۱۳۸۷ خرداد ۷, سه‌شنبه

مخالفت با خروج فوری و بی قید و شرط تجاوزگران از عراق یک نظریه ارتجاعی و ضد بشری است


جنبش ضد جنگ در پنجمین سالگرد تجاوز امپریالیستها به عراق با شکوه هر چه بیشتری برگذار گردید. انسانهای شیفته صلح و حیثیت انسانی که از جنایات امپریالیستها وجدانشان معذب است به خیابانها آمده و نفرت بی انتهای خویش را نسبت به این همه بربریت سرمایه داری فاشیستی ابراز داشتند.
در دنیای ما هیچ انسان آزاده ای را پیدا نمی کنید که از تجاوز به عراق حمایت کند. هیچ انسان آزاده ای را پیدا نمی کنید که از خروج فوری بربرها از عراق و پایان دادن به تجاوز و پرداخت خسارت به مردم بیچاره عراق حمایت نکند. هیچ انسان دموکرات و بشردوستی را پیدا نمی کنید که از قتل عام مردم عراق به بهانه مسلمان بودن و بنیادگرا بودن و ... حمایت کرده و مبارزه این ملت را برای رهائی ملی و آزادی کشورشان محکوم ننماید.
ولی در بین ما ایرانیها، فاشیستهائی هستند که تمایلی ندارند تا امپریالیستها از عراق خارج شوند. آنها به شما می گویند که اگر جنایتکاران و قاتلان حرفه ای امپریالیستهای متجاوز از عراق خارج شوند دولت عراق به دست “بنیادگراها“ خواهد افتاد و آنها ترجیح می دهند که کشور عراق اشغال باشد و آدمکشان حرفه ای آمریکائی آنقدر عراقی “بنیادگرا“ به قتل برسانند تا اسلام بنیادگرا در جهان از بین برود. بنظر آنها تا “مسلمان بنیادگرا“ در جهان وجود دارد امپریالیستها و بربرهای متجاوز حق دارند برای سایر ممالک تصمیم بگیرند و مسلمانان را به قتل برسانند و کشور آنها را اشغال کرده و در آنجا سکنی گزینند. آنها برای امپریالیستها حقوق نژاد برتر را قایلند و آنها را در قتل عام سایر خلقها محق می دانند. استدلال آنها این است که اسلام دین ارتجاعی است تو گوئی سایر ادیان و بویژه طرز تلقی خود آقای بوش از مذهب مسیحیتش مترقی و انقلابی است. آنها حق تفسیر اینکه چه کسی بنیادگرا و چه کسی آزادیخواه بوده و برای پایان دادن به اشغال کشور مبارزه می کند را به عهده آقای جرج بوش گذارده اند. ولایت فقیه آنها که حق صدور فتوا دارد جرج واکر بوش است. بنظر آنها تا مسلمان در جهان هست که طبیعتا مانند سایر ادیان خطر بنیادگرائی را می تواند بالقوه در خود داشته باشد تجاوز امپریالیستی و آدمکشی آدمکشان حرفه ای قابل توجیه است.
این طرز تفکر طبیعتا شامل حال ایران هم می شود. آنکه شیوه تفکرش در مورد عراق و افغانستان و فلسطین و لبنان فاشیستی است نمی تواند در مورد ایران مترقی از کار در آید. آنها در مورد ایران هم منتظرند امپریالیستها و صهیونیستها به ایران حمله کنند تا آنها در پا رکابی امپریالیستها در ایران به جنگ مسلحانه داخلی دست زده به خیال خودشان که بکلی در کره مریخ زندگی می کنند در تحت توجهات امپریالیستها در ایران “سوسیالیسم“ را مستقر کنند. سوسیالیسم آنها سوسیالیسم جرج بوش ها و تروتسکیستهاست.
