۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۰, جمعه

آمریکای تروریست در پی ادامه نقض حقوق ملل




ایران در سال 1968 پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی را امضاء کرده است. این پیمان به ایران، این حق را می دهد که برای استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی استفاده کند و در این زمینه به پژوهش بپردازد. ایران حق دارد و این حق مسلم ایران است که اورانیوم را در ایران غنی نماید. سازمان بین المللی انرژی اتمی بر این فعالیتهای ایران نظارت می نماید و مرتبا گزارش آنرا برای مراجع صلاحیت دار سازمان ملل ارسال می کند. امپریالیستهای آمریکائی که در زمان شاه حتی حاضر بودند 8 نیروگاه اتمی برای ایران بسازند بیکباره پس از انقلاب بهمن که پوزه آنها را به خاک مالید، حتی در کار ساختمان نیروگاه اتمی بوشهر نیز اخلال کردند. با مشورت آنها صدام حسین نیروگاه نیمه تمام بوشهر را بمباران کرد. در قرار داد منع گسترش سلاحهای اتمی نوشته نشده است که تنها حکومتهای باب طبع آمریکا و اسرائیل از این حقوق برخوردارند. این قرارداد مانند همه پیمانهای جهانی لازم الاجراء برای همه امضاء کنندگان آن بوده و اعضاء آن همگی دارای حقوق مساوی اند. از این گذشته کارشناسان سازمان جهانی انرژی اتمی باید دانش و تخصص خویش را در خدمت ممالک عضو قرار دهند تا آنها بتوانند به غنی سازی اورانیوم دست یابند. ولی سازمان جهانی انرژی اتمی که در مقابل اسرائیل موش است در مقابل ایران به حمایت امپریالیستها نقش شیر را بازی می کند و به ایران زور می گوید و سرنوشت میلیونها مردم ایران را به بازی می گیرد گامی برای کمک به ایران نه تنها بر نمی دارد در کار ایران اخلال هم می کند. سازمان جهانی انرژی اتمی سازمان سیاسی نیست، سازمانی صرفا فنی است ولی امپریالیستها از یک سازمان کارشناسانه فنی برای نیات شوم خود یک چماق سیاسی ساخته اند. هم اکنون بر اساس قرارداد با سازمان جهانی انرژی اتمی، ایران باید بتواند اورانیوم غنی شده به مقدار 20 در صد را برای مصارف پزشکی در بازار جهانی تهیه کند. این مقدار اورانیوم غنی شده برای نیروگاه آزمایشی دانشگاههای ایران مورد نیاز است و تا کنون نیز ایران محق بوده آنرا در بازار آزاد تهیه کند. ایران پس از اطلاع به مراجع سازمان جهانی انرژی اتمی و با اطلاع آنها برای خرید اورانیوم غنی شده 20 در صد اقدام کرده است. ولی در بازار “آزاد“ کسی حاضر نیست اورانیوم غنی شده 20 در صد را بدون شرط و شروط به ایران بفروشد. در اینجا سخن بر سر شانتاژ و فشار سیاسی و تروریستی است. همین عمل زورگویانه و خرابکارانه در مورد تحقق حقی که ایران مطابق قرار داد فوق از آن برخوردار است بهترین گواه آن است که کشور ما باید متکی بر خود باشد و تمام بندهای وابستگی به امپریالیسم جهانی را پاره کند. به سخنان امپریالیستها چه آمریکا چه اروپا و روسیه و امثالهم هرگز نباید متکی بود. آنها همه در پی منافع آزمندانه خویشند. این عمل مغرضانه و ناقض قرارداد منع گسترش سلاحهای اتمی از جانب مدعیان وفاداری به آن ایران را مجبور می کند که خود به غنی سازی اورانیوم تا مرز 20 در صد برای مصارف پزشکی دست زند. ایران نمی تواند سالها به گدائی به آستان امپریالیستها رود که آیا اورانیوم مورد نیاز ایران را به ایران بفروشند و یا نفروشند. تکلیف بیماران در ایران چه می شود؟ آیا مردم ایران باید برای درمان پیش پا افتاده، ارز کشور را به خارج آورده و به جیب کنسرنهای امپریالیستی بریزند؟ طبیعتا این سیاست گدائی مغایر مصالح مردم ایران است. مغایر حفظ سلامت عمومی است. مخالف دانش و پژوهش است. ولی از زمانیکه ایران در پی غنی سازی اورانیوم به حد 20 در صد با تکیه بر نیروی خود است دروغگویان امپریالیست، رسانه های گروهی صهیونیستی، هوچی بازی براه انداخته اند که ایران حد غنی سازی را از 5/3 در صد به 20 در صد در مغایرت با پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی افزایش داده است. ولی آن کس که قرارداد را به زیر پا می گذارد امپریالیستها هستند و نه ایران، آنکس که حاضر نیست اورانیوم غنی شده 20 درصدی را به ایران در بازار آزاد بر اساس قرارداد بفروشد امپریالیستها هستند و نه ایران، آنکس که زور می گوید و دروغ می گوید و قصد دارد از ایران کشوری نیمه مستعمره مانند زمان شاه بسازد، امپریالیستها هستند. این اقدام آنها مغایرت کامل با حقوق همه ممالک جهان و بویژه ممالک غیر متعهد دارد. بهمین جهت در مقابل صحنه سازی آقای اوباما که گویا هوادار صلح است و برای خلع سلاح آنهم از نوع اتمی و شیمیائی تلاش می کند، رژیم ایران کنفرانسی با شرکت نمایندگان 60 کشور جهان تشکیل داد تا آنها را برای تحقق حقوقشان ترغیب کند. ملتهای و دولتهای جهان هرگز قلدری امپریالیستها را نمی پذیرند و از حقوق مسلم خویش در مقابل این پاسداران جهانی حمایت می کنند.

