جنبش عظیم 22 خرداد و بر آمد آن علیۀ باند کودتاچی و مافیای حاکم کل نظام پوسیدۀ استبدادی اسلامی را لرزاند و رژیم را به شدت تضعیف نمود. ولی فقیه می پنداشت با یک تشر و با کیش دادن لباس شخصیﻫﺎ و مأموران آدمخوار اطلاعاتی به سوی مردم و سرکوب و کشتار و شکنجه و اعتراف گیری و وحشیانه ترین اقدامات ضد انسانی می تواند به آرامی حکومت کند و رأی"85 درصدی" را وسیلهﺍﻯ برای مشروعیت نظام کثیفش تبدیل نماید. لیکن سرکوب مبارزات مردم، دستگیری و محاکمۀ معترضین به تقلب انتخاباتی، پلیسی کردن فضای جامعه، تشدید فشار بر زنان، قلع و قمع باقیماندۀ مطبوعات، تشدید فشار به زندانیان سیاسی که همه در خدمت تقویت استبداد حاکم است، حامل این توهم عقب مانده است که می توان با قلدری و زور همواره بر مسند قدرت تکیه زد. معلوم نیست که این حضرات چند سرنوشت مشابه خویش را باید شاهد باشند تا پا به فرار بگذارند. سرکوب، همیشه نشانۀ ضعف و ترس رژیم است و نه نشانۀ قدرت. رژیمی به اسلحه تهدید و زور و شکنجه متوسل می گردد که به خط آخر رسیده است و راه دیگری برای بقای خویش نمی بیند. رژیم جمهوری اسلامی با تشدید شکنجه و سرکوب مذبوحانه تلاش دارد مردم را مرعوب نماید تا بلکه چند صباحی بر عمر نکبتبارش بیافزاید.
مبارزات مردم ایران نه تنها در اثر اعمال وحشیانۀ رژیم خاموش نگردیده است بلکه در اشکال مختلف ادامه دارد و مردم از هر فرصتی سود جسته و به جمهوری اسلامی یورش می برند. فریاد "زندان، شکنجه و اعتراف، دیگر اثر ندارد"، شعار "مرگ بر دیکتاتور" و "مرگ برخامنهﺍﻯ" در تظاهرات روز قدس و اعتراضات جهانی علیه باند کودتاچی و آدمخوار حاکم، خواب از چشمان مرتجعیین ربوده و آنها را از آیندۀ خود بیمناک کرده است. درچنین شرایطی بازگشائی دانشگاهﻫﺎ و مدارس ایران نمی تواند وحشت مرگ در دل جمهوری اسلامی و باند حاکم نیاندازد. دانشجویان که همواره در صف مقدم مبارزۀ ضد استبدادی و ضد امپریالیستی نقش مترقی ایفا کردهﺍند در شرایطی در سر کلاس درس حضور می یابند که صدها تن از یارانشان در دو ماه اخیر بازداشت شده و در زندان به سر می برند و دهﻫﺎ تن در زیر شکنجهﻫﺎﻯ قرون وسطائی جان باختند و خاطرۀ حملۀ وحشیانه به کوی دانشگاه تهران و ضرب وشتم دانشجویان توسط شعبان بی مخﻫﺎﻯ لباس شخصی و عمله و مزدور رژیم هنوز تازهﺍند و از یاد نرفته است.
دانشجویان با تجاربی جدید و کوله باری از شرکت در مبارزات تودهﺍﻯ و میلیونی اخیر بار دیگر در صحن دانشگاه حاضر می شوند. سردمداران رژیم کودتا بارها نارضایتی و بیم خود را از بازگشائی دانشگاهﻫﺎ ابراز داشتهﺍند و از امنیتی کردن فضای آموزشی و آکادمیک و "انقلاب فرهنگی اسلامی" سخن گفتهﺍند. احضار شماری از دانشجویان دانشگاهﻫﺎﻯ زنجان و بابل و شیراز... به کمیتۀ انضباطی و محکوم کردن تعدادی از دانشجویان به زندان نشان از تعرض جدید به دانشجویان و مهار جنبش دانشجوئی دارد. لیکن تمام اقدامات رژیم کودتا و منفور جمهوری اسلامی نشان ازهراس از اوج گیری اعتراضات دانشجوئی است، اعتراضاتی که این بار بیشتر به بیرون از دانشگاه و جنبش عمومی مردم در بعد از 22 خرداد نظر دارد و خود نیز در این جنبش باشکوه فعالانه نقش ایفا نموده است و با آن پیوندی نزدیک دارد. با توجه به کمیت جنبش دانشجوئی و حضور عظیم دختران در صحن دانشگاهﻫﺎﻯ ایران و شرکت فعال دانشجویان در اعتراضات خیابانی اخیر این امید می رود که دانشجویان در سال تحصیلی جدید قدرتمند تر از پیش در مقابل دیو استبداد صف آرائی کنند و نقش شایان توجهﺍﻯ درپیکار علیۀ ارتجاع جمهوری اسلامی ایفا نمایند.