این فاشیستها از خروج بی قید و شرط تجاوزکاران از عراق حمایت نمی کنند. و می خواهند افکار فاشیستی خویش را به عنوان “انقلابی“ و “چپ“ بخورد جماعت دهند. حال آنکه کمونیستها هرگز از بربریت و تجاوز دفاع نکرده و همواره مخالف آن بوده اند. مردم عراق دارای این حقوق دموکراتیک و قانونی هستند که خودشان سرنوشت خودشان را تعیین کنند و به آقا بالا سر و ولی فقیه نیازی نداشته باشند. این “انقلابیهای“ ایرانی در عمل سراپا ضد دموکرات اند و در سیاست به عامل دست استعمار بدل می شوند و در تئوری لیبرالیسم را به جای سوسیالیسم می گذارند و مبارزه طبقاتی را نفی می کنند.
مردم قهرمان عراق و جنبش مقاومت آن حق دارند با هر وسیله ایکه در دست دارند و یا به کف می آورند به “وحشیانه ترین“ وضعی دمار از روزگار این جنایتکاران تجاوزکار بدر آورند. مردم عراق حق دارند برای رهائی کشورشان در مقابل این دیوهای لیبرال قد علم کنند و نگذارند که کشورشان و مردمشان به گروگانهای امپریالیستها بدل شوند. مبارزه مردم عراق یک مبارزه دموکراتیک و ملی و مبارزه ای بر ضد تروریسم است.
امپریالیست آمریکا در آستانه ششمین سالگرد تجاوز به عراق جنایات خویش را مجددا مورد تائید قرار داد و همان دروغهای قبلی را تکرار کرد و از سرنگونی رژیم صدام حسین تجلیل کرد و تجاوز غیر قانونی و جنایتکارانه خویش را مورد تائید قرار داد. امپریالیست آمریکا از رژیم دست نشانده چلبی ها در بغداد و کردستان حمایت کرد و خائنین به خلق عراق و خلقهای منطقه را ستایش نمود. در طی این دوران جنبش مقاومت مردم عراق حداقل 4 هزار نفر سرباز رسمی متجاوز آمریکائی را بدیار عدم فرستاده است. پاره ای از این سربازان خارجی کلیدهای بهشت را به گردن داشتند. به آنها وعده داده بودند که اگر زنده به آمریکا برگشتند به آنها کارت سبز خواهند داد و خانواده های آنها اجازه اقامت دائم در آمریکا پیدا خواهند کرد. نخستین سرباز آمریکائی که در جنگ کشته شد از اهالی آمریکای جنوبی بود که جسد شوهرش را به زن و بچه اش بهمراه یک کارت سبز تقدیم کردند. کلید بهشت آمریکائی مدرن است و “بنیاد شهید“ آمریکا به وعده هایش برای “جانبازان جنگ“ عمل می کنند.
از تعداد کشته های ارتش مزدوران حرفه ای و آدمکشان شرکتهای خصوصی آمار رسمی در دست نیست. روزنامه ها می نویسند که در داخل عراق 155 هزار ارتش منظم رسمی آمریکائی وجود دارد که توسط 180 هزار افراد ارتش خصوصی تقویت می شوند. از این عده 48 هزارنفرشان مزدورند. بهمین جهت از یک ارتش خصوصی که در عراق می جنگد و تابع هیچ قانون بین المللی نیست سخن می رود. 170 شرکت این ارتش خصوصی را رهبری می کنند. مقررات کنوانسیون ژنو ناظر بر اعمال ارتشهای رسمی و منظم و قانونی است و نه ناظر بر اعمال ارتشهای خصوصی که از مزدوران و آدمکشان حرفه ای و جنایتکاران بین المللی تشکیل شده است. این ارتش پول می گیرد تا آدم بکشد و رفتارش بسیار وحشیانه بوده و در قتل عام مردم شرکت وسیع دارد.
امپریالیستها برای فرار از زیر بار مقررات بین المللی کلاه شرعی پیدا کرده اند. یک سرباز رسمی آمریکا حق شکنجه کسی را ندارد ولی یک چاقوکش حرفه ای و یا آدمکش تجاوز کار که از طریق شرکتهای خصوصی به عراق آمده است از هیچ قانونی پیروی نمی کند و می تواند بدون واهمه از تعقیب قانونی و افتضاحات بین المللی به عمل جنایتکارانه ای دست زند و نتیجه شکنجه اش را به مقامات رسمی تقدیم کند.
