به مناسبت هفتمین سالگرد اشغال عراق
درحاشیۀ انتخابات قلابی عراق
هفتمین سالگرد اشغال بربرمنشانۀ کشورعراق را هم زمان با انتخابات قلابی در این کشور پشت سر می گذاریم. انتخاباتی که تحت نظارت کامل قوای اشغالگر به رهبری امپریالیست آمریکا با جعل و تقلب و پیروزی یکی از ایادی آمریکا ایاد علوی و حذف نوری مالکی گماشتۀ شیعه مسلک متحد جمهوری اسلامی به پایان رسید. طبیعتاً هر عقل سالمی می فهمد که در کشور اشغالی انتخابات سالم، دمکراتیک و بی تقلب حرف پوچی است. ولی در همین شرایط غیر دموکراتیک و مسخره تقلب در تقلب می شود. نامزدهای انتخاباتی را کسی نمی شناسد. فهرست اسامی آنها از 7 هزار نفر بیشتر است. مردم عادی برای انتخابات از میان چنین نامزدهائی باید عمر نوح داشته باشند تا با برنامه و نقطه نظرات آنها آشنائی پیدا کرده و بتوانند آزادانه آنها را انتخاب کنند. نمایشات انتخاباتی در بین نیست تا مردم بتوانند از آنها پرسش کنند و راه حلﻫﺎﻯ پیشنهادی آنها را مورد سنجش قرار دهند. مردم باید قدرت خارقﺍلعادۀ حافظه داشته باشند تا نام این عده را در خاطر بسپارند و با نظریاتشان چنان آشنا شوند که برنامهﻫﺎئی را که از طرف مدعیان وجود ندارد با اسامی که بیش از حد وجود دارد مقایسه کرده و تطبیق دهند. وزارت ارشاد در عراق این اسامی را با اجازۀ شورای نگهبان عراق و وزارت جنگ آمریکا به نام نامی پنتاگون به صورت داوطلبانه و دموکراتیک برای مردم عراق از قبل تعیین کرده است تا آنها این نامزدها را بدون تعمق و تعقل و صرف وقت انتخاب کنند.
کار این انتخابات آنقدر زار است که شیفته گان آزادیﻫﺎﻯ آمریکائی نیز شب و روز دعا می کنند هر چه زودتر کلک این انتخابات کنده شود تا آنها ناچار نباشند با شرمساری در موردش گزارش دهند و آبروی نداشتۀ خویش را بر باد دهند. انتخابات عراق مظهر کامل یک انتخابات تقلبی و نمایشی است که با زور تبلیغات، با دروغ و ریاکاری ماهیت آن را وارونه جلوه می دهند. این نمایش مسخره برای همۀ خلقﻫﺎﻯ جهان و به ویژه خلقﻫﺎﻯ منطقه روشن است. دموکراسی و آزادی نوع آمریکائی به غیر از این نبوده و نیست. این تجربه بی برو برگرد تاریخ است .ولی در همین انتخابات قلابی براساس تقسیم بندی مذهبی و برادرکشانه و مصنوعی امپریالیستﻫﺎ در عراق، اکثریت با شیعیان است. اعلان تقلب انتخاباتی از سوی جناح نوری مالکی و پیروزی ایادعلوی خبر از تشدید تضادها و بحران درعراق می دهد و بیانگر بی اساس بودن این انتخابات و بن بست سیاستﻫﺎﻯ امپریالیسم آمریکا در عراق است.
جنگ شیعه و سنی، کرد و ترک، عرب و کرد، ترک و عرب، آسوری و ... به مراتب در نزد امپریالیستﻫﺎ گرامی تر از جنگ طبقاتی دشمن کش است. انحراف از مبارزۀ طبقاتی که آیندهﺍﻯ جز شکست ندارد بهتر بر متن سیاست کاربردی امپریالیسم در منطقه می خواند. این است که باید تبلیغ جنگ طبقاتی و تعیین مرزهای دوست و دشمن در عراق مخدوش شود به بعد از "مدنیت امپریالیستی" موکول گردد، باید انتخابات فرمایشی به عنوان ابزار این سیاست راهبردی امپریالیستی عمل کند تا بهتر بتوان مدت اقامت را در عراق توجیه کرد. ولی هیچ وقت حساب امپریالیستﻫﺎ درست از کار در نمی آید. آنها آموزگاران خوبی در حسابداری نیستند. تضادهای اجتماعی در سمت و سوئی رشد نمی کنند که بارک اوباما برای آن دعا می کند.
