۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۰, جمعه

سیاهی لشگر یا سیاه کاری؟




“توفان“ در چند سال قبل گزارشی داد از فعالیتهای مامورین اطلاعاتی آمریکا که ایرانی های کرد تبار را در آمریکا با پرداخت پول مفت و مجانی به عنوان دستمزد، به بهانه تهیه فیلم در ایالت لوئیزیانا جمع می کنند تا آمریکائیها در کنارشان زندگی کرده به آداب و رسوم آنها، نوع برخوردشان و لهجه آنها آشنا شوند. سناریوی این فیلم را سازمان “سیا“ نوشته بود. نیروهای امنیتی آمریکا برای رخنه در منطقه و کاشتن جاسوسان خویش به این نیاز داشتند تا کادرهای کارکشته و با تجربه آموزش دهند.

کاری که آمریکائیها کردند را ما در عراق شاهدش بودیم. بیکباره سیلی از این جاسوسان تربیت شده از کرد و عرب گرفته تا شیعه و سنی و عیسوی راهی عراق کردند و حتی یهودیان عراقی تبار مقیم اسرائیل را بسیج کردند تا در تحولات عراق نقش بازی کنند و بیش از صد هزار نفر از آنها در یک کشور اشغالی در انتخابات “دموکراتیک“ عراق شرکت کردند و تجاوز آمریکا به عراق را مورد تائید قرار دادند. آنها چندین هزار نفر نیروهای کرد مسلح را که آموزش داده بودند در عراق پیاده نمودند. این واقعیتها نشان می دهد که امپریالیستها تا به چقدر با حیله گری و دوراندیشی و برنامه ریزی طولانی کار می کنند. تدارک نفوذ در خاورمیانه و اطراق در آنجا را هر روز با نقشه جدیدی تکمیل می کنند و تحولات منطقه را زیر نظر دقیق خود دارند. روزی تمامیت ارضی ایران برای آنها مهم است بهر نحو از این تمامیت در مقابل دشمنان منافعشان در منطقه دفاع می کنند و روزی تجزیه ایران و پراکندگی آن برایشان مهم است و یا حداقل یکی از حسابهای آنهاست آنوقت در این زمینه فعال می شوند و برای آینده حساب باز می کنند. دکانهای سیاسی آنها چند نبش است و هر نبش را برای کاری و سیاستی در نظر دارند.

البته آمریکائیها بسیاری از این وظایف را خصوصی کرده اند. خاصیت این امر آن است که ظاهرا دولت پای خودش را کنار می کشد و حاضر نیست مسئولیتی به عهده بگیرد و اگر فاجعه ای رخ داد که کتمانش از دستشان در رفته بود فورا آنرا به پای شرکتهای خصوصی می نویسند و نه دولت آمریکا. یا شرکت خصوصی را منحل می کنند و همان شرکت را با نام جدید به عنوان یک شخصیت حقوقی جدید به کار می گیرند و یا اگر نیازی نداشته باشند بطور کلی آن شرکت را بعنوان “مسئول“ منحل می کنند. امپریالیستها شکل مناسب حقوقی برای ارتکاب به جنایت را کاملا در نظر دارند تا از نظر “نقض حقوق بشر“، “نقض حقوق ملل“ نشود پای آنها را به میدان کشید و یا برضدشان تبلیغات موثر کرد. این نشانه حیله گری امپریالیستهاست. جنایات این شرکتها را که همگی از جانب پنتاگون استخدام شده اند در عراق همه می دانند. همین نمونه را امروز برای سایر ممالک خاورمیانه در نظر گرفته اند و آنرا به اروپا منتقل کرده اند.

شرکت آلمانی SST GmbH با مسئولیت محدود از جانب ارتش آمریکا و ناتو ماموریت یافته است همان سیاستی را که آمریکائیها سالها قبل با موفقیت به انجام رسانده و حال میوه های آنرا می چینند در آلمان پیاده کنند.

در انتشارات تبلیغاتی این شرکت می خوانید: “شرکت... به سیاهی لشگر نیاز دارد برای اینکه ارتش ناتو در یک تمرین داخلی فرهنگی به تمرین برای رفتار مناسب با مردم غیرنظامی بپردازد“

“این فعالیت مربوط به فیلم سینمائی نیست، بلکه یک تمرین واقعی برای آمادگی سربازان برای انجام ماموریتهای خارجی آنهاست“

“هنگهای نظامی باید توسط بازیگری گسترده و بزرگ با سنتها، آداب و رسوم، عادتها در هر منطقه مورد ماموریت آشنا شوند. برای اینکه در معاشرت با مردم از اشتباهات ناخواسته پرهیز شود“

“برای ایجاد سناریوهای واقعی نیاز به سیاهی لشگر است. آنها به عنوان فروشنده، صاحب کافه، پیشه ور و یا شرکت کننده در تظاهرات و غیره استخدام می شوند. از این گذشته آنها باید در روستاهائی که مطابق اصل ساخته شده اند زندگی طبیعی برقرار کنند. نقش بازیگران می توانند در این زمان بر اساس سناریوها گوناگون، متغییر باشد“

در این اسناد از اقامت سه هفته ای و در دوره های گوناگون صحبت می شود. شرکت کنندگان باید به یکی و یا چند تا از زبانهای زیر مسلط بوده و یا با آنها آشنائی داشته باشند: پشتو/دری، آلمانی، انگلیسی، عربی و غیره. زبان “وغیره“ که در آخرین اسناد از آن نام برده نمی شود زبان “شیرین فارسی“ است. در اسناد نخستین این شرکت نه تنها به فارسی در خواست می شود که به استخدام این شرکت در آئید بلکه زبان فارسی یکی از شرایط استخدام است. به هرکس 100 تا 130 یورو روزانه داده می شود. شام و نهار و سرپناه و مخارج پزشکی رایگان است. مخارج ایاب و ذهاب مجانی است. پذیرفته شدگان که باید از آزمایشهای امنیتی “سربلند“ بیرون آیند حق ندارند این محل را در طی سه هفته ترک کنند و یا با کسی به علل امنیتی تماس بگیرند. آنها حق ندارند تلفن همراه با خود داشته باشند. این وظایف را Civilian on the Battlefield(COB) که در نزد شرکت SST GmbH کار می کند بعهده می گیرد. محل این دوره آموزشی یک منطقه نظامی در نزدیکی شهر نورنبرگ و رگنسبورگ در ایالت باواریا در آلمان است.