امپریالیست آمریکا در عراق دو نوع ارتش دارد. ارتش رسمی که بودجه آنرا کنگره تعیین می کند و تابع قوانین و مقررات ارتش آمریکاست و ارتش غیر رسمی خصوصی که بودجه آنرا نه رسما از طریق کنگره آمریکا بلکه از طریق منابع سری دولتی تعیین می کنند که نیازی به موافقت کنگره آمریکا نداشته و مقدارش نیز قابل کنترل نیست. دموکراسی امپریالیستی ساز و کار خاص خویش را نیز یافته است.
هم اکنون نشریات جهان در مورد جنایات شرکت خصوصی “بلاک واتر“ که اسرای عراقی را شکنجه می کرده و می کند و مورد حمایت مستقیم آقای جرج بوش است به افشاء گری مشغولند. از این نوع شرکتها 169 عدد دیگر نیز در عراق فعالند. آخوندهای ایرانی باید نوع کلاه شرعی ساختن بی عیب و نقص را که می شود آنرا با رنگ دموکراسی به فروش رسانید از آقای جرج بوش یاد بگیرند.
تا اینجای کار همه کم و بیش از آن با خبر شده اند ولی دسیسه جدیدی که در کار است مربوط به خروج بی قید و شرط سربازان آمریکائی از عراق است که دموکراتهای آمریکا از آن حمایت می کنند. تاکتیک آنها این است که پس از موفقیت در انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، ارتش رسمی را از عراق خارج کرده و چنین وانمود کنند که آنها به وعده خویش عمل کرده و خاک عراق را ترک کرده اند و حال آنکه ارتش غیر رسمی آنها با تمام ساز و برگ در عراق می ماند و وظایف ارتش اصلی را بعهده می گیرد تا فشار تبلیغاتی از روی آمریکا برداشته شود.
این ارتش غیر رسمی که حق هرگونه جنایتی را دارد و به مرور نیز تقویت می گردد 180 هزار نفر است. مخارج آدمکشی آنها را مالیات دهندگان آمریکائی و متحدین اروپائی آنها می دهند. این ارتش مزدوران حرفه ای یک ماشین مجهز آدمکشی مدرن است. امپریالیسم به مدرنیسم دست پیدا کرده است.
باین جهت نیروهای مترقی باید دقت کنند که شعار خروج بی قید و شرط ارتش آمریکا از عراق دیگر نمی تواند شعار درستی باشد. باید آنرا با شعار خروج فوری و بی قید و شرط متجاوزین و اشغالگران امپریالیستی از خاک عراق و پرداخت غرامت به مردم عراق جایگزین کرد. با شعار خروج ارتش آمریکا از عراق فاشیستهای ایرانی نیز موافقند زیرا بطور غیر مستقیم با اشغال خاک عراق توسط ارتش حرفه ای آدمکشی موافق می باشند.
رویدادهای عراق و نوع برخورد کمونیستها به آنها یک ملاک ارزیابی و تشخیص سره از ناسره است. در این لایه ضد انقلابی شما همه هوادارن امپریالیستها و صهیونیستها را با نقاب “چپ“ می بینید. ریاکاری آنها در این است که جسارت ندارند حداقل از نظر خود بدفاع بر خیزند و اگر معتقدند که نظریات آنها درست است برایشان مبارزه کنند. شما چنین شجاعتی را در آنها نمی بینید زیرا آنها در پی تاسیس دکانهای دو نبشند. حزب کار ایران توفان این جریانهای هوادار اشغال عراق و ایران را افشاء خواهد کرد.


*****
بر گرفته ازتوفان شماره 98 اردیبهشت ماه 1387 ارگان مرکزی حزب کارایران
http://www.toufan.org/
toufan@toufan.org