بیانیۀ مشترک
کارگران، جوانان و خلقﻫﺎﻯ اروپا و جهان نمی خواهند برای بحران نظام سرمایهﺩاری تاوان بدهند
پایداری در قبال طرحﻫﺎﻯ ریاضت کشی را در سراسر اروپا گسترش دهیم
پایداری طبقۀ کارگر و خلقﻫﺎ در قبال تعرض سرمایه بدون تأخیر بود و در همه جا گسترش پیدا کرد. روزهای متوالی اعتصاب، بسیاری اعتصابات عمومی، در کشورهای مختلف برپا گردید. خشم و عزم نبرد در مسیر رد تاوان بحران نظام، بدهکاریﻫﺎﻯ الیگارشی مالی و طرحﻫﺎﻯ ریاضت کشیﺍش خیلی بالا گرفته است. خشمی که باعث نگرانی شدید بورژوآزی و احزاب اصلاح طلب گشته، که به هواداری از سیاستﻫﺎﻯ ریاضت کشی برخاسته و قصد اجرایشان را دارند. اینان از نوعی "تقسیم فداکاری" دم می زنند! که فقط شامل کارگران و خلقﻫﺎ می شود. لازم است که پایداری کارگران و خلقﻫﺎ، در سطح ملی و بین المللی، گسترش یافته و برجسته شود. قرار و مدارها، خاصه برای جنبش سندیکائی، از پیش برای پائیز گذاشته شدهﺍند: ما کوشش خواهیم کرد که قرارها حتیﺍلامکان گسترده و موفقیت آمیز، بیان نیرومند انترناسیونالیسم و اتحاد طبقۀ کارگر باشد. فعالیت برای وحدت طبقۀ کارگر یک ضرورت حیاتی است. چون این طبقۀ کارگر است که اضافه ارزش ایجاد می کند، اوست که می تواند بر سرمایه فشاری قابل توجه وارد نماید. او ستون فقرات مبارزات جاری علیۀ سرمایه در مسیر تحول اجتماعی است. در تمام کشورهای اتحادیۀ اروپا، طبقۀ کارگر اولین نیروئی بود که در قبال حملات کارفرمایان، دول سرمایهﺩاری، کمیسیون بروکسل، صندوق بین المللی پول و... پایداری کرد. سندیکا نخستین وسیلۀ پایداری طبقۀ کارگر، ابزار مقاومت تودۀ کارگران در شهرها و روستاهاست. جنبش سندیکائی، بر اثر سیاستﻫﺎﻯ سازش طبقاتی که در درون آن بسط یافته بود، گرفتار تجزیه و ضعف گردید. ولی امروز، جریانﻫﺎ، سندیکالیستﻫﺎ و... بر آنند که سندیکاها را در مسیر مبارزۀ طبقاتی سوق داده و بر این مبنا، مبارزات هدفمندی بسط یافته است. ما از سندیکالیسمی که در مسیر مبارزۀ طبقاتی حرکت می کند پشتیبانی کرده و از کارگران می خواهیم که خود را در سندیکاها سازمان بدهند، برای وحدت جنبش سندیکائی بر اساس مواضع مبارزۀ طبقاتی تلاش نمایند. ما اقدامات سندیکاها برای طرد فعالین مبارز را افشا و علیۀ این اقدامات می رزمیم. ما برای گسترش همبستگی بین المللی، برای ابتکارات سندیکائی در مسیر تقویت مبارزۀ کارگران در سطح ملی و بین المللی فعالیت می کنیم. کارگران مهاجر، با مجوز و بدون مجوز، "مجاز یا غیر مجاز"، بخشی از طبقۀ کارگر در هر کشورند. این نیروی کار مورد احتیاج مونوپلﻫﺎست، که محروم از حقوق، استثمار می شود. در رقابت شدید مونوپلﻫﺎ در بخشﻫﺎئی که نمی توانند تولید را جا بجا کنند، این نیروی کار اهمیت زیادی دارد. در چنین شرایطی، اعتصاب موفقیت آمیز کارگران بدون مجوز در فرانسه برای این که به رسمیت شناخته شوند، حاوی اهمیت خیلی زیادی است و به کسانی که در این جبهه می رزمند دلگرمی می دهد. این اعتصاب هشت ماهه با حمایت سندیکاها، انجمنﻫﺎﻯ زنان، سازمانﻫﺎی دمکراتیک و همۀ احزاب چپ روبرو شد. نمایش مشخصی بود در اثبات این که مهاجران پیش از هر چیز کارگر و بخشی از طبقۀ کارگرند. این نمایش محرک یک جنبش همبستگی قابل توجه در میان افکار عمومی بود، پادزهری حقیقی در قبال اقدامات نفاق افکن الیگارشی مالی و ارتجاع، که بی وقفه در حال رشد است. این کارگران، اعم از زن و مرد، می روند تا جای کامل خود را در مبارزات جمعی برای رد تاوان بحران نظام سرمایهﺩاری، به دست آورند. کارگران بخش دولتی، زحمتکشان در واحدهای کشوری ( شهرداریﻫﺎ، استانﻫﺎ و مناطق و... )، همگی زیر فشار طرحﻫﺎﻯ تقلیل بودجه دول، نهادهای عمومی و نیمه عمومی، قرار دارند. تعطیل پستﻫﺎ و شغلﻫﺎ، دهﻫﺎ هزار نفر را در تمام کشورها در بر می گیرد. دستمزدها قطع شدهﺍند، مورد یونان که دولت سوسیالیست از پرداخت دو ماه حقوق شاغلان طفره می رود. باید علیۀ خصوصی سازی جنگید. کارگران خدمات دولتی هم برای مزد و اشتغال مبارزه می کنند... باید دستجمی در قبال سیاستﻫﺎﻯ تعطیل خدمات عمومی ایستاد و مبارزه کرد.