در اسناد اخیر این شرکت سخنی از زبان فارسی در میان نیست. این اقدام مسلما ناشی از آن است که نمی خواهند حساسیت دولت و حتی مردم ایران را که نسبت به دخالت اجانب در کشورشان همیشه حساس بوده اند برانگیزند.

البته این اسناد به صورت رسمی قابل دسترسی است و از نظر حقوقی نمی توان بر آن ایراد گرفت. یک شرکت رسمی و قانونی و مجاز در آلمان از جانب ارتش آمریکا و ناتو ماموریت یافته سیاهی لشگر جمع کند، به آنها دستمزد دهد، قرار داد کار موقت با آنها تنظیم کند و دستمزد آنها را در کارت مالیاتی ثبت کند. حتی عبارت “کارت مالیاتی خود را همراه بیاورید“ و یا اینکه “باید اجازه اقامت در آلمان داشته باشید“ در این اسناد درج شده تا کسی به مغزش خطور نکند که افرادی در استخدام این شرکت هستند که اجازه اقامت ندارند و بطور سیاه کار می کنند. از نظر قانونی مو لای درزش نمی رود. چندین کارشناس نظامی، امنیتی، حقوقی و سیاسی این اسناد را تنظیم و منتشر کرده اند. راه فرار از همه طرف باز است و هر خواننده کنجکاو و پرسجوگر می تواند مشکوک بوده و یا بعنوان مفتری تحت تعقیب قرار گیرد.

بازیگران صحنه بسیار خوب گریم می شوند. آنها که برای ماموریتهای خطرناکتر بهر علت در این دوره های سه هفته ای مناسب تر تشخیص داده می شوند، به علت نیروی عضلانی و یا هوش و فراست مناسب و یا سایر استعدادهای مورد نظر می توانند طبیعتا از حقوق های بهتری برخوردار شوند و یا حتی قبل از استخدام رسمی با توصیه شرکتهای فوق اجازه اقامت قانونی بگیرند. مثلا شاید یک آدم با تجربه که مدتها در این دوره ها شرکت کرده و پشت پرده مشغول جمع آوری افراد برای ماموریتهای نانوشته در این اسناد قانونی است بتواند برای همه پناهندگانی که کارشان گیر کرده و یا کارشان را گیرداده اند و یا همه کسانی که مشاغل خویش را از دست داده و نیاز به پول دارند شرایطی فراهم کند که توسط این شرکت برای کارهای نانوشته نظیر جاسوسی، شنود، عملیات خطرناک نظامی در قلب “دشمن“ و... فعال شوند. استخدام آنها ظاهرا قانونی و برای شرکت در سیاهی لشگر است. از سیاهی کار آنها کسی خبر ندارد.

عده ای بی خبر نیز که دید سیاسی روشنی از مسایل اجتماعی ندارند و شاید مسحور “دموکراسی“ و لیبرالیسم این دنیای آزاد هستند، ممکن است واقعا از روی نیاز و اینکه شغلی پیدا کرده اند به این مراکز رجوع کنند. با این افراد دوگونه برخورد خواهند کرد. یا آنها را می پزند تا برای کارهای نانوشته آمادگی پیدا کنند و یا بعد از چندی عذرشان را می خواهند مشروط بر اینکه دهانشان را ببندند وگرنه سند اقامت آنها “دموکراتیک“ باطل می شود و در هیچ کجا به عنوان عنصر نامطمئن شغلی پیدا نخواهند کرد.

این اقدامات امپریالیستها تنها به این یک شاخه محدود نمی شود. مسلما آنها در بسیاری عرصه ها فعالند. کنگره آمریکا میلیونها دلار برای این عملیات تخریبی و جاسوسی و اطلاعاتی تصویب کرده است. ایجاد تزلزل در سایر مملاک، اشغال و غارت آنها از سیاستهای استراتژیک این کشورهاست. در میان ایرانیان سازمان مجاهدین خلق علنا برای جاسوسی اش برای آمریکا افتخار هم می کند. رادیوهای ساخته و پرداخته بیگانه راست و دروغ را تحویل مردم می دهند. نشریات فارسی زبان وابسته به امپریالیست و سازمانهای جاسوسی در شبکه اینترنت و دنیای حقیقی حضور دارند و... این امر شرایط مبارزه ما را سختتر می کند. برای روشنائی بخشیدن به مبارزه باید طبعتا بجای مخدوش کردن مرزها و همه با هم شدن باید مرزها را روشن کرد و به فعالیتها شفافیت داد. باید در تبلیغات سیاسی نقش امپریالیسم و صهیونیسم را در نظر گرفت و مبارزه دموکراتیک در ایران و مبارزه برای سرنگونی رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی را با مبارزه علیه اجانب و افشاء آنها پیوند داد. فقط در این راستاست که سره از ناسره جدا می شود و مردم راه درست را پیدا می کنند.

*****

نقل ازتوفان شماره 122 اردبهشت 1389 ارگان مرکزی حزب کارایران

www.toufan.org

toufan@toufan.org