انتخاب نوکری مطیع برای دیکتاتور و موضع طبقه کارگر ایران
"مردم مطرح نیستند، این اسلام است که مطرح است." خمینی
"رهبری دستور داده اند رئیس جمهور باید مطیع رهبری باشد" احمد خاتمی امام جمعه تهران
در تفکر خمینی به عنوان نظریه پرداز ولایت فقیه و بنیانگذار حاکمیت اسلامی در ایران ، مردم ایران به دلیل مسلمان بودن ، امت نابالغی هستند که احتیاج به ولی و قیم دارند و این قیم آشنا به شریعت اسلام تصمیماتی که بر اساس قوانین الهی می گیرد، همه امت مسلمان وظیفه دارند که بدون چون و چرا این تصمیمات را اجراء کنند. در این تفکر اگر همه اهالی کشور مثلا خواستار برابری حقوق زن و مرد باشند چون با فقه اسلامی مغایرت دارد ، نظر مردم پشیزی هم ارزش ندارد ؛ چون در تضاد با فقه اسلامی است که از نظر ولی فقیه منشاء الهی دارد.
بنابراین اساسا در رژیم ولایت فقیهی که منشاء قوانین خود را الهی می داند رای و نظر مردم و انتخابات حتی به شکل دمکراسی های بورژوائی هم مطرح نیست. چون در دمکراسی مقبولیت حاکمیت و قوانین را رای مردم تعیین می کند و در حاکمیت دینی قوانین آسمانی و دینی.
در دمکراسی های بورژوائی مردم حق دارند به کاندیداهای احزاب مختلف یا افراد مستقل که برنامه های متفاوتی دارند بنا به تعلق طبقاتی و یا متناسب با درک و سلیقه خود رای دهند ولی در ایران فقط می توان به کاندیداهائی که مورد تائید ارگان منتخب ولی فقیه یعنی شورای نگهبان هستند و امتحانشان را داده اند و مدرک قبولی از آنها گرفته اند رای داد.
شرکت در انتخابات جمهوری اسلامی به معنای انتخاب کردن گوسفندان و میمونها و خدمتگذارانی بی اختیار برای ولی فقیه است. البته در این حد هم مربوط به ابتدای شکلگیری رژیم ولایت فقیه میباشد .
در شرایط فعلی بعد از گذشت سی و چهار سال از حیات رژیم و کسب تجربه حاکمیت علاوه بر مشخصات فوق، کاندیداها باید مهارت خود در ریاکاری و دروغ و تزویر و تهمت و افترا به مخالفین و چماقداری و سرکوب و شکنجه و قتل و دزدی اموال ملی و رانت خواری و سهم امام دهی از آن را گذرانده ودر این را به مقام رفیع کسب صلاحیت شریک شدن در باند مافیائی رهبری رژیم رسیده باشند.
رای دادن در چنین رژیمی دقیقاً شبیه این است که عده ای دزد و متجاوز و سادیست و شکنجه گر که با فریب یا زور وارد خانه شما شده اند به شما بگویند بصورت نوبتی می توانید متجاوزین و شکنجه گران به مادر و خواهر و زن و فرزند خود را انتخاب کنید!
میهن ما ایران برای کارگران و زحمتکشان شهر و روستا و اکثریت 76 میلیونی آن مثل زندان بزرگی است که مشتی دزد و جنایتکار و بیمار سادیست و شکنجه گر و اراذل و اوباش بر آن گمارده شده اند و از زندانیان بیگاری می کشند. این توصیف غلو آمیزی نیست. واقعیت عینی زندگی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی مردم ایران است.
ببینید در عرض این34 سال حیات جمهوری الهی اسلامی که تحقق حاکمیت مستضعفین و عدل علی و نایب بحق ولی عصر است چگونه سطح زندگی کارگران و زحمتکشان ایران ارتقاء پیدا کرده است!!! همانطور که امام خمینی عظیم الاشان در روز ورود خود به ایران در بهشت زهرا وعده دادند نه تنها آب و برق و اتوبوس مجانی شد و برای کارگران و زحمتکشان مسکن ساختند و آنها را به مقام والای انسانیت رساندند و بیکاری و فقر و فحشاء و اعتیاد و افزایش طلاق و کار کودکان و دزدی و رشوه خواری و تبعیض و شکاف طبقاتی و زور و قلدری و ریاکاری و تزویر و دروغگوئی از بین رفت و بهداشت و درمان و آموزش و بیمه های اجتماعی همگانی شد ، امروز همه مردم ایران بخصوص جوانان با نشاط ( فکر نکنید در اثر استفاده از حشیش و مواد مخدر روانگردان با نشاط هستند ) و امیدوار به آینده ای تابناک در زیر سایه اسلام عزیز در کمال آزادی در احزاب و سازمانهای سیاسی و سندیکاها و اتحادیه های کارگری و انجمنهای صنفی فعال هستند و از آزادی بیان و قلم و مطبوعات و اجتماعات و اعتصاب برخوردار و غارتگران ثروت ملی و رشوه خواران و رانت خوارها و اعضاء مافیا در زندان و اسارت می باشند!!!
امام عظیم الاشان و مقام خیلی معظم رهبری بارها گفته اند همه مقامهای جمهوری اسلامی عاشق خدمتگذاری و تلاش برای مستضعفین هستند . البته همانطور که پدوفیل ها عاشق کودکان هستند ، همانطور که سرهنگ زیبائی و رسولی در زمان شاه و لاجوردی( سردار رشید اسلام به قول خاتمی ) عاشق خدمت به زندانیان سیاسی بودند و همانطور که نیکسون و ارتش آزادیبخش آمریکا عاشق مردم ویتنام بودند و همانطور که آریل شارون دمکرات ( به قول منصور حکمت رهبر سقط شده حزب ضد کمونیست ضد کارگری ضد ایرانی ) عاشق فلسطینی ها بود و همانطور که بوش و بلر و نظامیان دمکراسی خواه ناتوعاشق آزادی مردم فلوجه عراق با بمب فسفر سفید وخدمتگذاری به زندانیان ابو غریب بودند به همان صورت کاندیداهای شریف و نجیب و مسلمان و ذوب شده در ولایت طرفدار کارگران و زحمتکشان ایران هستند!!!
آیا می توان به دشمن طبقاتی ، به شکنجه گر و دزد و متجاوز به خود و خانواده و هم میهن خود رای داد و خود را انسانی دارای شعور و اخلاق و شرافت و وجدان دانست؟ مسلماً خیر! پس برکارگران و همه مردم شریف ایران است که به این نمایش مسخره و ارتجاعی نه بگویند و با تحریم گسترده خود سیلی محکمی بر صورت ولی فقیه و همه دارودسته های دزد و فاسد و جنایتکار جمهوری اسلامی بکوبند.
نقل از توفان الکترونیکی شماره 83 خرداد ماه 92 نشریه الکترونیکی حزب کارایران