۱۳۹۲ خرداد ۲۳, پنجشنبه

زبان زور و گلوله تنها زبان قابل فهم برای صهیونیسم و امپریالیسم
 
در آستانه سفر وزیر امور خارجه آمریکا جان کِری به مسکو و مذاکرات بر سر یافتن راه حل سیاسی برای خروج از بن بست دخالت در امور داخلی سوریه، صهیونیستهای اسرائیل در روزهای جمعه و یکشنبه سوم و پنجم ماه مه 2013 به حریم فضائی کشور مستقل سوریه تجاوز کردند و در نزدیکی شهر دمشق به بمباران "اهداف نظامی" خود پرداختند. آنها مدعی شدند که هدف آنها از این بمبارانها یک اقدام پیشگیرانه نظامی بوده است تا از ارسال تسلیحات نظامی ایران به حزب ﷲ لبنان جلوگیری کنند.
این چندمین بار است که اسرائیل به این بهانه به کشورهای مجاور خویش تجاوز آشکار نظامی می کند و آنرا به عنوان اصلی خدشه ناپذیر به جهان تحمیل می نماید.
در این تجاوز آشکار نظامی به ادعای ممالک غربی صدها نفر به قتل رسیده اند که همه آنها نظامی بوده اند.
آقای بان کی مون که دبیرکل سازمان ملل است و باید از منشور ملل متحد دفاع کرده و حافظ حق حاکمیت ملی و تمامیت ارضی اعضاء این سازمان باشد و بر اساس منشور ملل متحد تجاوز به یک کشور عضو را محکوم کند، با بی شرمی و در خدمت اظهار ارادت به امپریالیسم و صهیونیسم جهانی می گوید: "سازمان ملل متحد جزئیات وقایع رخ داده را نمی شناسد و به این جهت نیز نمی تواند بی طرفانه نظر دهد" !!؟؟. وی از "طرفین" دعوت می کند حداکثر آرامش ممکن را حفظ کرده و خودداری لازم را به عمل آورند و از تشدید اختلافات خطرناک و ویرانگر موجود خودداری کنند. آقای بان کی مون قاتل و مقتول، قربانی و ظالم را در یک ردیف قرار داده و از متجاوز تجلیل کرده به وی قوت قلب می دهد تا به کارش ادامه دهد. وی حاضر نیست اسرائیل متجاوز را محکوم کند. وی یک عروسک بی شخصیت بیش نیست.
این بهانه جوئی اسرائیل برای تجاوز به یک کشور و زورگوئی و گردن کلفتی به قدری وقیحانه است که حتی آقای رجب اردوغان نخست وزیر ترکیه که خودش در همدستی با امپریالیستها و صهیونیستها کشور ترکیه را به ماجراجوئی کشانده و مستقیما در تجاوز به سوریه دست دارد و در اوضاع داخلی سوریه دخالت می کند، برای حفظ "اعتبار" جهانی و فریب مردم ترکیه زبان به اعتراض گشوده و در مجلس ترکیه این اقدام اسرائیل را محکوم کرده است. آقای رجب اردوغان گفت: "حملات هوائی به دمشق غیر قابل پذیرش است و با هیچ بهانه ای قابل توجیه نیست و به نفع اسد تمام می شود".  این سخنان طیب اردوغان حاکی از آن است که اساسا نابودی تسلیحات ارسالیِ ادعائیِ نظامی ایران به حزب ﷲ  لبنان، حرف پوچ و دروغ صهیونیستهاست و بهانه ای بیش برای یک تجاوز آشکار نبوده است.
این تجاوزات اخیر اسرائیل بر اساس اظهارات سفیر سابق اسرائیل و کارشناسان اسرائیلی در آلمان با مشاوره و موافقت کامل آمریکا صورت گرفته اس. آنطور که گفته می شود، اخطاری به ایران است مبنی بر اینکه اسرائیل از این حق ویژه در دنیا برخوردار است تا به هر کشوری که تشخیص داد منافع و "امنیت" اسرائیل را تهدید می کند، با خیال راحت تجاوز کرده و صدای آمریکا و اروپا و جامعه جهانی نیز در نخواهد آمد.
البته این حق ویژه را جرج واکر بوش در زمان تجاوز به عراق بال و پر داد و این آئین را آورد که آمریکائیها باید دشمن را قبل از اینکه قوی شود و برای آمریکا موی دماغ گردد نابود کنند. تئوری تجاوزکارانه و ضد بشری آنها همین حفظ "منافع" و "امنیت" آمریکا بود و بر این اساس نیز هنوز عمل می کنند. اسرائیل به عنوان دست دراز شده آمریکا و کشوری که هرگز به پیمانهای جهانی احترام نمی گذارد و آنها را لگدمال می کند و طبیعتا بی آبروست، بهتر می تواند وظایفی را که خود آمریکا بهر دلیل قادر به اجرای آن نیست اجراء کند.