امپریالیستها برای انحصار انرژی اتمی، برای اینکه بتوانند در آینده ممالک جهان را در زیر سلطه خویش داشته باشند تلاش می کنند از گسترش و آموزش دانش غنی سازی اورانیوم جلو گیرند. هم اکنون بطور غیر قانونی سه قطعنامه با گردن کلفتی و اعمال خشونت به شورای امنیت سازمان ملل تحمیل کرده اند تا از ایران نوار غزه بسازند. حتی امپریالیستها به رهبری زورگویانه امپریالیست آمریکا تا جائی می روند که مدعی می شوند که آنها حتی بدون تائید شورای امنیت در میان خودشان تصمیم خواهند گرفت که ایران را در محاصره گرفته و از تحویل کالاهای مورد نیاز ایران خوداری کنند. این اقدام صرفا زورگویانه و فاقد هرگونه مبنای حقوقی است. این اقدام از جانب یک عده از ممالکی که برای خود حق ویژه قائلند بر ضد سایر اعضاء سازمان ملل بدون تصویب این سازمان در مغایرت کامل با منشور آن بوده و اقدامی راهزنانه و ایجاد سازمان ملل متحدی در کنار سازمان ملل متحد کنونی است. این اقدام یعنی: پاره ای ممالک محق باشند هر وقت خودشان تشخیص دادند از بالای سر سازمان ملل متحد و نقض منشور آن به تنبیه سایر ممالک “ناباب“ بپردازند. این اقدام یعنی اینکه سیاست ما سیاست متکی بر زور و عدم تساوی ممالک است و لذا با مجامع و مراجع رسمی سازمان ملل مانند قابدستمال رفتار می کنیم و در ابتداء تلاش می کنیم برای خواستهای غیر قابل تغییر خود سرپوش حقوقی از این مجمع پیدا کنیم ولی چنانچه موفقیتی نصیب ما نشد همان تصمیم نخست خود را باجراء می گذاریم. برای آنها سازمان ملل و مصوباتش تا آن زمانی اعتبار دارد که منافع آزامندانه آنها را تامین کند وگرنه برای این مجامع جهانی تره هم خورد نمی کنند. آنها با زبان قلدری می گویند “همینه که هست“، “ما اینیم می خواید بخواید و نمی خواید نخواید“. این منطق طبیعتا منطق تروریستهاست. جالب این است که صدای مدعیان حقوق بشر و حقوق ملل و رسانه های گروهی “آزاد“ در سراسر جهان در اعتراض به این زورگوئی در نمی آید تو گوئی آلمان و فرانسه و انگلستان بمنزله “نژادهای برتر“ اروپائی از یک حقوق ویژه برخوردارند تا سایر اعضای سازمان ملل را بمنزله انسانها “پست تر“ تحت فشار قرار دهند. رئیس بی اراده سازمان ملل که نوکر دست به سینه آمریکاست صدایش در نمی آید و معترض نیست که این نوع عمل موجودیت این سازمان را به خطر انداخته و آن را به مسخره عموم بدل می کند.