زیر بار طرحﻫﺎﻯ ریاضت کشی، نظامیگری و جنگﻫﺎﻯ امپریالیستی نرویم
بحران نظام سرمایه داری و امپریالیست جهانی تمام تضادها را تشدید کرده، که بیش از پیش خصلتی خشونت بار پیدا کرده است. برای تحمیل طرحﻫﺎﻯ غلیظ ریاضت کشی، الیگارشی مالی به سرکوب روی آورده، زرادخانۀ خود را جهت جنائی جلوه دادن مبارزات کارگری و تودهﺍﻯ تقویت می کند. رقابت شدید برای کنترل بازارها و مواد خام، در ستیزها و جنگﻫﺎﻯ جاری نمایان است. جنگ تهوع آوری که قدرتﻫﺎﻯ امپریالیستی و بازوی مسلح شان، ناتو، علیۀ خلق افغانستان به راه انداختهﺍند، حکایت از کنترل آتی گاز و معادن زیرزمینی دارد. به همین خاطر است که ما می گوئیم "ما تاوان بحران شما را نخواهیم داد، مخارج جنگﻫﺎﻯ شما را نخواهیم پرداخت".
می گوئیم که پول نباید صرف جنگ و نظامیگری گردد. باید آن را برای برطرف کردن نیازهای اجتماعی، آموزش، سلامتی، حمایت اجتماعی در خدمت بیشترین تعداد به کار گرفت. می گوئیم که "واحدهای ناتو باید از افغانستان خارج شوند" و "واحدهای امپریالیستی باید عراق را ترک کنند." ایضاً، ما با خلق فلسطین و با مردم غزه همبستگی داریم، که از ماهﻫﺎ در یک محاصرۀ غیر انسانی به سر می برد، که توسط دولت ارتجاعی اسرائیل سازمان داده شده است. همراه با نیروهای مترقی در سراسر جهان، ما سیاست جنائی صیهونیسم را محکوم کرده و خواهان برداشتن فوری محاصره هستیم. ما همدستی اتحادیۀ اروپا با صیهونیسم را مردود می دانیم. ما از مبارزۀ خلق فلسطین، برای این که حقوق ملی اش واقعاً به رسمیت شناخته شود، پشتیبانی می کنیم.
بدیلی در مسیر قطع ارتباط با نظام سرمایهﺩاری و امپریالیست
طرحﻫﺎﻯ غلیظ ریاضت کشی تمام اقشار مردم را در برمی گیرد. فعالیت برای اتحاد همۀ اقشار قربانی این سیاست پس رفت اجتماعی بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد. کوشش ما این است که این وحدت شکل گیرد، جبههﺍی که تاوان بحران نظام سرمایهﺩاری را نپذیرفته و سیاستﻫﺎﻯ ریاضت کشی را مردود بداند. ما می گوئیم که این بانکﻫﺎ، سهامداران، الیگارشی مالی، اینها هستند که باید تاوان بحرانشان را بپردازند. ما می خواهیم با همۀ نیروهای سیاسی و اجتماعی، که یک چنین دیدی دارند و مایلند که با بسیج نیرومند مردم برای تحقق آن مبارزه کنند، همکاری داشته باشیم. عمق این بحران به شدت لزوم فعالیت مشترک برای قطع ارتباط با نظام سرمایهﺩاری را ایجاب می کند. باید سیاستﻫﺎئی اتخاذ نمائیم که بر روی محاسبات اجتماعی و مشخص تأکید داشته و از همین امروز، با بسیج هرچه بیشتر مردم، برای به کرسی نشاندنشان مبارزه کنیم. این مطالبات باید مبنای برنامۀ قطع ارتباط احزاب سیاسی ائتلاف، نیروهای اجتماعی، سازمانﻫﺎﻯ تودهﺍی و... باشد. ما از همۀ امکانات سیاسی و دمکراتیک، حتی انتخابات، بهره می گیریم تا صدای خود را به گوش همگان برسانیم، زمینه را برای پذیرش مواضع خود آماده کنیم. به عنوان احزاب و سازمانﻫﺎﻯ مدعی طبقۀ کارگر، ما بر این باوریم که تنها گریزگاه واقعی، ممتد و موثر، در قبال بحران نظام سرمایهﺩاری امپریالیستی، برانداختن آن و استقرار سوسیالیسم است. تمام مبارزۀ ما در همین دورنما نهفته است.
زنده باد مبارزۀ طبقۀ کارگر، جوانان و خلقﻫﺎ در مسیر رد بار بحران!
این الیگارشی است که باید بار بحرانش را به دوش بکشد!
زنده باد همبستگی بینﺍلمللی!
پاریس، ژوئن 2010
احزاب عضو کنفرانس بین المللی CIPOML:
حزب کمونیست کارگران دانمارک، حزب کمونیست اسپانیا ( مارکسیست – لنینیست )، حزب کمونیست کارگران فرانسه، سازمان احیای حزب کمونیست یونان ( 1955 – 1918 )، پلاتفرم کمونیستی ایتالیا، سازمان مارکسیست – لنینیستی انقلاب نروژ، حزب کمونیست انقلابی ترکیه. ناظر: سازمان برای ایجاد حزب کمونیست کارگران آلمان.
ترچمه وتکثیر از حزب کارایران(توفان)