۱۳۸۸ آبان ۱۳, چهارشنبه

یا مرگ یا عدالت!

در حاشیۀ حملۀ وحشیانه به کارگران لوله سازی اهواز
کارگران لوله سازی اهواز در اعتراض به عدم پرداخت 13 ماه مطالبات معوقه با عزمی راسخ به میدان آمدند و قاطعانه در مقابل کارفرما و دولت حامی آن صف آرائی کردند. چهار راه نادری در طول ده روز به محل تظاهرات و اعتراضات کارگران لوله سازی اهواز تبدیل شد. نیروی انتظامی سرانجام عنان از دست داد و امروز سه شنبه 5 آبان با حمله به تجمع اعتراضی کارگران و ضرب و شتم و مجروح ساختن دهﻫﺎ نفر پاسخ مطالبات بر حق کارگران شریف را این چنین وحشیانه داد. طبق اخبار رسیده نزدیک به 50 نفر بازداشت شدند. کارگران شجاع جسورانه با شعارهائی نظیر"زندگی در ایران حق مسلم ماست"، "دولت کودتا، استعفااستعفا"،" یا مرگ یا عدالت" و"نصر من الله و فتح قریب مرگ بر این دولت مردم فریب"... آن چه در توان داشتند به کار گرفتند و بسیاری ازمردم در دفاع از کارگران به صفوف تظاهرات پیوستند. اخبار و گزارشات دریافتی حاکی از آن است که با تداوم اعتراضات کارگران لوله سازی اهواز بسیاری از مردم به دفاع از این حرکت برخاسته و با آنها اعلام همبستگی کردهﺍند. وهمین امر و خطر سرایت این اعتراضات به سایر نقاط ایران دولت را به وحشت مرگ انداخت و وعده داد بزودی بخشی از مطالبات کارگران را متحقق خواهدکرد.
حزب ما بارها به طور روشن و شفاف بیان داشته است که رژیم جمهوری اسلامی به منظور تحقق رشد و توسعۀ اقتصادی و ممانعت از این که دولت به کارفرمای بزرگ بدل شود به تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام رسانید که مالکیت و مدیریت بخشﻫﺎﻯ مذکور در اصل 44 قانون اساسی مجاز است. مطابق این اصل که یکی از دست آوردهای انقلاب بهمن بود، دولت حق نداشت بخش عمدۀ صنایع و بانکﻫﺎ و مؤسسات تولیدی و بازرگانی را در اختیار بخش خصوصی قرار دهد تا هر بلائی خواستند با استناد به مقدس بودن اصل مالکیت خصوصی بر سر مردم بیاورند. در همین رابطه می توان علت تظاهرات کارگران لوله سازی اهواز را که از طریق خبرگزاری کار ایران، ایلنا گزارش شده ملاحظه نمود تا پی به سیاستﻫﺎﻯ خانمان بر انداز و ضد کارگری رژیم سرمایهﺩاری جمهوری اسلامی برد:
«کارگران چه‌ می‌گویند؟‌ لوله‌سازى اهواز 600 كارگر قراردادى و رسمى دارد كه در آن از ذوب كردن فلزات ضایعاتی، اوراق شده و اسقاطى لوله‌هاى چدنى ساخته می‌شود، این كارخانه 7 سال پیش خصوصی‌سازى شد و به تدریج از آن به عنوان یكى از واحدهاى بحران‌زدۀ كارگرى در اخبار نامبرده شد. آقایار حسینی، دبیر اجرائى خانۀ كارگر كه در روزهاى گذشته چندین ‌بار از تجمع اعتراضى كارگران این كارخانه خبر داده بود، در دفاع از كارگران لوله ‌سازى اهواز می‌گوید: در 7 سال گذشته مدیران و سهامداران، حاصل كار كارگران را فروختند و به اعتبار آن چندین میلیارد وام گرفتند بدون آن كه نسبت به پرداخت مطالبات كارگران احساس مسئولیت كنند. یزدانى نیز كه برابر قانون نمایندۀ كارگران لوله‌سازى اهواز در شوراى اسلامى كار است؛ می‌گوید: از زمان واگذارى تا كنون 7 سال می‌گذرد