اوباما این گرگ در لباس میش راه افتاده تا با دادن رشوه و ایجاد فشار به سایر ممالک یک جبهه مشترک ضد ایران ایجاد کند. وی به روسیه در مورد سپر دفاعی در لهستان و جمهوری چک با چک سفید رشوه داده است. وی با زیرکی از امری که “نه به بار است نه به کار“، از امری که تنهای حرفش بوده و تنها بر روی صفحه کاغذ خودنمائی می کرده صرفنظر کرده و خواهان آن شده تا از روسیه علیه ایران امتیاز بگیرد. در مورد چین به دالای لامای بی شخصیت و خائن متوسل شده و وی را به عنوان لولو علیه چینیها به کار گرفته است و کارخانه های اسلحه سازی آمریکا خروار اسلحه به تایوان تحویل داده اند و پولش را دریافت کرده اند تا چینیها را تحت فشار قرار دهند که در محاصره ایران در کنار امپریالیستهای آمریکا و اروپا قرار گیرند. سیاست ایجاد نوار غزه جدید، سیاست مشترک آمریکا و اسرائیل است و مسلما با شکست روبرو می شود. رئیس جمهور برزیل که عضو شورای امنیت است زورگوئی آمریکا را نپذیرفته و غنی سازی اورانیوم را حق ایران می داند. برخلاف ادعاها و دروغگوئی رسانه های امپریالیستی و صهیونیستی و اپوزیسیون خود فروخته ایران اکثریت مردم جهان و دول جهان از آسیا گرفته تا آفریقا، اروپا و آمریکا از حق ایران حمایت می کنند و در کنار مردم ایران قرار دارند. مسئله غنی سازی اورانیم تنها مسئله ایران نیست مسئله احترام به یک حق، احترام به پیمانهای جهانی است. نمی شود پیمانهای جهانی را توسط چند کشور مغرض در شورای امنیت سازمان ملل از اعتبار ساقط و بی محتوی کرد. این اقدامات ناقض منشور سازمان ملل و برخلاف منافع همه ملتهای جهان است. در مقابل زورگوئی و قلدری باید بهر بهاء ایستادگی کرد. نباید تسلیم تروریسم جهانی شد. تروریستها را باید بجای خود نشاند. آنکس که تسلیم امپریالیست شود و از حقوق قانونی ایران صرفنظر کند خائن به منافع ملی ایران و خائن به مردم جهان است. سازمان مجاهدین خلق ایران حتی جاسوسی برای آمریکا را از افتخارات خود جا می زند، پیروان تئوریهای منصور حکمت نیز در انطباق با سیاست اسرائیل بر ضد حق مسلم مردم ایران تبلیغ می کنند. در این مبارزه جبهه امپریالیستهاست که ضعیف است و در آخر ناچارند این حق ایران را برسمیت بشناسند.