همان طور که بارها طرح کردهﺍیم نیاز جنبش دانشجوئی در شرایط کنونی ایجاد کنفدراسیون واحد و سراسری دانشجویان است که بتوان با برنامه و اهداف واحد صنفی ــ سیاسی دمکراتیک، وسیع ترین قشردانشجو را در آن متشکل کرد و به فعالیت دراز مدت پرداخت. چنین تشکیلات تودهﺍﻯ و دموکراتیکی می تواند در برگیرندۀ منافع عام تودۀ دانشجو صرف نظر از مرام و مذهب و ملیت باشد. چنین سازمانی در اهداف و وظایف دموکراتیک خود نمی تواند نسبت به سرنوشت سایرستمدیدگان جامعه نظیر کارگران، زحمتکشان، زنان، معلمان، کارمندان... بی تفاوت باشد. این تشکیلات ماهیتاً دموکراتیک و ضد امپریالیستی است و مخالف تحریم اقتصادی و هر نوع دخالت خارجی در امور داخلی ایران است. خواست جدائی دین از دولت و آموزش و لغو حجاب اجباری، برچیدن تفکیک جنسیتی (آپارتاید جنسی)، آزادی بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی، اخراج نیروهای انتظامی، حراست و بسیج و تفتیش عقاید از صحن دانشگاه...... خواست عموم دانشجویان است. تنها با تأسیس چنین تشکلی است که می توان با دفاع از منافع عام جنبش دانشجوئی به طور جدی و یکپارچه و در اتحاد با کارگران و زحمتکشان در مقابل رژیم تاریک اندیش جمهوری اسلامی ایستاد و آن را به چالش گرفت. جنبش دانشجوئی نباید به نردبان قدرت یابی جناحی از رژیم بدل شود. خط کشی با تمامیت نظام فاشیستی جمهوری اسلامی و افشای بی امان جریاناتی که به قانون اساسی اسلامی دل بستهﺍند و در این چهار چوب دانشجویان را به مبارزه فرا می خوانند، نخستین پیش شرط هر نوع موفقیتی برای پیشروی جنبش دانشجوئی است.
نکتۀ قابل توجه دیگر این است که دانشجویان باید درعین طبیعی ترین نوع زندگی در میان مردم و با مردم درصدد کسب حداکثر فایده با دادن حداقل قربانی باشند. باید از فعالیت کاملاً علنی و ماجراجوئی خودداری کرده و تداوم کارمبارزه را تضمین نمود. جنبش دانشجوئی باید با هوشیاری و خط کشی روشن با جریانات مشکوک وعلنی گرا که به نام "چپ و کمونیست" به سمپاشی مشغولند، برزمد و بر پاکیزگی مبارزۀ دموکراتیک، ضد امپریالیستی وعدالت خواهانۀ این جنبش که سنت دیرینهﺍﻯ دارد تأکید ورزد.
حزب ما به دانشجویان به مناسبت بیداری و پیکارجوئی و شجاعت آنها درود می فرستد و با تمام قوا ازمبارزاتشان پشتیبانی میکند. مارکسیست لنینیستﻫﺎﻯ درون این جنبش باید به حزب طبقۀ کارگر ایران، حزب کارایران (توفان) بپیوندند و از رهنمودهای این حزب در کار مبارزۀ خویش با دورنمای کمونیستی سود جویند.
نقل از توفان الکترونیکی شماره 39 مهر ماه 88 نشریه الکترونیکی حزب کارایران
مبارزات مردم ایران نه تنها در اثر اعمال وحشیانۀ رژیم خاموش نگردیده است بلکه در اشکال مختلف ادامه دارد و مردم از هر فرصتی سود جسته و به جمهوری اسلامی یورش می برند. فریاد "زندان، شکنجه و اعتراف، دیگر اثر ندارد"، شعار "مرگ بر دیکتاتور" و "مرگ برخامنهﺍﻯ" در تظاهرات روز قدس و اعتراضات جهانی علیه باند کودتاچی و آدمخوار حاکم، خواب از چشمان مرتجعیین ربوده و آنها را از آیندۀ خود بیمناک کرده است. درچنین شرایطی بازگشائی دانشگاهﻫﺎ و مدارس ایران نمی تواند وحشت مرگ در دل جمهوری اسلامی و باند حاکم نیاندازد. دانشجویان که همواره در صف مقدم مبارزۀ ضد استبدادی و ضد امپریالیستی نقش مترقی ایفا کردهﺍند در شرایطی در سر کلاس درس حضور می یابند که صدها تن از یارانشان در دو ماه اخیر بازداشت شده و در زندان به سر می برند و دهﻫﺎ تن در زیر شکنجهﻫﺎﻯ قرون وسطائی جان باختند و خاطرۀ حملۀ وحشیانه به کوی دانشگاه تهران و ضرب وشتم دانشجویان توسط شعبان بی مخﻫﺎﻯ لباس شخصی و عمله و مزدور رژیم هنوز تازهﺍند و از یاد نرفته است.