در این تجاوز آشکار به حریم یک کشور مستقل سازمان ملل متحد و کشتار صدها نفر مردم نظامی و غیر نظامی و سکوت رسانه های گروهی "دموکراتیک" و مراجع جهانی ازجمله سازمان عفو جهانی و یا سازمان ملل متحد نکته ای نهفته است که نباید آنرا به فراموشی سپرد. بتدریج این فضای ذهنی را در جهان از نظر روانی خلق می کنند که تجاوز به کشورهای جهان اگر به دست امپریالیستها و صهیونیستها صورت بگیرد امری طبیعی و قابل اغماض است. سرنوشت ملتهای جهان در دست امیال سودجویانه مشتی غارتگر جهانی قرار گرفته است که تا حد قتل عام آنها بدون ترس از پاسخگوئی و تنبیه پیش می روند. این تجاوز صهیونیستی-امپریالیستی نشان می دهد که آزادی و استقلال کشورهای جهان به موئی بند است و به "سخاوت امپریالیستی" بستگی دارد. به این ترتیب همه قوانین و پیمانهای جهانی از درجه اعتبار ساقط است و تنها قانون قهر است که به جهان حکومت می کند. قهر ارتجاعی و زورگویانه برای چپاول و غارت جهان.
آش بقدری شور شده است که مجمع ممالک عربی و مصر نیز ناچار شدند تجاوز به سوریه را محکوم کنند. شورای عرب از پیآمدهای این اقدام در منطقه برحذر داشت. البته فراموش نکنیم که پیآمدهای این اقدامات هم اکنون در تمام ممالک همجوار سوریه از عراق و لبنان گرفته تا ترکیه و اردن هویداست. میلیونها پناهنده سوریه در ترکیه و لبنان و بویژه اردن با توجه به ترکیب فلسطینی و اردنی جمعیت اردن و استبداد خاندان سلطنتی و فقر کشور اردن که طبقه حاکمه اش حقوق بگیر سازمان "سیا"ی آمریکا هستند، اوضاع اردن را بشدت متزلزل ساخته است. حمایت مالی و راهبردی قطر و عربستان سعودی از جهادیستها و تروریستهای اسلامی جهانی که آنها را به سوریه برای ایجاد جنگ داخلی گسیل داشته اند وضعی ایجاد کرده است که یادآور این تشبیه است که دیگر "سگ صاحبش را نمی شناسد". کسی نمی داند که کشتار قومی از کی آغاز می شود. تروریستهای مخوف و دست پروده امپریالیسم و ارتجاع سیاه منطقه به شدت مسلح شده اند و سلاحهای شیمیائی در اختیار دارند و از به کار بردن آن به دستور اربابان خویش ابائی ندارند. این سلاحها روزی بر ضد خود آمریکائی ها و فرانسوی ها و رهبران ممالک ترکیه و عراق و قطر و عربستان سعودی و مصر و... نیز بکار گرفته خواهد شد. جهادیستها در پی آنند که نظم دولتی کشور سوریه را برهم زنند. کشوری بی صاحب و درهم ریخته و غیر قابل نظارت برای سکوی پرش مسلحانه و عملیات تروریستی خویش به سایر کشورهای منطقه و اروپا خلق کنند. وضعیت نابسامان و خطرناکی در اثر این سیاستهای امپریالیستی تروریستی و صهیونیستی در همدستی با ارتجاع سیاه در منطقه بوجود آمده است. این اقدامات جنایتکارانه را که مهار آن از دست خودشان نیز دررفته است به بهانه حضور ایران در منطقه توجیه می کنند.
شورای ممالک عربی از سازمان ملل خواسته اند که در این زمینه فورا اقدام کند. آنها سیاه را سفید اظهار داشته اند: "این اقدام نقض جدی حق حاکمیت یک کشور عربی است".
دولت مصر هم که در تهران در کنفرانس ممالک غیر متعهد به کشور سوریه حمله کرد و دخالت خارجی برای سرنگونی رژیم بشار اسد را درست دانست، حال به مخالفت با تجاوز اسرائیل به سوریه برخاسته و آنرا محکوم کرده است. سکوت اخوان المسلمین در مصر و یا سکوت سازمان ممالک اسلامی می تواند در زمینه این مسئله ی حساس، خشم ملتهای عرب را برانگیزد و این ملتها حکومتهای خویش را همدست اسرائیل در نابودی کشور سوریه به حساب آورند. آقای مُرسی بیکباره به خاطر می آورد که این تجاوز که نقض آشکار حقوق بین الملل است، "جنگ داخلی" در سوریه را پیچیده تر می کند.