انتخابات عراق نامشروع و قلابی است و هر حزب و جریانی تحت چنین شرایطی به قدرت رسد مجری اوامر آمریکا خواهد بود. شعبده بازی انتخابات دمکراتیک فقط برای فریب افکار عمومی است که گویا آمریکا به رهبری بوش پدر و پسرعراق را به خاطر استقرار "دمکراسی و حقوق بشر" به خاک وخون کشیدند و دیگر کشورها نیز باید ازاین الگوی "رهایی بخش" و استعماری الهام گیرند. باراک اوباما ادامه دهندۀ سیاستﻫﺎﻯ بوش درعراق و منطقه با زبان و تاکتیک دیگری است. دست حسین باراک اوباما سریعاً رو شده است. وعدۀ انتخاباتی وی مبنی بر خروج ارتش آمریکا از خاک عراق یک فریب سیاسی برای جذب مردم صلحدوست به زیر چتر جناح حزب دمکرات بود.
امروز بر همه روشن است که تنها خروج بی قید و شرط تجاوزکاران استعمارگر از عراق است که بهترین تضمین امنیت منطقه است. این شعار یک شعار انقلابی است و همدستان امپریالیستﻫﺎ و صهیونیستﻫﺎ با آن مخالفت می کنند. ارتجاع جهانی استدلال می کند که خروج تجاوزکاران به معنی پیروزی بنیادگرایان مذهبی است و به این بهانه پوچ حضور دائمی خویش را در منطقه که تهدیدی برای همۀ خلقﻫﺎﻯ منطقه است توجیه می نماید. اپوزیسیون آمریکائی ایرانی که حتی برخی از آنها نقاب "چپ" بر چهره دارند همدست امپریالیستﻫﺎ و صهیونیستﻫﺎ در منطقه هستند و با خروج امپریالیستﻫﺎ از عراق مخالفند. عراق به همت مردمانش آزاد می شود و این حق ملت عراق است. این حق طبیعی و مشروع ملت عراق است که با هر وسیلهﺍﻯ در مقابل قوای اشغالگر بایستد وهمۀ متجاوزین را ازخاک کشورش بیرون کند. اکنون عراق به گورستان سربازان آمریکائی و سایر متجاوزین بدل شده است. رویزیونیستﻫﺎﻯ عراقی که نقاب کمونیسم بر چهره دارند همدست رژیم دست نشاندۀ عراقند و به حق به جزای همدستی با امپریالیسم و صهیونیسم خواهند رسید.
حزب کار ایران (توفان) انتخابات قلابی عراق را محکوم می کند و از مقاومت قهرمانانۀ مردم عراق علیۀ اشغالگران و نوکرانشان قاطعانه پشتیبانی می نماید و از اعضاء و هواداران خود در هر کجائی که هستند می خواهد فعالانه با بسیج نیروهای ترقی خواه و صلح دوست در تظاهراتﻫﺎﻯ ضد جنگ امپریالیستی شرکت جویند و از هیچ کوششی در تقویت جنبش همبستگی با خلقﻫﺎﻯ عراق، افغانستان و فلسطین که تحت اشغال مستقیم امپریالیستﻫﺎ و صهیونیستﻫﺎ قرار دارند، دریغ نورزند. حزب ما همگان را به حمایت از مبارزه و همبستگی با خلق عراق فرا می خواند.
* * * * * *
دست نیروهای اشغالگر امپریالیستی از خاورمیانه کوتاه!