و در این سال‌ها سهام كارخانه چندین‌ بار به صورت وكالتى به اشخاص مختلف واگذار شده است و به تبع آن سهامداران علاوه بر دستیابى به درآمد كارخانه، از وام بانكى نیز استفاده كرده‌اند؛ بدون آن كه نسبت به كارخانه و كارگران احساس مسئولیت كنند. به گفتۀ این فعال كارگرى نتیجۀ این اقدام، نبود مواد اولیه، توقف تولید و انباشته شدن طلب كارگران و در نهایت به وجود آمدن وضع كنونى است. وى افزود: تا پیش از تجمع‌هاى هفتۀ گذشته كه به درگیرى صبح امروز ختم شد، قرار بود وامى 5/7 میلیارد تومانى به كارخانه پرداخت شود اما در همان ابتدا بابت بدهی‌هاى معوقه 5 میلیارد تومان از این وام كسر شد و پرداخت 5/2 میلیارد تومان باقیمانده هم هر چند به تصویب رسید اما هنوز پرداخت نشده است. كارگران قربانى شده‌اند اقتصاد ایران را بیمار می‌نامند و هم از كارگر گرفته تا كارفرما و كارشناس وجود این بیمارى را حس كرده و قبول دارند. بازخوانى پروندۀ خانوادۀ كارگرانى كه در پى خصوصی ‌سازی‌هاى خارج از چارچوب از هم پاشیده شدۀ ثابت می‌كند كه فساد اقتصادی، فقر مالى می‌آورد و از این فقر، فحشا درست می‌شود. پروندۀ خصوصی‌سازى لوله‌سازى اهواز و سرنوشت امروز كارگران آن شاید در نوع خود جزء تازه ‌ترین‌ها محسوب شود. یزدانی، نمایندۀ كارگران به نقل از شنیده‌هاى خود می‌گوید: در سال 82 كه كارخانه واگذار شد ارزش آن ‌را حدود 70 میلیارد تومان برآورد می‌كردند، اما می‌گویند فردى كه ابتدا سهام كارخانه را خرید و پس از مدتى آن را واگذار كرد حتى یك میلیارد تومان هم بابت كارخانه هزینه نكرد. به گفتۀ یزدانى براساس آمار 600 نفرى كارگران لوله ‌سازى اهواز، این كارخانه حداقل نان یك خانوادۀ 2400 نفرى را در ازاى كار كارگران تأمین می‌كند اما از زمان واگذارى تاكنون و به ویژه در ماه‌هاى اخیر این نان‌ رسانى متوقف شده ‌است. در حالت عادى شاید سخن گفتن از مشكلات خانوادگى و آلوده شدن اعضاى یك خانواده به جرایم باشد، اما براى كسانى كه 13 ماه حقوق نگرفته‌اند وضع تفاوت است، یزدانى خیلى مختصر می‌گوید:
در این 13 ماه خیلى از كارگران داروندار خود را فروختند؛ زیر بار قرض رفتند تا شرافت خانوادۀ خود را حفظ كنند اما در نهایت كم آوردند خانواده‌هائى از هم پاشیده شده و حتى برخى نیز به آسیب‌هاى اجتماعى گرفتار شدند. در سال‌هاى گذشته نیروى انتظامى كه وظیفۀ برقرارى نظم عمومى را دارد چندین بار با تجمع‌هاى كارگرى برخورد كرده است، ماجراى كارگران شهر بابك در سال 82، ماجراى كارگران فرش البرز در سال 85، ماجراى كارگران لاستیك البرز در سال 86 و.... ممكن است گفته شود كه تمامى این برخوردها در راستاى قانون و انجام وظیفه بوده ‌است اما می‌توان پرسید كه مسئولان برقرارى نظم عمومى چند بار با كسانى كه با اهمال ویا بی‌تدبیرى خود كارگران معترض را به خیابان‌ها كشانده‌اند برخورد كرده ‌است؟ »