دانشجویان با تجاربی جدید و کوله باری از شرکت در مبارزات تودهﺍﻯ و میلیونی اخیر بار دیگر در صحن دانشگاه حاضر می شوند. سردمداران رژیم کودتا بارها نارضایتی و بیم خود را از بازگشائی دانشگاهﻫﺎ ابراز داشتهﺍند و از امنیتی کردن فضای آموزشی و آکادمیک و "انقلاب فرهنگی اسلامی" سخن گفتهﺍند. احضار شماری از دانشجویان دانشگاهﻫﺎﻯ زنجان و بابل و شیراز... به کمیتۀ انضباطی و محکوم کردن تعدادی از دانشجویان به زندان نشان از تعرض جدید به دانشجویان و مهار جنبش دانشجوئی دارد. لیکن تمام اقدامات رژیم کودتا و منفور جمهوری اسلامی نشان ازهراس از اوج گیری اعتراضات دانشجوئی است، اعتراضاتی که این بار بیشتر به بیرون از دانشگاه و جنبش عمومی مردم در بعد از 22 خرداد نظر دارد و خود نیز در این جنبش باشکوه فعالانه نقش ایفا نموده است و با آن پیوندی نزدیک دارد. با توجه به کمیت جنبش دانشجوئی و حضور عظیم دختران در صحن دانشگاهﻫﺎﻯ ایران و شرکت فعال دانشجویان در اعتراضات خیابانی اخیر این امید می رود که دانشجویان در سال تحصیلی جدید قدرتمند تر از پیش در مقابل دیو استبداد صف آرائی کنند و نقش شایان توجهﺍﻯ درپیکار علیۀ ارتجاع جمهوری اسلامی ایفا نمایند.
همان طور که بارها طرح کردهﺍیم نیاز جنبش دانشجوئی در شرایط کنونی ایجاد کنفدراسیون واحد و سراسری دانشجویان است که بتوان با برنامه و اهداف واحد صنفی ــ سیاسی دمکراتیک، وسیع ترین قشردانشجو را در آن متشکل کرد و به فعالیت دراز مدت پرداخت. چنین تشکیلات تودهﺍﻯ و دموکراتیکی می تواند در برگیرندۀ منافع عام تودۀ دانشجو صرف نظر از مرام و مذهب و ملیت باشد. چنین سازمانی در اهداف و وظایف دموکراتیک خود نمی تواند نسبت به سرنوشت سایرستمدیدگان جامعه نظیر کارگران، زحمتکشان، زنان، معلمان، کارمندان... بی تفاوت باشد. این تشکیلات ماهیتاً دموکراتیک و ضد امپریالیستی است و مخالف تحریم اقتصادی و هر نوع دخالت خارجی در امور داخلی ایران است. خواست جدائی دین از دولت و آموزش و لغو حجاب اجباری، برچیدن تفکیک جنسیتی (آپارتاید جنسی)، آزادی بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی، اخراج نیروهای انتظامی، حراست و بسیج و تفتیش عقاید از صحن دانشگاه...... خواست عموم دانشجویان است. تنها با تأسیس چنین تشکلی است که می توان با دفاع از منافع عام جنبش دانشجوئی به طور جدی و یکپارچه و در اتحاد با کارگران و زحمتکشان در مقابل رژیم تاریک اندیش جمهوری اسلامی ایستاد و آن را به چالش گرفت. جنبش دانشجوئی نباید به نردبان قدرت یابی جناحی از رژیم بدل شود. خط کشی با تمامیت نظام فاشیستی جمهوری اسلامی و افشای بی امان جریاناتی که به قانون اساسی اسلامی دل بستهﺍند و در این چهار چوب دانشجویان را به مبارزه فرا می خوانند، نخستین پیش شرط هر نوع موفقیتی برای پیشروی جنبش دانشجوئی است.
نکتۀ قابل توجه دیگر این است که دانشجویان باید درعین طبیعی ترین نوع زندگی در میان مردم و با مردم درصدد کسب حداکثر فایده با دادن حداقل قربانی باشند. باید از فعالیت کاملاً علنی و ماجراجوئی خودداری کرده و تداوم کارمبارزه را تضمین نمود. جنبش دانشجوئی باید با هوشیاری و خط کشی روشن با جریانات مشکوک وعلنی گرا که به نام "چپ و کمونیست" به سمپاشی مشغولند، برزمد و بر پاکیزگی مبارزۀ دموکراتیک، ضد امپریالیستی وعدالت خواهانۀ این جنبش که سنت دیرینهﺍﻯ دارد تأکید ورزد.
حزب ما به دانشجویان به مناسبت بیداری و پیکارجوئی و شجاعت آنها درود می فرستد و با تمام قوا ازمبارزاتشان پشتیبانی میکند. مارکسیست لنینیستﻫﺎﻯ درون این جنبش باید به حزب طبقۀ کارگر ایران، حزب کارایران (توفان) بپیوندند و از رهنمودهای این حزب در کار مبارزۀ خویش با دورنمای کمونیستی سود جویند.
نقل از توفان الکترونیکی شماره 39 مهر ماه 88 نشریه الکترونیکی حزب کارایران