20 مارس2010 هفتمین سالگرد لشکرکشی جنایتکارانۀ آمریکا به کشور عراق است. در این جنگ تجاوزکارانه نزدیک به 2 میلیون از مردم عراق کشته، بیش از4 میلیونﻫﺎ دیگر زخمی و علیل و آواره گشته، و زیربنای اقتصادی عراق به ویرانی کشانده شد. در این جنگ ویرانگر بیش از 4000 سرباز آمریکائی جان خود را از دست داده و هزاران سرباز دیگر معلول دائمی گردیدند. بعد از 7 سال کشتار و تجاوز در عراق، هنوز بیش از200 هزار نیروی مسلح آمریکا در آن کشور حضور دارند و دولت آمریکا حاضر نیست که این نیروها را بدون قید و شرط از عراق خارج کند. علیرغم تمامی این جنایات، مردم عراق توانستند یک جنبش مقاومت قهرمانانه را سازمان داده و پوزۀ نیروهای امپریالیستی را به خاک بمالند. حزب ما با سرفرازی از مبارزۀ مردم عراق قاطعانه پشتیبانی نموده و مکرراً اعلان کرده است که این حق مشروع مردم خاورمیانه می باشد که به هر شکل ممکن در مقابل قوای اشغالگر بایستند و متجاوزین را از کشور خود بیرون بریزند.
دولت جورج بوش گاوچران به بهانۀ جنگ علیه تروریسم دستور حملۀ نظامی و اشغال عراق را صادر کرد در حالی که هیچ مدرکی دال بر شرکت عراق در عملی تروریستی وجود نداشت. بلکه برعکس، این دولت امپریالیستی جورج بوش بود که به صورت بزرگ ترین تروریست جهان عمل می کرد. جورج بوش مدعی بود که برای از بین بردن سلاحﻫﺎﻯ کشتار جمعی در عراق به آن کشور نیروی نظامی فرستاده است در حالی که تماهی شواهد نشان می دادند که عراق فاقد سلاح کشتار جمعی بوده و این امپریالیست آمریکا است که دارای هرنوع سلاح کشتار جمعی بوده و آن را به کار گرفته است. فراموش نمی شود که آمریکا تنها کشور جهان است که سلاح اتمی را برای کشتار جمعی شهروندان به کار برده است. دولت جورج بوش ادعا می نمود که برای استقرار آزادی و دمکراسی کشور عراق را اشغال نظامی نموده است. مردم خاورمیانه و جهان چنین ادعائی را به تمسخر گرفتند. آزادی مورد نظر جورج بوش همانا آزادی برای چپاول منابع انرژی عراق و خاورمیانه توسط کمپانیﻫﺎﻯ نفتی و گازی بود. هم اکنون پس از 7 سال هنوز اشغال نظامی عراق ادامه داشته و دولت اوباما حاضر نیست که دستور خروج نیروهای اشغالگر را صادر کند.
جورج بوش هم چنین به انتقام حوادث تروریستی 11 سپتامبر و برای "نابودی مسببین اصلی" آن دستور حملۀ نظامی به افغانستان را داد تا کار طالبان را یکسره کند. بازهم نمی شود فراموش کرد که قبل از حوادث 11 سپتامبر این آمریکا بود که طالبان را مورد حمایت سیاسی، مالی و نظامی قرارمی داد. واقعیت این است که مسببین اصلی آنهائی هستند که مردم خاورمیانه را برای بیش از چند دهه مورد تجاوز و اشغال و سرکوب توسط حکومتﻫﺎﻯ دست نشانده دیکتاتوری قرار دادهﺍند. از آن زمان تا کنون بیش از 8 سال می گذرد و هم اکنون مردم افغانستان زیر بمباران تجاوزگران آمریکائی و اروپائی قرار دارند و درعزا و عروسی زن و مرد و کودک قتل عام می شوند و زندگی ناچیز آنها نابود می گردد.