البته اوباما در عین حال سیاست راهبردی جدیدی را نیز اعمال می کند و این سیاست را در پشت خرواری از تبیلغات برای گیج کردن افکار عمومی پنهان می نماید. امپریالیستها بخوبی می دانند که ایران حق دارد بر اساس قرارداد منع گسترش سلاحهای اتمی نیروگاه اتمی ساخته و از آن برای مصارف صلح آمیز استفاد ه کند. گرچه در پاره ای ممالک اروپا رسانه های گروهی بخاطر جيبشان و تحت تاثیر صهیونیستها بودن، از بیان حقایق طفره می روند و یا دروغ می گویند ولی افکار عمومی مردم اروپا و سراسر مردم ممالک غیر متعهد در کنار ایران است. آمریکائیها نمی توانند با دروغگوئی و جار و جنجال برای همیشه حقایق را کتمان کنند. آنها از هم اکنون در مقابل اتسدلالات ایران به دست انداز افتاده اند زیرا که تنها مسئله ایران نیست. 120 کشور دیگر نیز حداقل باید از این حقوق برخوردار باشند. این شکست امپریالیستها آنها را وادار کرده تا زیر پوشش یک تبلیغات عوامفریبانه به بهانه تحقق صلح، کاهش تسلیحات، جلوگیری از پخش بمبهای کثیف و مبارزه با تروریسم اتمی و... محیطی مسموم ایجاد کنند تا در تحت آن شرایط پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی را طوری تغییر دهند تا از این ببعد هیچ کشوری در جهان بجز آنها که درای انحصار دانش اتمی هستند قادر نباشد بدن نقض قرار داد، بدون کنترل امپریالیستها، با یک سیاست مستقل و متکی بر نیروی خود از این حق مسلم خویش استفاده کنند. اوباما در پی تغییر یک پیمان جهانی سازمان ملل بر ضد خلقهای جهان و در خدمت منافع آزامندانه امپریالیست جهانی است. وظیفه ملتها و دول جهان این است که این سیاست موذیانه را برملا کنند و مانع شوند که به بهانه دقیقتر کردن پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی حقوق سایر دول را برای همیشه نقض و منتفی کنند و زمینه قانونی برای این سیاست استعماری فراهم آورند. در چنین صورتی باید از این پیمان خارج شد و هرگز زیر بار فشارهای امپریالیسیتی نرفت.

رژیم جمهوری اسلامی ایران بجای آنکه با سیاست عاقلانه و محتاطانه و خونسردانه در مقابل این تهاجم طلبی امپریالیستها ایستادگی کند با ادبیاتی چاله میدونی به میدان آمده و با سیاستی لجبازانه و احمقانه که تنها جنبه تحریک آمیز و پرووکاسیون دارد به مصالح ایران صدمه می زند. ادعاهای دلخوشکنکی از این قبیل که: ما حالا ده تا تاسیسات غنی سازی می سازیم، و یا اینکه در درون کوه ها می سازیم و یا اینکه موشک ضد هوائی می سازیم و... واقعا به چه هدفی باید خدمت کنند؟ کسی که توانائی آنرا دارد که ده تا تاسیسات جدید بسازد و یا ماهواره هوا کند و.. نیازی ندارد که آنرا جار بزند و پرووکاتیو با آن به میدان آمده و آنرا اساسا بر زبان آورد. سیاست که لجبازی و بچه بازی نیست. اگر این توانائی را دولت ایران دارد باید بدون آنکه آنرا بر زبان بیاورد بدون آنکه کار سازمانهای جاسوسی صهیونیستی و امپریالیستی را ساده کند به تاسیس آنها و سایر تحقیقات ضروری بطور مخفیانه ادامه می دهد و دشمن را در تاریکی نگاه بدارد و نه اینکه با سخنان سخیفانه، تحریک آمیز و کودکانه گزک بدست امپریالیستها و صهیونیستها دهد که حق مسلم ایران را نیز در افکار عمومی مورد شک و تردید قرار دهند. باید حقیقتا پرسید که آیا ایران به ده عدد تاسیسات غنی سازی اورانیوم نیاز دارد؟ اگر دارد چرا قبلا در این زمینه اقدام نشده است و آیا باید امپریالیستها به ایران حمله می کردند تا ایران از خود چنین عکس العملی نشان دهد؟ حال اگر معلوم شود که ایران نیازی به ده عدد تاسیسات غنی سازی ندارد آیا نباید نتیجه گرفت که رژیم ایران دروغگوست و با دروغگوئی و سخنان احمقانه و تحریک آمیز آب به آسیاب صهیونیستها و تحریکات امپریالیستها می ریزد؟ این تاکتیک رژیم جمهوری اسلامی تحریک آمیز بوده و مغایر منافع مسلم مردم ایران است.

*****

نقل ازتوفان شماره 122 اردبهشت 1389 ارگان مرکزی حزب کارایران

www.toufan.org

toufan@toufan.org