این اظهارات ممالک اسلامی کمی مسخره بنظر می آید. در سال گذشته در ماه نوامبر کشور سوریه با اکثریت آراء از مجمع کشورهای عربی اخراج شد و قرار شد که جای بشار اسد را به رهبر خودفروخته اپوزیسیون سوریه بدهند. آنها اپوزیسیون سوریه را از نظر دیپلماتیک برسمیت شناختند و این اقدام مسخره خویش را به تقریبا 130 کشور جهان نیز در نشست مراکش تحمیل کردند. این آمار تا چه حد صحیح است بر ما معلوم نیست، ولی رسانه های گروهی غرب که در این دروغ پراکنی ها و جعل اخبار همدست عربستان سعودی و اوباما هستند به انتشار آن اقدام کرده اند. آنها در مراکش به عنوان " گروه دوستانِ" سوریه، بیانیه مشترکی انتشار داده اند که در آن نشست 130 کشور "دوست" مانند آمریکا و پاره ای ممالک اروپائی، اتحاد مخالفان سوریه را به عنوان نماینده مشروع کشور سوریه برسمیت شناخته اند.   
آقای غسان هیتو کُرد تبار تبعه آمریکا، کارمند "شورای دموکراسی آمریکا" با حقوق 80 هزار دلار در ماه رهبر آمریکائی اوپوزیسیون سوریه شده که بخودش نام نخست وزیر حکومت انتقالی را نهاده است. وی در مجمع عمومی کشورهای عربی در قطر جای سوریه را اشغال کرده است و مورد تائید شخص اوباماست. رهبر "بی تاج و تخت" آمریکائی که مورد تائید مردم سوریه نیست و حتی مردم سوریه وی را نمی شناسند، مدعی است که دولت قانونی و انتقالی سوریه است و جای سوریه را در مجمع ممالک عربی اشغال کرده است. نخستین سخنان این عروسک خیمه شب بازی این بوده که به بشار اسد هشدار بدهد از بکار بردن تسلیحات شیمیائی برای مقاصدش خودداری کند. وی فقط بلندگوی دروغها و اکاذیب تبلیغاتی امپریالیستهاست.
حال با تجاوز اسرائیل به سوریه پرده های این نمایشنامه آمریکائی بالا رفته است. کسانی که خود مخالف حزبﷲ لبنان، کشور ایران و حکومت سوریه هستند و در جنایات و آدمکشی تروریستهای جهادیست و القاعده در سوریه دست دارند و آنها را از اقصی نقاط جهان به سوریه می فرستند، حال مجبورند برای فریب افکار عمومی برای نقض حق حاکمیت سوریه اشک تمساح بریزند. با منطق آنها باید با رژیم صهیونیستی اسرائیل هماهنگی کنند و مسرور باشند که این تجاوز به سوریه صورت گرفته است. اپوزیسیون سوریه به رهبری غسان هیتو تا کنون سخنی نگفته است و تجاوز به سرزمین سوریه را که برای وی سرزمین بیگانه است، محکوم نکرده است. غسان هیتو که اساتید آمریکائی اش به وی آموخته اند که حق حاکمیت ملی یک اصل خدشه ناپذیر جهانی نیست می داند که ارزش و اعتبار این حق وابسته به نوع حکومت و رابطه دوری و نزدیکی آن با امپریالیسم و صهیونیسم است.
وضعیت اپوزیسیون خودفروخته ایران نظیر سازمان مجاهدین ضد خلق و یا آن "چپ" های خودفروخته ای که هوادار تجاوز به ایران، لیبی، سوریه، افغانستان، عراق، لبنان بوده و هستند، بسیار زار شده است. وضعیت سوریه که یک مسئله راهبردی منطقه ای و جهانی است و به سرنوشت مردم میهن ما نیز وابسته است طوری شده که مشت عمال ایرانی "چپ" و راست امپریالیسم را باز کرده است. آنها همه باید یک صدا در کنار جبهه "دوستان سوریه" قرار گیرند که نقش صهیونیستها و امپریالیستها در آن برجسته شده است.
 
بر گرفته ازتوفان شماره  159 خرداد ماه 1392،  ژوئن سال 2013،  ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)
صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه جهانی اینترنت.       www.toufan.org
نشانی پست الکترونیکی(ایمیل).                                    toufan@toufan.org