اوباما از حزب دمکرات که بر روی امواج اعتراضی مردم آمریکا علیۀ سیاستﻫﺎﻯ جنگ افروزانه و غارتگرانۀ جرج بوش از حزب جمهوریخواه سوار شده بود توانست با اتخاذ چهرۀ صلح طلبی و قول بهبود وضع سیاسی و اقتصادی، ارتقای سطح زندگی مردم، بهبود در روابط بین المللی آمریکا به ویژه با کشورهای خاورمیانه، دست کشی از سیاست تهدید و تحریم و جنگ افروزی و ... در انتخابات ریاست جمهوری سال 2009 پیروز شود. با وجود گذشت بیش از یکسال از آن انتخابات هیچ کدام از قولﻫﺎﻯ اوباما به مردم تحقق نیافته است. سیاست داخلی دولت اوباما هیچ دستاوردی برای مردم نداشته است. دولت اوباما بیش ازهزار میلیارد دلار از مالیات مردم را به جیب بانکداران ورشکسته ریخت تا مجدداً سرپا بایستند و جیب مردم را خالی کنند. او کیسۀ مالیات مردم را خالی کرد و شکم بانکداران را بزرگ. هنوز بیش از 50 میلیون نفر فاقد هر نوع بیمۀ بهداشتی هستند. سطح بیکاری جامعه را به شدت رنج می دهد و امید چندانی به بهبود وضع اقتصادی کشور نیست. کارنامۀ دولت اوباما در مورد سیاست خارجی از این هم بدتر است. اوباما بر شدت جنگ در افغانستان افزوده و تعداد نیروهای نظامی آمریکا در آن کشور را دو برابر نمود. اوباما چشمان خود را بر روی جنایات روزمرۀ صهیونیستﻫﺎ علیۀ مردم فلسطین بسته و در پاسخ به وحشیگری دولت صهیونیستی اسرائیل به یک محکومیت تو خالی، آن هم برای خالی نبودن عریضه بسنده می کند. پس از انتخابات، اوباما به همراه دولت اسرائیل بر شدت تبلیغات بر علیۀ ایران افزوده و مردم ایران را با بمباران نظامی و تحریم اقتصادی تهدید می کند و از طرف دیگر با رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی در پشت پرده بر علیۀ مبارزۀ مردم ایران تا آنجا که بتواند معامله می کند. حزب کار ایران (توفان) هم تهدید دولتﻫﺎﻯ امپریالیستی علیۀ ایران را به شدت محکوم نموده و هم معاملۀ آنها با رژیم قتل و جنایت جمهوری اسلامی را. ما سرنگونی رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی را امری داخلی و وظیفۀ مردم مبارز ایران می دانیم.
اوبامای "صلح طلب" و "دمکرات" و "متمدن" نه تنها همان راهی را می رود که برادر تنی او جورج بوش رفت بلکه بر شدت جنگ افروزی دولت خود افزوده است. واقعیت این است که جنگ افروزی در سرشت امپریالیسم نهفته است و دولتی که آن را نمایندگی می کند مأموریت ادامۀ جنگ به اشکال مختلف را دارد.
امروز بر همه روشن است که تنها خروج بی قید و شرط تجاوزکاران استعمارگر از خاورمیانه، ضامن امنیت منطقه است. این شعار یک شعار انقلابی است و باید آن را در هر کوی و برزنی بر در و دیوار حک نمود.
خروج فوری و بی قید و شرط امپریالیسم آمریکا و متحدینش ازخاک عراق و افغانستان خواست همۀ نیروهای انقلابی، مردم صلح دوست، و کمونیستﻫﺎﻯ سراسر جهان است. ما با پیوستن به تظاهراتﻫﺎﻯ ضد امپریالیستی و ضد اشغال همبستگی خود را با خلقﻫﺎﻯ جهان ابراز می نمائیم .
دست امپریالیستﻫﺎ از ایران و منطقه کوتاه باد!
مرگ بر امپریالیسم آمریکا این بزرگ ترین تروریست دولتی جهان!
خروج فوری و بی قید و شرط نیروهای اشغالگر از عراق و افغانستان!
پرداخت خسارت به مردم عراق و افغانستان!
زنده بادهمبستگی با مبارزات خلق فلسطین علیۀ اشغالگران صهیونیست!
فعالین حزب کار ایران (توفان) در آمریکا و کانادا
2010 مارس
آدرس تماس با فعالین حزب در آمریکا و کانادا
www.Hezbekarusca@gmail.com
تارنمای حزب کارایران(توفان)