اینها بخشی از حقایقی است که خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی مجبور به اعتراف است و نمی تواند به انکار آن بپردازد. اجرای سیاستﻫﺎﻯ نئولیبرالی مدتهاست به دل مشغولیﻫﺎﻯ تمام جناحﻫﺎﻯ رژیم جمهوری اسلامی تبدیل گردیده است. کارگران ایران که خود نیروی خلق کنندۀ ثروت اجتماعی هستند در وضع رقت باری زندگی می گذرانند و با وجود گرانی کم نظیر مایحتاج اولیۀ زندگی، مزد ناچیزی دریافت می دارند و کارفرمایان از پرداخت همین مزد ناچیز دریغ می ورزند و ماهﻫﺎ طول می کشد تا حقوق کارگران را بپردازند. حال با حذف یارانهﻫﺎﻯ مواد اولیۀ زندگی باید منتظر تلاطمات و خیزشﻫﺎﻯ عمومی باشیم و رژیم نیز تدابیری برای پیشگیری از طغیانﻫﺎﻯ احتمالی کارگران و زحمتکشان گرسنه دیده است.اکنون دیگر کارد به استخوان رسیده است و کارگران به وعدهﻫﺎ و دروغﻫﺎﻯ رژیم جمهوری اسلامی امید نمی بندند و برای افزایش دستمزد و بهبود زندگی با قدرت و قاطعیت بیشتری به اعتصاب دست می زنند و می کوشند مطالبات خود را به کرسی بنشانند. سرمایهﺩاران که منافعشان در وجود حکومت جمهوری اسلامی تأمین می گردد از پرداخت دستمزد کارگران خودداری میکنند و کارگران را مورد تحقیر قرارداده و حقوق آنان و خانواده آنان را پایمال می کنند. سرمایه داران گردن کلفت با نپرداختن دستمزد کارگران درحقیقت مال آنها را می دزدند و مأمورین قدرت سیاسی به جای این که دزد را بگیرند قربانی دزدی را به اسارت می گیرند و از وی می خواهند که به دزدها اعتراضی نکنند و مجانی برای دزدان کار کنند. این است آن مذهبی که حکومت به مثابۀ افیون تودهﻫﺎ ازآن سود می جوید تا سرمایهﺩاران را درکنف حمایت خود بگیرد. ولی کارگران از مبارزه برای حقوق خود باز نمی ایستند. آنها به اشکال مختلف نظیر مسدود کردن جادهﻫﺎ، تحصن، اعتصاب، راهپیمائی، تظاهرات، انتشار اعلامیه و جمع آوری امضاء، تجمع در داخل و خارج کارخانه و در مقابل مجلس، وزارتخانه، خانۀ کارگر، شهرداری....دست به مبارزه زده و از زندان، شلاق و بگیر و ببندهای جمهوری اسلامی نمی هراسند.
قاطعیت و برآمد متحدانۀ چند روزۀ اخیر کارگران لوله سازی اهواز سرانجام کارفرما را وادار به عقب نشینی خواهند کرد. اگر چنین شود این یک پیروزی ولو جزئی و محدود برای کارگران خواهد بود و این امر بر اعتماد به نفس، روحیۀ تعرضی و تشکل یابی کارگران خواهد افزود. موفقیت هائی که در کارمبارزه به دست می آید، حاکی از توانائی روز افزون کارگران و ناتوانی رژیم سرمایهﺩاری است و این عدم توازن همواره بیشتر به سود کارگران خواهد چربید. حزب کارایران(توفان) از پیکارعادلانۀ کارگران لوله سازی اهوازعمیقاً حمایت کرده و خواستﻫﺎﻯ آنها را بر حق و انسانی می داند. حزب ما حملات وحشیانه و ضرب و شتم کارگران لوله سازی اهواز را قویاً محکوم می کند و از همۀ آزادیخواهان می خواهد به حمایت از این کارگران شریف بر خیزند.
تنها اتحاد طبقاتی و تشکل طبقۀ کارگر است که شرط نخست سایر موفقیتﻫﺎﻯ وی به شمار می رود. چارۀ کارگران حزب طبقۀ کارگر است که به دانش مارکسیسم لنینیسم مسلح باشد و باید از این طریق و فقط از این طریق منطقی و طبقاتی، مرگ نظام فقرآور ونکبت بار سرمایه دﺩاری وحشی را فراهم آورند.

حزب عالی ترین شکل تشکیلات طبقاتی پرولتاریا است (لنین)