد هزار نفر رسید. پلیس در حمله های خود از گاز اشک آور و توپ آب پاش استفاده کرد. با وجود سانسور شدید رسانه های بورژوآزی، تلاش رسانه های اجتماعی و بعضی ارگان های انقلابی و دمکراتیک، مردم را در جریان این حوادث قرار دادند. در آنکارا و ایزمیر هم حرکت های مشابهی روی داد. بطوریکه مردم خیابان ها را تا صبح روز بعد ترک نمی کنند. در ایزمیر، آنکارا  واستانبول، زد و خورد های خیلی شدیدی میان پلیس و فعالین رخ دادند. سنگرها برپا شدند. طی ساعت ها درگیری، جوانانی در آنکارا، استانبول و کاتای جان خود را از دست دادند. دهها هزار نفر زخمی و دستگیر شدند.

بیشتر معترضین جوانان و زنان بودند. هواداران تیم فوتبال هم رقابت های معمول را کنار گذاشته و در متینگ ها و تظاهرات شرکت کردند. بیشترین شعار ها در این حرکت ها « استعفای دولت » و « طیب استعفا »! بودند. غالبا، توده شرکت کننده در تظاهرات سازمانیافته نبودند.

حزب ما، مثل تمام احزاب انقلابی و دمکراتیک، طرفداران محیط زیست، خانه پزشکان، مهندسین و آرشیتکت ها، سندیکاهای کارگران و خدمات عمومی، علوی ها، روشنفکران، هنرمندان، قضات و وکلا، ملی گرایان، گروههای لائیک، بپا خاسته، بمردم هشدار می دهد که دولت AKP  در صدد است تا یک نظام مذهبی برپا نماید.

حزب ما، که با همه کادرها و سازمان هایش در این سلسله تظاهرات حضور دارد، سعی می کند تا توجه کارگران، پرولتاریا و سندیکاها را نسبت باین حرکت ها جلب نماید... 

پای راه حلی دمکراتیک و توده ای برای مساله کرد، رفع محدودیت های تحمیلی برای مطبوعات، آزادی بیان و تاسیس انجمنها، حقوق علوی ها، باز پس دادن حقوق پایمال شده کارگران و دهقانان... را بمیان کشیده است. خواهان معرفی و مجازات مسئولان کشتار روبسکی و ریحانه، ممنوعیت استعمال گاز اشک آور در قبال تظاهرکنندگان توسط پلیس، ممنوعیت محاصره شهرها، ممنوعیت تخریب فضای سبز بمنظور اهداف مستغلاتی یا برای غارت و بهره کشی از جنگل ها شده، برای یک اعتصاب عمومی و ادامه مقاومت فراخوان داده است.

از مردم خواسته تا برای یک مبارزه سازمانیافته آماده باشند. امروز، سندیکای کارگران بخش عمومی و کنفدراسیون انقلابی کارگران خود را برای یک اعتصاب عمومی آماده می کنند. رویدادهای یک هفته ای در ترکیه، سوای تفاوت ها، بی شباهت با حوادث گذشته در تونس، مصر و در بعضی دیگر از کشورهای عربی نیست: مردم می گویند « ما خسته شده ایم »! و خیابان ها را اشغال می کنند... در این 5 سال گذشته، حرکات مشابهی رخ داده، نه فقط در کشورهای عربی یا در ترکیه، حتی در کشورهای اروپائی مثل یونان، ایتالیا، پرتقال، اسپانیا، فرانسه و انگلستان، ایضا در بعضی کشورهای آمریکای لاتین. نقطه مشترک در همه جا، شورش مردم برعلیه فشار و برعلیه استثمار سرمایه داری است. طبیعی است که مبارزه مردمی که در برابر طبقات حاکم طغیان کرده اند، طالب حقوق و آزادی خویش اند، بیاری اتحاد و همبستگی بین المللی تقویت خواهد شد. 

حزب کار ترکیه

ترکیه، 4 ژوئن 2013 میلادی


ترجمه و تکثیراز حزب کارایران(توفان)

www.toufan.org

*AKP = حزب عدالت و توسعه